سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آیا می‌توان از انیمیشن به عنوان ابزار تربیت استفاده کرد؟

عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) گفت: اگر از انیمیشن فقط به عنوان ابزار تربیتی استفاده کنیم، دچار مشکل می‌شویم.

افسانه نراقی‌زاده کارشناس تربیتی و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) در نشست تخصصی «انیمیشن، کودک، تربیت» که در حوزه هنری کودک و نوجوان برگزار شد، اظهار کرد: بعضی اوقات از انیمیشن به عنوان ابزار تربیتی نام می‌بریم و از دانشجویان سوال می‌کنیم که چه انیمیشن‌هایی را نگاه کردند و دنبال این هستیم که آیا این ابزار کارکرد مناسبی داشته و اثربخش بوده است؟

وی با طرح این پرسش که «آیا می‌توان از تلویزیون و انیمیشن به عنوان ابزار برای تربیت کودک استفاده کرد؟»، ادامه داد: چند سال پیش خانمی به همراه کودک سه ساله‌اش به مرکز مشاوره آمد و شکایت می‌کرد که فرزندم نمی‌تواند صحبت کند؛ از او پرسیدم که در طول روز چه می‌کند؛ او پاسخ داد که درس زیاد می‌خواند و از ۶ ماهگی فرزندش را جلوی تلویزیون گذاشته است که فیلم‌های انیمیشن و کارتون تماشا کند. همانجا برایم این سؤال ایجاد شد که نقش مادر پس چیست و چطور به عنوان مادر از وظیفه اصلی خودمان غافل می‌شویم و بچه را فقط به تلویزیون می‌سپاریم؟

نراقی‌زاده با طرح پرسش دیگر مبنی بر اینکه «نقش مادر به عنوان کسی که انسان اثربخش باید تربیت کند، چیست؟»، افزود: تعاریف متعددی از تربیت شده است؛ حساس و آگاه بودن از نیاز‌های کودک، تشویق کودک به بیان افکار، نیاز‌ها و احساسات، داشتن کنترل اقماری بر رفتار‌های کودک، آموزش اخلاق و مهارت‌های زندگی و مهرورزیدن شامل تربیت می‌شود و کاری است که یک مادر به عنوان شخصی که نقش تربیت فرزندش را دارد باید انجام دهد.

وی اضافه کرد: در دیدگاه‌های تربیتی مختلف تأکید زیادی روی هرکدام از این مؤلفه‌ها شده است. مثلا در دیدگاه تربیتی والدورف، مهر ورزیدن، محبت کردن و عشق ورزیدن به کودک عامل مهم تربیتی محسوب می‌شود. حتی گفته شده است که تا ۵ سالگی از گذاشتن بچه در مهدکودک و کودکستان خودداری شود و مادر وظیفه دارد ۵ سال کنار کودک حضور داشته باشد.

عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) با اشاره به این پرسش که «آیا از تلویزیون می‌توان به عنوان ابزار تربیتی، استفاده کرد؟»، گفت: تحقیقاتی در سال ۱۹۹۴ توسط پستمن انجام شد و کتابی تحت عنوان «زوال دوران کودکی» نوشت و مطرح کرد که با آمدن تلویزیون به فضای خانواده، اشتراک بین بزرگسال و کودک خیلی زیاد شد. قبلا بزرگسالان خواندن بلد بودند و کودکان بلد نبودند و به همین دلیل دنیای کودکی از بزرگسالی جدا شده بود، ولی وقتی ابزاری به نام تلویزیون وارد شد، این فضا از بین رفت؛ طبق دیدگاه پستمن، دوران کودکی به سر می‌رسد یعنی اقتدار و آموزشی که والدین باید به کودک می‌دادند، تلویزیون انجام می‌دهد و تلویزیون به این دلیل باعث زوال دوران کودکی می‌شود.

وی با طرح این پرسش که «آیا می‌توان از انیمیشن به عنوان ابزاری برای تربیت کودک استفاده کنیم؟»، به تاریخچه انیمیشن اشاره کرد و افزود: اولین انیمیشن که توسط والت دیزنی ساخته شد، «میکی موس» بود که در سال ۱۹۲۸ تولید شد بعد از آن، انیمیشن‌های متفاوتی آمد. در سال ۱۹۳۷ انیمیشن سفید برفی و ۷ کتوله، در سال ۱۹۹۸ انیمیشن مولان و در سال ۲۰۱۶ انیمیشنن ظاهر و باطن تولید شد؛ این انیمیشن‌ها به دادن پیام‌های تربیتی اقدام کردند.

