مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج، در مقابل تالار وحدت امروز جمعه، چهارم شهریور ماه با حضور طرفداران سایه و هنرمندان برگزار شد.
هوشنگ ابتهاج شاعر نامدار ایرانی چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
امیر هوشنگ ابتهاج روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ شمسی در رشت متولد شد. و دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند.
از مهمترین آثار او تصحیح غزلهای حافظ با عنوان «حافظ به سعی سایه» است که نخستین بار در سال ۱۳۷۲ بهچاپ رسید. «سراب»، «سیاهمشق»، «تا صبح شب یلدا»، «یادگار خون سرو» و «تاسیان» از جمله آثار او هستند.
اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز جمعه قبل از انتقال پیکر مرحوم هوشنگ ابتهاج به مراسم وداع در تالار وحدت، در مراسم اقامه نماز بر پیکر مرحوم ابتهاج حضور یافت.
وزیر فرهنگ پس از حضور در مراسم اقامه نماز بر پیکر مرحوم ابتهاج در گفتگو با دختر زنده یاد ابتهاج، فقدان این استاد برجسته ادبیات کشور را، غم بزرگی برای اهالی شعر و ادب فارسی دانست و بر اهتمام مجموعه وزارت فرهنگ در برپایی باشکوه مراسم وداع در تالار وحدت و مراسم خاکسپاری در گیلان تاکید کرد.
جلال احمدی یکی از شاعر دوستان در این مراسم گفت: در ۵ اوت (۱۲ مرداد ماه) در کنار بستر ابتهاج در خانهاش بودم و برایش شعرمیخواندم. هنگامی که در آن روز به خصوص کنارش رفتیم او در خواب بود و هنگامی که چشمانش را گشود به یلدا فرزندش ابراز محبتکرد. من از ایشان پرسیدم آن غزلتان را به یاد دارید. دیدم چشمایش گشاده میشود. آن غزل را که خواندم این بود:
شمعِ خود سوختۀ بزمِ غریبانۀ خویشم
غمِ بیگانه ندارم که به پروانۀ خویشم
من ازین دست نبودم، غلط آوردیام اینجا
ببر ای بادِ پریشان! به سرِ خانۀ خویشم
نه من آن میوه فروشم که به بازارِ تو کوشم
لالۀ دشتِ نهان داشته در دانۀ خویشم
تو و آن رنجِ تمنا همه تشویشِ مبادا
من و این گنجِ دلِ خوش که به ویرانۀ خویشم
قطرهای اشکم و افتاده ام از چشم تو امّا
گردن آویزِِ غمِ عشقم و دُردانۀ خویشم
هرگزم راه نزد ساغرِ زرّینِ حریفان
بسم این عیش که دُردی کشِِ پیمانۀ خویشم
هوشمندانِ جهان را غمِ سودای جهان بس
فارغ از سود و زیان با دلِ دیوانۀ خویشم
سایه جان قصه چه پرسی که در آیینه چه دیدی
دیدم آن روی و از آن روست که جانانۀ خویشم
بعد از خواندن شعر ایشان درحالی که یک دستشان را به دسته تخت گرفته بودن گفت: تمام این غزل زاییده یک مصرع حافظ است و آنمصرح حافظ این است: بعد از این روی من و آیینه روی جمال، من این یک مصرع را پرورش دادم و این شد.
خواندن شعر «ارغوان» هوشنگ ابتهاج در مراسم تشییع
یلدا ابتهاج فرزند مرحوم هوشنگ ابتهاج: سایه از امروز با شعرش در این سرزمین ماندگار است
مگه ایشون مسیحی نبودن پس چرا نماز میت براش خوندن؟