سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نکته مهمی که در مصرف محتوا به آن توجه نمی‌شود

حقیقت این است که به موازات اینکه باید برای هدایت و تعلیم مردم و گرایش دادن آنها به سمت فضایل و ارزش ها تلاش کرد، به همان اندازه باید بسترهای انحراف آنها و گرایش به سمت رذایل و ناهنجاری ها را هم از بین برد.

بار‌ها مشاهده شده است که وقتی سخن از فضای مجازی یله و رها و وجود انواع محتوای گمراه کننده و یا محتوای مستهجن و مبتذل در آن می‌شود، عده‌ای در پاسخ می‌گویند که شما هم در مقابل این محتوا، محتوای مناسب تولید کنید. البته این موضوع اختصاصی به فضای مجازی ندارد؛ در مورد ماهواره، رسانه‌های مکتوب و ... هم مشابه این وجود دارد.

حقیقت این است که به موازات اینکه باید برای هدایت و تعلیم مردم و گرایش دادن آن‌ها به سمت فضایل و ارزش‌ها تلاش کرد، به همان اندازه باید بستر‌های انحراف آن‌ها و گرایش به سمت رذایل و ناهنجاری‌ها را هم از بین برد.

در دنیای پزشکی اگر ما داروی یک بیماری خطرناک و بسیار مسری را تهیه کرده ایم، دلیل بر این نیست که اجازه دهیم همه مردم مبتلا به این بیماری شوند. گاهی اوقات مریض، دسترسی به آن دارو ندارد و یا آن دارو دیر به دست او می‌رسد. احتمال دارد که آن مریض حتی با وجود مصرف دارو نیز طاقت نداشته باشد و با همان بیماری از دنیا برود. گاهی اقات بیمار مداوا می‌شود، اما عوارض بیماری تا آخر عمر همراه او باقی می‌ماند. گاهی با همه گیر شدن یک بیماری، تجهیزات پزشکی و کادر درمان به اندازه کافی وجود ندارد و ....

در مورد محتوای مصرفی مردم هم قضیه اینگونه است. نمی‌توان به بهانه اینکه ما محتوای مناسب و قابل دفاع تولید می‌کنیم، اجازه دهیم محتوای مسموم در جامعه تولید و منتشر شود.

رهبر معظم انقلاب، چند سال پیش در یکی از دیدار‌های خود با نمایندگان مجلس فرمودند: «اهمیت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است. فرض کنید مرتب تکرار بکنند که مثلاً فلان‌جور پفک مضر است، نخورید؛ حالا مگر ضررش چقدر است، چه‌جور ضرری است، چه میزان ضرر دارد، برای چند درصد از مردم ضرر دارد؟ این را دائماً می‌گویند، اما ضرر فلان‌جور فیلم یا فلان‌جور کتاب یا فلان‌جور بازی رایانه‌ای یا امثال این‌ها را کسی جرئت نمیکند بگوید که نبادا متهم بشوند به اینکه جلوی آزادی اطلاعات و جریان آزاد اطلاعات را گرفته‌اند. آن‌هایی که اساس این حرف‌ها هستند، خودشان بیشتر از ما در این مسائل سخت‌گیری می‌کنند؛ این را باور کنید. حالا آزادترین مناطق دنیا از لحاظ اطلاعات،

مثلاً فرض کنید دولت‌های غربی‌اند، ازجمله آمریکا؛ از خبر‌های دقیق و روشنی که از آمریکا می‌رسد در کنترل اطلاعات افراد و انگشت گذاشتن روی آن چیز‌هایی که دستگاه روی آن‌ها حساس است، انسان واقعاً تعجب میکند؛ ما یک‌دهم آن‌ها کنترل اطلاعاتی نداریم و نمی‌کنیم. بمجرد اینکه یک فیلمی را ممنوع کردند یا فرض کنید که یک جریان رایانه‌ای را مثلاً محدود کردند یا ممنوع کردند، فوراً آن‌ها سروصدا بلند می‌کنند، ما هم باورمان می‌آید؛ ما هم باور می‌کنیم که واقعاً کار خطایی کرده‌ایم. نه آقا، باید مراقبت کرد! وظیفه‌ی ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است. بنده در این زمینه احساس یک ولنگاری‌ای می‌کنم» (دیدار با نمایندگان مجلس، ۱۳۹۵/۰۳/۱۶).

از منظر اسلامی هم اگر بخواهیم به قضیه نگاه کنیم، واقع مطلب همین است. برای مثال، در فضای حقیقی اسلام نمی‌پذیرد که به فرض اجازه دهیم که در یک کوچه، همزمان، کاباره، روسپی خانه، شراب فروشی، قمارخانه و مشابه این‌ها باشد و در کنار این‌ها هم یک مسجد وجود داشته باشد!

متأسفانه همین اتفاق در فضای مجازی ما رخ داده است. یعنی انواع محتوای غیر اخلاقی و منحرف کننده در قالب متن، فیلم، عکس و ... وجود دارد و در کنار آن، محتوای مناسب هم وجود دارد. وجود چنین فضایی یعنی حاکم بودن تفکر سکولار بر آن و جدا بودن دین از بستر زندگی مردم در فضای مجازی. اگر قرار است که در فضای مجازی نیز در امتداد فضای حقیقی حکمرانی و مدیریت برآمده از مبانی اسلامی داشته باشیم، قطعاً فضای مجازی فعلی، فرسنگ‌ها از آن دور است.

به این نکته هم توجه کنیم که برخی محتوا اساساً قابل جواب دادن نیستند! مقام معظم رهبری در یکی از دیدار‌های خود با ناشران کشور، در مورد آن کار فرهنگی‌ای که اثرش آنی است و قابل پاسخگویی نیست، می‌فرمایند: «.. مثل این‌که در جامعه‌ای بیایند عکس‌های مستهجن جنسی را به شکل وسیعی در میان جوانان پخش کنند! شما چطور می‌خواهید این را جواب دهید؟! اصلاً قابل جواب دادن است؟! این اصلاً قابل جواب دادن نیست. وقتی که یک اثر هنری و یک نوشته و یک عکس، یک تأثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست. جلوِ این کار فرهنگی را باید گرفت؛ این آن ممیزی واجب است که در جنجال علیه ممیزی و سانسور نباید هدف را گم کرد.

من وظیفه نظام می‌دانم، وظیفه وزارت ارشاد می‌دانم، وظیفه شما که ناشرید می‌دانم، که وقتی چنین چیزی مطرح می‌شود، شما اجازه ندهید و کمک نکنید. این هیچ ربطی ندارد به این‌که ما با فکر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعی است که ما با آزادی‌هایی مخالفیم؛ مگر کسی شک دارد؟ ما با بعضی از آزادی‌ها مخالفیم. ما با آزادی‌های جنسی مخالفیم؛ ما با آزادی گناه مخالفیم ...» (بیانات در دیدار جمعی از ناشران (۱۳۷۸/۰۲/۲۸).

منبع : جهان

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.