سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می دهد؛

مهد اساتید جواهرسازی ایران بی بهره از هنر جواهرسازی

تا پیش از سفر به روستای پیوه ژن تصورم این بود که آنجا دارای کارگاه‌های جواهرسازی است، چون هر بار که نامش را در نت جستجو می‌کردم به عنوان دهکده جواهر بالا می‌آمد.

پیش از این در فضای مجازی خوانده بودم که شغل اهالی روستا زرگری و طلا سازی است. با این تصویر ذهنی همراه گروه تصویربرداری به روستای پیوه ژن سفر کردم، اما در جست و جوهایم و صحبت با دهیار روستا متوجه شدم که بخشی از اهالی روستا در کار طلا سازی هستند، اما این عده از روستا مهاجرت کردند. در گشت و گذارم در روستا متوجه می‌شوم که بیشتر اهالی روستا مسن هستند و جوان تر‌ها از روستا رفته اند.

از دهیار می‌پرسم ارتباط مهاجران با روستا چطور است و او در پاسخ می‌گوید که مهاجران روستا از طریق شغل زرگری در شهر صاحب درآمد خوبی شدند و خانه‌هایی در روستا خریداری کردند که معمولا تعطیلات آخر هفته خود را در آن می‌گذرانند.


احیای صنایع دستی راهی برای جلوگیری از مهاجرت

همانطور که در ابتدای گزارش اشاره کردم روستای پیوه ژن در فضای مجازی به دهکده جواهر معروف است این ایده‌ای است که در سال ۹۷ برای این روستا در نظر می‌گیرند در آن سال عزمی صورت می‌گیرد که بخشی از اهالی روستا که در کار جواهرسازی هستند به روستا بازگردند و کارگاه‌های طلاسازی را در روستا ایجاد کنند، اما آن ایده از آن سال عملی نمی‌شود.

از آقای هاشمی دهیار روستا سوال می‌کنم که چرا با وجود این مسائل کارگاه‌ها در روستا ایجاد نمی‌شود؟ او نیز در پاسخ می‌گوید: بحث‌هایی که در سال ۹۷ برای احیای کارگاه‌های طلاسازی مطرح شد بیشتر برای فضا سازی و مطرح شدن برخی از برند‌های جواهرسازی بود و هدف از طرح این مباحث بیشتر دریافت تسهیلات بود که البته به سرانجامی نرسید.

استقرار کارگاه‌های طلاسازی احتیاج به امنیت دارد

اسماعیل نیا معاون صنایع دستی میراث فرهنگی خراسان رضوی در پاسخ به این سوال که چرا کارگاه‌های طلاسازی در روستای پیوه ژن مستقر نمی‌شود، گفت: شرایط کارگاه‌های طلاسازی با سایر کارگاه‌های صنایع دستی متفاوت است. طلا به عنوان ماده اصلی صنایع طلا سازی کالای گرانقیمتی است و برپایی کارگاه‌های طلا سازی احتیاج به امنیت دارد.

او می‌گوید: کارگاه‌های طلاسازی که پیش از این در پیوه ژن بوده است، کارگاه‌هایی بوده که کار‌های کوچک طلاسازی را انجام می‌داده است.

اسماعیل صمدی دبیر کمیسیون سازندگان اتحادیه طلا جواهر و نقره مشهد نیز در صحبت هایش به بحث امنیت کارگاه‌های طلاسازی اشاره کرد و گفت: کارگاه‌های طلا سازی فعال در روستای پیوه ژن دهه هشتاد جمع آوری شد. علت جمع آوری این کارگاه‌ها نیز به ناامنی‌هایی که اشرار در آن زمان ایجاد می‌کردند مربوط می‌شود. روستای پیوه ژن نیز جز روستا‌هایی است که شصت کیلومتر از مشهد فاصله دارد و از جاده اصلی نیز حدود ۹ کیلومتر فاصله دارد و در دل کوه قرار گرفته است. به همین دلیل امنیت لازم را در آن زمان برای استقرار کارگاه‌های طلاسازی نداشت.


