سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

روایتی شنیده نشده از لحظات قبل از شهادت سردار سلیمانی؛ یادگاری از آخرین پرواز + تصاویر

در مطلب زیر گفت‌‌وگو با خادم ایرانی حرم حضرت رقیه (س) درباره آخرین شب قدر حاج قاسم در حرم ریحانةالحسین (ع) را می‌خوانید.

 شهید قاسم سلیمانی بنیانگذار ستاد بازسازی عتبات است و همیشه در سفر‌های کاری و مأموریت‌هایش در عراق و سوریه سعی داشت تا به زیارت اعتاب مقدسه نیز مشرف شود؛ تا جایی که در حوالی حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها در سوریه و حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام در عراق کانکسی داشت و در مأموریت‌های مختلف به آنجا مشرف می‌شد.


بیشتربخوانید


حاج قاسم ارادت ویژه‌ای به حضرت زینب و رقیه سلام‌الله علیها داشت؛ تا جایی که به گفته نیرو‌های مقاومت در سوریه، سردار سلیمانی قبل از عملیات‌ها از عمه سادات و دختر سه ساله امام حسین علیه‌السلام مدد می‌گرفت و به آن‌ها متوسل می‌شد. یکی از آرزو‌های حاج قاسم شهادت بود. او همواره از خانواده شهدا می‌خواست تا برای شهادتش دعا کنند که در نهایت بامداد ۱۳ دی‌ماه سال ۹۸ پس از ورود به فرودگاه بغداد توسط پهپاد آمریکایی شهید شد و به آرزوی دیرینه‌اش رسید.

اما چه شد که حاج قاسم پس از سال‌ها دعایش مستجاب شد. شب‌های قدر که گفته می‌شود سرنوشت افراد نوشته و تثبیت می‌شود، کجا بود و از خداوند چه خواسته بود که خدا اینگونه او را عزیز و شهید کرد؟ در ادامه گفت‌گو با «سیدمحمد میری» خادم ایرانی حرم حضرت رقیه سلام‌الله علیها درباره آخرین شب قدر حاج قاسم در حرم ریحانةالحسین علیه‌السلام و روایتی شنیده نشده از لحظات قبل از شهادت سردار دل‌ها را می‌خوانیم:

گفته می‌شد که حاج قاسم هر سال یکی از شب‌های قدر را در حرم حضرت رقیه سلام‌الله علیها حضور پید ا می‌کرد. سال ۹۸ که آخرین شب قدر را این شهید بزرگوار بود، چه روزی به حرم دردانه ارباب آمده بود؟

حاج قاسم هر سال یک شب احیا را به حرم حضرت رقیه سلام‌الله علیها می‌آمد و احیا و قرآن به سر را هم خودش می‌گرفت. آن موقع رمز ما برای حضور حاج قاسم، «پیرمرد» بود. وقتی حاج قاسم به حرم می‌آمد، خیلی آرام بود و دفتری نزدیک ضریح حرم داشتیم که آنجا می‌رفت. هر وقت حاج قاسم می‌آمد، به حسین پورجعفری که با او شهید شد، می‌گفتم کلید را بردار و به حرم بروید. آنجا هم هر چیزی خواستید، به من زنگ بزنید. آن زمان به خاطر حساسیت و امنیت، طوری حاجی را به دفتر می‌بردیم که کسی متوجه نشود.

آخرین سالی که حاج قاسم به حرم حضرت رقیه سلام‌الله علیها آمد، شب ۲۳ ماه رمضان بود. بچه‌ها گفتند که حاجی کارت دارد. ما آن موقع در حال توزیع سحری بودیم. رفتم سمت حاج قاسم و سلام و احوالپرسی کردم. بعد حاج قاسم گفت: هر وقت برنامه و توزیع سحری تمام شد، جایی نرو. می‌خواهم یک احیا برایمان بگیری.

