سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بخشش قاتل فرزند به حرمت فاطمیه

مادر داغدار وقتی فهمید قرار است حکم قصاص قاتل پسرش اجرا شود به حرمت ایام فاطمیه، از خون پسرش گذشت و قاتل را بخشید. او بدون هیچ چشمداشتی قاتل را بخشید و شرطش برای قاتل ترک تهران بود.

در این پرونده حمید، تابستان سال۹۷ برسر نوبت سوارکردن مسافر با راننده‌ای که همکارش بود در محله یافت‌آباد درگیر و با پیچ گوشتی به سر همکارش زد و باعث مرگ او شد. او در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد و گفت: من و مقتول رفیق بودیم و پشیمانم. در آن دعوا او آینه خودرویم را شکست، عصبانی شده و با پیچ گوشتی به سرش ضربه زدم که فوت شد.

قضات دادگاه حکم قصاص به او دادند که با تایید این حکم در دیوان‌عالی کشور، مرد زندانی پای چوبه دار رفت، اما خانواده مقتول در زندان حاضر نشدند و حکم به‌طور موقت متوقف شد. با گذشت چهارسال و نیم از این قتل، قرار بود او برای دومین بار پای چوبه دار برود که پنجمین جلسه صلح و سازش مستقر در دادسرای جنایی تهران با مادر و برادران مقتول برگزار شد. مادر داغدیده قاتل فرزندش را روز شهادت حضرت زهرا (س) به حرمت بانوی دو عالم و شادی روح پسرش بخشید.

مادر داغدیده مقتول درباره این تصمیم بزرگ گفت: برای پسرم هزاران آرزو داشتم، اما او به قتل رسید. مرگ او داغ سنگینی بر دلم گذاشت. از طرفی دوست نداشتم مادری دیگر هم پسرش را از دست بدهد و داغدار شود. دلم به اجرای حکم قصاص نبود و به همین دلیل قاتل چند سال بلاتکلیف در زندان مانده بود. در این سال‌ها خانواده او آمدند، افرادی را هم به‌عنوان میانجی برای رضایت آوردند، اما قبول نکردم با کسی حرف بزنم و ملاقاتی داشته باشم.

وی افزود: قاتل را فقط یک‌بار در روز دادگاه دیدم. حتی در جلسات صلح و سازش نخواستم او را ببینم. آن روز وقتی از خانه بیرون آمدم با خدای خودم معامله کردم، چون ایام فاطمیه بود خواستم کمکم کند تصمیم درست را بگیرم. همان‌طور هم شد و قاتل را به خاطر بی‌بی دو عالم بخشیدم.

اعدامی بخشیده شده رنگ بررخسار نداشت و باورش نمی‌شد که از کابوس مرگ رها شده است، گفت: چهارسال‌و‌نیم پیش از بد روزگار باعث قتل رفیقم شدم. دانشجو بودم که افتادم زندان و زندگی‌ام نابود شد. خانواده‌ام خیلی تلاش کردند، اما مادر مقتول رضایت نمی‌داد و دیگر امیدی نداشتم. چند هم سلولی‌ام اعدام شدند، در این سال‌ها می‌گفتم یک روز هم نوبت من می‌شود. وقتی برای اولین‌بار رفتم انفرادی تا صبح نخوابیدم. آن روز حکم من به خاطر نیامدن خانواده مقتول متوقف شد. مادر مقتول بزرگواری کرد و مرا بخشید. او دو شرط برایم گذاشت، اول این‌که برای همیشه تهران را ترک کنم و دیگری ترددی به شهر‌های اطراف تهران هم نداشته باشم. این دو شرط را هم قبول کردم و خوشحالم که مرا بخشیدند و شرمنده مادر داغدیده و خانواده‌اش هستم.

اعدامی بخشیده‌شده به زندان بازگشت و قرار است به‌زودی به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل و از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
باران
۱۵:۰۲ ۱۱ دی ۱۴۰۱
روحشان شاد
والدین عزیز ! کنترل خشم و ب فرزندان یاد بدین از کودکی
البته اموزش و پرورش هم از دوران مهدکودک و پیش دبستانی ب بچه ها یاد بدن تا نهادینه شه
ناشناس
۰۲:۳۶ ۰۹ دی ۱۴۰۱
خیلی جرات وشجاعت میخواد که ببخشی .خدا اموات را رحمت کند و بازماندگان را صبر دهد