سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

فرار از وبا به شمیرانات؛ «گنه‌گنه» دوای درد بیماران عهد قجری

در مطلب زیر نگاهی کوتاه به چند روایت از اوضاع پزشکی ایران در زمان قاجار داشته‌ایم.

اول شهریورماه به مناسبت تولد ابوعلی‌سینا در تقویم رسمی کشور روز پزشک نامگذاری شده‌است. به همین مناسبت سری به کتب تاریخی زدیم تا ببینیم اوضاع طبابت در ایران در عصر قاجار چطور بوده‌است.

روایت‌ها از اوضاع پزشکی در زمان قاجار متفاوت است، از نخستین کمیسیون پزشکی گرفته که حدود ۱۷۰ سال پیش برگزار شد تا طبیبانی که برای علاج وبا در تهران تمام تلاش شان را کردند. یکی از طبیبان باتجربه در زمان سلطنت «محمد شاه قاجار»، شخصی به نام «محمد بن عبدالمنصور خوبی» بود که به «طیب المتطب» شهرت داشت. او کتابی با عنوان «درّ مکنون» تالیف کرد که نسخه‌ای از آن به عنوان کتب خطی در «موسسه مطالعات تاریخ ایران» نگهداری می‌شود.


بیشتربخوانید


اهل ایران دیگر به اطبای فرنگ محتاج نمی‌شوند!

محمدبن عبدالصبور درباره کتاب «درّمکنون» به تعریف و تمجید حاجی میرزا آقاسی صدراعظم محمدشاه اشاره می‌کند: «آن جناب کتاب را به چشم دقت و دیده حقیقت ملاحظه فرمود، بشاشت (خوشحالی) بسیار نمود و بعد تحسین بسیار گفت و در این معنی سفت که الحق در ممالک ایران تا به این زمان کتاب جامعی به این نظم و ترتیب تالیف نشده و این مولف که از کتب اهل اروپا منتخب شده است، بهترین و تازه‌ترین مولفات است، زیرا که قواعد آن اسهل و ضوابط آن اعلا و اکمل است و تمامی اطبای فرنگ قوانین او را تصحیح نموده و مستعمل و معمول داشته اند و بعد از تالیف این مجموعه اهل ایران به اطبای فرنگ محتاج نمی‌شوند. پس، همین که آن جناب ختم کلام نمود، با بنان معجزه بیان نوشت که من این کتاب صحت انتساب را «درّمکنون» نام نهادم و باید به نظر همایون برسد.»

فرار از وبا به شمیرانات

همچنین سیروس سعدوندیان در کتاب «اولین‌های تهران» درباره اظهارات «محمد بن عبدالمنصور خوبی» نوشته است: «اطیاب فرنگ پیشکش، آن وزیراعظم و طبیب متطب گویا فراموششان شده بود که طب ایران را نامدارانی بوده است چون «بوعلی» که شهرتش پهنه گیتی را درنوردیده و یافته هایش جمله علما را به تلمذ (شاگردی کردن) واداشته است.»

بیماری وبا سال‌های سال بلای جان مردم تهران بود و هر چند سال یک بار، تابستان‌ها شیوع پیدا می‌کرد و قربانی زیادی می‌گرفت. درباریان و قشر مرفه که توانایی مالی داشتند به ییلاقات تهران و آنانی که می‌ماندند باید از دست مرگ فرار می‌کردند.

«گنه‌گنه» دوای درد بیماران

۱۷۵ سال پیش، زمانی که طاعون جان مردم را دسته دسته می‌گرفت، نخستین «پست امداد پزشکی» در کاشانک به وجود آمد.

محمد حسن خان اعتماد السلطنه در مرآت البلدان می‌نویسد: «چون مردم دارلخلافه به واسطه ناخوشی از شهر به شمیرانات می‌روند، «محمد علی خان سرتیپ» را به نظم شمیرانات امر فرمودند و مشارالیه دو چادر مریضخانه در کاشانک زده و یک طبیب معین کرده که هر یک از سربازان و سکنه دهات شمیران مبتلا به ناخوشی می‌شوند، آن جا مشغول مداوا و معالجه گردند.»

گرچه برقراری پست امداد پزشکی هم فایده‌ای نداشت و بعد از مدتی در اطراف شمیران از جمله تجریش، جماران، نیاوران و اُزگل هم وبا بروز کرد.

