گرایش به جنس مخالف که در سنین نوجوانی و جوانی منجر به تپشهای عاشقانه قلب، ابراز علاقه و در نهایت ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری میشود، از گرایشات طبیعی موجودات زنده، از جمله انسان است. هیچ دختر جوانی نیست که شاهزاده رویاهای خود را بارها و بارها از دوران نوجوانی در ذهنش مجسم نکرده باشد و هیچ پسری نیست که رویای ازدواج با دختر چهلگیس قصههای خود را در سر نپرورانده باشد و قطعا یکی از زیباترین تجربههای زندگی، تحقق این رویاها است.
بیشتربخوانید
حقایق بیان شده بسیار بدیهی و ملموس است، ولی با این وجود، و در کمال تعجب، آمارهای امروز چیزی جز این را نشان میدهد.
آمار ارائه شده در سامانه ثبت احوال استان سمنان از میزان ازدواج در سال ۱۳۹۳ به بعد، نشاندهنده یک روند نزولی است و برعکس، میزان طلاق نه تنها روند نزولی ندارد، بلکه رو به افزایش است. این موضوع نیازمند بررسی و پژوهشهای عمیق است و برای حل آن باید برنامهریزیهای طولانی مدت و ریشهای ارائه شود، اما یک بررسی ساده نمایان میکند که کلیت مشکلات چیست.
جوانان امروز، به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، میل چندانی به پاسخگویی به ندای قلبشان مبنی بر تشکیل خانواده ندارند و آسانترین راه حل، یعنی پاشیدن مقداری خاک بر آتش دل را ترجیح میدهند. مشکل بعدی اینجاست که این خاک تسکیندهنده میتواند ارتباطهای زودگذر و آسیبزنندهای را شامل شود که غلیظترین دود ناشی از آن به چشم ارتباط پایدار آنان در سنین بالاتر میرود.
طبق نظر کارشناسان در این گزارش، دلایل اجتناب جوانان از ازدواج دلایل افزایش طلاق هم هست یعنی افراد بدون آموزش مسئولیتپذیری زیر بار زندگی مشترک میروند و درنتیجه زندگی مشترک آنان پایدار نیست؛ به همین خاطر این موارد در این گزارش در کنار هم مورد بررسی قرار گرفته است.
آسیبهای روحی و روانی ناشی از ناآگاهی خانوادهها و نهادهای تربیتی و برخوردهای خالی از درک آنان در سنین کودکی و نوجوانی، اثرات منفی نداشتن امنیت اقتصادی و شغلی و ندیدن آموزشهای لازم در خصوص تشکیل خانواده و ایفای درست نقش همسر و پدر و یا مادر بودن، بدیهیترین و ملموسترین دلایل اجتناب جوانان از ازدواج است.
جوانان امروز به سختی آمادگی ازدواج را کسب میکنند
یک خانم ۲۵ ساله مجرد در گفتگو با خبرنگار ایرنا در خصوص دلایل امتناع از ازدواج گفت: برای ازدواج چند آمادگی مهم مانند آمادگی شخصی که شامل آمادگی جسمی و روحی میشود و آمادگی اقتصادی مانند امکان تهیه جهیزیه و آمادگی اجتماعی مانند شرایط کاری و خانوادگی برای پذیرش فرد جدید در زندگی لازم است.
زهرا اسدی بیان کرد: در جامعه امروز ایران، آمادگی شخصی افراد در نظر گرفته نمیشود و تا دختر به سن مشخصی رسید و پسری به درآمد معمولی رسید یعنی آماده ازدواج هستند و میتوانند هر مشکل دیگری را که در این مسیر ایجاد میشود حل کنند، در صورتی که در کنار آمادگی فرد برای پذیرش مسولیت مهم همسر بودن، خانواده هم باید آمادگی پذیریش فرد جدید را به عنوان داماد یا عروس داشته باشد.
وی افزود: خیلی از مشکلاتی که بعد از ازدواج برای همسران ایجاد میشود یا حتی در مراحل خواستگاری و آشنایی وجود دارد ناشی از همین نبود آمادگی شخصی است.
این خانم جوان میگوید: من به دلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه به ویژه در پنج سال اخیر به این نتیجه رسیدهام که به سختی میتوانم به طرف مقابل برای ازدواج اعتماد کنم و تنهایی را ترجیح میدهم.
