سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

معلم شهیدی که منافقین را کلافه کرد

منافقین کوردل که همواره به دنبال فرصت مناسبی برای ترور معلم شهید قدرت‌الله چگینی بودند، اسلحه خود را داخل یک پارچه پنهان کرده و در مقابل چشمان مادر شهید، به اقدام ناجوانمردانه و ضد بشری خود پرداختند.

در آخرین روز اولین ماه زمستان ۱۳۲۶ کودکی در خیابان تبریز یکی از محلات جنوب شهر قزوین به دنیا آمد که بعد‌ها معلم شهید و انقلابی نام گرفت.

قدرت الله از همان آغاز دوران کودکی در میان دوستان خود به اخلاق نیکو و رفتار شایسته و انسانی برجسته و معروف شد.

تذهیب در کنار تحصیل

او دوران ابتدایی خود را در دبستان سپهر به پایان رساند و وارد دبیرستان پاسداران شد. از همان دوران نوجوانی علاقه زیادی به ادبیات داشت و یادگیری زبان عربی را لازمه آموختن قرآن می‌دانست. به همین منظور در رشته ادبیات در دبیرستان مجاهدین اسلام که بعد‌ها به نام رهنما نامگذاری شد، تحصیلات خود را ادامه داد.

تذهیب در کنار تحصیل همواره یکی از ویژگی‌های بارز این شهید بود، او تمام تلاش خود را برای تشکیل انجمن هیات جانبازان حسینی گذاشت تا جوانان را برای ترویج دین اسلام و اهل بیت گردهم آورد.

همچنین این شهید بزرگوار در دوران دبیرستان «انجمن ناشرین حق» را تاسیس کرد. البته این انجمن بعد از تعطیلی هیات جانبازان حسینی راه اندازی شد.

پس از دوران متوسطه در کنکور سراسرى شرکت کرد و در رشته قضایى قبول شد، با وجود اینکه قبولى در این رشته در آن زمان آرزوى هر دانش آموزی بود، اما به نظر او، چون قضاوت در چارچوب قانون طاغوت بود نه شرع مقدس اسلام، با وجود انتقادات و ایرادات اطرافیان، به خاطر رضاى خدا آن رشته را نپذیرفت و رشته ادبیات عرب ادامه تحصیل داد.

قدرت الله در دوران دانشگاه «مجمع علمى و اسلامى جوانان» را بنیان نهاد که توسط ساواک به تعطیلى کشیده شد.

اجتناب از بوسیدن دستان اشرف در مراسم فارغ التحصیلی

عزت الله چگینی برادر شهید قدرت الله چگینی در گفتگو با خبرنگار فارس در این خصوص گفت: او با رتبه اول از دانشگاه فارغ التحصیل شد، در مراسم و تشریفاتى که در دانشگاه برگزار می‌شد مقرر بود تا دانشجویان مدارک تحصیلی خود را از دست اشرف بگیرند و دست او را ببوسند.

اما از آنجا که قدرت الله معلم سازش ناپذیری بود، با زرنگى و شگرد خاصى از انجام این کار سرباز می‌زند.

بعد از فارغ التحصیلی، قدرت الله نامه‌هایی برای دعوت به همکاری از طرف دفتر نخست وزیر هویدا و نیز از یکى از سفارتخانه ‏هاى کشورهاى عربى به دست او می‌رسد. اما به بهانه خانواده و ادامه تحصیل باز هم جواب رد به پیشنهادات طاغوت می‌دهد و برای انجام دوره افسری به مدت ۲ سال به لشگر ۱۶ زرهی قزوین می‌رود و بعد از آن به عنوان معلم در آموزش و پرورش استخدام می‌شود.

خوابی که عاقبت قدرت الله را رقم زد

برادر شهید قدرت الله چگینی در مورد خواب این شهید بزرگوار گفت: قدرت الله در همان دوران دبیرستان در عالم خواب فرشته مرگ را می‌بیند که آرام آرام دارد جانش را میگیرد، بدنش سرد و روح از بدن او خارج می‌شود. قدرت الله به صورت کامل مرگ و سردی بدنش را حس می‌کند. بعد از این اتفاق به تدریج روح به بدن قدرت الله برمی گردد و او لحظه لحظه عمرش را برای احیای دین پیامبر (ص) و اهل بیت صرف می‌کند.