حاج قاسم آخرین شب قدر را چگونه سپری کرد؟

حاج قاسم وقتی مشغول دعا و ذکر بود، علاقه داشت تنها باشد. در آن حال و هوا با کسی صحبت نمی‌کرد. بعد از پایان مراسم، رفتم پیش او و گفت: سحری چی دادی؟ گفتم: چلوکباب داریم. بعد گفت: به ما هم چیزی میرسه؟ خیلی شوخ‌طبع بود و بیش‌تر از اینکه به فکر خودش باشد، به فکر بقیه بود و حواسش به همه جا بود. بعد به حاج قاسم گفتم: صادق آهنگران هم آمده، همینجاست. گفت: بگو بیاید. بعد با صادق آهنگران تماس گرفتم و گفتم: صادق بیا پایین کارت دارم. به من گفت که جان جدت ول کن، من خسته شدم. دیدم عده‌ای ایستادند. نمی‌خواستم جلوی دیگران چیزی بگویم. رفتم بالا سمت اتاقش و به او گفتم که حاجی آمده است. او هم خوشحال شد و به سمت ضریح رفتیم.

شب قدر قرائت زیارت عاشورا سفارش شده است. یک زیارت عاشورا خواندیم و قرآن به سر و بعد یک روضه خواندیم. حاج قاسم به من گفت که سهم تو جداست باید بخوانی. همیشه وقتی کنار ضریح رو به قبله به مشبک ضریح دخیل می‌بست، دستش گره به مشبک ضریح بود. روضه حضرت زهرا سلام الله علی‌ها را صادق خوانده بود و فضای خاصی حاکم بود.

پیش خودم گفتم یک زیاتنامه حضرت رقیه سلام الله علی‌ها می‌خوانم و زود تمام می‌کنم، چون همه خسته هستند. وقتی شروع کردم، حاجی دگرگون شد. من فقط سرم را بلند کردم، دیدم همه دارند گریه می‌کنند، اما حاجی زار زدنش معمولی نبود. اصلا حال و هوایش متفاوت از شب‌های قدر دیگر بود. به دوستان گفتم: امشب حاجی هر چه می‌خواست، گرفت. به دخترش هم گفتم: زینب! پدرت خیلی در حرم التماس می‌کرد و شب ۲۳ ماه مبارک رمضان یعنی سومین شب قدر در حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها شهادتش را گرفت.

خاطراتی از حضور شهید قاسم سلیمانی در حرم حضرت رقیه سلام‌الله برایمان بگویید. بیش‌تر چه مواقعی می‌آمد و چگونه به حرم مشرف می‌شد؟

حاج قاسم بعضی وقت‌ها آشکار و برخی اوقات چراغ خاموش به حرم حضرت رقیه سلام‌الله علیها مشرف می‌شد. ما در حیاط حرم چای می‌گذاشتیم و شام هم درست کرده بودیم. یک روز که حاج قاسم به حرم دردانه امام حسین علیه‌السلام مشرف شد، به سمت چایخانه رفت و به بچه‌ها گفت: به این چای اکتفا نکنید. این چای شهادت است و باید خط هم بروید و از حریم اهل بیت علیهم‌السلام دفاع کنید.

وقتی فرزندان شهدا کفش و لباس‌های حاج قاسم را یادگاری گرفتند

همان شب یکی از بچه‌ها به سمت من آمد و گفت: سید! این کاپشن حاجی را یادگاری می‌خواهم. من به حاجی تا سلام کردم، او گفت: امشب چرا کم خواندی؟ گفتم: بعد شام چشم. دوباره می‌خوانم. بعد گفتم: حاجی کاپشنت را می‌شود به من بدهید؟ گفت: انگشتر تمام شد، رفتی سراغ کاپشن! توجهی نکرد و فکر کرد که شوخی می‌کنم. بعد دوباره همان که کاپشن را می‌خواست آمد و گفت: سید من کاپشن حاجی را میخواهم. هر جوری شده برایم بگیر. میدانستم او هم فررزند و هم برادر شهید است. بعد از مدتی دوباره به حاج قاسم گفتم: حاجی کاشپن را یکی از بچه‌ها می‌خواهد. تا این را گفتم، یک مرتبه دیدم تسبیح و مهرش را در جیب بود، برداشت و کاپشن را درآورد و داد و او را بوسید.