اسدی بیان کرد: در مراحل آشنایی و صحبت، نبود آمادگی فکری و آموزش لازم برای جوانان را کاملاً تجربه کردهام و اگر حمایت خانواده حتی در جزئیترین مسائل حذف شود، جوانان حتی توان مدیریت خودشان را به تنهایی ندارند، چه برسد به اینکه زندگی مشترک و همسر را مدیریت کنند.
این خانم جوان ابراز داشت: موضوع مهمی که در ازدواج وجود دارد این است که خانوادهها، جوانان و جامعه، ازدواج را نقطه پایان و مقصد نهایی میدانند و همین که اتفاق میافتد یعنی همه چیز رو به راه شده است به همین خاطر خیلی از مهارتهای اساسی ارتباطی با همسر را به ما یاد نمیدهند و بسیاری از ما مهارتهای زندگی را بلد نیستیم و درک نمیکنیم که همسر ما، مادر و پدر و خانواده و دوست ما نیست که رفتارهای بعضاً نادرست و خارج از چارچوب ما را به علت حس مادری و پدری یا بی خیالی دوستانه نادیده بگیرد.
اسدی بیان کرد: تعریف درستی از همسر و شریک زندگی از سنین کودکی به ما یاد ندادند و تنها شیرینی مراسم عروسی و بعد بچهداری را در ذهن همنسلهای ما پررنگ کردند، در صورتی که زندگی مشترک و رابطه زناشویی نیاز به مراقبت و مهارت دارد و چیزی فراتر از خوشیهای خواستگاری و مراسم کوتاه ازدواج است.
این خانم جوان گفت: حذف عزت نفس و اعتماد به نفس از سنین کودکی در دخترها، بزرگ نمایی و ارائه تصویر نادرست از جایگاه و وظیفه مردان در جامعه مردسالار، جداکردن دخترها و پسرها از سنین پایین و ایجاد ناآگاهی از جنس مخالف، ندادن آگاهی و اطلاعات درست و کامل از زنان و دختران به پسرها، فقدان استقلال پسرها و وابستگی بسیار زیاد به پدر و مادرشان و ایجاد محدودیتهای گاهی شدید برای دختران، همگی از دلایل مهم ازدواج غلط و یا نبود تمایل به ازدواج است.
وی افزود: در جامعه ما هیچوقت نیاز به استقلال در جوانها مورد توجه بزرگترها نیست و این شرایط برای دختران بدتر است. وقتی اعتماد به نفس و عزت نفس در جوانها وجود ندارد و خانوادهها سلطه خیلی زیادی روی جوانها دارند، ازدواج با مشکل مواجه میشود، زیرا ما قدرت تشکیل خانواده و انتخاب همسر نداریم.
اسدی ابراز داشت: در مجموع، من به دلیل نبود شرایط مالی حداقلی، نداشتن درک درست از همسرداری، نداشتن استقلال و وابسته بودن به خانواده و نبود آمادگی روحی و مالی ازدواج در بسیاری از پسران، تنهایی را ترجیح میدهم و آرامش فکری و ذهنی خودم را فدای تربیت غلط جامعه مردسالار نمیکنم.
یک پسر مجرد ۳۳ ساله نیز به خبرنگار ایرنا گفت: ازدواج نوعی ثبات در زندگی محسوب میشود و با توجه به اینکه در جامعه امروز ما پایبندی به ثبات از بین رفته است، تمایل به ازدواج نیز کاهش مییابد.
رامین صالحی بیان کرد: جوانان امروز به دلیل سطحینگری، گرایشات لحظهای و ظاهرپرستی، بیشتر به این سمت گرویدهاند که نیازهای خود را در روابط کوتاه مدت برطرف کنند و زیر بار مسئولیت زندگی مشترک نروند.
وی افزود: جوانان امروز نه در خانواده و نه در مدرسه یا دانشگاه، آموزشی در خصوص مسئولیتپذیری و یا مستقل بودن دریافت نکردهاند و این کاستیها در روند تربیت، آنان را بیشتر به سمت تنهایی و اجتناب از ازدواج سوق میدهد.
