خروج تیم آلمان از مرحله اول بازیهای جام جهانی فوتبال قطر بازتابها و واکنشهای زیادی در محافل مردمی و حرفهای به دنبال داشته است تا جایی که بسیاری افراد آن را ناشی از رفتارهای نژادپرستانه تیم و مقامات این کشور و تمرکز آنها بر مسائل سیاسی و حمایت از همجنسبازان (دگرباشان) میدانند.
رای الیوم در این باره نوشت: غرور و تکبر دولت و تیم ملی فوتبال آلمان و اقدامات تحریک آمیز آن در میادین ورزشی و غیرورزشی و اقدامات مسئولان این کشور سبب شد دو بار شکست بخورند، شکست اول شکستی اخلاقی بود که با به چالش کشیدن تعالیم اسلام و دو میلیارد مسلمان و حمایت از همجنس بازان دچار آن شدند و شکست دوم نیز شکستی ورزشی که با خروج خفت بار از مرحله اول بازیهای جام جهانی فوتبال در قطر متحمل شدند.
خوشحالی میلیونها تماشاچی فوتبال در جهان از خروج آلمان از بازیهای جام جهانی چه در تحلیلهای کارشناسان ورزشی بسیاری از شبکههای تلویزیونی جهان که مسابقات را پخش میکردند یا در واکنشهای تماشاچیان که در رفتار مقامات و تیم آلمان شاهد نژادپرستی کینهتوزانه و نوعی برتری جویی بودند، بسیار قابل توجه بود؛ این نژادپرستی و برتری جویی را بخصوص در رفتار وزیر کشور آلمان که با زیر پا گذاشتن همه قوانین با نماد همجنس بازان وارد زمین شد و همچنین در رفتار اعضای تیم ملی فوتبال آلمان که برای تحقیر و به چالش کشیدن کشور میزبان و فدراسیون بین المللی فوتبال، در یکی از مسابقات، دستها را جلوی دهانهای خود گرفتند، میتوان مشاهده کرد. از سوی دیگر مربی تیم آلمان نیز اعلام کرد جشن پیروزی در جام جهانی را در دوحه برگزار نمیکنند(!) و برای برگزاری جشن فورا به آلمان برمی گردند.
تلاش کردیم به علت این رفتار تحریک آمیز و احمقانه تیم ملی فوتبال آلمان و دولت و وزیر کشور آن پی ببریم، اما به جایی نرسیدیم. مسئله اصلا مسئله حقوق بشر یا پیروزی همجنسبازان نیست بلکه مواضع نژادپرستانه ضد اعراب و مسلمانان است. برخی تیمهای اروپایی و غربی مثل انگلیس، آمریکا، فرانسه، دانمارک و بلژیک هستند که در این دور از بازیهای جام جهانی شرکت داشتند و کشورهای آنها نیز دگرباشان را مجاز میدانند، اما هیچ کدام از آنها مثل تیم آلمان چنین رفتار تحریک آمیز و مشمئز کنندهای از خود نشان ندادند.
دولت کنونی آلمان بیش از همه دولتهای اروپایی حقوق بشر و ارزشهای آزادی بیان و برابری و عدالت را زیر پا میگذارد. چنین چیزی را به وضوح در رفتار دولت آلمان با مسلمانان و اعراب مقیم این کشور و منع آنها از برگزاری تظاهرات و اعتراض در حمایت از حقوق فلسطینیان میتوان مشاهده کرد. آنها همه فعالان را ساکت کرده اند و حتی کار آنها به جایی رسیده است که تعدادی از اصحاب حرفهای رسانه را که در شبکههای تلویزیونی عربی کار میکردند به علت عرب بودن و حمایت از آرمانهای مشروع خود، اخراج کردند.
پارادوکس ماجرا اینجاست که دولت آلمان به رغم اقدامات شدیدی که برای جلوگیری از برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر انجام داد، قراردادی برای خرید گاز از این کشور به مدت بیش از پانزده سال برای جبران گاز روسیه امضا کرده است و همه شروط قطر را نیز پذیرفت. این بدان معناست که دولت آلمان نه بر اساس ارزشهای حقوق بشر و مخالفت با همجنس بازان بلکه بر اساس منافع خود عمل میکند.
آلمان با این سیاستهای وقیحانه و تحریک آمیز، باعث دشمنی دو میلیارد مسلمان و عرب با خودش میشود بخصوص در این برهه از زمان که آلمان و به طور کلی غرب درگیر جنگ اوکراین شده اند و این جنگ نیز باعث تحلیل رفتن ثروت کشورهای اروپایی و آمریکا و نابودی تقریبا کامل اقتصادهای اروپایی شده است که از احتمال نابودی ثبات و امنیت قاره اروپا و ملتهای آن حکایت دارد.
رای الیوم در پایان نوشت: پس از خروج آنگلا مرکل، صدر اعظم پیشین آلمان از عرصه سیاست، دیگر سران بادرایتی در این کشور نیستند که منافع ملت آلمان و دیگر ملتهای اروپایی را مد نظر قرار دهند و شاید خروج خفتبار از جام جهانی فوتبال، سرآغاز سقوط در همه عرصهها باشد. شاید عدالت الهی بود که میخواست دولت آلمان و تیم فوتبال این کشور را به سبب رفتارهای زشت و نژادپرستانه مجازات کند و درسی به این نژادپرستان متکبر بدهد که تا دهههای آینده آن را فراموش نکنند.