تبعید قدرت الله به الیگودرز

عزت اله چگینی ادامه داد: قدرت الله به اجبار و با بهانه اشتغال به الیگودرز تبعید شد و این شهر را به عنوان مرکز فعالیت‌های اسلامی تبدیل تبدیل می‌کند و نوجوانان و جوانان زیادی در کنار او گرد هم آمده و برای اعتلای اسلام تلاش می‌کنند.

ساواک که دیگر صبرش سر آمده بود مشتاقانه در سال ۱۳۵۵ و پس از چهار سال اقامت قدرت الله در الیگودرز شرایط انتقال او به قزوین را فراهم می‌کند.

او روز‌هایی به زادگاه خود بازگشت که انقلاب اسلامی در حال شکل گیری بود، قدرت الله علاقه وافری به امام (ره) داشت و به او عشق می‌ورزید و همواره مقلد بنیان گذار انقلاب اسلامی بود و حضور فعالی در راهپیمایی و تظاهرات‌ها و سخنرانی‌ها داشت.

ترس ساواک از مردم و رهایی قدرت الله از اعدام

وی ادامه داد: حالا قدرت الله یک معلم جوان و انقلابی بود که همواره به امام خمینی عشق می‌ورزید و در ساماندهی اعتراضات معلمان و دانش آموزان فعالیت‌های گسترده‌ای داشت. به همین منظور توسط فرمانده حکومت نظامی قزوین دستگیر و به اعدام محکوم می‌شود. اما با تجمع مردم در امامزاده حسین (ع) و وساطت رئیس آموزش و پرورش وقت آزاد می‌شود. ساواک طرح ریزی می‌کند تا رهایی قدرت الله از اعدام را به واسطه گری رییس آموزش و پرورش ربط دهد، در حالی که این تجمع و حمایت مردم بود که باعث رهایی قدرت الله از اعدام شد.

قدرت الله هیچ وقت دنبال منصب و پست نبود

برادر شهید چگینی اذعان کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انقلابیون در حال انتصاب در پست‌های مختلف بودند، اما قدرت الله بر خلاف سایرین پست فرمانداری را نپذیرفت و اعتقاد داشت که "معلم است و هیچ وقت گچ و تخته را رها نخواهد کرد". در ادامه پیشنهاد ریاست دانشسرای قزوین نیز به قدرت الله شد، اما او که از عنوان ریاست فراری بود، معاونت این دانشسرا را به عهده گرفت که بعد‌ها با انحلال آن به معاونت آموزش و پرورش قزوین در آمد. شهید چگینی در دوران تصدی این پست اقدامات خوبی در قزوین انجام داد.

شهید چگینی در مقابل چشمان مادرش ترور شد

شهید قدرت‌الله چگینی با دو فرزند پسر سرانجام در شهریور ۱۳۶۲و هنگام خروج از خانه بر اثر اصابت ۵ گلوله توسط ضد انقلاب و منافقین کور دل در مقابل چشمان مادر و خانواده اش به شهادت رسید.

عزت الله چگینی برادر شهید قدرت‌الله چگینی در خصوص روز شهادت گفت: سپاه و بسیج اصرار داشتند که حتماً باید دو محافظ وظیفه محافظت از قدرت الله را به عهده بگیرند. اما قدرت الله برخلاف آن‌ها اعتقاد داشت که نیاز به محافظ ندارد چرا که ممکن است جان این دو محافظ نیز بخاطر او به خطر بیافتد. به همین منظور قرار شد دو تن از دوستان قدرت الله او را در هنگام رفت و آمد همراهی کنند.

صبح روز پنجشنبه که شهید ترور شد، قرار بود یکی از دوستان قدرت الله را همراهی کند. اما او خواب می‌ماند و قدرت الله بدون محافظ از خانه خارج می‌شود. منافقین کوردل که همواره دنبال فرصت مناسبی برای ترور این شهید بودن اسلحه خود را داخل پارچه پنهان کرده و در نانوایی مقابل خانه به بهانه خرید نان در انتظار اقدام شوم و ضد بشری خود بودند.

