گروه بین المللی بحران -سازمان غیردولتی- در پایگاه اینترنتی خود در تحلیلی به قلم کامفورت اِرو و ریچارد اتوود نوشت: آیا او حمله خواهد کرد یا خیر؟ سال گذشته همین موقع، این سوال مطرح بود. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، تقریبا دویست هزار سرباز را در مرزهای اوکراین مستقر کرده بود. اطلاعات آمریکا هشدار داد روسیه در حال آماده شدن برای یک جنگ تمام عیار است. همه نشانهها حاکی از یک حمله بود، جنگی که غیر قابل تصور به نظر میرسید.
درست است که روسیه در سال ۲۰۱۴ بخش هایی از اوکراین را الحاق کرده بود و در بهار ۲۰۲۱ برای یک تهاجم تمرین کرده بود، با این حال زمانی که نیروهای روس وارد عمل شدند، شوکه کننده بود که یک قدرت هستهای در سال ۲۰۲۲ به دنبال جنگ باشد. این جنگ علاوه بر ویرانی در اوکراین سایه بلندی بر جهان انداخته است.
این جنگ به این زودیها به پایان نمیرسد. اقتصاد روسیه خود را با تحریمهای گسترده غرب سازگار کرده است. به نظر میرسد که کرملین متقاعد شده است که قدرت روسیه باقی خواهد ماند. از طرف دیگر، اگر پوتین احساس خطر کند، ممکن است از سلاح هستهای به عنوان آخرین راه استفاده کند.
به طور کلی سال ۲۰۲۲ سال ناراحت کنندهای بود و اکنون این سوال مطرح است که آیا در سال ۲۰۲۳ قدرتهای بزرگ وارد جنگ خواهند شد یا یک تابوی هستهای تقریبا ۸۰ ساله را خواهند شکست؟ آیا بحرانهای سیاسی، مشکلات اقتصادی و تغییرات آب و هوایی موجب فروپاشی اجتماعی نه فقط در کشورها بلکه در بخشهایی از جهان خواهد شد؟
در ادامه این تحلیل به ده کشوری اشاره شده است که در سال ۲۰۲۳ شاهد درگیریهایی در آنها خواهیم بود: اوکراین، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، ایران، یمن، اتیوپی، جمهوری دموکراتیک کنگو، ساحل، هائیتی، پاکستان و تایوان.
یک- اوکراین:
تاکنون اوکراین به لطف کمکهای غرب در برابر حمله روسیه مقاومت کرده است. اما پس از تقریبا یک سال جنگ، پایانی برای این جنگ متصور نیست. احتمال کمی وجود دارد که کیِ یف یا مسکو از موضع خود عقب نشینی کنند. اوکراینیها هر حمله جدید یا افشای بدرفتاریهای روسیه را دلیل بیشتری برای مبارزه میدانند. هیچ یک از طرفین تمایلی برای گفتگوهای صلح از خود نشان نمیدهند.
بن بستی در حال ایجاد شدن است گرچه درباره مدت زمان آن هر کسی یک حدس میزند.
درباره سناریوی واقعا فاجعه بار – تشدید بالقوه تنش هستهای میان ناتو و روسیه – باید گفت که مسکو و کشورهای غربی برای اجتناب از درگیری مستقیم تلاش کرده اند. اما پوتین بارها به ظرفیت هستهای روسیه اشاره کرده است و به نظر میرسد که هدفش هشدار دادن به غرب باشد، گرچه اخیرا از اظهارات خود عقب نشینی کرده است. یک حمله هستهای میتواند مسکو را به اهداف نظامی خود برساند، اما میتواند موجب دخالت مستقیم ناتو شود که روسیه امیدوار است از آن اجتناب کند. با این حال، این احتمال را نمیتوان نادیده گرفت، به خصوص اگر پوتین احساس کند قدرتش به خطر افتاده است.
در حال حاضر، سران غربی باید با روشن کردن این که توافقی با اوکراین که کی یف آن را بپذیرد مزایایی برای روسیه خواهد داشت و به خصوص رفع تحریم ها، میتوانند در را برای حل و فصل مشکلات باز نگه دارند. با این حال آنها بر این عقیده اند که با وجود همه وحشتهای جنگ، حمایت از اوکراین حتی با وجود خطر تشدید تنش هسته ای، بهتر از سلطه روسیه از طریق جنگ و تهدیدات هستهای است. این یک محاسبه سخت است که تا حدودی بخشهای دیگر جهان را نگران میکند، اما تا اینجا تصمیم درستی بوده است.
