سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پاتک پلیس به مخفیگاه ۱۲۶۵ متهم در پایتخت

مهندس قلابی، سارقان مسلح گاراژ‌های پایتخت و خواستگار شیاد از جمله متهمانی هستند که در طرح رعد و کاشف پلیس دستگیر شدند.

سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ صبح یکشنبه در حاشیه اجرای مراسم طرح «کاشف» و «رعد» پلیس پایتخت گفت: در این مرحله از طرح «رعد» در مجموع ٨٤١ سارق و مالخر دستگیر و٣٠ باند سارقان خرده‌پا نیز منهدم شدند که اغلب، سارقان خودرو بودند.

فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اشاره به کشف و ضبط چهار قبضه سلاح گرم گفت: در طرح «کاشف» نیز ۴۲۴ سارق دستگیر شدند که حرفه‌ای و سارقان به عنف و کلاهبرداران هستند. دستگیری ٣٠ باند مجرمان جرایم جنایی مانند قتل، تجاوز و زورگیری از جمله دستاورد‌های طرح کاشف بود. در این طرح، حدود ١٠ قبضه سلاح گرم از ۸۶ باند سارقان، آدم‌ربایان، کلاهبرداران و محکومان فراری و جاعلان کشف و ضبط شد که همه این سلاح‌ها از سوی آن‌ها استفاده می‌شد.
سرهنگ مرتضی نثاری معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت با اعلام خبر دستگیری دو باند سرقت مسلحانه توسط کارآگاهان اداره یکم اداره آگاهی پلیس پایتخت گفت: نخستین باند، ۴ مرد مسلح بودند که به بهانه حمل بار، خودرو‌های باری مثل نیسان را کرایه کرده و با کشاندن راننده‌ها به محلی خلوت، با تهدید اسلحه خودروهایشان را سرقت می‌کردند. آن‌ها بعد از نصب پلاک‌های سرقتی روی خودرو‌های سرقت شده راهی گاراژ‌ها می‌شدند. در تحقیقات پلیس مشخص شد یکی از آن‌ها سارق سابقه‌دار است و بدین ترتیب اعضای باند شناسایی و دستگیر شدند. متهمان سه فقره سرقت و یک قتل در تهران داشته و مابقی جرایم را در استان تهران و البرز مرتکب شده‌اند. باند دیگری که بازداشت شده‌اند، به همین شیوه و شگرد سرقت می‌کردند. آن‌ها سه مرد مسلح بودند که با رفتن به کارخانه‌های شهرک شمس‌آباد دست و پای نگهبان را بسته و سرقتشان را انجام می‌دادند.
قتل به خاطر سرقت نافرجام
میلاد، همان فردی است که دست به اسلحه شده و نگهبان گاراژ را به قتل رسانده است. از او درباره نحوه سرقت‌ها پرسیدیم:
سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادید؟
در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و از جلوی گاراژ‌ها که رد می‌شدیم داخل گاراژ را می‌دیدیم و اگر وسایل به درد‌بخوری داخلش بود، شب برای سرقت راهی آنجا می‌شدیم. از دیوار بالا می‌رفتیم و با تهدید اسلحه دست و پای نگهبان را می‌بستیم و وسایل را سرقت می‌کردیم.
ماجرای قتل چه بود؟
من تیراندازی کردم. مقتول و همدستش داخل اتاق سرایداری بودند. زمانی که وارد گاراژ شدیم ترسید و در را از داخل قفل کرد. می‌خواست به پلیس زنگ بزند و مدام این طرف و آن طرف می‌رفت. می‌خواستم شیشه را بشکنم و از طریق پنجره وارد شویم به همین دلیل تیراندازی کردم، اما تیر به قلبش خورد. سرقت را نیمه‌کاره رها کردیم و به همکارش گفتیم به اورژانس زنگ بزند.
سرقت با ترفند‌های عجیب
در کنار متهمان بازداشت شده، مالباخته‌هایی هم که از دستگیری متهمان پرونده‌شان با خبر شده‌اند به اداره آگاهی آمده‌اند. یکی از شاکی‌ها مرد دندانپزشکی است که هدف سرقت پلیس قلابی قرار گرفته است؛ در توضیح ماجرا می‌گوید: متهم مدتی قبل به مطبم در سعادت‌آباد آمد و خودش را مأمور پلیس معرفی کرد. چند باری متهم به مطبم آمد و دندان‌هایش را برایش درست کردم. روز حادثه وقتی با او در اتاق تنها شدم، ناگهان قمه‌ای از زیر پیراهنش بیرون آورد و مرا تهدید کرد که اگر می‌خواهم زنده بمانم باید به او پول بدهم. او می‌دانست که بعضی از بیمار‌ها هزینه درمانشان را به دلار پرداخت می‌کنند. وقتی سراغ دلار‌ها را گرفت از ترس ۲۰ هزار دلاری که در مطب بود را به او دادم.
اجاره خودروی مدل بالا برای سرقت
سوژه‌هایش را در سایت‌های همسریابی شناسایی می‌کرد و با ترفند ازدواج آن‌ها را به محل قرار می‌کشاند. مالباختگان که او را با لباس‌های مارک و خودروی مدل بالا می‌دیدند، با تصور اینکه مرد پولداری خواستگارشان است به او اعتماد می‌کردند.
طعمه‌هایت را چطور شناسایی می‌کردی؟
در فضای مجازی. گاهی در سایت همسریابی و گاهی هم در گروه‌های تلگرامی. به بهانه ازدواج به آن‌ها نزدیک می‌شدم و خودم را مهندس عمران معرفی می‌کردم. بعد از مدتی با مالباخته‌ها قرار ملاقات می‌گذاشتم و برای اینکه نظر آن‌ها را بیشتر جلب کنم، خودروی مدل بالا کرایه می‌کردم و به محل قرار می‌رفتم و اعتماد آن‌ها به من جلب می‌شد. به آن‌ها می‌گفتم در زمینه ارز دیجیتال و دلار کار می‌کنم و درآمد خوبی دارد و اگر دوست دارند می‌توانند آن‌ها هم سرمایه‌گذاری کنند. آن‌ها هم طلا و پول‌هایشان را می‌آوردند و من یا در محل قرار با تهدید چاقو از آن‌ها سرقت می‌کردم یا اینکه به بهانه سرمایه‌گذاری پول و طلا‌ها را می‌گرفتم و ناپدید می‌شدم.
انگیزه‌ات چه بود؟
نیاز مالی. پدرم بیمار بود و برای تأمین هزینه درمانش به پول نیاز داشتم.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.