سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

روزی که مسیح ایران برای نجات دختران به صلیب کشیده شد!

روایتی ازعناصر داعشی که تا قبل از به میدان آمدن سردار قاسم سلیمانی، حدود ۵۰۰۰ زن و دختر ایزدی را در تابستان ۲۰۱۴ ربودند.

«روزیتا» را گرفتند. میان دست‌های قوی و آفتاب سوخته‌شان. دخترک دست و پا زد. ضجه کشید. مادرش صورتش را چنگ انداخت، اما مردان سیاه‌پوش و ریش‌دراز از تقلا‌های او و مادرش قوی‌تر بودند و پدرش را روبه‌روی چشم‌های وحشت‌زده‌شان، سر بریدند! روزیتا آن روزِ سخت را این‌طور مرور می‌کند: «سوم آگوست ۲۰۱۴ روز کابوس بود. داعش به روستای ما حمله کرد. پدرم را کشتند. من و مادرم دیوانه شده بودیم. اسیرمان گرفتند. من جلوی خانه‌مان داشتم با عروسکم بازی می‌کردم. سر پدرم جلوی پاهایم افتاد. آن زمان من فقط هشت سال داشتم.»

این، شروعِ برده‌داری جنسی گروه تروریستی داعش در سال ۲۰۱۴ بود؛ یعنی زمانی که تروریست‌ها به روستا‌های منطقه «سنجار» که محل سکونت ایزدی‌های عراق است حمله کردند؛ حمله‌ایی که پیش‌بینی‌ها میگفت صرفا یک تصرف جغرافیایی دیگر برای گسترش قلمرو این گروه است، اما ماجرا چیز دیگری بود و طبق نقل قول‌های مستقیم بازماندگان این جنایت، عناصر داعشی از همان ساعات ابتدایی حمله، مردان و پسران بالغ را جدا کرده و سر بریدند و زنان و دختران و کودکان را سوار کامیون‌ها کردند. «متیو باربر»، کارشناس اقلیت‌های ایزدی در دانشگاه شیکاگو می‌گوید: «حمله به کوهستان سنجار، بیشتر یک فتح جنسی برای داعش بود تا یک تصرف سرزمینی.»

با این وجود، «ام سمیه المهاجره» که یکی از زنان عضو گروه تروریستی داعش و سخنگوی آن‌ها بود در نسخه انگلیسی مجله «دابق» مقاله‌ای با عنوان «زنان برده یا روسپیان» نوشت و با این ادعا که به بردگی گرفتن، سنت بزرگ نبوی است به دفاع از ایدئولوژی جدید این گروه تروریستی پرداخت و گفت: «ما عملا زنان کفار را دستگیر کردیم. آن‌ها را مثل گوسفند با شمشیر آب دادیم، عزت از آنِ خداوند و رسولش و مومنان است، اما منافقان نمی‌دانند.» ام سمیه المهاجره همچنین به بردگی گرفتن زنان و دختران را بهتر از روسپیگری دانست و ادامه داد: «روسپیان در سرزمین شما می‌روند و می‌آیند و به طور علنی مرتکب اشتباه می‌شوند و شرافت خود را برای زندگی می‌فروشند.» این سخنگوی داعش با تاکید بر محکم و قوی پیش بردن بازار برده فروشان با خطابی طعنه‌دار به همسر رییس جمهور سابق آمریکا گفت: «بازار‌های برده فروشی به طور قطع باز خواهند گشت. چه کسی می‌داند، شاید قیمت «میشل اوباما» سه دینار باشد! شاید هم سه دینار برایش زیاد است.»