دو- ارمنستان و جمهوری آذربایجان:
گرچه جنگ در اوکراین در بحرانهای سراسر جهان منعکس شده است، اما تاثیر آن در قفقاز جنوبی به طور ویژهای شدید بوده است. به نظر میرسد ارمنستان و جمهوری آذربایجان دو سال پس از آخرین جنگ خود بر سر قره باغ، به سمت رویارویی دیگری پیش میروند. مصیبتهای روسیه در اوکراین محاسبات منطقه را برهم زده است.
یک جنگ جدید کوتاهتر خواهد بود، اما دراماتیکتر از درگیری شش هفتهای در سال ۲۰۲۰ نخواهد بود. از آن زمان، موازنه به نفع آذربایجان تغییر کرده است. ارتش ارمنستان هنوز جای نیروها و تسلیحات خود را پر نکرده است، زیرا روسیه که تامین کننده سلاح این کشور است خودش با کمبود مواجه است. در مقابل، آذربایجان در حال تقویت خود است. ارتش این کشور چندین برابر بهتر از ارتش ارمنستان است و بسیار مجهزتر است و تحت حمایت ترکیه است. افزایش تقاضای اروپا برای گاز آذربایجان نیز باکو را جسورتر کرده است.
جنگ در اوکراین همچنین مذاکرات صلح میان این دو کشور را تحت الشعاع قرار داده است. مسکو همیشه تمایل داشته است تلاشهای صلح را در قره باغ هدایت کند. اما در اواخر سال ۲۰۲۱، مسکو میانجیگری جدید به رهبری اتحادیه اروپا میان ارمنستان و آذربایجان را پذیرفت، به این امید که تلاشهای روسیه را برای صلح که پیشرفت کمی داشت، تقویت کند. اما از زمان آغاز جنگ در اوکراین مسکو دیپلماسی اتحادیه اروپا را بخشی از تلاشهای گسترده برای مهار نفوذ روسیه تلقی میکند و با وجود تلاشهای کشورهای غربی، کرملین حاضر به تعامل نیست. در نتیجه، دو پیش نویس توافق وجود دارد – یکی توسط روسیه و دیگری توسط خود ارمنستان و جمهوری آذربایجان که با حمایت غرب تهیه شده است. مسئله خطرناک این است که گفتگوها به جایی نرسد یا یک درگیری دیگر تلاشهای مسکو و غرب را از بین ببرد و آذربایجان به زور آنچه را که میتواند بگیرد.
سه-یمن:
یمن در بلاتکلیفی به سر میبرد. آتش بس ماه آوریل میان انصارالله و دولت مستعفی این کشور تحت حمایت عربستان سعودی و امارات متحده عربی در اکتبر لغو شد. جنگ از سر گرفته نشده است، اما هر دو طرف خود را برای بازگشت به جنگ آماده میکنند. خطر جنگ مجدد به طرز ناراحت کنندهای زیاد است. برخی در اردوگاه انصارالله تمایل به حمله دیگری دارند، هرچند در حال حاضر، انصارالله که احتمالاً قویتر از رقبای خود هستند کمبود شدید منابع مالی دارند و نیروهای آنها ضعیف شدهاند. از طرف دیگر، آنها ممکن است با سعودیها در مورد پرداخت حقوق و دستمزد به توافق برسند، آتش بس را تمدید کنند و از پول و زمان به دست آمده برای تجدید سازمان استفاده کنند. برخی از سران انصارالله به توافق گسترده تری با ریاض امیدوارند که مستلزم خروج عربستان از این جنگ و تثبیت موقعیت انصارالله به عنوان نیروی مسلط در یمن باشد. اما چنین اتفاقی، با نادیده گرفتن منافع بسیاری از جناحهای ضد انصارالله که از کنار گذاشته شدن از مذاکرات دوجانبه نگران هستند، احتمالا یمن را وارد مرحله جدیدی از جنگ خواهد کرد. حتی با خروج سعودیها، بعید به نظر میرسد که انصارالله بتوانند به راحتی بر کل یمن حکومت کنند، همانطور که طالبان در افغانستان حکومت میکنند.