این مرد جوان میگوید: گذشته از این، نقش بسیار پررنگ مسائل اقتصادی را نیز نمیتوان در این روند نادیده گرفت در شرایطی که درآمدها با هزینههای زندگی تناسب ندارد، به طور طبیعی گرایش به ازدواج در مردان که مسئولیت هزینهها را بیشتر بر عهده دارند کاهش مییابد.
صالحی با بیان اینکه ازدواج وابسته به اشتغال است گفت: در گذشته اشتغال به تحصیل وابسته بود، اما اکنون این وابستگی از بین رفته است و همه جوانان با هر سطحی از تحصیلات مشکل اشتغال دارند و بدون اشتغال و امنیت اقتصادی تن به ازدواج دادن خطر بزرگی است.
کارشناس مسئول مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی استان سمنان گفت: دلایل گوناگونی در افزایش طلاق دخیل است، با توجه به دامنه محدود مراجعین به بهزیستی و دلایل عنوان شده از سوی آنان، میتوان مواردی، چون نبود تفاهم و سازگاری، نداشتن مهارتهای ارتباطی و انواع آسیبهای اجتماعی را عمدهترین دلیل طلاقها عنوان کرد.
صدیقه صفایی بیان کرد: مهارتهای ازدواج شامل توانایی برقراری ارتباط موثر با همسر و برداشتن گامهایی در رفع تعارضها است که منجر به انباشت تعارض و شدتگیری اختلاف نشود.
وی افزود: در این خصوص لازم است دستگاههای مختلف مانند آموزش و پرورش و دانشگاهها برای آموزش مهارتهای پیش از ازدواج وارد عمل شوند تا آموزشهای لازم در اختیار جوانان و نوجوانان قرار بگیرد.
کارشناس مسئول مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی استان سمنان گفت: هرنوع از آسیبهای اجتماعی، مانند فقر، اعتیاد، سرقت، انحرافات جنسی، بیکاری و خشونت میتواند به بنیانهای زندگی مشترک آسیب وارد کند و آن را به سمت طلاق سوق دهد.
صفایی ابراز داشت: معمولا در دوران پیش از ازدواج، به ویژه در سنین پایین، تصمیمها به صورت هیجانزده و احساسی گرفته میشود و افراد به ویژگیهایی از طرف مقابل جذب میشوند که در پیشبرد ازدواج موفق تاثیرگذار نیست و مسائل مهمتر مورد کمتوجهی قرار میگیرد.
وی افزود: به طور مثال، لازم است قبل از ازدواج درخصوص نحوه تعامل با خانوادهها، مسافرت رفتنها، تفریح، میمهانی رفتن و پذیرایی از میهمان و مسائلی از این دست، تفاهم و یا در صورت نبود تفاهم، توافق شود، زیرا این موضوعها در ظاهر بیاهمیت به نظر میآید، اما میتواند تنشهای زیادی ایجاد کند.
کارشناس مسئول مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی استان سمنان گفت: تعامل با خانوادهها، به این معنا است که چه اطلاعاتی از خانه در اختیار پدران و مادران قرار بگیرد، رفت و آمدها به چه صورت و چه میزان باشد و به عبارتی، حد و مرز و حریم رابطه زن و شوهر در ارتباط با خانوادهها مشخص شود و همسران تحت هر شرایطی به آن پایبند باشند.
صفایی ابراز داشت: کنترل تعامل با دیگران، به ویژه خانوادهها، نیازمند بلوغ پیش از ازدواج است که با آموزش و دریافت مشاوره کسب میشود.
وی افزود: حفظ حریم زندگی شخصی زن و شوهر به این معنا است که در عین محافظت از احترام و علاقه پدران و مادران، مرز بین کمک و دخالت را بشناسند و اجازه عبور از آن را ندهند.
کارشناس مسئول مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی استان سمنان گفت: یکی از دلایل طلاق که در درجات پایینتر قرار میگیرد، ورود نادرست والدین در مراحل مختلف قبل و بعد از ازدواج است بنابراین فقط همسران نیازمند مشاوره پیش و یا بعد از ازدواج نیستند بلکه گاهی لازم است والدین برای آموزش به مشاوره مراجعه کنند.
صفایی ابراز داشت: در مجموع میتوان گفت مهمترین عامل در انتخاب همسر، شناخت کامل خود و یا به عبارتی خودآگاهی، به معنای شناخت درست از ویژگیهای مدنظر و انتظارات خود از همسر آینده است.