دختران ایزدی

ایزدی‌ها از جمله اقلیت‌های دینی عراق بودند که عناصر داعش در وحشتناک‌ترین انواع جنایات بشری به آن‌ها تعدی کردند. کشتار مردان، اسیر کردن زنان و کودکان و به کار گیری آنان به عنوان برده‌های جنسی تنها بخشی از این جنایات است. کمیسیون عدالت و مسئولیت بین‌المللی، مدارک و مستندات گسترده‌ای را از این حمله وحشیانه جمع‌آوری کرده که همگی نشان می‌دهند تروریست‌های داعش چگونه «سنجار» را به بازاری برای تجارت برده‌داری تبدیل کردند. زنانی که پس از مدت‌ها بردگی و کنیزی برای عناصر داعشی، موفق به فرار شده بودند از راه‌اندازی سازمانی پر شاخه توسط این تروریست‌ها و در راستای سازمان‌دهی برده‌داری خبر دادند و این در حالی بود که دستگاه امنیتی داعش و محاکم شرعیشان، اشراف کاملی بر این موضوع داشتند و این بازار‌ها پس از مدتی به محلی برای رقابت در تجارت برده‌داری جنسی عناصر داعش تبدیل شد تا از طریق آن به درآمد‌های هنگفت دست یابند.

پشیمان نیستم

«عمار حسین»، جوان بیست و دو ساله‌ی داعشی که سال ۲۰۱۶ توسط نیرو‌های عراقی دستگیر شد و در زندان اداره اطلاعات کردستان عراق بود با افتخار به اینکه ۲۰۰ دختر ایزدی را مورد تعدی قرار داده می‌گفت: «اُمرا و فرماندهان داعش که صلاحیت فتوا دادن را دارند به من و تعدادی از شبه نظامیان اجازه تجاوز به هر شمار از زنان ایزدی و دیگر زنان را دادند.» او این مسأله را اقدامی عادی توصیف کرد و هیچ پشیمانی از خود نشان نمی‌داد. عمار حسین همچنین گفت که از زمان پیوستنش به داعش در سال ۲۰۱۳ تا آن سال، دست کم ۵۰۰ تن را کشته است! او روش کشتن را از فرماندهان داعش آموزش دیده بود و می‌گفت: «در ابتدا کار سختی بود، اما روز به روز آسان‌تر شد. هر بار ۳۰ تا ۴۰ نفر را پشت قلعه سنجار در صحرا می‌بردم و می‌کشتم. روی زمین می‌نشاندمشان. چشم‌هایشان را می‌بستم و می‌کشتمشان. مسأله‌ای طبیعی بود و مشکلی هم نبود!» یکی از افسران دستگاه مبارزه با تروریسم عراق گفت: «عمار حسین پس از دستگیری، ابتدا برای ما مشکل‌ساز شد. او خیلی قوی بود؛ به گونه‌ای که دستبند‌ها را شکست!»

بازار برده فروشی

پس از شکست داعش، مسئله حفظ تسلط بر برده‌ها که آن موقع به عنوان زیربنا و بخشی از هویت داعش شناخته میشد و ارگان‌های مختلفی از جمله مجلس وزرای داعش نیز از آن حمایت می‌کردند در اولویت قرار گرفت. طبق مدارک به دست آمده، داعش شبکه‌ای مخفی برای حفظ برده‌داری تشکیل داد که حتی برخی از عناصر این گروه تروریستی هم از وجود آن بیخبر بودند. «حاج عبدالله» که از ترکمان‌های «تلعفر» و برجسته‌ترین مسئول قضایی داعش در آن منطقه بود نقشی محوری و اساسی در به بردگی گرفتن زنان و دختران ایزدی و قتل عام مردان آن‌ها داشت. او یک تالار عروسی را در شهر «موصل» به زندانی برای زنان و دختران ایزدی تبدیل کرد تا آن‌ها را به عنوان برده‌های جنسی و برای خرید و فروش در آن محل نگه دارد.