آتش بس طولانی مدتی که راه را برای مذاکرات درون یمن هموار کند، بهتر خواهد بود. یک حل و فصل واقعی باید تمام شروط جناحهای اصلی یمن را برآورده کند و احتمالاً به میانجیگری سازمان ملل نیاز دارد. اما از آنجایی که انصارالله احساس میکنند که از طریق ناسازگاری میتوانند دستاوردهای بیشتری داشته باشند چنین توافقی شاید کمترین احتمال باشد.
چهار- اتیوپی:
یکی ازمرگبارترین جنگها در سال ۲۰۲۲ در منطقه تیگرای در اتیوپی و اطراف آن بود که اکنون متوقف شده است. دو جنگ طلب اصلی – دولت آبی احمد، نخست وزیر اتیوپی و جبهه آزادیبخش خلق تیگرای – در دوم نوامبر در پرتوریا، آفریقای جنوبی، توافقی امضا کردند و ۱۰ روز بعد توافق دیگری در نایروبی امضا کردند. اما این آرامش شکننده است. مسائل کلیدی حل نشده باقی مانده است، به ویژه اینکه آیا نیروهای تیگرای خلع سلاح خواهند شد یا خیر و آیا ایسایاس آفورکی، رئیس جمهور اریتره، که ارتشش در کنار سربازان اتیوپی میجنگد، نیروهای خود را به مرزهایی که به صورت بین المللی به رسمیت شناخته میشوند، عقب خواهند راند یا خیر.
اما اشتباهات زیادی ممکن است روی دهد. اریتره ایها هنوز عقب نشینی نکرده اند گرچه گزارشها حاکی از آن است که برخی از نیروهای آنها عقب نشینی را آغاز کرده اند. تیگراییها هم سلاحهای خود را تحویل نداده اند. با همه این ها، آبی احمد به نوعی از سازش با سران تیگرای برای جلوگیری از کاشته شدن بذر شورشی دیگر نیاز دارد. دولت وی باید به جبهه آزادیبخش خلق تیگرای نقشی در دولت موقت بدهد و اجازه دهد که نظامیان تیگرای تبدیل به نیروهای منطقهای شوند یا بار دیگر وارد ارتش فدرال شوند. اما این که آیا نخست وزیر اتیوپی این بلندنظری را از خود نشان خواهد داد یا خیر نامشخص است.
پنج- جمهوری دموکراتیک کنگو:
ام ۲۳ یک گروه شورشی است که گزارشهای سازمان ملل نشان میدهد تحت حمایت رواندا است و در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو ویرانی به بار میآورد. این جنگ دهها هزار نفر را از خانههای خود آواره کرده است و میتواند به یک جنگ نیابتی گستردهتر در منطقه تبدیل شود. ام ۲۳ چندین شهر را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۳، این گروه توسط یک نیروی سازمان ملل متحد شکست خورد، اما اکنون به خوبی مسلح و سازماندهی شده به نظر میرسد. این گروه شامل سربازان سابق کنگو است.
یک مشکل دیگر انتخابات عمومی در کنگو در سال ۲۰۲۳ است. این رای گیری میتواند گام دیگری برای دور شدن از این جنگهای داخلی فاجعه بار در دو دهه گذشته باشد. اما تعلیق ثبت نام یا رای گیری در شرق به دلیل خشونت میتواند بر نتایج آن سایه افکند. حضور رواندا برای صلح در این کشور با توجه به نفوذش بر سران ام ۲۳ مهم خواهد بود. بهترین راه برای دستیابی به این هدف، دیپلماسی هماهنگ سران آفریقای شرقی با هدف ترمیم روابط بین کاگامه، رئیس جمهور رواندا، و تشیسکدی، رئیس جمهور کنگو است. نیروهای آفریقای شرقی فرصتی برای دیپلماسی و به همان اندازه برای مبارزه با ام ۲۳ است.
اگر این دیپلماسی شکست بخورد، نیروهای کنیایی ممکن است در شرق کنگو گرفتار شوند. در حال حاضر، استقرار تعداد زیادی از نیروهای همسایه در شرق کنگو خطر بازگشت به جنگهای نیابتی را به همراه دارد، جنگهایی که منطقه را در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ نابود کرد.
