خبرش خیلی زودتر از اخبار مهم دیگر که با همین شیوه اول در خبرگزاریها و بعد در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند، به دست مردم رسید. خبر دهان به دهان و گوشی به گوشی میچرخید و دلشوره میافتاد به جان کسانی که تمام برنامهریزیشان را کرده بودند که از راه زمینی خود را قبل اربعین به عتبات برسانند.
دیگر کلیدواژه «تحولات عراق»، «درگیریهای خیابانی بغداد» و چیزهایی از این دست برای کسانی که موارد مشابه این اتفاق در ماههای گذشته را رصد نمیکردند، مهم شده بود. کسانی که نه کاری به جناح چپ و راست عراق داشتند نه درگیریهای سیاسی، کولهشان را بسته بودند و پاسپورت به دست فقط به این فکر میکردند که اربعین باید کربلا باشند.
خبر بسته شدن مرزهای زمینی عراق که فقط یکی دو روز اعتبار داشت، چنان بین جامعه مخاطب وسیع خودش داغ شد که هنوز هم بحث بسته شدن یا نشدن راه کربلا در جمع زائران اربعین مطرح است. همچنین صحبت بر سر اینکه آیا التهاباتی که چند سالی است قبل از اربعین هر بار به بهانهای زبانه میکشد و امنیت عراق به هم میریزد از یک جرقه عمدی شعله میگیرد یا طبیعی است؟
هر چه که باشد، با نگاهی به تاریخ به نتیجه جالبی میرسیم. هدف قرار گرفتن زیارت امام حسین (علیه السلام) همیشه در ادوار مختلف تاریخ اتفاق افتاده، اما چیزی که بعد از سالها به جا مانده، همان حرم و همان زیارت است، نه جریانی که قصد داشته با هدف قرار دادن آن خود را تثبیت کند.
اولین بار کی به زیارت اباعبدالله (علیه السلام) تعرض شد؟
اگر بنا باشد تاریخی برای اولین زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) تعیین کرد، باید آن را تا لحظه خاکسپاری بدن مطهر توسط قبیله بنی اسد عقب برد و روستاییان اطراف دشت کربلا را اولین زائران قبر سیدالشهدا نامید. اما بنا بر نقلی اولین بقعه که سازه کوچکی بر قبر مطهر بود، توسط مختار ثقفی در سال ۶۵ ه. ق بنا شد.
بعد از زمامداری کوتاهمدت مختار ثقفی بر شهر کوفه، وقتی دوباره این شهر به کشاکش آل امیه و آل زبیر گرفتار شد، هیچ وقت زیارت قبر سیدالشهدا بی دردسر نبود. علتش همان علتی بود که تا صدها سال بعد با همان علت به حرم و زیارت کربلا دست درازی میشد. حکومتهایی که بنا را بر ظلم میگذاشتند، زیارت سیدالشهدا (علیه السلام) را قدم برداشتن در مسیر مبارزه با ظلم میدیدند و از نگاهی دیگر، زیارت کربلا یک جور اعتراض به حکومت تلقی میشد.
بعد از سختی زیارت در دوره امویان، عباسیان روی آل امیه را نیز سفید کردند. آنها که جلوگیری از زیارت را کافی نمیدیدند، برای اولین بار کمر به تخریب کامل این بارگاه بستند. حرم امام حسین (علیه السلام) در طول حکومت عباسیان سه بار به طور کامل تخریب و دوباره طی سالها توسط مردم ساخته شد.
زیارت کربلا در دوره عباسیان یکی از سختترین دورهها را به خود دید به طوری که مردمی که قصد زیارت داشتند باید خود را مسافر قادسیه یا روستاهای نزدیک به کربلا جا میزدند تا کسی از قصد زیارتشان بو نبرد. مأموران حکومت اگر مسافری که قصد زیارت کربلا داشت را دستگیر میکردند، ساده نمیگذشتند. زائران در این دوره در گروههایی با تعداد کم، مسافر و ساکن روستاهای اطراف کربلا میشدند و از آنجا شبانه خود را به قبر سید الشهدا (علیه السلام) میرساندند.