روزیتا این سالن حاج عبدالله را این‌گونه توصیف می‌کند: «داعش مادرم را به یک خانواده داعشی فروخت و من را از او جدا کرد. چند روز بعد شنیدم که مادرم خودکشی کرده است. دیگر کسی را نداشتم. خیلی ترسیده بودم. داعشی‌ها من را به موصل بردند. به یک سالن بزرگ عروسی که زنان و دختران زیادی آنجا نگهداری می‌شدند. عناصر داعشی با آن هیکل‌های وحشتناک و نگاه‌های کثیف بین ما قدم می‌زدند. مسخره می‌کردند. می‌خندیدند و درباره‌ی زیبایی‌های جنسی زنان حرف می‌زدند. بعد نوبت به بازار برده فروشی رسید. مشتری‌ها می‌آمدند و ما را می‌خریدند. کوچک بودم. دلالان داعشی من را به یک خانواده داعشی فروختند تا بزرگ شوم. آن‌ها کتکم می‌زدند. ته مانده‌ی غذایشان را می‌خوردم. لباس‌های پاره می‌پوشیدم و وقتی که ۱۲ ساله شدم به من تعدی کردند. بدترین روز‌های عمرم را با او دیدم تا در جنگ «الباغوز» به هلاکت رسید. من را به «اردوگاه الهول» در شمال سوریه منتقل کردند. یک پیرمرد ۷۰ ساله داعشی به من تعدی می‌کرد؛ خودش و بچه‌هایش. تا اینکه نیرو‌های امنیتی نجاتم دادند. با عمویم در سنجار مرتبط بودند، مرا به او رساندند و حالا در کنار عمویم زندگی می‌کنم.»

خودکشی

عفو بین‌الملل با انتشار گزارشی اعلام کرد که زنان و دختران ایزدی در معرض تعدی‌های مکرر جنسی از سوی تروریست‌های داعشی بوده‌اند و مستندات متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد دختران ایزدی برای فرار از تعدی‌های جنسی دست به خودکشی زده‌اند. «دوناتلا رورا»، مشاور ارشد عفو بین‌الملل عمومی در امور بحران در این گزارش می‌گوید: «تعدادی زیادی از دخترانی که قربانی بردگی جنسی به دست اعضای داعش شده‌اند بین ۱۴ تا ۱۵ سال سن یا حتی کمتر داشتند. بیماری‌های جسمی و روانی که ناشی از خشونت‌های جنسی هولناک در حق این زنان است بسیار فاجعه‌بار است. برخی از این زنان، شکنجه شده و مثل برده به کار گرفته شده‌اند و حتی دختران و زنانی که توانسته‌اند فرار کنند همچنان از مشکلات عمیق روانی رنج می‌برند.»

«سُریهان علی» که یکی دیگر از دختران همان روستای روزیتا است و در حال حاضر بیست و سه سال سن دارد و بار‌ها در بازار برده فروشی داعش خرید و فروش شده است می‌گوید: «بلا‌هایی که بر سر ما آمد، مسأله قابل تحمل و ساده‌ای نیست، ما در سن کودکی بودیم که عناصر گروه تروریستی داعش ما را ربودند و از خانواده‌هایمان دور کردند. هنوز هم دچار ترس و وحشت می‌شوم، چون بار‌ها مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم. ما وضعیت بسیار بدی داریم. به هیچ عنوان امیدی به آینده نداریم و فقط روز‌ها را پشت سر می‌گذاریم.»

صاحب فتنه

«یورگن تودنهوفر»، سیاستمدار، روزنامه‌نگار، نویسنده آلمانی و تنها خبرنگار غربی است که با در دست داشتن امان‌نامه‌ای از «ابوبکر البغدادی» به «رقه» و «موصل» سفر کرد و با عناصر داعش مصاحبه کرد و زنده بازگشت؛ او که خاستگاه تروریست‌های داعش را از غرب می‌داند می‌گوید: «اعتلای غرب که آغازش به پانصد سال پیش باز می‌گردد، هرگز بر دیگر دوستی استوار نبود؛ هرگز پایه‌اش به اندیشه‌ی متمدن کردنِ بقیه‌ی جهان نبود، بلکه پیگیرانه به دنبال منافع اقتصادی خود بود؛ و نیز بر سنگدلی و بی‌رحمی ارتش‌هایش. البته سران کشور‌های غربی غالبا انگیزه‌های والا را پیش می‌کشند تا حمایت زیردستان یا رای دهندگان خود را تضمین کنند. انسان‌های فرهنگ‌های دیگر را قبلا به نام مسیحیت می‌کشتند و حالا به نام حقوق بشر و دموکراسی؛ اما در واقع مسئله اصلی همیشه پول و قدرت و شهرت بوده است.» او ادامه می‌دهد: «تروریست‌ها همان افراد شروری هستند که ایالات متحده‌ی آمریکا همیشه به آن‌ها نیاز دارد تا به حمله‌های نظامی خود ظاهری مشروع ببخشد. فریاد نومیدانه‌ی ژنرال سابق آمریکا، «کالین پاول»، بعد از فروپاشی شوروی مشهور است: «حیف دیگر شَروری برایم باقی نمانده است!» اگر تروریستی هم وجود نداشته باشد، ایالات متحده‌ی آمریکا آن را می‌سازد؛ گاهی هم خودش این کار‌ها را انجام می‌دهد.»