وی افزود: دیده میشود برخی افراد پیش از ازدواج ادعاهایی مبنی بر انتظارات خود از همسر دارند و بر این اساس تصمیمگیری میکنند، اما بعد از ازدواج به دلیل شناخت نادرستی که از انتظارات خود داشته، با مشکل مواجه میشود.
کارشناس مسئول مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی استان سمنان گفت: اگر به جوانان در راستای خودآگاهی کمک شود، قطعا ازدواجهای درست و پایدارتری شکل میگیرد.
رئیس گروه مشارکتهای اجتماعی اداره کل ورزش و جوانان استان سمنان گفت: پژوهشها در زمینه طرد از ازدواج میگوید افراد یک دوره گذار را از وابستگی به خانواده در نوجوانی تا رسیدن به دوران جوانی و مستقل شدن طی میکنند.
امینیان بیان کرد: در این دوران گذار باید مشکل مسکن، شغل و نیازهای اولیه برای استقلال افراد حل شود. مشکل اینجاست که برای جوانان امروز، این دوران گذار بسیار سخت شده و تبدیل به دوران طرد جوانان از صحنه عمومی جامعه و رسیدن به استقلال و ازدواج شده است.
وی افزود: هرچه این دوران گذار کوتاهتر شود، سن ازدواج کاهش و آمار ازدواج افزایش مییابد.
رئیس گروه مشارکتهای اجتماعی اداره کل ورزش و جوانان استان سمنان گفت: از طرفی افزایش جمعیت که اکنون در کشور مورد تاکید قرار گرفته و سیاست غالب جمعیتی کشور است نیز تحت تاثیر افزایش سن ازدواج قرار میگیرد، زیرا سن بانوان خیلی زود از سن باروری میگذرد و توانایی به دنیا آوردن بیشتر از یک یا ۲ فرزند را ندارند.
امینیان ابراز داشت: بر اساس معیار جانشینپروری، اگر هر زوج به تعداد خودشان، یعنی ۲ فرزند به دنیا بیاورند، جمعیت ثابت میماند و اگر سه یا تعداد بیشتر فرزند به دنیا بیاورند، به افزایش جمعیت کمک کردهاند.
گسترش تفکر فردگرایی و اجتناب از پذیرش مسئولیت از موانع ازدواج است
وی افزود: امروز بسیاری از افراد به دلیل تغییر سبک زندگی و رویآوردن به زندگی مدرن، و نداشتن حس مسئولیتپذیری، تجرد زیستی را انتخاب میکنند.
رئیس گروه مشارکتهای اجتماعی اداره کل ورزش و جوانان استان سمنان گفت: به عبارتی مشکلات فرهنگی مانند تفکرات فردگرایی در بین جوانان افزایش یافته است به این معنا که جوانان آسایش و منفعت خود را در اولویت قرار میدهند و حاضر نیستند مسئولیت حضور همسر را به آسایش خود ترجیح دهند. این تفکرات به گونهای خواستههای آنان را تحت تاثیر قرار داده است که حتی اگر وضعیت مالی خوبی داشته باشند نیز به سمت ازدواج نمیروند.
امینیان ابراز داشت: آموزش مسئولیتپذیری بسیار مورد توجه روانشناسان است و این سوال مطرح میشود که جوانان در کدام مقطع زندگی مسئولیتپذیری و مهارتهای زندگی مشترک را فرا میگیرند؟ مدارس که تبدیل به مکانی برای تستزدن و آمادگی برای کنکور و رسیدن به دانشگاه شده است و در دانشگاه نیز دروس تخصصی محوریت دارد و آموزش دروس عمومی به دلیل مختصر بودن کاری از پیش نمیبرد در نتیجه حس مسئولیتپذیری کاهش مییابد و اولین نتیجه آن بیمیلی جوانان به ازدواج است.
رئیس گروه مشارکتهای اجتماعی اداره کل ورزش و جوانان استان سمنان گفت: همه این موارد، دلایل افزایش طلاق هم هست یعنی افراد بدون آموزش مسئولیتپذیری زیر بار زندگی مشترک میروند و درنتیجه زندگی مشترک آنان پایدار نیست.
