سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سرود «ای ایران» و شبهه‌افکنی به سبک بی‌بی‌سی فارسی

یکی از پژوهشگران و مدرسان حوزه موسیقی در یادداشتی مشروح به بیان نقطه نظرات خود درباره برخی از شبهات مطرح شده پیرامون سرود «ای ایران» توسط رسانه‌های بیگانه پرداخت.

یسنا خوشفکر از پژوهشگران و مدرسان حوزه موسیقی در یادداشتی، به بیان نقظه نظرات خود درباره برخی ابهامات و شبهات مطرح شده درباره سرود «ای ایران» در رسانه‌های بیگانه پرداخت.

در این یادداشت با عنوان «سرود‌ای ایران چرا سروده شد؟» آمده است:

بی گمان پرآوازه‌ترین، محبوب‌ترین و تاثیر گذارترین سرود میهنی، سرود ملی «ای ایران» ساخته روح الله خالقی با شعر حسین گل گلاب است که رقیبی در این عرصه برای چنین اثر ماندگاری نمی‌توان یافت.

این سرود برای نخستین بار در سال ۱۳۲۳ هم زمان با اشغال ایران از سوی روس و انگلیس و آمریکا که خود را متفقین می‌نامیدند در سالن سینما تهران (خیابان اسلامبول) به سرپرستی روح الله خالقی که در آن زمان جوانی ۲۸ ساله بود، اجرا شد. (در کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» رویه ۶۲۰ و ۶۲۱، نشر ماهور)

روح الله خالقی پس از شرح قطعاتی که در آن کنسرت اجرا شد، هنگامی که به سرود‌ای ایران می‌رسد درباره علت اصلی ساخت این سرود می‌نویسد:

«علت حقیقی این بود که در آن ایام کشور ما را قوای روس و انگلیس اشغال کرده بودند و آمریکایی‌ها هم بنا بر ضرب‌المثل قدیم ایرانی که «هیچ دویی بی سه نیست» مهمان ناخوانده شدند و در هیچ مجمعی تظاهرات ملی نمی‌شد. اما آهنگ و شعر این سرود احساسات ملی را سخت برانگیخت و مخصوصاً در مقابل خارجیان که در آن مجلس زیاد بودند، از طرف ایرانیان تظاهرات بیشتری شد و اولین ضربه‌ای بود که غیر مستقیم بر پیکر قشون خارجی زده شد.

درست مثل اینکه می‌گفتند: هر چند ایرانی مهمان‌نواز است، ولی پذیرایی میزبان به پایان رسیده است، ولی گوش آن‌ها به این سخنان آشنا نبود و تازه جایشان را گرم کرده بودند. پس از پایان کنسرت رفتند، ولی از ایران نرفتند. سال‌ها ماندند تا دسته اول را بیرون کردند و دسته دوم هم جای خود را به نفوذ دسته سوم داد که هنوز باقی است و ما را به خاک سیاه نشانده‌اند. ظاهرش این است که به ما کمک می‌کنند. اما وقتی خوب دقت کنیم ما را آلت دست کرده‌اند و جز منافع خود نمی‌خواهند. آری، این رسمی است که همیشه در دنیا بوده و خواهد بود. ملت ضعیف باید رام و فرمانبردار ملل قوی باشد. مانده‌اند که به ما یاد بدهند حکومت دموکراسی چیست! اما برای خود و ملت خود دموکراتند نه برای ما که عروسکان این خیمه شب بازی سیاستیم …اکنون که این سطور را می‌نویسم ۱۲ سال از آن تاریخ می‌گذرد، نوای آن را از رادیو می‌شنوید. چه قبل و چه بعد از آن سرود‌های دیگری هم ساخته‌ام، ولی هیچکدام آن اثر را نداشته است. زیرا موقع برای پیدایش چنین سرودی مناسب بوده است و آهنگی مطبوع واقع می‌شود که در موقع مناسب و با شرایط موافق از طبع جاری شود که قشون خارجی در کوچه‌ها با کبر و نخوت می‌گذشتند.

آزادی و استقلال واقعی از دست رفته بود. سربازان آمریکایی در خیابان‌ها از زور مستی و خوشی تلوتلو می‌خوردند ملت فقیر ایران انگشت تحیر به لب گرفته بودند و مردم متمدن غرب را می‌نگریستند. نوکران اجنبی پرست هم به نام وکیل و وزیر بر این صحنه می‌خندیدند و خم به ابرو نمی‌آوردند و کام خود را شیرین می‌ساختند. راستی این بساط را که گسترد؟ همان‌ها که بیست سال ملت را غافل نگاهداشتند و حالا آمده‌اند و می‌گویند که دیکتاتور‌ها و فاشیست‌ها باید بروند و نور دموکراسی و آزادی دنیا را روشن کند. راستی هم که روشن کرد! چه نوری! شاید من کورم، وگرنه می‌دیدم»

در اینجا منظور استاد خالقی از دسته اول روس‌ها و دوم انگلیس‌ها هستند که جای خود را به دسته سوم یعنی آمریکایی‌ها داده بودند!