مسیح ایرانی

اما سردار قاسم سلیمانی، ژنرال خاورمیانه‌ایِ به قول آن‌ها ما جهان سومی‌ها نتوانست در برابر این تروریست‌سازی‌ها و تعدی‌ها صبوری کند و به میدان آمد تا چهره‌ی واقعی اسلامی را که دست در دست گذاشته بودند تا حقیقتش را با تعدی به دختران بی پناه ایزدی به آتش بکشند به جهان نشان دهد. او در یکی از سخنرانی‌هایش بی‌آنکه تفاوتی بین انواع تفکر‌ها و گرایش‌ها قائل باشد در رد اقدامات سلفی و تکفیری که حتی به درون ایران نیز نفوذ کرده بود و در حال تکثیر در ذهنیات بود گفت: «من و آدم‌های خودم! من و رفقای خودم! من و مرید‌های خودم! این بی‌حجاب است! این باحجاب است! این چپ است! آن راست است! این اصلاح‌طلب است! او اصول‌گرا است! خب پس چه کسی را می‌خواهید حفظ کنید؟! همان دختر کم حجاب دختر من است. دختر ما و شماست.» ایدئولوژی‌ای که دقیقا برخلاف خط مشی تروریست‌های داعشی بود که می‌گفتند: «ریختن خون و غصب مال و تعدی به ناموس هر آن کس که بر دین ما نیست جایز است!» و شاید همین پایان دادن به تجاوز‌های جغرافیایی و جنسی داعشی‌ها بود که کینه‌ی مسیح ایران را در سینه‌های آنان کاشت تا او را به جرم دفاع از شرافت دختران به صلیب بکشند.

بدن‌های تکه تکه

حجت‌الاسلام میرعلایی که یکی از هماهنگ‌کنندگان بازگشت پیکر سردار سلیمانی بعد از حمله‌ی تروریستی فرودگاه بغداد به اهواز بود در رابطه با جزئیات آن روز می‌گوید: «دستگاه‌ها جمع شدند. هماهنگی‌ها صورت گرفت و بعد از جلسه‌ی آخر شب دیگر کسی نخوابید. بعد از نماز صبح بود که برای تحویل تابوت سردار به بیمارستان نفت «اهواز» رفتیم. ما منتظر تابوت بودیم، اما گفتند پیکر‌ها را جدا نکرده‌اند! بعد از اینکه حادثه تروریستی در فرودگاه بغداد اتفاق افتاد، شهدا را تشییع کردند، اما پیکر‌ها در هم بود. تفکیک انجام نشده بود. اعلام کردند گروهی از تهران آمده‌اند و در حال تشخیص دی ان آ قطعات بدن هستند. با خودم گفتم یک لحظه بروم و نگاهی بیندازم. سه چهار دقیقه بیشتر نبود. به سمت سالن حرکت کردم. هیچ‌وقت آن صحنه را فراموش نمی‌کنم. یک سالن سفید بزرگ بود و همه‌ی اجزا، تکه تکه، کف زمین پهن بودند. دی ان آ را بررسی می‌کردند. این تکه برود داخل این کفن. آن تکه برود داخل آن کفن. چیزی هم از پیکر‌ها نمانده بود. فقط چند تکه‌ی سوخته‌ی بدن که با هم قاطی شده بودند. بیشتر از سه چهار دقیقه نتوانستم تحمل کنم. دویدم بیرون.

