سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ماجرای برچسب‌های خارجی روی اسباب بازی‌های داخلی

هنوز این موضوع که اسباب بازی صرفا وسیله‌ای برای آرام کردن بچه‌ها نیست بلکه می‌تواند ابزاری برای انتقال فرهنگ باشد در کشور ما فرهنگ‌سازی نشده است.

خاطرم می‌آید زمانی که تازه به دوران نوجوانی رسیده بودم عاشق عروسک‌های باربی شدم، همیشه پشت شیشه اسباب بازی فروشی‌ها ساعت‌ها به تماشای آن‌ها می‌ایستادم و حتی گاهی از دوستانم هم خواهش می‌کردم که عروسک هایشان را برای بازی به من بدهند و من هم در ازایش عروسک‌های معمولی بدون جذابیت خودم را به آن‌ها می‌دادم، اما بعد از ساعتی دوباره آن‌ها را با هم تعویض می‌کردیم و من هم غمگین می‌شدم.

پدرم از آن دست پدرانی نبود که اگر چیزی دوست داشتم برایم تهیه نکند، حتما موقع کارنامه گرفتن یا تولدم وسایلی که دوست داشتم را برایم می‌خرید، اما عروسک باربی انگار برایم یک ستاره در آسمان شده بود، هیچوقت آن را نداشتم و دلیلش را هم نمی‌دانستم که چرا برایم نمی‌خرند بدون اینکه هیچ توضیحی بدهند. همیشه در رویایم عروسک‌های رنگ و وارنگ با لباس‌های زیبا و مو‌های آرایش شده قشنگ را می‌دیدم که با آن‌ها خاله بازی می‌کردم، لباس هایشان را عوض می‌کردم یا حتی مدل موهایشان را تغییر می‌دادم، راستی چرا ما از این دست عروسک‌ها تولید داخل نداشتیم؟

بعد‌ها که عقل رس‌تر شدم و علت را از پدرم جویا شدم که چرا برایم عروسک باربی نخرید، تنها به این بسنده کرد که این دست عروسک‌ها برای فرهنگ ما ساخته نشده است. الان که خودم بچه کوچکی دارم گاه به جمله پدرم فکر می‌کنم که چه چیز‌هایی باید برای فرزندم تهیه کنم که ساخته فرهنگ ما باشد و نمونه همان عروسک پولیشی با نشان رنگین کمان نشود که بعد‌ها متوجه شدم در خریدنش عجله کردم و یک نماد غربی منحط دارد! به راستی سوال خیلی از مردم این است که چه چیز‌هایی برای بچه هایشان تهیه کنند که مناسب باشد؟ استفاده از یک اسباب بازی یا نوشت افزار با نماد‌های غربی آیا بر فرهنگ ما اثرگذار است یا خیر و می‌تواند تفکرات غرب را نیز به بچه‌های ما منتقل کند؟

برای پاسخ به برخی از این سوال‌ها با «دکتر آیدین مهدی زاده تهرانی»، رئیس دبیرخانه شورای نظارت بر طراحی، ساخت و توزیع اسباب بازی و دبیر چهارمین رویداد ملی «ایده آزاد» اسباب بازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


دکتر آیدین مهدی زاده تهرانی

*آقای دکتر به عنوان سوال نخست بفرمایید برای خانواده‌هایی که دغدغه شان تهیه اسباب بازی و نوشت افزار با کیفیت و داخلی است، چقدر نظارت بر تولید اسباب بازی‌ها و مراقبت از عدم ورود اسباب بازی‌هایی با نماد‌های نامناسب برای بچه‌ها در کشور وجود دارد؟

دغدغه‌هایی که خیلی از مردم و شما دارید در این زمینه کاملاً صحیح است و شکل‌گیری شورای بین سازمانی تحت عنوان نظارت بر اسباب بازی نیز ریشه در همین دغدغه‌ها دارد. ما نیز به دنبال آگاهی سازی به خانواده‌ها بودیم و هستیم، شاید حتی مهمترین فعالیت شورای نظارت نیز هدایت سبد خرید یا مصرف خانواده‌ها در این زمینه باشد تا اسباب بازی‌های با کیفیت وارد بازار شود.

با این حال طرح این موضوع در تئوری ساده است منتها در مقام عمل قدری ابعادش گسترده و پیچیده می‌شود، با وجود اینکه بیش از بیست سال است که شورای نظارت بر ساخت اسباب بازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان فعال شده و اعضای سازمان‌های مختلف عضو آن هستند، هنوز هم خلاء‌ها و کمبود‌ها در این عرصه زیاد است.

