ولیئی گفت: برخی شاعران در طول زندگی خود به چنان افقی دست مییابند که بر همه اجزا و اصل اشرافیت دارند و این موضوع سبب ماندگاری این افراد میشود.
او با اشاره به مراتب گونهشناسی شعر عاشورایی، افزود: هر رخداد و اتفاقی که در عرصه هستی به وقوع میپیوندد به ۳ گونه قابل تفسیر است که سادهترین نوع ارتباطگیری صرفا قرائت رویداد در نوع اول است.
رئیس گروه ادبیات دانشگاه زنجان با بیان انواع گونههای روایتی یک رویداد ادامه داد:گونه اول شامل خوانش و قرائت است، به این معنی که شاعر به واقعه موردنظر مطلبی اضافه یا کم نمیکند و صرف واقعه را برای خوانندگان شرح میدهد که این مرتبه در واقع پایینترین سطح هنری است.
ولیئی گفت: شیوه واقعگرایانه در جایگاه خود باارزش است به ویژه در گذشته که یکی از مسئولیتهای هنرمندان این نوع گزارش بوده است، مانند تاریخ بیهقی و تاریخ طبری و در این مورد هر چه به گذشته برویم ارزش این نوع روایت با توجه به نبود رسانه بیشتر می شود.
او ادامه داد: در سطح دوم گونه شناسی، کل رویدادها مانند خواب در نظر گرفته میشود که باید تفسیر و تعبیر شود تا به اصل موضوع وصول پیدا کرده و برای رویداد معنایی تفسیر کنیم.
رئیس گروه ادبیات دانشگاه زنجان با اشاره به اینکه در مرحله دوم گونهشناسی کمبود آثار داریم ، گفت: با توجه به ثقیل بودن مرتبه دوم، میزان آثار و به خصوص شعر عاشورایی در این نوع بسیار کم است و از این آثار میتوان به زبدتهالاسرار و گنجینهالاسرار و برخی اشعار در مثنوی مولوی اشاره کرد که در این آثار شاعر به مرتبهای از عرفان روحی و معنوی نائل میشود که به اصطلاح کتاب هستی را درک میکند.
در نوع سوم گونهشناسی به این مسأله پرداخته میشود که خود شاعر و روایتگر چه تاثیری از واقعه گرفته و به نوعی واکنش شاعر در مقابل این اتفاق چه بوده است و به این جهت این مرتبه از گونهشناسی یک گزارش تجربی محسوب شده و بسیار ارزشمند است.