حامد تأملی گفت، کارشناس کودک گفت: ما تجارب مختلفی را در سنین مختلف کسب میکنیم، هرچه این تجربهها غنیتر باشد فرآیند یادگیری بهتر خواهد بود. کسب تجربه در دوران کودکی از بستر بازی صورت میگیرد چون دید بچهها به فضا، بازیگونه است پس اصالت بیشتری به بازی میدهد، به همین خاطر تجربهاندوزی وی نیز در قالب بازی خواهد بود. بازیهای کودکان سه مرحله دارد؛ اولین آن بازیهای تقلیدی است و زیاد به ابزار بازی نیاز ندارد. در مرحله بعدی آنها همه چیز را نمادین اجرا میکنند و ادا درمیآورند، آخرین مرحله هم ورود به بازیهای تخیلی است. تمامی این مراحل به خودی خود یک تجربه جدیدی را برای کودک رقم میزند. پس میتوانیم بگوییم بازی، کودک و تربیت به یکدیگر مرتبط هستند.
هدف از خرید اسباببازی آموزش و تعلیم و تربیت نیست
وی همچنین درباره اسباببازیها گفت: یک جنبه اسباببازیها تربیتی و دیگری سرگرمی است. در ایران فضای کپی زیاد است و دنیای اسباببازیها مرتبط با کسب و کار است نه فضای تربیتی. شاید تولید کنندگان این شعار را داشته باشند که برای کودکان کار میکنند اما در عمل این موضوع چنان واضح نیست. پس در ایران حساسیت روی انتخاب اسباببازیها برای کپی است یعنی تولیدکنندگان به این فکر میکنند که اسباببازیای را انتخاب کنند که با فرهنگ ما مطابقت داشته باشد اما در سطح جهان هم چندان به اسباببازی به عنوان یک ابزار تربیتی نگاه نمیکنند و بیشتر جنبه تجاری دارد.
این تولید کننده اسباببازی ادامه داد: معمولاً افراد با هدف آموزش و تعلیم و تربیت اسباببازی نمیخرند درواقع هدف بیشتر افراد در دنیا از خرید اسباببازی، جنبه هدیه دادن آن است، پس میتوان گفت هفتاد درصد انگیزه و قصد خرید مردم با هدف هدیه دادن است. البته باید بدانیم که مصرفکنندگان و فروشندگان ما در حوزه تربیتی اسباببازیها چندان آموزش ندیدهاند.
با بازیهای دیجیتالی در حق کودکی کودکان خود خیانت نکنیم
تأملی ادامه داد: ما خیلی از والدین را میبینیم که رفتن به خانه پدربزرگ و مادربزرگ برای آنان سخت است چرا که میترسند مبادا خللی در فرایند تربیتی که برای فرزندانشان چیدهاند، وارد شود. اما این هم درست نیست، هرچند فرایند طبیعی رشد و تربیت خیلی مهم است اما گاهی اوقات مصنوعی زندگی میکنیم.
این کارشناس کودک در ادامه با اشاره به لزوم بازیهای فیزیکی اظهار کرد: اگرچه میدانم دنیای پرشتاب امروزی خیلی وقتها ما را کلافه میکند اما هرچه از بازیهای فیزیکی فرزندانمان بکاهیم و به بازیهای دیجیتالی آنان اضافه کنیم در حق کودکی کودکان خود خیانت کردهایم. به نظر من والدین باید برای بچهها وقت بگذارند. ما برای گروه سنی زیر ۸ سال بازیهای دیجیتال را همیشه نهی میکنیم. پس گروهبندی سنی در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است. در بزرگسالی میشود بازیهای مبتنی بر تربیت را هم برگزید ولی ما باید در حوزه بازیها، رژیم مصرفی داشته باشیم.
بازیهای دیجیتال ابزار صداخفهکن والدین برای کودکان
همچنین سعید مدرسی درباره استفاده زیاد بچهها از بازیهای دیجیتالی اضافه کرد: فضای یک دهه اخیر ما به شدت به بازیهای دیجیتال گره خورده است و خانوادهها از این عرصه به عنوان «صداخفهکن» استفاده میکنند، کودک هم به عنوان باج از از این بازیها بهرهمند میشود. این اتفاق موجب میشود فرزندان صاحب اقلیمی مستقل از فضای والدین شوند و به عبارتی در یک عالم دیگر زیست کنند. پس بچههای ما رفته رفته صاحب عالمی دیگر میشوند و چون دیگر ما دسترسیای به آن عالم نداریم آنها را درک نمیکنیم. کودکان هم با این بازیها به برخی از نیازهای عاطفی و هویتی خود پاسخ میدهند. این بازیها به دلیل تصویرسازی عمیقتر، داستانوار بودن و… قوه تخیل را افزایش میدهند، تحریک قوای واهمه، قوای ترس، قوای شادی و... هم از دیگر آثار این بازیهاست.
والدین عمیق باید ببینند کودک چه کمبودی داشته که به یک بازی علاقمند شده
این کارشناس رسانه ادامه داد: بچهها در عالم گیم احساس آزادی دارند پس شما هر مقدار فضای خانوادگی را به طرف نظم آهنین پیش ببرید و وارد فضای والدگری مستبدانه شوید زمینه را به سمتی میبرید که آنها بیشتر به سمت بازیهای دیجیتال میل پیدا کنند. بچه در آن عالم با تمام جذابیتها مواجه است، او در آن لحظه بازی نمیکند بلکه درگیر یک عالم دیگر شده است. در این میان یک پدر و مادر عمیق باید دقت کنند و ببینند این بازی که بچه به آن علاقه پیدا کرده پاسخ به کدام نیاز اوست به عبارتی باید ببینند این بازیها کدام قوای بچهها را تحریک میکند و کودک چه کمبودی داشته که به آن علاقهمند شده است؟
کارهایی را که میشود در خانه با کمک بچهها انجام داد، به تنهایی انجام ندهید
ما به عنوان والد باید زمینه تحرک فیزیکی بچه را فراهم کنیم مثلاً او را به کلاس ورزشهای رزمی بفرستیم، کارهای خانه را به صورت گروهی انجام بدهیم یعنی پدر و مادر نباید کارهایی را که میشود در خانه با کمک بچهها انجام داد، به تنهایی انجام دهند پس باید ذرهذره ارتباط عاطفی خانوادگی را در بستر ارتباطات عینی افزایش دهیم. به این ترتیب یک محیط رقیب برای بازیها فراهم کردهایم، توجه به مهارت حل مسأله کودک هم مهم است، به رسمیت شناختن عرصه جذابیتها هم اهمیت دارد چون تا وقتی آن را به رسمیت نشناسید نمیتوانید گام بعدی را بردارید.