امینیان بیان کرد: همسران در زندگی مشترک دارای حقوق و مسئولیت در کنار هم هستند و باید بدانند زندگی گاهی سخت است و برای مسائل پیشبینی نشده آماده شوند و اگر آماده نباشند، زندگی به سمت طلاق سوق مییابد.
وی افزود: اینکه جوانان مهارت زندگی بلد نیستند و اطلاعاتی در خصوص روانشناسی جنس مخالف و تفاوتهای او با خودشان ندارند، طبیعتاً مشکلساز است و باید آموزش لازم به طور جدی مدنظر باشد.
رئیس گروه مشارکتهای اجتماعی اداره کل ورزش و جوانان استان سمنان گفت: در قرآن هدف از زندگی مشترک ایجاد آرامش است و آرامش در تفاهم، تامین نیازهای متقابل و رسیدن به همفکری مشترک برای زندگی متعادل رقم میخورد و این آرامش اگر تامین نشود، تحمل زندگی مشکل میشود و طلاق گزینه انتخابی همسران خواهد بود.
فراهم نمودن بیش از پیش زمینههای اقتصادی، روانی و اجتماعی ازدواج جوانان، اولین گام در راه بهبود آمارهای نامطلوب ازدواج و طلاق است. تا زمانی که معضلات بازدارنده وجود دارند، سوق دادن جوانان به ازدواج، نتیجهای جز افزایش آمار طلاق در پی ندارد.
منبع: ایرنا
1- حقوق متناسب با مخارج
2- قیمت بسیار بسیار مناسب مسکن و ثابت ماندن آن با زمان چه اجاره و چه خرید
3- سطح توقع پایین دختران (مالی قیافه ای و ...)
4- سر کار رفتن دخترها (اصولاً زنها وقتی پول دارن نیازی به آقا بالا سر احساس نمی کنن)، باید ازدواج دخترها محدود شود و پس از ازدواج سالانه با رضایت همسر تمدید قرار داد شود.
5- بی بند و باری های اخلاقی. وقتی کسی نیاز جسمی را از روشهای غیر عرفی و اخلاقی تأمین می کنه (مخصوصاً دختر) نیازی به از دواج احساس نمی کنه.
بیکاری
بدبختی
سربازی و پول و بیکاری و وابسته بودن و ...همش بهونه است
انگار کل ازدواج مسئولیت پذیریه، یه حرفی میزنی انگار بچه ۱۰ ساله داره میگه
مرد ها بیکار و زنان سر کار هستند و درامدش رو هم تو آرایشگاه و خرید چیزهای غیر ضروری هزینه می کنند
کاش کسی بود داد میزد و میگفت به داد جوانان بدبخت برسید
پول پول پول پول
دلیلش هم یه کلمس: فمنیسم.
من به هیچ وجه اجازه نمیدم دختری با عقاید خود برتر بینی بخواد بیاد با مکر و حیله تمام پول ها و موفقیت هایمنو بالا بگشه بعد خیانت کنه و هر هر به سیبیل من بخنده.
من از اونا مکار تر هستم.
دلیل اصلی ازدواج دیرهنگام مشکلات مالی و اقتصادیه
من یه جوون مجردم. تا ۲۵ سالگی دانشگاه بودم تا فوق لیسانس گرفتم.
تا ۲۷ سالگی سربازی بودم
سه چهار سالم هست که مشغول کارم ولی درامد و هزینه طوریه که فقط بتونم خرج زندگی خودمو بچرخونم بدون اینکه بشه پس اندازی کنم
این مشکل رو همه پسرهای مجرد دارن. سن هم وقتی بالاتر میره آدم اشتیاقش رو واسه تشکیل زندگی از دست میده
از طرفی تورم انقدر بالاست که آدم هیچ امیدی به آینده نداره که بگه بعد چند سال مستاجری بتونه صاحب خونه بشه.
