سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

وقتی رسانه‌های ضدایرانی به ستاد اغتشاشات تبدیل می‌شوند

پنج شبکه رسما در برنامه‌هایی به اسم بررسی اعتراضات ایران، جنگ چریکی و تاکتیک‌های نبرد را آموزش می‌دهند و به نوعی جای آمدنیوز را که تبدیل به یک ترورریسم رسانه‌ای شده بود، گرفته‌اند.

مسأله این بار متفاوت است؛ نه برای ایران بلکه برای رسانه‌های غرب، در چهار هفته گذشته یک اتفاق خاصی افتاده که اصلا عادی نیست و آن اتفاق هم این است که غرب در همه ساحات رسانه‌ای خود احضار شده است نزدیک‌ترین رویداد به چنین فضایی در ماجرای جنگ اوکراین رخ داد که اروپا و آمریکا همه ظرفیت رسانه‌ای خود را احضار کردند و جای هیچ مخالفتی باقی نگذاشتند به طوری که اگر در آن فضای رسانه‌ای برساخته فردی کوچک‌ترین مخالفتی با اتمسفر آن می‌کرد اصطلاحا سلاخی رسانه‌ای می‌شد. حالا هم وضعیت همان‌طور است با این تفاوت که این بار این اتفاق درباره ایران رخ داده و درواقع خط اوکراین و ایران روی هم افتاده‌اند و همان خشونت رسانه‌ای و سطح برخط کردن برای وقایع این روز‌های ایران در حال تکرار شدن است.

شما حتی اگر روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی هم نباشید قطعا متوجه می‌شوید که تمام رسانه‌های جهان چطور روی مسأله ایران خیمه زده و بمباران رسانه‌ای کامل ایجاد کرده‌اند، آن هم در حالی که چهار هفته از شروع اعتراضات می‌گذرد، اما این مسأله اصلا عادی نیست که نه تنها رسانه‌های رسمی غربی و انسان رسانه‌ها که از کیم کارداشیان تا شکیرا و همه پتانسیل‌های غیرسیاسی از جشنواره‌های هنری تا محیط‌های ورزشی علیه ایران برخط شده‌اند و غرب با رفتار‌های تمامیت‌خواهانه، طوری فضا را علیه ایران، نه جمهوری اسلامی، کرده است که در پس این فضای ضدایرانی، تجزیه‌طلبان هم بدون ترس به میدان آمده‌اند و از تقسیم ایران به کردستان، بلوچستان و عربستان صحبت می‌کنند! ایده‌ای که برآمده از حدود ۲۲اتاق فکر غربی_آمریکایی برای مدیریت آشوب‌ها در ایران است؛ از بنیـاد هریتیـج و بنیـاد دفــاع از دموکراســی‌هــا تا شــورای روابــط خارجــی اروپــا و وبسایت واشــنگتن فــری بیکــون. آیا به نظر شما این سطح از واکنش و دیکتاتوری جوی عادی است که بخواهیم آن را به صرف اعتراضات محدود کنیم یا زوم کردن بر موضوع ایران، عملیات سیاسی و فرامتن بین‌المللی دیگری دارد؟

سلاح‌های نرم در جنگ هیبریدی
یکی از خصلت‌های این گستره و پمپاژ شبانه‌روزی اخبار فیک و صحیح، درست کردن یک فضای توده‌ای است که هیچ روایتی غیر از این رسانه‌ها را نپذیرد، آن هم رسانه‌هایی که بدون هیچ فکت و منبع سفیدی مثلا طی دروغی مدعی کشته شدن یک دانش‌آموز در اردبیل هستند درحالی که اساسا سال‌هاست پنجشنبه‌ها مدارس تعطیل است و کل این مسأله هم خلاصه می‌شود به اعتراض برخی خانواده‌ها درباره این‌که چرا بچه‌های‌شان بدون اطلاع آن‌ها به برنامه رفته‌اند، این دغدغه کاملا درست و به جاست، اما ما می‌خواهیم از جریان تحمیق‌سازی مخاطب در بک‌گراند یک جنگ رسانه‌ای تمام عیار حرف بزنیم که اگر منفعل با این رسانه‌ها مواجه شویم، قطعا جزو کشته‌های این بمباران رسانه‌ای هستیم.

بمبارانی که فارغ از جمهوری اسلامی به دنبال زدن ایران است. با این مقدمه پس کاملا مشخص است ستاد اغتشاشات با اسم مستعار رسانه فعال شده است، اما می‌خواهیم ببینیم نقش سلاح‌های نرم در این جنگ هیبریدی چیست؟ آن هم وقتی ما درگیر یکی از پیچیده‌ترین جنگ‌های رسانه‌ای هستیم، اول این‌که جنگ هیبریدی یا جنگ ترکیبی نوعی راهبرد پیچیده است که از نبرد‌های متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در برمی‌گیرد و از جنگ‌های مدرن است که بدون محدودیت زمانی و مکانی استفاده می‌شود، به همین دلیل جنگ سیاسی و دیپلماسی، تضادسازی دینی، تحریم و جنگ اقتصادی، جنگ رسانه‌ای و مجازی هم در این پارادایم قرار می‌گیرد.