بعد روضه که تمام شد، دم درِ حرم بودیم که یکی دیگر از بچه‌ها گفت: آقا سید! به حاجی بگو کفشش را به من بدهد. گفتم: آخه کفشش را ول کن. گفت: سر جدت سید من خیلی وقت است دنبال این کفش هستم. قرار بود برویم بالا و با چند تا رفقا همچون شهید حسین همدانی جلسه داشتیم. به حاج قاسم گفتم: دمپایی پایت کن تا راحت باشی. گفت: کفش خودم هست، دمپایی لازم نیست. بعد گفتم: حاجی حقیقت را بگویم، می‌خواهیم کفش‌هایت را برداریم. این پسر هم بچه شهید است و کفش شما را می‌خواهد. حاجی گفت: تسبیح بدهم؟ فرزند شهید گفت: نه کفش می‌خواهم. حاجی گفت که انگشتر بهت می‌دهم. اما او اصرار داشت که فقط کفش حاجی را می‌خواهد. بالاخره حاج قاسم هم دید که او کفش‌هایش را می‌خواهد، به همراهش گفت: چیزی داری پایم کنم؟ همراهش گفت: گفتم که کاپشن برایتان بیاورند. حالا می‌گویم کفش هم بیاورند.

آمدیم و یکی دیگر از بچه‌ها گفت: آقا سید! می‌توانی پیراهن سردار سلیمانی را برای من بگیری؟ یک پیراهن نو به او می‌دهم. همان لحظه که همه بودند، گفتم: کفش و کاپشن تمام شد، به پیرهن رسید؟ شهید زمانی هم همراه حاج قاسم بود. او متوجه داستان شده بود و می‌گفت که امشب همه برای حاج قاسم نقشه کشیده‌اید. آن موقع برق رفته بود و باید تلفن‌ها را روشن می‌کردیم. حاج قاسم که کاپشن و کفش‌هایش را به بچه‌ها داده بود، با شوخی گفت: کاپشن و کفش که فعلاً ندارم، اما یک پیراهن و شلوار مانده، اگر کسی می‌خواهد، آن را هم بدهم. بعد گفتم: اتفاقا همین پیراهن را می‌خواهم. حاج قاسم خندید و همان لحظه پیراهنش هم درآورد و داد. سردار سلیمانی خیلی روی بچه‌های شهدا حساس بود. وقتی می‌دید بچه شهیدی چیزی می‌خواهد اصلا مقاومت نمی‌کرد و سعی می‌کرد آن‌ها را راضی نگه داشته و خوشحال کند.

یک بار دیگر که حاج قاسم به حرم حضرت رقیه سلام الله علی‌ها مشرف شده بود، ماه مبارک رمضان بود. برنامه تمام شد و به حاج قاسم گفتم: حاجی! زمان زیادی تا اذان نمانده است. برویم سحری بخوریم. حدود نیم ساعت مانده بود. وقتی برگشتیم، کفش حاج قاسم را برده بودند. چند تا از این اتفاقات رخ داده بود. بعد من هم به حاج قاسم دمپایی دادم.

