سردار محمد کوثری فرمانده اسبق قرارگاه ثارالله گفت: بعد از پیروزی انقلاب توسط امام (ره) و مردم در سال ۵۷ این چنین شد که دست بیگانگان از کشور عزیز ما ایران قطع شد ، دشمن قبل از انقلاب همهی چاههای نفت را در اختیار داشت و روزانه شش و نیم میلیون بشکه نفت در کشور استخراج میشد که ۶ میلیون آن به خارج از کشور میرفت.
کوثری گفت: قبل از انقلاب بین ۵۰ تا ۷۰ هزار مستشار در کشور وجود داشت و هزینهای که برای این تعداد مستشار انجام میشد از کل هزینه سالانه ارتش بیشتر بوده است، به برکت پیروزی انقلاب دست آنها قطع شد و در نهایت آن عاملیتی که شاه برای اجرای سیاستهای آمریکا داشت از بین رفت.
او میگوید: بنابراین با وجود این مسائل طبیعی است که دشمن عصبانی باشد، تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام صورت گرفت و شکست دشمن باعث تحمیل جنگ ناخواسته بر ما شد.
کوثری گفت: بهترین خاطرهای که میتوانم از بین روزهای جنگ بازگو کنم به آشنایی من برای اولین بار با شهید ابراهیم هادی در سال ۵۹ در شهر سرپل ذهاب برمی گردد، او که یک معلم و ورزشکار بود حقوق ماهیانه یک معلم در آن سال ۱۸۰۰ تومان بود و از من خواست که این مبلغ را در تهران به آدرس ۵ نیازمند برسانم.
فرمانده اسبق قرارگاه ثارالله گفت: دو سال بعد، در سال ۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی مجددا ایشان را دیدم به خاطر دارم که شهید هادی گفت آرزویم این است که در این عملیات به شهادت برسم و همانند حضرت زهرا (س) جنازه ام در بیابانها تا ابد پنهان بماند.
به گفته کوثری، شهید ابراهیم هادی قطعا با خدا معامله کرده است و چنان معامله میکند که خریدار واقعی او خدا است، به طوری که بعد از جنگ شخصا در سه نوبت تفحص پیکر شهدای بسیاری را یافتیم، اما پیکر شهید هادی را پیدا نکردیم، چنین آرزو و درخواست از خداوند برخواسته از تفکر الهی و عاشقانه است.
کوثری گفت: حسن طهرانی مقدم از دیگری افرادی است که در هنگام جنگ با او آشنا شده ام، کمبود ما در زمینه ساخت و تولید موشکهای نقطه زن باعث شد که ایشان با همکاری دوستانشان تصمیم به ساخت موشکهای نقطه زن با برد ۲ هزار کیلومتر را بگیرد، ایشان در حال تست قاره پیما بود که نهایت به شهادت رسید، خواندن زیارت عاشورا و انجام فریضه نماز شب جزو کارهایی بود که شهید طهرانی مقدم قبل از تست موشکها انجام میداد.
ترس استکبار جهانی از ایران
او میگوید: اگر امروز شاهد ترس اسکتبار جهانی از ایران هستیم، دلیل اش وجود و اقتدار رهبری، مردم ولایت مدار ایران، پیشرفت صنعت دفاعی کشور توسط این دانشمند و دیگر عزیزان است.
دشمن به دنبال ناامیدی مردم است
کوثری در رابطه با مسائل اخیر کشور گفت: اسکتبار جهانی از پیشرفت کشور وحشت دارد، چون ابرقدرت شرق سقوط کرده و ابر قدرت غرب خواهان تثبیت موقعیت خود و صهونیست است لذا هر یکی دو سال توطئههایی را طراحی میکند تا اینکه بتواند باعث ناامیدی مردم شود و در نهایت ناامنی ایجاد کند و از ایجاد این ناامنی به اهداف کثیف خود از جمله تسلط مجدد بر ایران برسد.
او میگوید: در ایران مشکلات اقتصادی وجود دارد، اما باید همانند مسائل نطامی و سیاسی که پیشرفت کرده ایم مسائل اقتصادی حل بشود، از آنجایی که برای حل مشکلات اقتصادی به اقتصاد مقاومتی روی آورده ایم آنها را به وحشت انداخته است بنابراین با انجام اقدامات ناشایست توسط نیروهای آموزش دیدشان که به داخل کشور فرستاده اند باعث وحشت مردم شده اند که این تفکر را ایجاد کنند ایران اسلامی اقتدار ندارد، اما به لطف خدا ما سربلندتر از همیشه از این مقطع عبور خواهیم کرد.
ما ملت شهادتیم
آذروند همسر شهید حسین تقی پور شهید نظم و امنیت استان تهران گفت: به واقع میتوانم بگویم که دو جمله ارزشمند از سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی، ما ملت امام حسینیم، ما ملت شهادتیم در زندگی شخصی من به شدت تاثیرگذار بوده است، حسین تقی پور شبی که شهید شدند شب رحلت حضرت محمد (ص) بود و ظهر روز ۲۸ صفر بود که از شهادت همسرم مطلع شدم که ایشان در روز شهادت امام رضا (ع) تشیع و به خاک سپرده شدند.
تاثیر سخنان اهل بیت در تربیت فرزندان
او میگوید: تاثیر نقش این دو جمله از شهید حاج قاسم سلیمانی را در زندگی ام بسیار دیده ام، از آن جایی که فرزندم دهه هشتادی است و تربیت نسل نوجوان امری مهم به شمار میرود، سخنان و احادیث بزرگان دین برایم نقش اساسی در پرورش و تربیت فرزندم داشته است.