*لطفا درباره چالش‌های این عرصه که قطعا زیاد هم هست، برایمان بیشتر توضیح دهید؟

یک بخشی از مشکلات باز می‌گردد به اینکه ما هنوز نتوانستیم این فرهنگ را بین خانواده‌ها جا بیاندازیم که اسباب بازی صرف یک وسیله برای ساکت کردن یا کادو دادن به بچه‌ها نیست، بلکه خودش یک بعد فرهنگی دارد و آینده و فرهنگ بچه‌ها را شکل می‌دهد. شاید در زمان کودکی نسل‌های قبلی خیلی از ما اسباب بازی‌هایی را در خانه برای خودمان درست می‌کردیم و از همان‌ها هم استفاده می‌کردیم یا خیلی از اسباب بازی‌ها دست به دست در بین اقوام و خانواده می‌چرخید تا به دست ما می‌رسید.

در آن دوره اسباب بازی خیلی ابزار انتقال فرهنگ نبود، اما در روزگار کنونی کودکان با اسباب بازی‌ها بازی می‌کنند، سرگرم می‌شوند، تأثیر می‌گیرند و این اسباب بازی حالت پیام رسان مثبت یا منفی برایشان دارد، بنابراین قضیه بُعد متفاوتی پیدا کرده و لزوم فعالیت شورای نظارت بر ساخت اسباب بازی نیز بیش از پیش احساس می‌شود.


تعدادی از عروسک‌های ساخت ایران

*چه تعداد نمایندگان نهاد‌های مرتبط با کانون در شورای طراحی، ساخت و توزیع اسباب بازی فعال هستند؟

ما در این شورا اعضای مختلفی از سازمان صدا و سیما تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم، اما با همه این تفاسیر خیلی از نواقص را گردن می‌گیریم که کم کاری ما بوده است، مدیران فرهنگی ما در کشور هنوز اهمیت توجه به اسباب بازی را درک نکرده اند و فرهنگ آن جا نیافتده که چقدر اسباب بازی مهم است؛ بنابراین یکی از سیاست‌های شورای نظارت بر ساخت اسباب بازی همین دید فرهنگی دادن به مدیران و جامعه و دوم افزودن به اهمیت و لزوم توجه به اسباب بازی در کشور است.

خیلی وقت‌ها ما می‌دانیم که وجود یک چیزی در کشور مهم است، اما نمی‌دانیم با چه ادبیاتی باید آن را طرح کنیم که مثلا سیاه نمایی هم نباشد و لزومش مشخص شود. مثل اینکه اگر به مردم بگوییم ما تولید کننده هستیم و اسباب بازی‌های خوب تولید می‌کنیم و مردم آن‌ها را تهیه کنند و سرپوشی به شرایط موجود در زمینه بازار قاچاق و واردات بگذاریم، ظاهرا جذابیتی ندارد، اما اگر بگوییم وضعیت جامعه خراب است و با وجود طراحی‌های خوب داخلی، اما فساد در بحث اسباب بازی زیاده شده و بچه‌ها را تهدید می‌کند و فریاد وااسفا سربدهیم، مردم بیشتر توجه می‌کنند! اما باز هم به محض طرح این بحث اولین انگشت اتهام به سمت خود شورا می‌آید که خب پس شما چه می‌کنید؟

*آیا جایی وجود دارد که توجه مردم را در زمینه تهیه اسباب بازی‌های مناسب برای بچه هایشان جلب کند؟

بله خود جشنواره اسباب بازی هر ساله توسط کانون پرورشی و معرفی اسباب بازی‌های منتخب سالیانه چنین نقشی دارد که از وظایف شورای نظارت هم محسوب می‌شود. مردم اگر در این جشنواره شرکت کنند خودشان متوجه می‌شوند که چه اسباب بازی‌هایی برای بچه هایشان خوب است و از سوی دیگر هم برنامه‌های تلویزیونی ترتیب داده شده که به معرفی اسباب بازی‌های خوب مثل «چی چی» که سعی می‌کند اسباب بازی خوب معرفی کند، می‌پردازد.