بیشتر بخوانید



او ادامه داد: برای احیای کارگاه‌های طلاسازی در سال ۹۸ مذاکراتی را با مسئولان داشتیم، اما متاسفانه مسئولان فقط وعده و وعید دادند. ما در نظر داشتیم روستای پیوه ژن را مانند دهکده جواهر در ایتالیا بسازیم، اما متاسفانه حمایت لازم را از سوی مسئولان نداشتیم.



جای خالی رشته طراحی طلا و جواهرسازی در مدرسه روستا

از کنار مدرسه روستا می‌گذرم و با خودم می‌اندیشم راه اندازی رشته طلا و جواهرسازی در روستایی که شغل مردمان آن زرگری است به شدت مورد نیاز است.

اسماعیل صمدی دبیر کمیسیون سازندگان اتحادیه طلا جواهر و نقره مشهد می‌گوید: زیر ساخت‌های آموزشی مثل اینترنت در این روستا فعال نیست. همچنین شرایط زندگی به دلیل نبود امکانات در روستا دشوار است و خانواده جوانی در روستا نمی‌ماند که بخواهد فرزند خود را برای تحصیل به این رشته بفرستد.

قالیبافی صنایع دستی فراموش شده روستا

در صحبت هایم با دهیار روستا از سایر صنایع دستی روستا صحبت می‌کنیم آقای هاشمی از روز‌های رونق قالیبافی در روستا صحبت می‌کند، اما می‌گوید که اکنون دار‌های قالی در این روستا برپا نیست.

طبق پرس و جو‌هایی که از اهالی روستا دارم روز‌های رونق قالیبافی در روستا به اوایل انقلاب برمی گردد، اما بعد با گسترش فرش‌های ماشینی و کاهش استقبال از فرش‌های دستباف، قالی بافی نیز در روستا کمرنگ می‌شود.

شغلی با اعمال شاقه

روز‌هایی که به پیوه ژن سفر کردیم، روز‌های برداشت آلو بخارا بود. روستای پیوه ژن به دلیل آب و هوای کوهستانی اقلیم مناسبی برای برداشت آلو بخارا است. اما در زمینه برداشت این محصول نیز مشکلاتی وجود دارد. یکی از کشاورزان در این زمینه می‌گوید: حمایت‌های لازم از سوی جهاد کشاورزی در بحث برداشت آلو وجود ندارد. برداشت آلو حدود دو تا سه ماه طول می‌کشد و معمولا موقع فصل سرد سال برداشت می‌شود.



او ادامه می‌دهد: آلو میوه‌ای است که باید به صورت دانه‌ای جمع شود و همین شیوه برداشت باعث می‌شود که برداشت آن طول بکشد.

این باغدار پیوه ژنی می‌گوید: اگر آلو در فصل سرد برداشت شود عایدات بهتری خواهد داشت، اما به دلیل اینکه در مناطق کوهستانی هستیم و در فصل سرد برداشت آن دشوار خواهد شد مجبور هستیم آلو را زودتر برداشت کنیم.

او ادامه می‌دهد: یکی دیگر از مشکلات روستا نبود گاز شهری در فضای خارج از بافت روستا است. معمولا خانه باغ‌ها که محل برداشت آلوی بخارا است فاقد گاز شهری است و ما مجبور هستیم آلو‌های بخارا را با دود چراغ خشک کنیم که فرآیندی مشقت بار است.


بیشتر بخوانید


از دهیار روستا می‌پرسم که چرا گاز شهری به خارج از بافت روستا برده نشده است و هاشمی دهیار روستا در پاسخ می‌گوید: جهاد کشاورزی برای جلوگیری از تغییر کاربری زمین‌های زراعی روستا اجازه گازکشی به خارج از بافت روستا را نمی‌دهد در حالیکه جهاد کشاورزی باید استثنایی را نیز در نظر بگیرد، زیرا خانه باغ‌هایی که محل برداشت آلو بخارا هستند در واقع خانه کار و خانه تولید محصول است.

