ساعت ۱۱ صبح ۳۰ شهریور، مرد ضایعات جمع کنی، وقتی به سراغ یک گونی که در کنار سطل زباله افتاده بود رفت، با جسد مردی داخل آن مواجه شد.کشف جسد از سوی مأموران کلانتری به بازپرس محمد جواد شفیعی و تیم جنایی اعلام شد و دقایقی بعد تیم جنایی راهی خیابان زمزم تهران شدند. آنها داخل گونی با جسد مرد جوان در حالی مواجه شدند که داخل چندین کیسه نایلونی پیچیده شده و بعد از آن داخل گونی قرار داده شده بود.
از زمان مرگ حدود ۵ روز میگذشت، اما در بررسیهای صورت گرفته از سوی متخصصان پزشکی قانونی آثار جراحت و زخم ناشی از چاقو مشاهده نشد. هیچ مدرک شناسایی که هویت مرد ناشناس را برملا کند نیز به دست نیامد. از آنجایی که جسد داخل کیسههای نایلونی و گونی پیچیده شده بود، احتمال قتل او پررنگ شد.
در نخستین گام، مأموران به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل رها شدن جسد پرداختند. دوربینها نشان میداد مردی موتورسوار جسد را در کنار سطل زباله رها کرده و متواری شده است. با کمک دوربینها، تصویر مرد موتورسوار در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.از سوی دیگر با شناسایی هویت مقتول مشخص شد وی قبلاً به اتهام سرقت بازداشت شده بود. همزمان خانواده مقتول نیز شناسایی شدند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان جنایی دریافتند مقتول با مردی به نام شاهین ارتباط دوستانه داشته و وسایل سرقتی را به شاهین فروخته است. از سویی تحقیقات نشان میداد که برای آخرین بار مقتول با شاهین قرار داشته و به خانه او رفته است. با برملا شدن این موضوع تحقیقات برای شناسایی شاهین ادامه یافت و معلوم شد وی از مالخران حرفهای است. زمانی که تصویر او بهدست آمد، تیم جنایی خیلی زود او را شناسایی کرد، چرا که وی همان مرد موتورسواری بود که جسد را کنار سطل زباله رها کرده بود.
پس از هماهنگیهای قضایی مأموران راهی خانه وی در محدوده گمرک شدند، اما شاهین با مشاهده مأموران تصمیم گرفت از طبقه سوم خانهاش فرار کند که تعادلش را از دست داد و سقوط کرد. شاهین بلافاصله برای درمان به بیمارستان منتقل شد. در بازرسی از خانه سه طبقه شاهین، لوازم سرقتی زیادی پیدا شد. در پارکینگ خانه شاهین نیز گودالی حفر شده بود که به نظر میرسید برای دفن مقتول آن را کنده است، اما بهدلیل رفت و آمد زیاد سارقان و معتادان به خانهاش، موفق نشده این نقشه را اجرا کند.
در تحقیق از دوستان شاهین آنها مدعی شدند که چند روز پس از ناپدید شدن مقتول به نام سیروس، بوی تعفن شدیدی از خانه شاهین به مشام میرسید و زمانی که آنها از مالخر جوان علت بو را پرسیده بودند شاهین مدعی شده بود که مرغ کشته است و بوی تعفن به خاطر مرغ است. بدین ترتیب این احتمال نیز مطرح شد که شاهین چند روزی جسد مقتول را در خانه نگهداری کرده و باتوجه به بوی تعفن و از آنجایی که نتوانسته آن را دفن کند، مجبور شده که جسد را به بیرون منتقل کند.
در بررسی پیامهای تلفنی شاهین با همسرش آنها به پیامی رسیدند که نه تنها قتل سیروس به دست مرد مالخر را تأیید میکرد بلکه این احتمال را مطرح کرد که او جنایتی دیگر نیز مرتکب شده است. همسر شاهین در پیامکی که به شوهرش داده بود نوشته بود سیروس را هم مثل امیر کشتی؟
بدینترتیب این فرضیه از سوی تیم جنایی مطرح است که سارق با مالخر بر سر قیمت درگیر شده و درنهایت سیروس به قتل رسیده است. تحقیقات تا زمان بهبودی شاهین و برملا شدن راز این جنایت به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.