شش-ساحل:
بورکینافاسو، مالی و نیجر هیچ نشانهای از شکست دادن شورشیهای افراطی از خود نشان نمیدهند. بورکینافاسو در بدترین وضعیت قرار دارد. گروههای افراطی حدود ۴۰ درصد از قلمرو آن، از جمله مناطق وسیع روستایی در شمال و شرق را تحت کنترل دارند. شبه نظامیان ماهها است که یک شهر شمالی، جیبو، را محاصره کرده اند. جنگ هزاران نفر را کشته و تقریبا ۲ میلیون نفر را آواره کرده است. در سال گذشته دو کودتا در این کشور رخ داد.
کشور مالی نیز متحمل دو کودتا در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ شد. در آنجا شبه نظامیان وابسته به داعش والقاعده با یکدیگر و با شورشیان طوارق که بخش بزرگی از ساحل را در بر میگیرند، میجنگند.
نیجر وضع بهتری دارد، اما علائم نگران کنندهای نیز وجود دارد. دولت این کشور شبه نظامیان غیرنظامی را وارد نیروهای امنیتی کرده یا از مسلح کردن آنها خودداری کرده است. آمادگی آن برای درگیر شدن با گروههای افراطی نیز به ایجاد آرامش کمک کرده است. رئیس جمهور این کشور نیز در سال ۲۰۲۱ از یک کودتا جان سالم به در برد.
مشارکت خارجی در ساحل به سرعت در حال افزایش است. حیاتیترین مسئله برای منطقه این است که رهبران درباره رویکردی که عمدتاً نظامی محور و برای مقابله باافراطی گری بوده است، تجدید نظر کنند. عملیات نظامی خوب است، اما باید تابع تلاشها برای بهبود روابط بین جوامع، جلب نظر مردم و حتی گفتگو با سران شبه نظامی باشد. دولتهای غربی باید به خاطر سابقه خود در دهه گذشته تنبیه شوند. اما از آنجایی که برخی از سران ساحل به مسکو روی آورده اند، قطع روابط و تلاش برای وادار کردن آنها به انتخاب یک طرف، اشتباه است.
هفت- هائیتی:
از زمان قتل جوونل مویس، رئیس جمهور سابق هائیتی در ژوئیه ۲۰۲۱، هائیتی به دلیل بن بست سیاسی و خشونت گسترده باندها فلج شده است. خدمات عمومی نابود شده و وبا در حال گسترش است. اوضاع به حدی بد است که برخی از مردم هائیتی با وجود تجارب ناگوار مداخلات قبلی در این کشور، اکنون به نیروهای خارجی امید بسته اند. صدها گروه تبهکار بیش از نیمی از کشور را کنترل میکنند. آنها پایتخت (پورتو پرنس) را با بستن جادهها و تحمیل حکومت وحشت، از جمله استفاده از تجاوز جنسی برای تنبیه و ارعاب مردم تحت فشار قرار داده اند. نیمی از جمعیت این کشور، ۴.۷ میلیون نفر، با گرسنگی شدید مواجه هستند و تقریبا ۲۰ هزار نفر در خطر جان باختن از گرسنگی. کمبود آب آشامیدنی تمیز موجب شیوع مجدد وبا شده است. به گزارش سازمان جهانی بهداشت بیش از ۱۳ هزار نفر در اوایل اکتبر تا اوایل دسامبر به وبا مبتلا شدند که ۲۸۳ نفر جان خود را از دست دادند. این رقم احتمالا بسیار بیشتر است.
آریل هنری، نخست وزیر موقت هائیتی، در مواجهه با این چالشها در ماه اکتبر خواستار حمایت نظامی خارجی شد. اما تعداد کمی از کشورهای خارجی برای استقرار نیروهایشان در این کشور تلاش میکنند. گفته میشود، اگر هنری و رقبای او به توافق برسند، نیروهای خارجی میتوانند بهترین امید هائیتی باشند. حتی ورود آنها و تهدید به عملیات ممکن است باندها را به رها کردن جادههای اصلی و کاهش فشار بر پایتخت سوق دهد.
هشت- پاکستان:
پاکستان در حالی وارد سال انتخاباتی میشود که بدنه سیاسی کشور به شدت دچار تفرقه شده است، زیرا عمران خان، نخست وزیر پیشین، حمایت پوپولیستی را علیه دولت و ارتش قدرتمند کشور جلب میکند.
رقبای اصلی در انتخابات اکتبر ۲۰۲۳ در حال حاضر در مورد قوانین بازی با هم اختلاف نظر دارند و خان مقامات ارشد انتخابات را به حمایت از دولت شریف متهم میکند. به نظر میرسد او در صورت شکست حزبش، نتیجه انتخابات را نپذیرد.
