یورگن لوکادیا از شرایط خود و خانوادهاش پس از پیوستن به جمع سرخپوشان ایران پاسخ داد. او از انگیزهها و اهدافش در فوتبال ایران گفت. از تلاش برای قهرمانی و این که در حال تجربه تفاوتها همراه با همسر و فرزندانش است.
در این چند روز به چه برداشتی از فضای ایران و همینطور برخورد مردم رسیدی؟
اول از همه راجع به هوا باید بگویم که خیلی شبیه به اسپانیا است. من در اسپانیا خانه دارم و با خانوادهام آنجا زندگی میکردیم. فرزندانم هم آنجا به مدرسه میروند. در اسپانیا هم هوا در این زمان از سال، گرم است، با این تفاوت که آنجا ساحلهای زیادی دارد.
البته من در هلند به دنیا آمدهام و اگر بخواهم آنجا را با ایران مقایسه کنم به نظرم مهمترین تفاوت در نحوه رانندگی مردم است. ساختار و نحوه ساخت آپارتمانها هم متفاوت است. شکل بیمارستانها نیز همینطور. این را زمانی که در تست پزشکی بودم متوجه شدم.
ولی در کل مردم اینجا خیلی خوب و مهربان هستند و البته خیلی خوشرفتار. در اینجا هر کس شما را میبیند سلام و احوالپرسی میکند، ولی در هلند اینگونه نیست و همه از کنار هم رد میشوند بدون آنکه چیزی به هم بگویند. بنابراین در این موضوع بین ایران و هلند تفاوت زیادی است. مردم ایران خیلی مهربانتر و صمیمیتر هستند. حتی افرادی که در هتل کار میکنند هر روز که من را میبینند احوالپرسی میکنند. فکر میکنم این بزرگترین تفاوت بین رفتار مردم دو کشور است.
خانواده ات درباره نقل مکان به تهران و زندگی در اینجا چه نظری داشتند؟
همسر من لبنانی است و زندگی در ایران برای او هم تا حد زیادی جدید و ناشناخته است. من واقعا هیچ ایدهای درباره زندگی در ایران نداشتم. زندگی در اینجا برای خانوادهام یک تجربه آموزنده هم خواهد بود. چرا که تا به حال در بخشی متفاوت از دنیا زندگی کردهاند و الان باید در بخش دیگری که شرایط متفاوتی دارد زندگی کنند.
بچهها باید در این شرایط معنی زندگی را بفهمند با وجود اینکه هنوز کودک هستند. اگر آنها چیزهایی که ما میبینیم را تجربه کنند میتوانند از من و افرادی مثل من یاد بگیرند. من اینجا احساس امنیت دارم.
به این ترتیب، تصمیمت را برای حضور دائمی خانوادهات در ایران گرفتهای؟
من همین را میخواهم، ولی بچههایم مدرسه میروند. آنها همین الان اسپانیایی صحبت میکنند. قطعا دوست دارم آنها را اینجا نگه دارم در شرایطی که بتوانند همزمان اسپانیایی و انگلیسی و هلندی یاد بگیرند. تا وقتی که بزرگ شدند بتوانند به سه زبان صحبت کنند.
از طرفی بحث جابجایی محل زندگی، موضوع مهمی است، بالاخره آنها کودک هستند. ما قبلا به آلمان و انگلیس رفتیم و الان هم آنها احتمالا به ایران میآیند، بنابراین چند جابجایی برای بچهها میشود که برای آنها در این سن، سخت است.
بهترین شرایط برای رشد آنها این است که در یک محیط ثابت باشند. همین الان آنها در اسپانیا به مدرسه میروند و معلمان خود و شرایط آنجا را میشناسند. اینکه به ایران بیایند هم احتمال دارد. به هر حال زندگی فوتبالی همین است و شرایط برای فرزندانم خاص است. با توجه به همه اینها باید با همسرم مشورت کنم.
وقتی که درباره اسم پرسپولیس و تاریخ آن تحقیق کردی چه چیزی بیشتر از همه درباره این باشگاه توجهت را جلب کرد؟
ماجراجویی. من به ماجراجویی علاقه دارم و دوست ندارم در یک جا ثابت باشم و فکر میکنم حضور در اینجا به من این فرصت را داد که از حاشیه امن خودم خارج شوم. وقتی که به خودم و شخصیتم نگاه میکنم این ویژگی را در خودم دوست دارم که علاقمند به تجربه کردن چیزهای جدید هستم. مخصوصا این که در خارج از اروپا و در مکان و فضای متفاوتی باشم.
تو در لیگهای بزرگی مثل لیگ جزیره، بوندسلیگا و لیگ هلند بازی کردی، فکر میکنی میتوانی تجربه حضور در این لیگها را به پرسپولیس منتقل کنی؟
واقعا هنوز نمیدانم. باید در این لیگ بازی کنم تا بتوانم به این سوال به خوبی جواب بدهم. البته در کل فکر میکنم با توجه به حضورم در آن لیگها بتوانم در لیگ ایران مثمر ثمر باشم. از طرفی وقتی من اینجا بازی کنم خیلی از مردم در اروپا لیگ ایران را دنبال خواهند کرد، خلاصه بازیها را میبینند و از هم میپرسند پرسپولیس چگونه تیمی است که لوکادیا آن را انتخاب کرده است تا برایش بازی کند؟ فکر میکنم حضور من توجه افراد زیادی را به لیگ ایران جلب میکند بنابراین حضورم در پرسپولیس هم برای من خوب است هم برای لیگ و هواداران.
قبل از حضورت در پرسپولیس هواداران به تو پیام میدادند که به ایران بیا؟
بله. من واقعا به خاطر تک تک پیامهای مردم تشکر میکنم. سعی کردم همه را بخوانم، ولی به دلیل تعداد بالای پیامها این کار غیر ممکن بود.
واقعا برای این استقبال قدردانی میکنم، ولی در نهایت چیزی که اهمیت دارد این است که در زمین بازی بتوانم به تیم کمک کنم. حتی اگر هواداری هم در ورزشگاه نباشد بازی میکنم گرچه حضور آنها، تشویقها و جوی که ایجاد میکنند خیلی به ما کمک میکند تا بازیها را ببریم. میخواهم هواداران این موضوع را فراموش نکنند که مهم کیفیت فوتبال من در زمین بازی است.
باز هم میگویم از همه پیامهای هواداران و استقبال اعضای تیم ممنونم. البته شخصیت من اینگونه است که دوست دارم در میدان عمل خودم را نشان دهم نه با حرف. نمیخواهم فقط حرف بزنم و بگویم من میخواهم قهرمان شوم و پنجاه گل بزنم.
حالا که تا حدی با تاریخچه و فضای پرسپولیس آشنا شدهای اصلیترین هدفت در پرسپولیس چه خواهد بود؟
خیلی واضح است که هواداران پرسپولیس به قهرمانی عادت کردهاند. بنابراین فکر میکنم این یک حرف منطقی از طرف من باشد که بگویم هدف ما از بازی در این لیگ، قهرمانی است. نمیدانم شرایط فعلی پرسپولیس برای حضور در آسیا چگونه است، ولی قطعا قهرمانی در آسیا هم میتواند هدفی باشد که به آن فکر کنیم.