سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حاتمی‌کیا از اشک‌های حاج قاسم برای فیلم «به وقت شام» گفت

ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان سینما و تلویزیون با حضور در برنامه ملک سلیمان از دیدار با حاج قاسم و دیدن فیلم «به وقت شام» توسط سردار سلیمانی گفت.

ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردان سینما و تلویزیون با حضور در برنامه «ملک سلیمان»  از سختی‌های فیلم «به وقت شام» و تماشای آن توسط شهید حاج قاسم سلیمانی  گفت.

حاتمی‌کیا ادامه داد: برای ساخت فیلم «به وقت شام» می‌خواستم تحقیق کنم و گلایه می‌کردم که می‌خواهم این شرایط را ببینم و وظیفه من این است که آنجا را (منطقه عملیات) ببینم.

او افزود: خب برای ساخت این فیلم راه نمی‌دادند و سخت می‌گرفتند. می‌فهمیدم که بخاطر مسائل امنیتی سخت می‌گیرند. به هرحال ما از جهاتی در چشم هستیم که این می‌توانست برای تشکیلات نیروی قدس مشکل بیافریند.

برای به وقت شام در اولین دیدارم به حاج قاسم اعتراض کردم

این کارگردان سینما ادامه داد:، ولی به یاد دارم در جلسه‌ای که برای اولین‌بار سردار سلیمانی را ملاقات کردم، التماس کردم و خیلی صریح اعتراض کردم؛ ایشان هم با تامل صحبت‌های مرا گوش کردند. می‌گفتم شما به جای اینکه مرا تشویق کنید، من در حال التماس کردن هستم و به هر دری می‌زنم که این راه باز شود.

حاتمی‌کیا با بیان اینکه سردار سلیمانی به من اجازه داد و من برای ساخت فیلم رفتم، افزود: حاج قاسم نه‌تنها اجازه داد، بلکه یکی از بزرگترین افرادش را که آدم موثری در منطقه بود، پیش من گذاشت. آن شخص، شخصیت خیلی بزرگی در منطقه بود. این فرد شروع کرد و گفت که مبنای شکل‌گیری سوریه چطور بود، عقب‌نشینی‌ها چگونه بود، از کجا شروع کردیم و خود حلب رفتیم تا اتفاقات را ببینم. اتفاقاتی که افتاد و نفسم باز شد، این بود که بچه‌هایی که در جنگ خودمان و فیلم‌های روایت فتح می‌دیدم، اینجا هستند. انگار زمان پس و پیش شده است.

وی افزود: این بچه‌ها همان ادبیات بچه‌های جنگ را دارند، زرنگ‌تر هستند و این دفعه رسانه به وسط آمده است. نفس بسته من باز شد، از این جهت که این بچه‌ها هستند، وجود دارند این راه تمام نشده و ادامه دارد. در نهایت فیلم «به وقت شام» ساخته شد.

برای ساخت به وقت شام مطمئن بودم حاج قاسم دلش شور می‌زد

حاتمی‌کیا با بیان اینکه مطمئن بودم حاج قاسم دلش شور می‌زند و با خود می‌گوید که این پسر چه کار می‌کند، توضیح داد: وقتی «به وقت شام» آماده شد، واقعاً قلبم به دهانمان می‌آمد و با خود می‌گفتم که الان حاج قاسم می‌خواهد فیلم را ببیند. از طرفی، نمایش فیلم در سینماست. یک نوعی از تبلیغ است که باید به شیوه خاص بگویم. هر چیزی را نگویم و خودم را مجاز به گفتن هرچیزی نمی‌دانم.

حاتمی‌کیا در ادامه سخنانش گفت: خودم را مجاز به گفتن هرچیزی نمی‌دانم. مطمئن هستم که عزیزان هم نمی‌خواستند من یک چیز‌هایی را بگویم.

این کارگردان سینما تصریح کرد: چگونه از این راه بگذرم که حرفم حرف انسانی باشد و دلیل حضورمان در منطقه را توضیح دهم. خب، من فیلم را گذاشتم و ایشان دیدند. الحمدالله وقتی فیلم تمام شد، هم چشم‌های اشک‌آلودش را دیدم و هم واکنشش را دیدم.

صحنه‌های فیلم خودم را به گریه انداخت

در بخشی از برنامه سخنان سردار سلیمانی درباره فیلم «به وقت شام» پخش شد و حاج قاسم گفت: باوجود اینکه صحنه‌های فیلم را دیده بودم، ولی خودم را به گریه انداخت. چون این مظلومیت یک واقعیتی است که وجود دارد. صحنه‌های سخت از این‌ها هم در دو کشور به وقوع پیوسته است.