یک بحران سیاسی دیگر آخرین چیزی است که پاکستان در کنار بسیاری از چالشهای دیگر به آن نیاز دارد. امسال، سیل ویرانگر یک سوم کشور را زیر آب برد و از هر هفت پاکستانی یک نفر را تحت تاثیر قرار داد. ۲۰.۶ میلیون نفر هنوز به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. بر اساس برآوردهای معتبر کل خسارات ۳۱.۲ میلیارد دلار است که حداقل ۱۶.۳ میلیارد دلار دیگر برای بازسازی لازم است. تأخیر در امداد رسانی و بازسازی میتواند شکایات را بیشتر و پایگاه خان را تقویت کند.
نه- تایوان:
بزرگترین نقطه اشتعال بین آمریکا و چین به طور فزایندهای بی ثبات به نظر میرسد، زیرا واشنگتن به دنبال حفظ برتری در منطقه است و پکن به دنبال اتحاد با این جزیره. اتحاد مدت طولانی هدف چین بوده است. پکن میگوید امیدوار است این اتفاق به صورت مسالمت آمیز رخ دهد، اما استفاده از زور را رد نمیکند. ارزیابی واشنگتن این است که شی جین پینگ سال ۲۰۲۷ را به عنوان تاریخی تعیین کرده است که ارتش چین باید بتواند تایوان را تصرف کند.
نگرانی فزاینده در مورد افزایش قدرت چین، قدرت این کشور در آسیا-اقیانوسیه، و تعهد این کشور به تقویت قابلیتهای نظامی خود به یکی از دغدغههای اصلی آمریکا تبدیل شده است. بعید به نظر میرسد که چین به این زودیها به تایوان حمله کند. حمله به تایوان ضربه سختی خواهد بود و با مشاهده واکنش غرب به تهاجم روسیه به اوکراین، پکن احتمالاً رسوایی بینالمللی و هزینههای اقتصادی را که یک حمله میتواند در پی داشته باشد میداند. اما اگر پکن معتقد باشد که خودداری از این حمله، به واشنگتن و تایپه فضا میدهد تا شرایطی را برای جدایی دائمی تایوان ایجاد کنند، محاسباتش به سمت جنگ متمایل خواهد شد.
تشدید تنشها بلافاصله منجر به جنگ نمیشود، اما ممکن است قدرتمندترین قدرتهای اقتصادی و نظامی جهان را به آن نزدیکتر کند.
ریشہ اصلی ھمہ درگیری ھای جھانی آمریکا و اسرائیل یا خودشون مستقیم یا نیابتی با گروہ ھای تروریستی یا استفادہ از گروہ ھای مخالف در یک کشور
تمام موضوعات این مقالہ رو بخونید و ببینید کدوم یکی ھست کہ دست اینھا رو تو این جنگ و اختلاف نبینی
از صفحہ روزگار محو خواھد شد
قرار بود بی طرف باشہ مرز بین آسیا و اروپا باشہ برای اینکہ ناتو تا مرز آسیا پیشرفت نکنہ کہ از نظر سیاسی و نظامی خیلی خیلی مھمہ
ولی پشت پردہ و درخواستش از ناتو و کرم ریختن آمریکا وغرب و کشوندن موزیانہ اوکراین بہ این ۔وضوع خطرناک بہ این تنش دامن زدن و باعث این جنگ شدن
ھیچ کس طرفدار جنگ نیست چون دودس تو چشم ردم میرہ
ولی گاھی یک بی فکر و بی مغزی مثل زلنسکی باعث بہ وجود اومدن این بحران میشہ کہ اینطوری جھان رو دارہ وارد درگیری میکنہ
خیلی ساده لوحی
ساده لوح نیست تو مغز فندقی هستی
یعنی خاک برسر اینا کہ با این کارشون داعش رو سفید کردن
چقدر تنفر برانگیزن
متنفریم از این مزدوران و خائنین
بہ امید خدا ظھور نزدیک است
ھر کس دور میبینہ یا اصلا نمیبینہ و نمیفھمہ نادانی بیش نیست
اللھم عجل لولیک الفرج
اونایی ھم کہ منفی میدن طرفدار صھیونن کہ با این غدہ سرطانی محو میشن