بخاید ریشه ای به قضیه نگاه کنید میبینید دلایل اصلی شامل نظام آموزشی، خدمت اجباری، عدم تناسب درآمد و هزینه ها، تورم و مشکلات اقتصادی و درنهایت آرامان گرایی و توقف بیش از حد دخترها از زندگیه
ازدواج و تیرباران خونواده شوهر
قبلا تو فیلم و تعاریف شنیده بودم و میخندیدم
الان میبینم و گریه میکنم
آدم عاقل دنبال ازدواج نمیره
ازدواج اروپایی همه هزینه ها چی نصف نصفه
نه اینکه توو ازدواج ایرانی همه هزینه ها با مردا باشه
اگر دولت جوانان رو حمایت میکرد اینطوری نمیشد
من جوون ده هفتادی ۲۵ سالمه با حقوق کارگری که نهایت ۶ میلیون تومن درماهه چطوری بیام ازدواج کنم؟؟؟وقتی اجاره خونه تو بهترین حالت ۲ تا ۳ میلیونه چطوری بیام ازدواج کنم؟؟؟ پس نگید علت دیر ازدواج کردن و ازدواج نکردن جوونا تقصیر خودشونه و خودشون ازدواج نمیکنن اول اقتصاد رو درست کنید جنس و جهزیه ارزون کنید شغل ثابت درست کنید اونوقت ببینید کی ازدواج نمیکنه
من که خودم اصلا به فکر ازدواج نیستم و نخواهم بود شما خودتون فکر کنید با حقوق زیر ۱۰ تومن چطور میشه زندگی کرد اونوقت منه کارگر چطور با حقوق ۵.۵۰۰ بیام ازدواج کنم شما رو به خود الله قسم میدم صدای من و امثال من رو به گوش بالا دستیا برسونید این حق و حقوق با این قیمت و گرونی اصلا جور نیستش اول اقتصاد رو درست کنید بعد بگید ازدواج کنید
اگه به من حق منابع ملی ام را بدهند
اگه آب و برق مجانی شود
اگه اتوبوس مجانی شود
اگه برای من مسکن بسازند
من هم میتوانم به حرف آنها اعتماد کنم وازدواج کنم و نگران تشکیل زندگی نشوم و نگران آینده بچه هام نشوم .
من اگه پول داشتم4تا میگرفتم آلن توخرج ومخارج همین یه دونه موندم
و خونه اجاره داره ؟؟
حالا در مقابل کدوم پسری حاضر یه دختر از خانواده همسطح خودش رو با یه دختر از خانواده بالاتر از سطح خودش رو ترجیح بده؟
فکرمون اشتباه+ وضع اقتصادی بد مساوی با عدم ازدواج مساوی با گناه مساوی با بی بند و باری و ....
شروعش افتضاح بود!
بلهههه!!
این مشاورا حتی خودشون هم حقوق ندارن یه قضیه رو بهونه میکنند میگن : بله بیایید به ما پول بدهید یه دو تا کلام با هم بحث کنیم !!!
تمام.
امروزه بدلایل چشم هم چشمی و فشار ها نا محسوس اجتماعی برای منمول نمایی زندگی ساختن و شروع زندگی برای جوانان ما بسیار مشکل تر از گذشته شده است.
در ادوار قدیم اکثر نسل گذشته با یک اطاق اجاره ای شروع میکردند و کم کم مسکن را بهینه میکردند.
امروز توقع داشتن خانه ها بزرگ و اتومبیل شاستی بالا و آیفون و سفر کشور ها خارج همه را در گیر کرده است.
البته تعداد درخواست 14 تا 1400 سکه هم مرید بر علت شده.
مقصود سر زنش نداشته گرچه این حرف ها باعث دلگیری شود
توقع برای شروع کمتر باشد همه چیز بعدا بدست میاید.
هر چند این پیامه منو نمیچاپی
ولی چی بیشتر از مسائل اقتصادی
شما فقط با بیان مسایل خاص خیلی از مشکلات مهم رو سرپوش بذارین تا موارد مهمی که بر گردن حکومت هست از جمله مسأله مهم اقتصاد و سربازی و ... رو ندید بگیرید
لطفاً معنا رو هم تغییر ندین ازدواج واقعا بر اساس و اصل موضوعات جن سی صورت میگیره و یه همزیستی مشترک صرف نیست که اگر صرف همزیستی و مواردی که شما بیان میکنید بود مرد با مرد و زن با زن شاید بهتر کنار میومدن ، قدیم هم بر همین اساس بود و هیچ مشکلی وجود نداشت
وقتی الان با مسیولیت بسیار کمتر و راحتتر و خرج کمتر و تنوع و ... همه چی به صورت غیر اخلاقی در دسترس هست ، مرد جماعت منطقا (نه شرعا و اخلاقا) زیر بار مسیولیت ازدواج اونم با مهریه ها و شرایط آنچنانی نمیره ، نون خور اضافی دنبال خودش نمیکشه
دخترها در حقیقت با این کارشون خودشون به خودشون خیانت میکنن
تا وقتی کسی خودشو به خواب زده نمیشه بیدارش کرد
شما هم همینطوری تا صد سال دیگه همینو تیتر بزنید ببینیم به کجا میرسیم.