حوادثی که همیشه زیارت را در بیم و امید قرار میدهند
بعد از عباسیان، حکومتهای مختلفی در طول تاریخ زیارت کربلا را بر مردم سخت میگرفتند یا آن را ممنوع میکردند. اما نکته غریب اینجاست که همیشه حوادثی فارغ از حکومتها هم بودهاند که یک دفعه بساط زیارت را برای بازه زمانی کوتاه یا بلندی جمع میکردند. با نگاهی به این وقایع که کم هم نیستند میتوان پی برد که انگار زیارت کربلا همیشه بین خوف و رجا بوده و هیچ وقت در طول تاریخ زائران به یقین نمیدانستند که آیا میتوانند چند ماه بعد به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) بروند یا خیر.
حرم اباعبدالله (علیه السلام) چند بار در حکومتهایی که اجازه زیارت داده بودند، مورد تعرض کسانی غیر از مأموران حکومتی قرار گرفت که هر بار زیارت را برای مدت زمانی مختل کرد. از جمله این وقایع میشود به حمله غارتگران در دورههای مختلف اشاره کرد. غارتگرانی که به طمع طلاها و زیورآلات اهدایی به حرم به آن حمله میکردند و طوری قتل و غارت به راه میانداختند که زیارت برای مدتی تعطیل میشد و بعد از آن هم زائران از ترس غارت، کمتر و محتاطتر به زیارت میرفتند.
در این بین، نمیشود از ذکر یکی از خونبارترین کشتارهای کربلا گذشت. حمله وهابیان به کربلا در سال ۱۲۱۶ ه. ق بیش از ۱۰۰۰ تن بی گناه را در صحن و حرم کربلا به خون کشید. قبیله آل سعود پس از آنکه بیابان حجاز را زیر سلطه شمشیر خود در آوردند و حکومتی جامع از قبایل آن تشکیل دادند، در زمان عبدالعزیز دومین پادشاه خود، دست به جنایتی خونین در کربلا زدند. بعدها آل سعود این جنایت را پاسخی به حمله عدهای به کاروان حج در روز عاشورا یا عید غدیر اعلام کرد، اما این ادعایی بود که هیچ وقت صحت آن به درستی بررسی نشد.
هجدهم ذی الحجه آن سال شهر کربلا با هجوم وهابیهای منتسب به حکومت تازه تأسیس آل سعود به خاک و خون کشیده شد. ۵۰ نفر دور ضریح و ۵۰۰ نفر در صحن حرم کشته شدند، اما راویان شمار کشته شدهها را بیش از هزار نفر تخمین زدهاند. حرم اباعبدالله (علیه السلام) و شهر کربلا طی این حمله چنان غارت شد که حجازیها برای بردن اموال غارت شده از بیش از ۴ هزار شتر استفاده کردند.
از این اتفاق گرفته تا درگیریهایی که در دوره عثمانی باعث بسته شدن حرم میشد و بعدتر در دوره بعثیها که کم و بیش زیارت برای زائران سخت بود. البته در این بین، «انتفاضه شعبانیه» را هم نباید از یاد برد که طی آن به دستور صدام حسین، حرم کربلا با زائرانش به گلوله بسته شد.
در سالهای اخیر هم با حمله آمریکاییها و بعد از آن نمود گروههای تکفیری مثل داعش و دلایلی دیگر زیارت کربلا همواره بین خوف و رجاء بسته شدن یا نشدن مسیر زیارت بوده است. با نگاه به تعداد دفعاتی که در طول تاریخ مسیر زیارت امام حسین به دلایل مختلف بسته شده است میتوان دریافت که به هر دلیل نامعلومی انگار امکان مشرف شدن به این آستان با زیارت دیگر اماکن مقدس شیعیان متفاوت است.
منبع: مهر