اصرار دختر شهید عماد مغنیه هم نتوانست سردار سلیمانی را از سفر بازدارد

شما چگونه از شهادت حاج قاسم باخبر شدید و درباره آخرین لحظات زندگی سردار سلیمانی چه شنیدید؟

حاج قاسم با پای خودش به قتلگاه رفت. شب که بدون هماهنگی به دیدار سیدحسن نصرالله، رهبر شیعیان لبنان رفت، به او می‌گوید: می‌خواهم با تو خداحافظی کنم. به هر کسی هم می‌خواست عکس بگیرد، می‌گفت که بیایید بگیرید. یک صبحانه، ناهار و شام خانه عماد مغنیه بود. دختر‌های عماد مغنیه به حاجی می‌گفتند «بابا». روی فرزندان به ویژه دختر‌های شهدا حساس بود. دختر عماد به او گفته بود که از این سفر حذر کن بابا! نمی‌دانم چرا دلشوره گرفتم. اما حاج قاسم با صلابت به او می‌گوید: بابایت منتظر است. حاج قاسم از آن‌ها خداحافظی می‌کند و در مسیر گوشی حسین پورجعفری زنگ می‌خورد. دختر عماد مغنیه پس از رفتن حاج قاسم دوباره تماس می‌گیرد و می‌گوید: می‌شود این سفر را نروی. حاج قاسم در پاسخ درخواستش می‌گوید: باید بروم، نمی‌شود.

اتفاقی عجیب در فرودگاه دمشق که همراه حاج قاسم را هم متعجب کرد

حاج قاسم به دمشق می‌رود و شب جمعه به حرم مشرف می‌شود. نامه دستخط حاج قاسم در دفتر آقای سیدرضی، دست راست حاجی در سوریه بود. حاجی عمدتاً یک جا نمی‌ماند و ماشین و محل اسکانش را تغییر می‌داد. شب آخر از دمشق می‌خواست به بغداد برود. به سمت فرودگاه می‌رود و پرواز سوری اجنحةالشام بود و جایگاه استراحت حاجی در فرودگاه تا باند پرواز حدود چهار هزار متر فاصله داشت. آقا سید پشت فرمان ماشین می‌نشیند و یک ماشین پشت سر و حاج قاسم جلو بوده است. ۵۰۰ متر که جلو می‌رود، می‌گوید: آقا سید نگه دار! او هم نمی‌توانست چیزی بگوید و برای همین هم ماشین را نگه می‌دارد. حاجی از ماشین بیرون می‌آید و به آسمان نگاه می‌کند. دوباره سوار می‌شود و ۵۰۰ متر جلو می‌رود دوباره حاج قاسم می‌گوید: نگه دار. همین حرکت را تکرار می‌کند. دفعه سوم حدود ۸۰۰ متر نزدیک باند پرواز بودند که پس از پیاده شدن از ماشین، به آسمان نگاه می‌کند و می‌خندد. اینکه حاج قاسم آن شب در آسمان چه دیده، مشخص نیست.

یادگاری حاج قاسم در آخرین پرواز!

حاج قاسم آن شب با سایر مسافران سوار هواپیما می‌شود. حاجی هر وقت از دمشق می‌خواست پرواز کند، باید یک نفر با او در پرواز می‌رفت و می‌آمد. یکی از بچه‌ها همراه حاجی در پرواز بود. این بار قرعه به نام ابوکریم افتاده بود. ابوکریم جلو می‌نشیند و حاج قاسم پشت سرش. حاجی خیلی شوخ طبع بود. یک بار از پشت پیراهن ابوکریم را می‌گیرد. حاج قاسم در پرواز کلاه گذاشته و ماسک هم زده بود. آن موقع کرونایی نبود، اما برای اینکه شناسایی نشود این کار را می‌کرد. ابوکریم تعریف می‌کرد که در پرواز حاج قاسم پیراهن او را می‌کشد و فکر می‌کند پشتش یک سوری است. سه بار این اتفاق می‌افتاد که وقتی برمی‌گردد می‌بیند حاج قاسم است و حاجی به ابوکریم می‌گوید: خیلی تو را اذیت کردم. حلالم کن. ابوکریم هم می‌گوید: ما سرباز شماییم و در خدمتیم.