*به نظر شما این اندازه برنامه و فعالیت برای جامعه کودک و نوجوان ما در سراسر کشور کافی است؟

خیر واقعا در مقام اینکه ما بگوییم سیزده میلیون نفر جامعه دانش آموزی ما هستند و علاوه بر آن هم کلی کودک زیر دبستان داریم که به این تعداد اضافه می‌شوند و از هر چهار نفر یک نفر در کشور ما کودک است یعنی باید یک چهارم هم و غم ما تولیدات اسباب بازی و عروسکی باشد، ما کم کار کرده ایم و این حقیقت دارد.

اما بدون اغراق این را هم باید عرض کنم که از لحاظ طراحی و کیفیت محصول و تنوع امروز بازار اسباب بازی ما با آنچه که پنج سال پیش بود، زمین تا آسمان شرایطمان فرق کرده است. در پنج سال پیش بازار ایران یک طرفه کامل بود یعنی ما دچار یک هجوم واردات و قاچاق بودیم که الان این را شاهد نیستیم.


عروسک‌های دختر کفش دوزکی و پسرگربه‌ای که دارای نماد‌های غربی هستند

*آماری قابل اعتمادی در این زمینه وجود دارد؟

از سال ۹۶ به این سمت یعنی در طول پنج سال گذشته که چهارمین دوره جشنواره اسباب بازی نیز برگزار شده، بین ۵ تا ۱۰ درصد در کشور افزایش تولید داشتیم که این میزان از ۵ درصد شروع شد و به ۱۰ درصد رسید که علتش هم اضافه شدن به اعضای شورای نظارت بر اسباب بازی، فعال‌تر شدن کانون، افزایش هجم تولید و دقت ستاد مبارزه با کالا‌های قاچاق و ... بود و به لحاظ کیفی البته شاید بتوان گفت که بیش از دویست تا سیصد درصد پیشرفت داشتیم.

*اقای دکتر با این تفاسیر که شما می‌فرمایید، ولی باز هم بازار مملو از اسباب بازی‌ها و نوشت افزار‌های ساخت خارج و وارداتی است که مردم هم به سمتشان کشیده می‌شوند و خرید می‌کنند. حتی خیلی از این‌ها با اجناس داخل برابری قیمت هم می‌کند.

در این رابطه نمی‌توانم یک جواب کلی بدهم، چند مسئله وجود دارد نخست اینکه بخش بزرگی از تولیداتی که اتفاقا با کیفیت هم از سوی بازار داخل تولید می‌شود به اسم اجناس خارجی فروخته می‌شود در صورتی که ایرانی هستند و ما به عنوان شورای نظارت بر ساخت اسباب بازی اطلاع داریم که این‌ها ایرانی اند و کیفیتشان خیلی خوب است منتها یک فرهنگ اشتباهی بین تولید کننده‌ها جا افتاده که فکر می‌کنند مردم از کالای خارجی حمایت می‌کنند، به خاطر همین مثل بازار پوشاک که خیلی از داخلی‌ها برچسب‌های خارجی روی آن می‌زنند، در بازار اسباب بازی و حتی لوازم تحریر نیز این کار را انجام می‌دهند و این خودش یک معضل است و رفع آن نیاز به یک عزم ملی برای فرهنگ سازی دارد.

از سوی دیگر خیلی از محصولاتی که ما آمار آن‌ها را داریم و خارجی هستند، نمونه داخلی هم دارند که نخست به خاطر قیمت آن‌ها که مردم امکان خرید جنس خارجی را به خاطر ۵ تا ۶ برابر قیمت بودن، ندارند بنابراین به سمت کالای داخلی می‌روند و اتفاقا به لحاظ کیفیت هم خیلی خوب هستند؛ بنابراین برخی از این کالا‌ها که مشابه ایرانی هم دارند مثلا انواع لگو‌ها باز هم خانواده‌ها به سمت خرید کالای داخلی کشیده می‌شوند. اما اگر محصولی واقعا نمونه ایرانی نداشته باشد مثل اسباب بازی‌های الکترونیکی یا به قولی باطری خورد‌ها یا برخی عروسک‌ها که تکنولوژی ساخت آن در داخل نیست، مردم ناچار به خرید خارجی می‌شوند.

در نهایت این را بگویم که ما یک فرهنگی داریم که مردم بسیار علاقه‌مند به خرید اسباب بازی هستند برعکس آنچه که در سرانه مصرف اسباب بازی مطرح شده که در ایران رغبت به خرید اسباب بازی کم است من این را تکذیب می‌کنم. اتفاقا ما جزو کشور‌هایی هستیم که مردم خیلی خوب برای اسباب بازی پول خرج می‌کنند و این شایعات هم جزو سیاه نمایی‌ها است، اما به هر حال اختلاف میزان دلار و ریال هم در جایی باعث می‌شود که ترمز خرید کشیده شود.