در دوران قاجار به جز وبا و طاعون، گاهی سایر بیماری‌های مسری هم بلای جان سکنه تهران می‌شد، یکی از این بیماری‌ها «تب نوبه» بود. گفته می‌شود علاج این بیماری «گنه گنه» بوده است و گاهی آنقدر شدت می‌گرفته و تقاضای برای این دارو بالا می‌رفته که موجب نایابی آن می‌شده و سودجویان هم به دنبال گران فروشی و تقلب دارو بودند.

در روزنامه شماره ۵۱۰ دولت علیه ایران هم به این موضوع اشاره شده است: «چون در هذه السنه (امسال) ناخوشی تب نوبه در دارالخلافه تهران زیاد بود، «گنه گنه» به حدی مصرف شد که هم در قیمت به اضعاف مضاف افزود و هم تقلبات در آن نمودند. «میرزا حسین دکتر» حب بسیار خوب مجربی مثل «گنه گنه» ساخته است که هم از آن ارزان‌تر و هم برای دفع اقسام نوبه مجرب‌تر است، چنان که به کرات امتحان کرده اند. موافق دستورالعملی که خودش می‌دهد، پانزده عدد آن را بخورند، هر قسم نوبه باشد رفع می‌کند بی آنکه دوباره عود کند و قیمت آن هم هر عددی صد دینار است و به غایب نافع و مجرب است. هر کس خواسته باشد باید از خود او که در محله چالمیدان در جوار خانه مرحوم کدخدا شریف محکمه دارد، بگیرد.»

تشکیل اولین کمیسیون پزشکی به دستور ناصرالدین شاه

نخستین کمیسیون پزشکی هم حدود ۱۷۰ سال پیش به فرمان ناصرالدین شاه تشکیل شد. این کمیسیون هفته‌ای یک بار تشکیل می‌شد و اطبا در آن درباره امور طبی و سلامت مشورت و گفتگو می‌کردند. گفته می‌شود شاگردان دارالفنون هم در این کمیسیون حضور پیدا می‌کردند و از این جلسات استفاده می‌کردند و مورد پرسش اطباء هم قرار می‌گرفتند.

روزنامه شماره ۴۸ دولت علیه ایران در این باره نوشته است: «چون منظور اکسیر اثر ملوکانه همواره نشر علوم مفیده و دفع مفاسد مضره از کافه بلاد و عامه عباد است، خاصه علم طب که اشرف علوم آنست...، لهذا در این اوقات محض سلامت انفاس خلایق، امر و مقرر فرمودند که هر هفته یک روز اطبای خاصه مدرسه مبارکه دارالفنون اجلاس نموده، در امورات متعلقه بدان مشورت و گفتگو نمایند و تدبیرات کافیه دفع امراض مختلفه بکنند. در هفته اول، حضرات اطبای معتبر که از اجتماع و انعقاد این مجلس خبر دارند، حاضر بودند. بعد از شکر خداوند متعال و دعای دولت بی زوال، بعضی صحبت‌ها از پاکی کوچه‌ها و نظافت شهر گفتگو و غدغن شد که معمول دارند. هفته دوم، حاجی آقا بابا، که از اطبای مشهور معروفست، در نهایت انصاف از سایرین سوال کرد که «خواجه ساعت ساز» مدتی به مرض خدر و فلج و شنج گرفتار است. اگر شما را چیزی به خاطر رسد، بیان نمائید هر که را هر چه به خاطر میرسید، گفت و «ملا محمد حکیم باشی»، از شاگردان مدرسه، از علم طبیعی سوال کرد. هر یک جوابی به قاعده گفتند.»

قطعا تهران قدیم روایت‌های دیگری درباره طبیبان دارد که گفتنی و شنیدنی هستند مثل پزشکان هندی، پاکستانی و بنگلادشی بسیاری که در دوره پهلوی وارد ایران و برخی از آنان در ایران ماندگار شدند و همچنان مشغول به کار هستند.

منبع: ایسنا

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۵:۰۹ ۰۲ شهريور ۱۴۰۱
چقدر بدم میاد از آخوندی که بالا بشینه و مردم پایین دستش
پیغمبر اینطوری بودن؟
خودم آخوند هستم که دارم اینو میگم
ناشناس
۱۴:۴۵ ۰۳ شهريور ۱۴۰۱
زود قضاوت کردی آیا احتمال نمی دهی پادرد داشته باشد