طلب شهادت در روز اربعین
آذروند گفت: طی تماس تلفنی همسرم با یکی از دوستانش که روز اربعین به کربلا مشرف شده بود از او تقاضای کرد تا از کربلا برایش چه سوغاتی بیاورد؟، همسرم در پاسخ به سوال دوستش جواب داد بهترین سوغاتی برای من طلب شهادت از سیداالشهدا است.
همسر شهید حسین تقی پور گفت: خوشا به سعادت شهدا ای کاش شهادت نصیب ما هم بشود تا همانند آنها در دنیا و آخرت عاقبت به خیر بشویم.
به گفته همسر شهید تقی پور، او به حضرت زینب (س) و مدافعان حرم علاقه زیادی داشت و دوست داشت که به سوریه برود، هنگامی که خبر شهادت ایشان را شنیدم به دوستانشان گفتم انتظار خبر شنیدن شهادتشان را از سوریه داشتم نه از داخل خاک ایران
او میگوید: همسرم آرزویش شهادت بود و مخلصانه و عاشقانه در خصوص شهادت و راه اسلام صحبت میکرد، او نهایت غیرت را هنگامی که اغتشاگران به دوستش حمله کردند نشان داد، برای نجات دوستش به داخل معرکه رفت که در نهایت دچار آسیب شدید از ناحیه سر شد و به شهادت رسیدند.
آذروند گفت: توصیهی من به همه، به ویژه جوانان این است که همانند شهدا در خصوص رهبری، وطن و هم مهین، دین غیرت داشته باشند و اگر غیرت شهدا نبود انقلاب به ثمر نمیرسید.
مرضیه حدیدچی تنها فرمانده زن سپاه پاسداران
رضوانه دباغ فرزند مرضیه حدید چی (معروف به دباغ) گفت: مادرم ۸ فرزند داشت و پدرم در این مسیر سرنوشت ساز همیشه جلوتر از مادرم بوده اند و او را همراهی میکردند، پدرم با توجه به قابلیتها و تواناییهای مادرم او را راهنمایی میکردند و زمینه تحصیل ایشان را در حوزه را فراهم کردند.
بانوی مبارز و خستگی ناپذیر
فرزند مرحوم حدیدچی گفت: طبق گفته رهبری که فرمودند ایشان دارای روحیه خستگی ناپذیر هستند ما این ویژگی را در لحظه لحظه زندگی مادرم دیده ایم، با توجه به تفاوت سنی یک به یک سال بچهها هنگام دستگیری مادرم خواهرم ۱۵ سال، من ۱۴ ساله و فرزند آخر سه سال و نیمه بودند.
او میگوید: هنگام ورود ساک به داخل خانه او با مدیریت شرایط پیش آمده کاری کرد که ساواک نتوانست به مدارک و اسناد مهم موجود در خانه دسترسی پیدا کند.
دباغ گفت: پدرم در تمامی عرصهها همراه مادرم قدم برداشته اند، بلکه پیشرو برای سرنوشتی که سبک زندگی اسلامی حقیقی مادرم بوده بوده اند، مادرم بعد از گذراندن زندان به مدت طولانی، دچار عفونت شدند و سختی زیادی را تحمل کردند.
او می گوید: از این رو پدرم به مادرم پیشنهاد کردند که حوزه را رها کنند و ایشان به احترام پدرم پیشنهاد او را پذیرفتند، بعد از وقفهای که پیش آمده بود شهید سعیدی استاد مادرم بودند علت غیبت مادرم را جویا شدند و مادر و پدرم به دیدار ایشان رفتند که ایشان به پدرم گفتند حاضری در تجارتی پر سود شرکت کنی؟ و وقتی پدرم میگویند من پولی ندارم که در این تجارت شرکت کنم ایشان به پدرم میگویند همسرت بزرگترین ثروت تو است و پدرم اجازه فعالیت مجدد مادرم را میدهد، در این مسیر پدرم صدمات و فشارهای زیادی را متحمل شده اند، اما برایشان عزت بخش بوده است.
تربیت مادران یک نسل
وی افزود: طبق گفته امام که میگویند خودتان را تربیت کنید تا به کشور شما آسیبی نرسد بر همین اساس مادرم پایگاهی را تشکیل میدهد که به غیر از تربیت فرزندان خویش زمینه تربیت و پرورش مادران و فرزندان نسل خود را ایجاد میکند که هر کدام در حال حاضر باعث افتخار این مرز و بوم هستند.
الگوی حقیقی یک زن در خانواده
فرزند این مبارز رژیم پهلوی گفت: در توصیف مادرم میتوانم بگویم او مادری مهربان و الگوی حقیقی یک زن در خانواده، همسری نمونه، سرباز فداکار انقلاب است که برای اسلام سر از پا نمیشناخت و اگر مادری محبت گونه نبود قطعا نمیتوانست در نسلش این اثر عمیق و دقیق را به جا بگذارد.
به گفته دباغ، هنگامی که دشمن برای به زیر کشیدن حجاب مادرم در زندان تلاش میکرد ایشان برای حفظ حجاب خود و فرزندش از پتویش استفاده کرد به طوری که نزد ساواک به تمسخر به مادر و دختر پتویی معروف بودیم.
دباغ گفت: آزادی رایگان نیست، امنیتی که در کشور داریم و انشاالله به برکت سربازان گمنام امام زمان، نیروهای مسلح اعم از ارتش، سپاه، بسیج و همه کسانی که علنا و باطنا به اسلام عزیز کمک میکنند انشاالله از سوی خداوند پذیرفته شود.