منتشر کن
ای کاش پسرای ۲۰ ساله عقل مردای ۴۰ ساله رو داشتن
اونوقت قول شرف میدم هیچ پسری سمت دختر و ازدواج نمیرفت
بزرگترین حسرت هر دختری ازدواجه و بعد کشتن خونواده شوهر
من ازدواج کردم هیچی توش نیس
فقط مسئولیت ها و گرفتاری ها زیاد میشه
کسی که نباید ازدواج کنه ازدواج میکنه
کسی که نباید مجرد بمونه مجرد میمونه
کسی که نباید بچه دار بشه سه قلو میاره
کسی که باید بچه داشته باشه نداره
شمال تهرانی ها مجردن.زاهدانی ها ۱۵ سالگی ازدواج میکنن
این انتخاب نادرست.
نهایتا اگه خیلی زرنگ باشن و کار گیرشون بیاد حدودا 30 و 31 سالگی بتونن ازدواج کنن.
ولی متاسفانه اوج عشق آتشین و انرژی جوانی توی سنین 19 تا 24 سالگی هست نه سی و دو سالگی .
من خودم یک پسر 32 ساله مجرد هستم. دلایل ازدواج نکردنم رو می نویسم: توقعات و انتظارات بیجای دخترها و خانواده هاشون. درخواست مهریه سنگین. انتظارِ داشتن ماشین و خونه و پول فراوان در ابتدای زندگی از طرف بسیاری از دخترها، غیر قابل اعتماد بودن دخترهای امروزی در بسیاری از مسائل، عدم آگاهی و توانایی دخترها در شوهرداری و خانه داری و بچه داری و آشپزی، خودمختار و خود رای شدن دخترهای امروزی و حضور بیش از اندازه در اجتماع و انگار که برای خودشون یک پا مرد شده اند! و خیلی از مسائل دیگه که الان حضور ذهن ندارم..... وگرنه من خودم به شخصه فکر میکنم همین الان با این که شرایط اقتصادی و اجتماعی خوبی ندارم ولی از عهده زندگی مشترک برمیام. ولی مشکل اینجاست که اکثر دخترها پذیرای چنین شرایطی نیستن و نمیخوان سختی بکشن. شاید در دوران آشنایی حرف هایی بزنن و قول هایی بدن؛ ولی بعد از ازدواج میزنن زیر همه چیز و در کل به قول و حرف شون نمیشه اعتماد کرد! اینا تجربیاتی هست که با دیدن دوستان و آشنایان هم سن و سال خودم که قصد ازدواج دارن یا ازدواج کردن کسب کردم
مهمترینش شغل که هیچ امنیتی ندارد هر شغلی رو شروع میکنی تورم ازت جلو زده نابود شدی
وقتی یه نفر نمیتونه خودشو تامین معاش کنه چطوری مسولیت یه نفر دیگه باید گذیرفت شود
اونم با قانون اسلام. خانم پزشکم باشد باید پوشاک خوراک مهریه خانه خودرو همه رو مردا بدن متاسفیم انشالله مرگمون زودتر برسه خلاص شیم
ازدواج نکنید تا به طلاق منجر نشه دوش آب سرد فراموش نشه.
بالای ۹۰ درصد ازدواجهای دیر هنگام یا عدم ازدواج ریشه در اقتصاد نابود شده کشور و مسکن دست نیافتی و نیز مشکل اشتغال دارد. و کسی که منکر این باشد یا واقعا مشکل فهم دارد یا خودش را به نفهمی زده.
فردی که 31سالشه هنگام ازدواج هیچ نداشته و6سال از ازدواجش میگذره ،یکی از بهترین ماشینهای ایرانی سواره،بهترین خونه،باغ ،مغازه و حساب بانکی خوب داره (البته با کمک همسرش همه اینا رو بدست اورده)وحالا به همسرش خیانت کرده و در استانه طلاقه از شکم سیریه نه از نداری