سردار سلیمانی گفت: البته همین الان هم در افغانستان در جهت دیگری در حال انجام است. من از طرف همه مجاهدین، شهدا و رزمندگان این صحنه، از آقای حاتمی‌کیا و همه کسانی که در این مسیر کمک کردند، تشکر می‌کنم. آن چیزی که از صحنه‌های فیلم تداعی صحنه‌های گوناگون را می‌کرد، صحنه سر بریدن بود. در واقع سربریدن‌های جمعی که به کرات در عراق، سوریه و ... شاهدش بودم. دوم صحنه آوارگی و مظلومیتی بود که ملت‌های عراق و سوریه با تمام وجودشان حس کردند.

حاتمی‌کیا با بیان اینکه نمی‌گویم فیلم «به وقت شام» فیلم بدی است، گفت: این فیلم در مقابل کاری که عزیزان دیگر انجام می‌دادند، واقعاً کوچک است. اعتقادم بر این است که نتوانستیم از این واقعیت چیز‌هایی بگوییم و هنر هم نمی‌توانیم بگوییم. مطمئناً حاج قاسم کوهی از این مسائل را داشت و با خودش برد.

سینما نمی‌خواست وارد قضایای

حاتمی‌کیا با اشاره به اینکه سر هیچ فیلمی از خانواده شهدا هدیه به این شکل نگرفته بودم که سر این فیلم گرفتم، توضیح داد: در خانه‌ام هدایایی از رزمنده مدافع حرم دارم، چفیه از یکی از رزمندگان یک منطقه دارم، انگشتر یکی دیگر از رزمندگان را هم هدیه گرفتم؛ واقعیت این است که غریب وارد این عالم می‌شدیم؛ چون سینما هم نمی‌خواست وارد این بحث شود. دوستان خیرخواهی داشتم که توصیه می‌کردند وارد این بحث نشوم اما درحال حاضر بر همگان آشناست که داعش چه می‌کند؛ در شیراز چه کرد و با چه دیدی آمد.  

این کارگردان سینما با بیان اینکه از آن بچه باید گفت که رفته زیارت کند و این اتفاق افتاده است، تصریح کرد: چه خشمی پشت این اتفاق است و دم آن‌ها (داعش) به کجا بند است.

وی در پاسخ به این سوال که داستان آشنایی شما با حاج قاسم به سال ۱۳۹۳ برمی‌گردد و حاج قاسم برای فیلم «چ» برای شما نامه نوشته بود و بعد از پخش نامه سردار سلیمانی گفت:‌ای جان، مرا یاد این نامه انداختید. آن موقع من فقط نامه را دیدم و خیلی زیبا بود. سر فیلم «چ» ... نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم. بهم ریختگی اوضاع سینما به‌گونه‌ای است که دوست ندارم خیلی صحبت کنم. دوست دارم به گونه‌ای دیگر وارد بحث شوم که موثر واقع شود.

فیلم «چ» در جشنواره فجر مهجور واقع شد

حاتمی‌کیا افزود: من فیلم «چ» را می‌سازم و در جشنواره فجر مهجور واقع می‌شود. آن موقع ناراحت بودم. البته بحث من آن شیشه‌ها (سیمرغ) نبود. بحثم این بود که چرا به این مسائل دقت نمی‌شود. از طرفی، خجالتم می‌کشم که حاج قاسم به یادم میندازد که به سیمرغ‌ها فکر نکنم. واقعاً بحثم فراتر از این حرفاست و کاش سینما بتواند فراتر این‌ها وارد شود. وقتی می‌دیدم که مرا می‌زنند، معنایشان این بود که جوانی که می‌خواهی فیلم بسازی، سراغ این فیلم‌ها نرو. این فیلم‌ها گفتنی نیست.

فیلم حضرت موسی را به دلیل حاج قاسم قبول کردم

بعد از این صحبت‌ها، تکه‌های از سخنان حاتمی‌کیا درباره سردار سلیمانی پخش شد که او با چشمانی اشک‌آلود از سردار سلیمانی سخن گفت. وی ادامه داد: اگر از من بپرسید که حاج قاسم را چند ساعت را دیدید، می‌گویم کل دیدار‌های من با ایشان ۱۰ ساعت هم نمی‌شود. ولی انرژی که او گرفتم، الحمدلله با من است. اصلاً فیلم حضرت موسی را به این دلیل قبول کردم که حاج قاسم را دیدم. بعد از شهادت سردار سلیمانی در منطقه درباره ایشان تحقیق کردم و دوست داشتم بحث حاج قاسم را دقیق‌تر بشناسم، حدود هفت ماهی مفصل به منطقه رفتم.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.