آن‌ها وقتی متوجه می‌شوند که قدرت الله تنها از خانه خارج شده و در حالی که مادرم او را بدرقه می‌کرد از پشت سر تیر اندازی کرده و قدرت الله با اصابت پنج تیر در همان جا به شهادت می‌رسد.

مسئولیت خطیر نخبه‌های سیاسی در وقایع اخیر

برادر شهید قدرت الله چگینی در خصوص اغتشاشات و ناآرامی‌های اخیر گفت: متاسفانه برخی از جوانان مفهوم آزادی را در برهنگی و بی حجابی می‌دانند و دست به اقدامات خرابکارانه و اعتراضات خارج از روال قانونی می‌زنند که این اقدامات شبیه کار‌هایی منافقان کوردل و قاتل است. گروهی که بیش از ۱۷ هزار نفر را در کشور ترور کردند و اینک با تغییر برنامه‌های خود اغتشاشات و ناآرامی‌ها را در کشور دنبال می‌کنند.

وی ادامه داد: متاسفانه در روز‌های اخیر اعتراضات دور از اخلاقی در دانشگاه شریف رخ داد، دانشجویان با شعار‌های هنجار شکنانه فریب یک عده منافق و دشمنان اسلام را خورده‌اند. من انتظار داشتم که این قشر فرهیخته دانشگاهی به خصوص در دانشگاه شریف با ملایمت بیشتر و درایت بیشتری با این موضوع برخورد کنند و خود را پیرو رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی قرار نمی‌دادند.

وی از نخبگان سیاسی و مسئولان خواست تا با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه گوش شنوایی باشند برای خواسته‌ها و نیاز‌های مردم به خصوص جوانان که هر لحظه در تیررس دشمنان قرار دارند و مسئولیت خطیر خود را به خوبی انجام دهند.

بخشی از وصیت نامه شهید قدرت الله چگینى

الملک القدوس القهار الغفار

با شهادت به وحدانیت اللّه‏ و عدالت مطلقه او و ایمان به معاد و میزان و یقین به ارسال سلسله انبیا برخاسته از متن توده‏ هاى انسان‌ها و رهبران الهى مستضعفان زمین و علم به نزول کتب هدایتگر آسمانى و بارورى عمیق به امامت ائمه اثنى عشر، که زندگیم و ذره ذره وجود ناقابلم، عشق به ولایت و ذوق معرفت شئون و حقوق آن امامان و فاطمه بزرگ، پیوند دهنده سلسله نبوت به امامت و پدر گرانقدرش، نبى اکرم (ص) و محبت آن‌ها است که دوازدهمین آن عزیزان، اینک زنده و در میان مردم است و مسلم فقط آن‌ها که جانهاى پاک و با تقوى دارند او را می‌توانند دید و مستقیما با آن حضرت در ارتباط ‏اند که بعد از غیبت کبرایش مسئولیت رهبرى امت به عهده فقهاى عادل و آگاه بوده و اینک نیز بیش از یکهزار و سیصد سال پرچم رهبرى همه جانبه را نائب ایشان، حضرت روح اللّه‏ خمینى بزرگ، در دست دارد و می ‏رود تا زمینه ظهور امام مهدى (عج) و حکومت و وراثت مستضعفان فراهم آید.

در ایران اسلامی همواره انسان‌هایی بودند که از زمان آغاز نهضت اسلامی در قبل از انقلاب و در برهه‌های سخت از جنگ گرفته تا اعتراضات، ترورها، فتنه انگیزی ضد انقلاب و منافقان در شهر‌های مرزی و همه موقعیت‌های حساس از جان و مال و خانواده خود برای اعتلای اسلام و تنومند سازی نهال انقلاب اسلامی بگذرند. شهدای شاخصی که استان قزوین نیز افتخار میزبانی تعدادی از آن‌ها را دارد. شهدایی، چون شهید بابایی، شهید رجایی، شهید لشگری و شهید چگینی که سند انقلاب اسلامی و ستارگان پر نور آسمان کشور هستند.

منبع: 

برچسب ها: شهید ، منافقین
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.