آیت الله عبدالله جوادی آملی گفت: بارها، در همینجا، این بیان نورانی بزرگانی مثل مرحوم آقای قاضی را شنیدید که مثلاً اگر الان، کسی یک سبد میوهای برای ما بیاورد ما همین دو حرف را میزنیم: میگوییم این چیست؟ میگویند میوه است. میگوییم چه کسی داد؟ فلان باغبان یا باغدار؛ اما هرگز در فرمایشات آن بزرگوارها اینطور نبود. اینها فقط دو جمله داشتند از سومی سؤال نمیکردند و میگفتند چیست؟ میگفتند میوه است، میگفتند چه کسی آورد؟ نه چه کسی داد؟ میگفتند فلان باغبان.
چه کسی داد معلوم است چه کسی داد. فرق یک موحّد با آدم عادی همین است که او فلان فرد را معطی و رازق میپندارد (مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ) او این است.
آن موحّدان هرگز باغدار و باغبان را معطی نمیدانستند و نمیگفتند فلان باغدار داد، فلان باغبان داد؛ میگفتند فلان باغبان آورد، چه کسی داد؟
معلوم است چه کسی داد (ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ) این فرق آدم موحد و غیر موحد است.