خلاصه در پرواز حاج قاسم می‌گوید که پاهایم درد می‌کند. ابوکریم هم از حاج قاسم اجاره می‌خواهد تا پای او را ماساژ دهد. در همین حین حاج قاسم کلاه ابوکریم را برمی‌دارد و سر او را می‌بوسد و دوباره طلب حلالیت می‌کند. بعد انگشتری از دستش در می‌آورد و به ابوکریم می‌دهد و می‌گوید: این یادگاری را از من نگه دارد و همیشه به یادم باش. این آخرین یادگاری حاج قاسم بود.

ابوکریم پله هواپیما را پایین می‌آید. چون باید پایین را چک کند و ببیند کسی که دنبال حاجی آمده همان است که از قبل هماهنگ کرده‌اند یا نه. آن شب قرار نبود ابومهدی المهندس دنبال حاج قاسم بیاید. چرا که حاجی سر زده داشت به عراق می‌رفت. اما ابومهدی المهندس پس از باخبر شدن از آمدن حاج قاسم، خودش به فرودگاه آمده بود. حاج قاسم قرار بود به تهران برود و بعد به عراق برود. اما چون ولادت حضرت زینب سلام‌الله علیها بود، اول به سوریه رفت و بعد از سفر پرماجرایش عازم عراق می‌شود و در نهایت حدود ۱۰ دقیقه پس از پیاده‌شدن از هواپیما، ماشین آن‌ها توسط پهپاد‌های آمریکایی مورد اصابت قرار گرفته و همه آن‌ها به شهادت می‌رسند.