نراقی‌زاده با بیان اینکه در انیمیشن «میکی موس» که حالت طنز و تفریحی داشت، والت دیزنی پیام‌هایی را به کودکان القا می‌کرد، ادامه داد: در کارتون‌های سفید برفی و ۷ کتوله یا سنیدرلا می‌بینیم نقش‌های که والت دیسنی به کودکان القا می‌کند خیلی شدیدتر است و نقش منفعل و ضعیف از زن را نشان می‌دهد که حتما باید یک شاهزاده قوی بیاید و او را نجات دهد. البته در فیلم مولان متفاوت است و درباره یک دختر چینی است که دنبال هویت و نجات خانواده‌اش است.

وی اضافه کرد: در انیمیشن ظاهر و باطن، والت دیزنی برای اولین بار خیلی جدی از یک روانشناس و استاد دانشگاه دعوت کرد که انیمیشنی بسازد که از نظر روانی روی بچه‌ها تأثیر زیادی داشته باشد؛ این انیمیشن روی حالات پنجگانه انسان مثل خشم، شادی و نفرت تمرکز می‌کند و می‌خواهد کمک کند که افراد از درون با احساسات خود آشنا شوند؛ برخی مشاوران و روانشناسان انیمیشن ظاهر و باطن را به افرادی که هوش هیجانی پایینی هم دارند توصیه می‌کنند چرا که معتقدند این انیمیشن کمک می‌کند تا خودت را بشناسی.

این کارشناس تربیتی به مزایا و معایب انیمیشن اشاره کرد و گفت: در مزایای دیدن انیمیشن باید گفت شامل سرگرمی خانواده و کودک است که می‌نیشینند و انیمیشن را نگاه می‌کنند؛ ضمن اینکه تأثیر بر ارزش‌ها و ساختار‌های جامعه و هویت کودک دارد. اما در انتقادات به انیمیشن‌ها باید گفت که شاهد انتقال کلیشه‌های نژادی، قومی، جنسیتی هستیم و در خیلی از انیمشین‌ها رد پای این کلیشه‌ها را می‌بیننیم یا مثل «شاه شیر» که کودک را با بحران عاطفی شدید مثل مرگ والدین تنها می‌گذاریم.

وی از دیگر معایب انیمیشن را داشتن پایان خوب در حالی که در زندگی واقعی اینگونه نیست، اشاره کرد و افزود: در انیمیشن دنیای واقعی از دنیای تخیلی خیلی قابل شناسایی نیست. همچنین به عهده گرفتن آموزش اخلاق و مشخص شدن غلط و درست، خوب و بد است از دیگر معایب انیمیشن است چرا که این کار، وظیفه اصلی والدین است.

نراقی‌زاده با طرح این پرسش که «چه کسی عهده‌دار آموزش اخلاق و ارزش‌ها به کودکان است؟»، اظهار کرد: اگر از انیمیشن فقط به عنوان ابزار تربیتی استفاده کنیم، دچار مشکل می‌شویم. باید نقش خانواده پررنگ باشد و کنار بچه باشند؛ در حقیقت والدین باید پررنگ در صحنه تربیت حضور داشته باشیم.

وی با بیان اینکه بچه‌ها را هیچ وقت تنها نباید بگذاریم که انیمیشن‌ها را نگاه کنند، افزود: اگر انیمیشن‌ها را به عنوان تنها ابزار تربیتی در نظر بگیریم، واقعا مسیر خطا می‌رویم. پدر و مادر در هنگام تماشای انیمیشن‌ها باید در کنار بچه‌ها باشند و حتی اگر نیاز باشد درباره آن با بچه صحبت کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) در خصوص اینکه بچه‌ها از چه سنی می‌توانند انیمیشن‌ها را نگاه کنند، گفت: روانشناسان تأیید می‌کنند از ۳ سالگی به بعد بچه‌ها می‌توانند انیمیشن نگاه کنند البته والدین باید در کنارشان باشند.