تلفیق موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال
در این ساختار، جهان جدیدی شکل گرفته است که اجزای اصلی قدرت آن بدون شک مولفه‌هایی مثل رسانه و شبکه‌های اجتماعی و حتی حقوق بین‌الملل هستند که شکل قدرت را در عصر ارتباطات تغییر داده‌اند و در این فضا دیگر موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال با یکدیگر تلفیق شده‌اند، درست مثل یک آلیاژ که جدا از یکدیگر قابل تفکیک نیست و این همان تغییری است که باید در داخل کشور و توسط مسئولان به رسمیت شناخته شود و بدانند ناامنی صرفا ناشی از یک قدرت سخت نیست، بلکه ناامن کردن ذهنی، روانی و زیستی در جهان جدید بسیار خطرناک‌تر است.

مثلا درهمین فضای احضار تمامیت غرب ایرانیان مقیم خارج در هفته‌های گذشته چندین تجمع اعتراضی برگزار کردند و از دولت کشور‌های میزبان خود برای براندازی جمهوری اسلامی کمک خواستند و به قول رسانه جدال، این کمک برای اعمال تحریم‌های اقتصادی فشار‌های بین‌المللی، گذاشتن نیرو‌های مسلح ایران در فهرست تروریستی و فرستادن ماهواره اینترنتی بر فراز ایران بوده است یا عده‌ای دیگر خواهان قطع کامل روابط دیپلماتیک کشور‌های میزبان با ایران شدند و برخی هم خودشان با حمله به سفارت‌های ایران پیشقدم شده‌اند.

نکته اصلی اینجاست این فعالیت‌ها نمود چشمگیری در رسانه‌های کشور‌های میزبان و سیاست‌های آن‌ها علیه ایران داشته و در این جو ساخته شده شخصی مثل جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که همه پیشنهادات ایران را تایید می‌کرد، اکنون می‌گوید تمام گزینه‌ها روی میز است یا بایدن که از تحریم‌های جدید علیه ایران صحبت می‌کند. سوال این است اگر مهاجران ایرانی تا این حد قدرت اثرگذاری روی دولت‌های میزبان خود را دارند چرا در سال‌های گذشته علیه تحریم‌های ترامپ کاری نکردند؟ بنابراین فرامتن و مرور همه این جزئیات ما را با یک کلیت می‌رساند که مشکل اصلی آنها، ایران با خوانش جمهوریت و اسلامیت است که می‌خواهد مستقل و متفاوت باشد و بعد از ۵۰۰سال تاریخ خود را برای دولت ملت‌سازی مبتنی بر هویت ایرانی رقم بزند.

تاکتیک اصلی تداوم اغتشاشات تا آبان‌ماه
رسانه‌های ضد‌ایرانی به‌ویژه بی‌بی‌سی فارسی در میانه این جنگ جهانی رسانه‌ای، استفاده از روش پارتیزانی را به عنوان راهکار تداوم اغتشاشات انتخاب کرده‌اند، به طوری که شبکه بی‌بی‌سی فارسی در دور جدید فضاسازی رسانه‌ای با وخامت‌انگاری وضعیت دستگیرشدگان اغتشاشات به‌ویژه بعد از اتفاقات در زندان اوین، سعی دارد ذائقه‌سازی و مطالبه‌سازی برای نهاد‌های حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران را تشدید کند تا آن‌ها را وادار به موضعگیری کند.

از سوی دیگر، این رسانه با القای فرسایش و ریزش نیرو‌های انتظامی-امنیتی و آغاز اعتصاب اصناف و شریان‌های اقتصادی کشور و بازاریان، سعی دارد خیلی آشکار و عیان آشوبگران را به استفاده از روش پارتیزانی به معنای تجمعات کوچک و محله‌محور، اما مستمر به عنوان تاکتیک اصلی تداوم اعتراض تا مناسبت‌های آبان‌ماه توصیه کند؛ به طور مثال کارشناسان این شبکه لندنی در نشستی رسانه‌ای با ادعای ورود روند اغتشاشات به مرحله جدیدی از رادیکالیزه شدن و گستردگی و ابعاد جمعیت شرکت‌کننده مدعی هستند در تهران تاکتیک «بزن دررو» و «محله‌محوری» برجسته شده و در برخی محلات، معترضان برای ساعاتی داشتن یک منطقه آزاد شده را تجربه کرده‌اند که این دستاورد بالایی برای مقابله نهایی با نظام است.

همچنین پنج شبکه ایران اینترنشنال، من‌وتو، بی‌بی‌سی، رادیوفردا و رادیو آمریکا رسما در برنامه‌هایی به اسم بررسی اعتراضات ایران، جنگ چریکی و تاکتیک‌های نبرد را آموزش می‌دهند و به نوعی جای آمدنیوز را که تبدیل به یک ترورریسم رسانه‌ای شده بود، گرفته‌اند.

پس این مسأله نشان می‌دهد یک جنگ تمام هیبریدی علیه ایران طراحی شده که هدف آن مسأله‌سازی برای بی‌ثباتی جمهوری اسلامی است. در این جنگ علنی و آشکار مسئولان نباید منفعل برخورد کنند و پیگیری شکایت ایران به سازمان ملل از کشور‌های آمریکا، انگلیس و عربستان می‌تواند بهتر از سکوت و انفعال باشد.

منبع: جام جم

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.