منبع فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶۱
در انتظار بررسی: ۰
ایوب اسعدی نسب
۰۱:۱۸ ۱۷ خرداد ۱۴۰۲
روحت شاد حاجی خیلی دلتنگیم مارو فرام ش نکن تا به آرزومون برسیم
جعفر
۲۳:۴۳ ۱۹ فروردين ۱۴۰۲
حاج قاسم عزیز حواستون به من باشه دوستت دارم حاجی عاشقتم
جعفر
۲۳:۴۳ ۱۹ فروردين ۱۴۰۲
حاج قاسم عزیز حواستون به من باشه دوستت دارم حاجی عاشقتم
ناشناس
۲۳:۴۲ ۱۰ فروردين ۱۴۰۲
خداوند شهدا را روزی میدهدمثل زنده ها وآنها عاقبت بخیر شده اند اما مسئولیت ما جا ماندگان سنگین تر شده وبرای پایمال نشدن خون آنها به راه آنها ووصیت آنها ورهبریت آنها احترام گذاشته ورهرو باشیم تا سرافرازیمان در دنیا وآخرت بیشتر شود درود بی پایان بر شهدا وسرور آنها
ناشناس
۱۵:۱۰ ۲۰ بهمن ۱۴۰۱
شادی روح حاج قاسم و همه شهدا صلوات
ناشناس
۰۲:۰۱ ۱۳ بهمن ۱۴۰۱
حاج قاسم عزیز شهادتت مبارک
ناشناس
۲۱:۵۵ ۱۳ دی ۱۴۰۱
هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست،بی شهادت مرک با خسران چه فرقی میکند....ارزوی شهادت مقام والایی بود که طلب کردی از خدا و خوشابحال تو که به اروزی خود رسیدی
ماهم اینجا دلمان تنگ میشچد برای مردی که عکسش اشک در چشمانم جاری میکند و اروزی شهادت را در دلم
ناشناس
۱۶:۲۱ ۱۱ دی ۱۴۰۱
سلام برشهیدان بخصوص سلام برحاج قاسم عزیز ! که یکی از مصادیق بارز بنیان مرصوص می باشد !
ناشناس
۱۱:۰۹ ۱۱ دی ۱۴۰۱
کارشناسان و تحلیلگران سیاسی معتقدند در سال ۲۰۲۳ احتمال آغاز
جنگ جهانی سوم با توجه به خطر ناشی از درگیری ها در پنج نقطه از جهان افزایش می یابد.
کارگر ساده
۱۱:۰۷ ۱۱ دی ۱۴۰۱
گرونی پیرمونو در آورده یه خبر هم از اقتصاد داغون مملکت بزارید
ناشناس
۰۶:۲۸ ۱۱ دی ۱۴۰۱
حاجی دلمون برات تنگ شده....کجایی؟?
حاجی برامون دعا کن
آیدین
۰۸:۳۲ ۱۰ دی ۱۴۰۱
از گرونی و بیکاری خبر بزارید
ناشناس
۱۰:۰۳ ۱۱ دی ۱۴۰۱
این تیتر خبری هیچ ربطی به گرونی نداره سردار اینقدر گردن این مملکت حق داره که کمترین کار اختصاص یه صفحه به ایشون باشد
ramin
۰۷:۳۱ ۱۰ دی ۱۴۰۱
حاج قاسم مخلص واقعی بود
اخلاص انسان را تا عرش بالا میبرد همانگونه که حاج قاسم تا بالاتر از عرش پرواز کرد
ناشناس
۱۹:۱۶ ۱۰ دی ۱۴۰۱
اونوقت شما از کجا این چیزا رو می دونی ؟خدا در عرشه حالا بالاتر از عرش کجا میشه؟
azizmiar
۰۶:۴۹ ۱۰ دی ۱۴۰۱
خدارحمت کنه حاج قاسم وهمه شهدای عزیز امنیت رو روحشان با سیدوسالار شهیدان امام حسین محشور فرما خدایا
ناشناس
۰۱:۳۳ ۱۰ دی ۱۴۰۱
روحت شاد ای مرد شجاع و با غیرت
حاج قاسم شما و یاران شھیدت لشکری شجاع ھستی کہ باز خواھی گشت برای یاری آقا صاحب زمان (عج)
تو علمدار یکی از لشکرھای آقا ھستی
ھمان گونہ کہ بہ ظھور اقا ایمان داریم بہ بازگشت شما شھدا ھم ایمان داریم
امیدواریم پای ایمان و اعتقاداتمان استوار بایستیم و این معجزہ خداوند را ببینیم
برای عاقبت بخیری ما ھم دعا کن ای شھید بزرگوار
ناشناس
۰۰:۵۰ ۱۰ دی ۱۴۰۱
مرد بودی واقعا...کلمه ی مرد بودن رو برای ما معنا کردی...لحطات خوش اون دنیا نوش جانت...گواری وجودت...حاجی مارو هم شفاعت کن.
ناشناس
۰۰:۵۰ ۱۰ دی ۱۴۰۱
سلام بر حاج قاسم عزیز
ناشناس
۰۰:۴۹ ۱۰ دی ۱۴۰۱
راهی جز ساخت سلاح هسته ای نداریم
حشمت خان
۲۳:۰۷ ۱۰ دی ۱۴۰۱
عه نه بابا جدی میگی
ناشناس
۰۰:۰۶ ۱۰ دی ۱۴۰۱
چقدر دلم برای حاج قاسم تنگ است، نازنین جواهری بود که از دست رفت
نادر
۲۳:۲۴ ۰۹ دی ۱۴۰۱
یا برگرد یا آن دل را برگردان
ناشناس
۲۳:۱۶ ۰۹ دی ۱۴۰۱
حاج قاسم عزیزم شفیع همه مسلمانان و همه عاشقانت در قیامت باش ،تو نزد خدا آبرو داری ،دستمان خالیست ،ما را تنها نگذار .
ناشناس
۲۳:۰۴ ۰۹ دی ۱۴۰۱
سردار سرلشکر قاسم سلیمانی بدون اغراق سرشناس‌ترین نظامی ایرانی در دنیاست. دوست و دشمن از ویژگی‌ها و خصائص وی می‌گویند. دوستان بر او مباهات می‌ورزند و دشمنان حسادت می‌برند. مایه عزت دوستان است و خار چشم دشمنان. 
ناشناس
۲۳:۰۴ ۰۹ دی ۱۴۰۱
سردار سرلشکر قاسم سلیمانی بدون اغراق سرشناس‌ترین نظامی ایرانی در دنیاست. دوست و دشمن از ویژگی‌ها و خصائص وی می‌گویند. دوستان بر او مباهات می‌ورزند و دشمنان حسادت می‌برند. مایه عزت دوستان است و خار چشم دشمنان. 
ناشناس
۲۲:۱۶ ۰۹ دی ۱۴۰۱
تف بر ترامپ لعنتی
ناشناس
۰۰:۴۶ ۱۳ دی ۱۴۰۱
یه روانی توی جمع ما هست که فقط اونه که داره منفی میده
اینقدر منفی بده تا منفی دانت پاره بشود
رضا
۲۰:۳۹ ۰۹ دی ۱۴۰۱
سلام ودرود خدا به روان پاک سردار دلها شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی وتمامی شهدای راه اسلام
ناشناس
۲۰:۳۴ ۰۹ دی ۱۴۰۱
روحش شاد و نامش جاودان
مرتضی نهایت
۱۹:۴۶ ۰۹ دی ۱۴۰۱
خدارحمتت کنه مزد زحماتت گرفتی
محسن
۱۹:۴۳ ۰۹ دی ۱۴۰۱
روحت شاد ای بزرگ مرد با صلابت ، ای تمام زندگی
ناشناس
۱۹:۲۷ ۰۹ دی ۱۴۰۱
درود خدا بر سردار دلها
نادر
۱۹:۰۶ ۰۹ دی ۱۴۰۱
سلام و درود خدا و فرشتگان مقرب به روح ملکوتی حاج قاسم سلیمانی و و همراهانش همه شهدای راه حق