وی ادامه داد: نکته دیگر این است که ادبیات کودک و نوجوان ما بسیار ضعیف شده است و کانالی برای بچه‌ها نوجوان نداریم؛ در اروپا نگاه کنید که چقدر کانال و روزنامه‌های مختلف برای نوجوان دارند، اما ما حتی رادیو برای کودک هم نداریم.

* انیمیشن خوب چیست؟

پرستو علی عسگرنجاد کارشناس حوزه انیمیشن نیز در این نشست اظهار کرد: همیشه یک مسأله مناقشه برانگیز روی میز هنرمندان در زمینه هر یک از هنر‌های هفتگانه وجود داشته است که هنر برای هنر است یا هنر برای زندگی است؟ کسانی که به نظریه هنر برای هنر قائل هستند، به این می‌اندیشند که باید هنر را به ماهو هنر نگریست و مهم نیست که هنر چه درون مایه و پیامی را منتقل می‌کند یعنی باید نگاه فرمی به هنر داشت و فارغ از درون مایه و پیام، هنر را قرائت و قضاوت کرد.

وی افزود: از آن سو گروه مقابل، بیشتر از اینکه نگاه فرمی داشته باشد، نگاه درون مایه‌ای دارد و هنر را به مثابه انتقال پیام در نظر می‌گیرد و این مناقشه همیشه بوده است. بنده طرف هیچکدام از این دو نیستم و این وسط یک نقطه تعادلی هست که به ما کمک می‌کند هم با رویکرد فرمی و هم محتوایی به جهان انیمیشن نگاه کنیم.

علی عسگرنجاد اضافه کرد: بر این باور دارم که در این عصر هزاره سوم و در عصر رسانه که زندگی می‌کنیم، خیلی سهل انگاری و ساده انگاری است اگر تصور کنیم انیمیشن ابزار انقال پیام نیست. یعنی اگر با این زمین بازی آشنا باشیم می‌دانیم در قسمت سرمربی‌ها و کنار زمین چمن، تعداد زیادی قدرت بزرگ نشستند و کیسه‌های دلار برای ساخت انیمیشن خرج می‌کنند. این افراد، دلشان برای بچه‌ها نسوخته و دغدغه کار فرهنگی ندارند بلکه آن‌ها به عنوان بلوک‌های بزرگ اقتصادی کنار این زمین ایستادند و برایشان مهم نیست که در این بازی چه می‌گذرد فقط گل برایشان مهم است. اما گاهی این آدم‌ها انقدر در سایه هستند که برای بعضی این امر مشتبه می‌شود که این انیمیشن‌ها برای سرگرمی و خوشایند بچه‌ها ساخته شدند.

وی گفت: بر این باور هستم که نسبت معناداری بین کودک، انیمیشن و تربیت برقرار است، اما ما چه مواجهه‌ای با این نسبت داریم؟ در بررسی‌ها به این نتیجه رسیدم که ۳ نگاه به این مقوله وجود دارد. گروهی همچنان بر این باورند که بخش سرگرمی از رویکرد تربیتی بر عهده انیمیشن است. بعنی فرزندم سرگرم شود و من به کار خودم برسم.

این کارشناس حوزه انیمیشن افزود: در رویکرد دوم، انیمیشن به مثابه انتقال پیام، بازوی تربیتی و اثرگذار از جانب والدین احساس می‌شود که اثر تربیتی والدین به شدت در مقابل انیمیشن تضعیف می‌شود. در نتیجه تصمیم می‌گیرند که آگاهانه یا ناآگاهانه از موضع قدرت یا ضعف، بار تربیتی را بر شانه انیمیشن بگذارند. با انبوه مادرانی مواجه هستم که در یک زمینه تربیتی که خود را در آن ضعیف می‌بینند، درخواست دارند تا انیمیشن معرفی کنم که انیمیشن جور والدین را بکشد.