ارباً ارباً را تا حالا ندیده بودم. نمی‌دانستم فردی که شهید می‌شود و تکه تکه یعنی چه؟ نمی‌دانستم بریدن انگشت با انگشتر یعنی چه؟ حاج قاسم تمام روضه‌هایی را که در سال‌های زندگی‌ام شنیده بودم برایم مجسم کرد. ساعت نه صبح که پیکر‌ها آماده شد رفتیم تا تابوت‌ها را تحویل بگیریم. فکر کردید اولین گروهی که زیر تابوت حاج قاسم را گرفتند که بودند؟ اولین کسانی که زیر تابوت حاج قاسم را در ایران گرفتند و زجه میزدند پرستاران بیمارستان نفت اهواز بودند که حجابشان هم کامل نبود. زیر تابوت حاج قاسم را دخترانش گرفتند. همان دخترانی که حاج قاسم اجازه نداد تروریست‌های داعشی حتی نگاه چپ به آن‌ها بیندازند. دختران تشییع می‌کردند و ما فقط گریه می‌کردیم.»

طبق گزارش «جنبش آزادی زنان ایزدی» که نهاد پیگیری کننده وضعیت زنان و دختران ایزدی ربوده شده توسط تروریست‌های داعشی است، عناصر داعشی تا قبل از به میدان آمدن سردار قاسم سلیمانی، حدود ۵۰۰۰ زن و دختر ایزدی را در تابستان ۲۰۱۴ ربودند. به گفته این نهاد، از این تعداد، ۱۱۱۷ تن همچنان سرنوشت نامعلومی دارند و جست‌وجو‌ها برای یافتنشان ادامه دارد.

برچسب ها: داعشی ، برده فروشی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۹:۴۳ ۱۴ دی ۱۴۰۱
لعنت الله علی القوم الظالمین .کفار نابود شدنی بدست مسلمان جهان ...به امید پیروزی سزبازان اسلام در همه جای دنیا الهم النصر جویش المسلمین ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم کافرین
فریدون
۱۱:۴۹ ۱۱ دی ۱۴۰۱
سردار ،راهت ادامه دارد.
عین طالب بدم مقتول بکربلا
ناشناس
۱۰:۰۵ ۱۱ دی ۱۴۰۱
چه کسی می‌داند، شاید قیمت «میشل اوباما» سه دینار باشد! شاید هم سه دینار برایش زیاد است.

باید دید حال باراک اوباما بعد از شنیدن این جمله چگونه بوده است؟! البته اگر شنیده باشد و ککش گزیده باشد! اگر ذره ای انسانیت در وجودش باشد میگوید: خودم کردم که لعنت بر خودم باد!
ناشناس
۱۰:۰۴ ۱۱ دی ۱۴۰۱
چه کسی می‌داند، شاید قیمت «میشل اوباما» سه دینار باشد! شاید هم سه دینار برایش زیاد است.

باید دید حال باراک اوباما بعد از شنیدن این جمله چگونه بوده است؟! البته اگر شنیده باشد و ککش گزیده باشد! اگر ذره ای انسانیت در وجودش باشد میگوید: خودم کردم که لعنت بر خودم باد!
ناشناس
۱۰:۰۴ ۱۱ دی ۱۴۰۱
چه کسی می‌داند، شاید قیمت «میشل اوباما» سه دینار باشد! شاید هم سه دینار برایش زیاد است.

باید دید حال باراک اوباما بعد از شنیدن این جمله چگونه بوده است؟! البته اگر شنیده باشد و ککش گزیده باشد! اگر ذره ای انسانیت در وجودش باشد میگوید: خودم کردم که لعنت بر خودم باد!