به امید انتقام هرچه زودتر از مسببین اصلی ترور حاج قاسم و همراهانش
ناشناس
۱۹:۰۳ ۰۹ دی ۱۴۰۱
حاج قاسم روحت شاد، کاش زنده بودی، همیشه تو قلب ما هستی
ناشناس
۱۸:۲۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
درود بر سردار دلها . عزیز همه ما . جان ما فدای اون سیدی که دارو ندار شما بود .
ابراهیم
۱۸:۰۹ ۰۹ دی ۱۴۰۱
انتقام خون حاج قاسم ، هم حق است هم واجب مثل انتقام خون شهدای کربلا .
از خدا میخواهم عقده کربلا که در دلمان مانده هنوز هم سوزانه ، دیگه عقده خون حاج قاسم را در دلمان نذاره و هرچه زودتر بحق گلوی بریده حسین ع و یارانش ، قاتلین حاج قاسم به سزای اعمال خود برسند ، مخصوصا سگ صفتانی مثل ترامپ ، پمپئو و نتانیاهو.
آمین یا رب العالمین
ناشناس
۱۷:۵۰ ۰۹ دی ۱۴۰۱
سلام و درود خدا و اولیا خدا بر روح بلند و پاک سردار شهیدمان و شهدای بزرگ اسلام _ یادت همیشه در قلب ما زنده است حاج قاسم عزیز
ناشناس
۱۷:۱۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
آقای دایی و کریمی بروید و از غصه دق کنید. چقدر شما بین هموطنان عزت و احترام داشتید!!!!
علی
۱۷:۰۴ ۰۹ دی ۱۴۰۱
ای کاش منم همراهشون بودم، نه فقط در شهادتشون، بلکه تو اهداف و رزماشونم بودم. یعنی روزی میرسه که منم بشم شهید و مدافع اسلام و ایران...
امیدوارم‌ خدا به حرمت حاجی به زندگی منم برکت بده.
ناشناس
۱۶:۵۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
دنیا چقدر باید تکرار شود تا یک تکرار نشدی به چشم خود ببیند . روحت شاد یادت جاودان
ناشناس
۱۶:۵۰ ۰۹ دی ۱۴۰۱
انتقام سردار را بگیرید
ناشناس
۱۶:۳۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
خیییلی دوست دارم حاج قاسم..
حجت قاسم زاده
۱۶:۲۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
حاج قاسم اززمان جنگ زمینی نبود متعلق به آسمان بود لطف خدا بود که زنده باشد برای سالها اقتدار ایران ،قدرت دادن به حزب‌الله لبنان ،فلسطین و شکست جنایتکاران داعش خبیث و البته بخش زیادی ازافول و ترس آمریکا جنایتکار از برکات حضور سردار بزرگ حاج قاسم سلیمانی حتی پس از شهادت او نیز ادامه دارد حاج قاسم نه یک بلکه هزاران مکتب است اسلام پیروز است
عـــــــــادل
۲۰:۴۸ ۰۹ دی ۱۴۰۱
به امید ظهور حاج قاسم های اقتصادی ...
ramin
۰۷:۳۱ ۱۰ دی ۱۴۰۱
قطعا همینطور است.
ناشناس
۱۶:۰۵ ۰۹ دی ۱۴۰۱
روح بلندت شاد ای یکه سوار شرف ای مَردتر از مَرد
.
۱۵:۴۰ ۰۹ دی ۱۴۰۱
درود بر او باد .
ناشناس
۱۵:۳۳ ۰۹ دی ۱۴۰۱
مرگ بر ترامپ قمار باز قاتل خون آشام و طرفداران وطن فروشش
ناشناس
۱۹:۴۴ ۰۹ دی ۱۴۰۱
هر کی منفی میده با ترامپ محشور بشه
پرسنال
۱۵:۳۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
سردار ایرانی رو از ما گرفتن...ترامپ لعنتی خیلی دوست دارم بگیرنت بندازنت توی قفس شیرها تا با زجر بمیری
Bm20
۱۵:۰۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
روحش شاد و یادش همیشه زنده و پاینده باد
سید علی
۱۴:۵۰ ۰۹ دی ۱۴۰۱
حاج قاسم سلیمانی مرد خدا بود
ولایت مردار پشتیبان ملت .مسلمین جهان
ناشناس
۱۹:۴۳ ۰۹ دی ۱۴۰۱
پدر اونی که منفی میده آلبانی تباره
ناشناس
۱۴:۰۶ ۰۹ دی ۱۴۰۱
درود خدا بر شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان ایشان........
و درود خدا بر همه شهیدان........