عروسک‌های غربی سگ‌های نگهبان

*اما به هرحال این بحث اقتصادی که مطرح کردید در خرید اسباب بازی نمود پیدا می‌کند.

بله به هرحال ما در شرایط تحریم با مشکلات اقتصادی روبه رو هستیم و بخشی از مواد اولیه عروسک‌ها با قیمت بالا تهیه می‌شود و متأسفانه با وجود اینکه کیفیت خوبی دارند، اما قیمت‌ها رقابتی نیستند و خانواده‌ها برای خرید آن با مشکل روبه رو می‌شوند بنابراین این‌ها در سبد خانوار قرار نمی‌گیرند. در بحث قیمت اسباب بازی‌ها هم خیلی دغدغه داریم و تلاش داریم با کمک وزارت صمت قیمت‌ها را تا حدودی تعدیل کنیم.

*یک بخش دغدغه‌های خانواده ایرانی در زمینه نماد‌هایی است که روی اسباب بازی‌ها یا نوشت افزار‌ها دیده می‌شود که نماد‌های منحط غربی برای تخریب فرهنگ داخلی هستند. به اعتقاد خود شما استفاده از این اسباب بازی‌ها آیا در دراز مدت یا کوتاه مدت اثر منفی روی فرهنگ بومی ما برای جوان و نوجوانمان می‌گذارد یا خیر.

ببینید ما وقتی درباره نمادشناسی صحبت می‌کنیم، به ریشه‌های پنهان و سطوح زیرین فرهنگ اشاره داریم که به هر حال رک و راست تأثیر لحظه‌ای نمی‌گذارند، اما در دراز مدت اثرگذارند. اینکه فکر کنیم مثلا کودک ما با تهیه یک عروسک که نماد شیطان پرستی هم دارد در لحظه گرایش متفاوتی پیدا می‌کند، ساده انگارانه است. اما بحث از خودبیگانگی و خودباختگی از غرب غیرقابل انکار نیست.

حال دیگر اولویت این نیست که چه نمادی روی اسباب بازی‌ها یا لوازم تحریر کار می‌شود، در وهله نخست مهم این است که وقتی کودک از خودباخته و بی هویت بشود، به عنوان یک شخص در دراز مدت با استفاده از این وسایل عزت نفسش از بین می‌رود؛ بنابراین شاید یک عروسک بچه را شیطان پرست نکند، اما چون این ابزار‌ها در طول زمان استفاده می‌شوند، نماد‌های ملی را از بین می‌برند و باعث از خود بیگانگی می‌شوند و افراد در بزرگسالی هویتشان را ممکن است گم کنند و هر جنسی ممکن است به آن‌ها تحمیل شود.

*سالهاست که در بازار انیمیشن سازی غرب و انیمیشن‌هایی که به کشور‌های دیگر مثل ایران صادر می‌کنند شاهد هستیم که وقتی یک اثر به بازار تصویر می‌آید بلافاصله عروسک‌های مدل به مدل آن در اسباب بازی فروشی‌ها و نماد‌های نوشت افزاری آن تولید می‌شود و بچه هاهم از آن‌ها استقبال می‌کنند، اما واقعا شما خودتان بفرمایید ما در عرصه داخل چه اهتمامی در این زمینه داریم مدام از شبکه‌های مختلف سیما همین انیمیشن‌های خارجی پخش می‌شود، به جز آن هم جز چند نمادسازی در عرصه نوشت افزار و روی جلد دفتر‌ها و یک سری محدود عروسک‌های داخلی مثل دارا و سارا و چند نمونه جدیدتر چرا ما در این زمینه اهتمامی نداریم و بعد چطور می‌توانیم از بازار مصرف کننده توقع داشته باشیم که اثار داخلی را تهیه کند؟

ببینید اینکه فکر کنیم یک نمادی ایجاد می‌شود و از طریق آن یک عروسک به بازار می‌آید یک فکر ابتر است چه آن کسی که داستان انیمیشن را در غرب می‌نویسد، چه آن افرادی که عروسک تولید و طراحی می‌کنند و برمبنای آن اسباب بازی می‌سازند، یک گروه هستند که تمام کارهایشان را در یک زمان انجام می‌دهند.