وی تصریح کرد: همه چیز در دنیای انیمیشن بی نظیر است و شخصیت‌ها بسیار جذاب و کاریزماتیک رفتار می‌کنند، اما نگاه افراطی و تا این اندازه به رسمیت شناختن جهان انیمیشن، منجر به ترس در والدین می‌شود و آن‌ها را به سمت انفعال می‌برد، اما باز هم نقطه اعتدالی در این وسط هست که می‌توانم با اقتدار، انتخاب و تعقل در بستر شناخت از فرزند خودم، یک اثری را برای تماشا انتخاب کنم که هم بازوی کمکی تربیتی باشد و هم از آن برای سرگرمی استفاده کنم؛ در واقع تلویزیون و رسانه تصویری مرز بین کودکی و بزرگسالی را برداشته است. این می‌تواند یک سرگرمی مشترک باشد به شرط اینکه انتخاب درست بر مبنای باور‌های تربیتی والدین پشتش باشد.

وی با بیان اینکه انیمیشن‌ها جهانی را برای بچه‌های ما خلق می‌کنند که بدون آن جهان، چیز‌های زیادی از ما کم می‌شود، ادامه داد: ایران باید خیلی سرمایه گذاری آموزشی، فرهنگی و تربیتی در حوزه انیمیشن کند، چون اولا نیروی تولید کننده نیست و ۹۹.۹ درصد مصرف کننده است. این در حالیست که تنها کشوری که پرچم مبارزه با استکبار را بلند کرده است، ما هستیم و نشان می‌دهد که ورودی‌ها خطوط افتراق دارند.

علی عسگرنجاد افزود: این خانواده است و نقش مادر در کنار انیمیشن است که مشخص می‌کند انیمیشن چالش، تهدید یا فرصت است. فرض کنیم با یک انیمیشنی مواجه می‌شویم که درون مایه‌اش برای فرزندمان مناسب نیست، اما ۶۰ درصد محتوای سازنده دارد؛ اگر بتوانم با گفتگو، بازی، کتاب، بقیه رسانه‌ها حتی با گفت‌وگوی مستقیم این ۳۵ درصد را خنثی کنم، چرا باید از آن ۶۵ درصد چشم پوشی کنیم؟

وی اظهار کرد: انجمن تصاویر متحرک آمریکا به نام MPA وجود دارد که کار این سازمان رده‌بندی سنی برای انیمیشن‌های دنیاست؛ هر انیمیشنی که مجوز اکران در دنیا می‌گیرد، برچسبی دارد که به مخاطب می‌گوید چه رده‌بندی دارد. چند تا سطح را برای اثر سینمایی و انیمیشن تعریف می‌کند. سطح اول (G) مخفف جنرال هست که اثر امنی است و می‌گوید از ۲ سال به بالا اثری که سطح بندی G دارد می‌توانند ببینند و هیچ نگرانی وجود ندارد.

این کارشناس حوزه انیمیشن اضافه کرد: رده بندی بعدی PG است یعنی مراقبت و نظارت والدین وجود دارد؛ سطح بعدی PG۱۳ است و هشدار جدی به والدین است و می‌گوید اینجا محتوایی وجود دارد که برای بچه شما به خصوص اگر خردسال هست چالش ایجاد می‌کند. چالشی که در توضیح این رده‌بندی، انجمن فوق به ما ارائه می‌دهد شامل مواد مخدر، مسائل جنسی، الفاظ رکیک و ابزار خشونت است.

وی افزود: سطح بعدی، محدود شده است که می‌گوید خیلی بیشتر از سطح قبلی این موارد وجود دارند و سطح آخر فقط بزرگسال است. بسیار از آثار سینمایی آمریکا حتی جواز اکران ندارند و فقط می‌توان در پلتفرم‌ها به صورت آنلاین نگاه کرد.

علی عسگرنجاد اظهار کرد: قبل از اینکه بپرسیم چه انیمیشنی خوب است و اصلا از کجا پیدا کنیم. باید بگوییم هر خانواده‌ای چارچوب استاندارد خودش را دارد و نمی‌شود برای خانواده مختلف، خوراک یکسان تهیه کرد، زیرا کارکرد رسانه برای هر خانواده فرق می‌کند.

وی افزود: اگر نمی‌توانیم همه آثار را از الک ذهنی قرارداد‌ها و قواعد مورد پسند خودمان رد کنیم می‌توانیم تحلیل‌گر و صفحه‌ای را پیدا کنیم که چارچوب‌های ذهنی‌شان و نکاتی که در انیمیشن‌ها می‌پردازند منطبق با نگاه فکری ما است که دست کم چند مرحله کار مرا جلو می‌اندازد.

منبع: فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.