بی توجهی به میراث تاریخی روستا
در ادامه سفر گروه به روستای پیوه ژن همراه با دهیار روستا از حمام تاریخی روستا نیز بازدید کردیم. متاسفانه حمام روستا تبدیل به خرابه‌ای شده است و بی استفاده گوشه‌ای خاک می‌خورد.

از سابقه تاریخی روستا سوال می‌کنم و دهیار می‌گوید این حمام حداقل ۳۵۰ سال سابقه دارد و تا حدود ۲۰ سال پیش نیز فعال بوده است، اما بعد از اینکه حمام به خانه‌های روستا می‌آید حمام عمومی روستا رو به تعطیلی می‌رود و اکنون در سایه بی توجهی تبدیل به خرابه‌ای شده است.


بی توجهی به سابقه تاریخی روستا فقط منحصر به این حمام نیست. پیش از سفر به روستا در فضای مجازی از شهری زیرزمینی در روستا خوانده بودم. از دهیار روستا می‌خواهم درباره این شهر زیر زمینی توضیح بیشتری برایم بدهد. هاشمی می‌گوید این شهر زیر زمینی چند روزنه دارد؛ که بیشتر این روزنه‌ها بسته شده است و روزنه‌هایی که بازمانده است نیز تبدیل به محل تجمع زباله شده است. دهیار روستا گروه ما را به دیدن یکی از این روزنه‌ها به سمت شهرزیرزمینی می‌برد و در این مسیر نیز یکی از بانوان روستا همراهمان می‌شود. نکته جالب این است که این بانوی روستایی اصلا از وجود این شهرزیرمینی اطلاعی ندارد.



وضعیت روزنه‌هایی که به سمت شهر زیر زمینی است واقعا تاسف بار است این روزنه‌ها پر از زباله شده است.

کارکرد این شهر‌های زیرزمینی در زمان حمله بیگانگان بوده است که ارتباط اهالی روستا از طریق این شهر‌های زیرزمینی حفظ می‌شده است. اما جای تاسف دارد که برای آثار تاریخی روستا تاکنون کار مثبتی انجام نشده است.

دفن کردن یک کتیبه تاریخی

برای استراحت همراه با گروه به امامزاده روستا می‌رویم. چرخی در محوطه امامزاده می‌زنم و در داخل آرامگاه کتیبه‌های قدیمی را می‌بینم. دهیار روستا برایم از کتیبه‌ای قدیمی می‌گوید که با هشتصد سال سابقه تاریخی دفن شده است. امری که مایه تاسف من شده است. از سابقه تاریخی روستا بیشتر سوال می‌کنم درباره این روستا خوانده بودم که بقایایی از قبرستان زرتشتی‌ها در آن قرار دارد. اما در این سفر موفق نمی‌شوم بقایای این قبرستان را ببینم.


ایستگاه آخر: قلعه تاریخی پیوه ژن

در لحظه‌های آخری که در روستا هستیم دهیار روستا من را به دیدن قلعه تاریخی می‌برد. این قلعه تاریخی نیز مثل سایر آثار تاریخی روستا که رها شده است و بدون هیچ تابلوی راهنما یا حفاظتی رها شده است حتی دهیار روستا از اقدامات افراطی عده‌ای می‌گوید که در صدد تخریب این قلعه برآمده اند.

لزوم توجه به گردشگری روستایی 

صحبت های یکی از اعضای تیم برایم خیلی جالب است او وقتی این همه بی توجهی به ظرفیت های تاریخی در روستا را می بیند از سفرش به ارمنستان تعریف می کند که در این کشور مناطقی با قابلیت های تاریخی و طبیعی کمتر از روستای پیوه ژن مورد توجه قرار گرفته اند و دولت ارمنستان از این بناها برای جذب گردشگر استفاده می کند. حال روستاهایی امثال روستای پیوه ژن با این همه ظرفیت های طبیعی و تاریخی این طور مورد بی مهری قرار گرفته اند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.