علت اینکه ما نمی‌توانیم چنین کار‌هایی همزمان داشته باشیم، فعالیت‌های جزیره‌ای نهاد‌ها و دستگاه هایمان است که گروه سازی نمی‌کنند، به طور مثال صدا و سیما برای خودش یک جزیره جداست و به همین دلیل ما نمی‌توانیم همزمان انیمیشن تولید کنیم و بعد نوشت افزار، اسباب بازی، دفترچه و لباس هایش را داشته باشیم. علاوه بر این چنین کار‌هایی نیاز به بازار سرمایه هم دارد.

متأسفانه در زمینه تولید انیمیشن هنوز مثل کمپانی‌های بزرگ دنیا قوی نشده ایم و نیاز به تکنولوژی داریم که دولت از آن حمایت کند. الان دو تجربه اخیر انیمیشن‌های «فیل شاه» و «پسر دلفینی» فیگورهایش هم ساخته شده و همین الان جلوی چشمم در اتاق من است. پس ما می‌توانیم این کار‌ها را هم انجام دهیم.


نماد منحط غرب در یونیکورن‌های تک شاخ

نکته دیگر اینکه دنیای کودکی طوری است که پدر و مادر یا دیگران هر اسباب بازی جلوی بچه بگذارند، فرزندشان هم از آن استفاده می‌کند. سرمایه گذار ما این روز‌ها خیلی مولد نیست و از قبل فکر خیلی چیز‌ها را نمی‌کند، بنابراین ابن الوقت کار می‌کند و در لحظه تصمیم می‌گیرد که مثلا یک جستجویی کند و یک سری اسباب بازی طراحی شده را در اینترنت ببیند و سپس تصمیم بگیرد که همان‌ها را تولید و به بازار بیاورد که اتفاقا خوب هم فروش خواهد کرد، چرا که تبلیغات آن قبلا شده و ریسک پایینی دارد. حال شما در نظر بگیرید که ما می‌خواهیم از یک تولید کننده که انیمیشن‌های داخل ایران را تولید کرده، طراحی‌های عروسک هم انجام دهد، قطعا خیلی زمان بر است و نیاز به عزم گروهی و دسته جمعی دارد بنابراین صرف یک طراح یا تولید کننده نمی‌تواند کار را جمع کند.

حال با همه این سختی‌ها خیلی از این بحث‌هایی که الان در حال شکل گیری است تا پنج سال پیش یک رویا برایمان بود مثلا اگر درباره ساخت عروسک همزمان با انیمیشن صحبت می‌کردیم انگار در یک عالم هپروت بودیم، اما همین الان که با شما صحبت می‌کنم به فیگور‌های انیمیشن پسر دلفینی نگاه می‌کنم و خوشبختانه ما از این اهداف خیلی دور نیستیم منتها نیاز به اطلاع رسانی، عزم ملی و فرهنگ سازی داریم تا از این فرصت‌ها استفاده کرده و دیر یا زود بدان برسیم.

*نکته نهایی؟

در ارتباط با بحث صدا و سیما که فرمودید حرفتان کاملا درست است، اما باز هم این مشکل به همان جزیره‌ای عمل کردن که به شما عرض کردم، می‌رسد. اینکه دو شبکه تلویزیون هم شاید از هم بی خبر باشند و هر دو آن‌ها از کانون پرورشی کم خبر هستند و کانون هم شاید از فعالیت هنرمندان بی اطلاع باشد، همه این بی خبری‌ها به ضرر ما تمام شده و باعث می‌شود که ما از پتانسیل خوب همکارانمان بی اطلاع باشیم و برای همین نیاز به اطلاع رسانی و کمک رسانه هایی، چون شما داریم تا محصولاتمان را معرفی کرده و به مردم بشناسانیم.

منبع: فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۶:۲۸ ۱۲ مهر ۱۴۰۱
خارچی پسندها دو نوعند ..نوع اول پولدار.. حالا مثل خاوری دزد باشند یا خودشان دری به تخته خورده چولدر شدند .. اینها وید را هم میفروشند عازم دزد خانه های کانادا ..امریکا ..و سویس و حتی ترکیه میشوند ... پولشان میشود شرمایه بانکهای انه .و.....
عوع دوم بی پولها .. حتی به مارک دروغین و شر و ور الف بای خارجی .خود را گول میزنن که جنس خارجی خریده اند .. به اینها باید .. استغفر الله