ضمن آرزوی سعادت برای آقای دکتر رضا فکری در روز بزرگداشت پزشک، مجالی فراهم شد که گفت و گوی کوتاهی با ایشان داشته باشیم
در دوران کودکی تصور شغلی شما برای آینده پزشکی بود؟
به آینده فکر نکردم؛ به مفید بودن فکر کردم.
برایم مهم بود که عمرم را صرف کاری کنم که سودمند باشد و ارزش گذراندن زمان یکباره در فرصت زندگی را داشته باشد.
والدین شما چقدر در فضاسازی ذهنی شما در انتخاب این شغل مؤثر بودند؟
قطعا موثر بودند. خصوصا با آرامشی که فراهم کردند.
یکی از رسالتهای مهم هر خانواده ایجاد فضای مناسب فکری برای انتخاب شغل و حرفه در فرزندان است.
چه زمانی این جرقه در ذهن شما زده شد که فقط به پزشکی فکر کنید؟
دوره دبیرستان که بالغانه فکر کردن را متوجه شدم، تصمیم گرفتم این مسیر را برای زندگیم انتخاب کنم و قدمهایی حساب شده و قاطع در این راه بردارم.
مسیرهای شغلی نیاز به توکل، ممارست، استقامت و صبر دارد و در صورتی که مطمئن در پیش گرفته نشود، فرجام خوشی نخواهد داشت.
دغدغههای یک پزشک به تناسب شغلش در خانواده چیست؟
کاهش درد در تمام سطوح و مقاطع، اعم از جسم و روح؛ چرا که بینش یک پزشک معطوف به جسم تنها نمی شود و بسیاری از آلام از روح نشأت میگیرد. پس اگر روح التیام نیابد، درمان جسم هم بی اثر خواهد بود.
فانتزی زندگی یک پزشک چیست؟
روزی بدون درد. کاهش آلام شخصی هر فرد و بیمار که قطعا به کاهش آلام جمعی منجر خواهد شد. افراد سالم، جامعهای سالم را میپرورانند. همان طور که جامعهای بیمار از افراد بیمار به وجود میآید.
اگر پزشک نمیشدید چه شغل دیگری را انتخاب میکردید؟
کشاورز میشدم. علاقه به پویایی و طراوت باعث هر دو انتخاب من هستند.
آرزوی یک پزشک چیست؟
انجام وظیفه و کارهای محوله به نحوه درست و کامل آن. اگر هر فرد متعهد باشد و هر کار به درستی و در زمان صحیح و مناسب خود انجام شود، هر آرزو و هدفی محقق میشود و رسیدن به سعادت برای تمام اقشار میسر میشود.
دوست دارید فرزندانتان حرفه شما را انتخاب کنند؟
اگر به این اجماع رسیدند که بخواهند مختار هستند. باید مسیر را شناخت و با درایت راه را انتخاب کرد. اجبار و الزامی در کار نیست. صحیح فکر کردن باعث انتخاب درست میشود.
سختی شغل پزشکان که دور از دید دیگران است، چیست؟
معاملهای است با خالق هستی که تو را وارد به این راز نیست. سختیها را گاه به کلام آوردن، ضایع کردن اجر است.
بهترین هدیهای که در بزرگداشت روز پزشک به خاطرتان مانده چه بوده است؟
پیامهای مسرت بخش مراجعینم، باعث دلگرمی است و این که به یادشان ماندهای یک هدیه زیبا است.
در پایان اگر مطلبی دوست دارید بفرمایید.
حکیمیم طبیبیم، ز بغداد رسیدیم
بسی علتیان را ز غم بازخریدیم
سبلهای کهن را، غم بیسر و بن را
ز رگهاش و ز پیهاش به چنگاله کشیدیم
طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم
بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم
بپرسید از آنها که دیدند نشانها
که تا شکر بگویند که مااز چه رهیدیم
رسیدند طبیبان، ز ره دور غریبان
غریبانه نمودند دواها که ندیدیم
سر غصه بکوبیم غم ازخانه بروبیم
همه شاهد وخوبیم همه، چون مه عیدیم
طبیبان الهیم ز کس مزد نخواهیم
که ما پاک روانیم نه طماع و پلیدیم
مپندار که این نیز هلیلهست وبلیلهست
که این شهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم
حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم
که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم
دهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدند
دگر لاف مپران که ما بازپریدیم
مولانا