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
ناشناس
۱۴:۵۱ ۰۹ دی ۱۴۰۱
لعنت خدا بر اونی که منفی می ده
ایراندوست
۱۹:۲۹ ۰۹ دی ۱۴۰۱
فقط یک خائن بیشرم به خصوص جانیان آلبانی نشین به این مواردمنفی می دهند
ناشناس
۱۹:۴۲ ۰۹ دی ۱۴۰۱
خیلی لعنتی هستی که منفی میدی
البته مشکل روان هم داری
بدون که مهم نیست
ناشناس
۲۱:۴۰ ۰۹ دی ۱۴۰۱
اینایی که منفی میدن همون منافقین آلبانییانی و هم کیشان داخلی شون هستن و وطن فروش هایی هستن که آروغ روشن فکری میزنن.البته اگه حاج قاسم نبود و خودشون و عزیزانشون در جهاد نکاح داعش دست به دست میشدن همچین آروغی نمیزدن.
ناشناس
۲۲:۵۶ ۰۹ دی ۱۴۰۱
مطمئن باش اونی که منفی میده منافق و داعشیه
ناشناس
۱۶:۳۴ ۱۷ دی ۱۴۰۱
سلام به روح ارباب بی کفن حاجی به گردن همه حق داره خاک بر سرت وطن فروش خائن اگه حاجی نبود خون شهدا نبود ناموس هم نبود خدایا خودت به فریاد اشک بچه‌ای شهدا دشمنان کشور عزیزمان نابود بفرما