دکتر حسین گل گلاب هم در یکی از نشریات آن زمان درباره چگونگی ساخت سرود «ای ایران» که در پاورقی همان رویه ۶۲۱ کتاب سرگذشت موسیقی آمده، می‌گوید: «هنگامی که سربازان روسی و انگلیسی و آمریکایی ایران را اشغال کرده بودند، در سال ۱۳۲۳ یک روز او از خیابان هدایت (سعدی شمالی) رد می‌شده است و ملاحظه می‌کند که یک سرباز آمریکایی مشغول کتک زدن یک بقال ایرانی است. دکترگل گلاب خیلی عصبانی و ناراحت می‌شود. انجمن موسیقی ملی در همان خیابان هدایت (محله، ولی آباد) بود که گل گلاب هم به قصد رفتن به آنجا از آن خیابان رد می‌شد. […]او می‌گوید: «وقتی به انجمن رسیدم، خالقی مرا دید و گفت: چرا ناراحتی؟ قضیه کتک خوردن بقال را از سرباز آمریکایی بازگو کردن. خالقی هم خیلی متاثر شد. این انگیزه‌ای شد که آهنگی بسازد و من شعرش را تهیه کنم.»

در نتیجه و برپایه اسناد و شواهد ارائه شده، انگیزه ساخت سرود ملی «ای ایران» توسط آفرینندگان آن مشخص شده است؛ بنابراین هر که بخواهد وارونه گویی کند، بر اساس این مدارک و شواهد پذیرفتی نیست چراکه خالقان اثر در کتاب و گفتگو‌های خود هدف از ساخت این سرود را بازگو کرده‌اند.

چندی پیش که این بخش از کتاب استاد روح الله خالقی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر نمودم پیام‌هایی دریافت کردم مبنی بر اینکه «روایت گلنوش خالقی مخالف نظر شماست»؟! از پیام‌ها بسیار شگفت زده شدم، زیرا بنده نظری در این مورد ابراز نکرده بودم و تنها روایت حضرت استاد را از کتابشان نشر کردم؛ و دیگر اینکه در برابر سخن خالق اثر، طبیعی است که روایت دختر ایشان نمی‌تواند قابل استناد باشد.

پس از بررسی متوجه شدم سرمنشا خبر «بی بی سی فارسی است!. از این روی دریافتم که تاثیر پروپاگاندای این رسانه انگلیسی سبب شده حقیقت ساخت این سرود تاریخی کمرنگ شود و عده‌ای که به منابع درست رجوع نمی‌کنند فریب خورده و گمان کنند آنچه بی بی سی فارسی روایت می‌کند علت اصلی ساخت سرود‌ای ایران است!

نویسنده گزارش در مقدمه می‌نویسند: مشهورترین اثر روح الله خالقی در میان ایرانیان سرود «ای ایران» است. درباره این سرود که در سال ۱۳۲۴ آفریده شده، داستان‌های ساختگی گوناگونی مطرح شده که از واقعیت به دورند.

گلنوش خالقی موسیقیدان و دختر مرحوم روح الله خالقی، به بی بی سی فارسی می‌گوید: دلیل شکل گرفتن این سرود بحثی بود که بین پدرم و یکی از همکاراش، لطف الله مفخم پایان، درگرفته بود. مفخم معتقد بود هر یک از مایه‌های موسیقی ایرانی فضایی دارند که آهنگسازی در آن‌ها موجب می‌شود اثر هم همان فضا را منعکس کند. برای مثال، «دشتی» به عنوان مایه‌ای غمگین شناخته شده است در نتیجه اگر اثری در این مایه ساخته شود آن اثر هم الزاماً فضایی غمگین خواهد داشت. پدرم، اما این موضوع را رد می‌کرد. او معتقد بود فضای اثر متکی به توانایی آهنگساز و ایده‌های موسیقایی اوست و برای اثبات نظرش، سرود «ای ایران» را که فضایی حماسی دارد در دشتی آفرید. کمی بعد هم از حسین گل گلاب درخواست کرد تا شعر سرود را بسراید.

در اینجا چند نکته قابل تامل است...

نخست آنکه هر کسی که به ردیف و طبیعت موسیقی ایران آگاهی داشته باشد می‌داند که دستگاه‌ها و از جمله شور و مشتقات آن مانند مایه دشتی، این قابلیت را دارند که در آن‌ها هم نغمه غمگین و هم شاد ساخته شود. در استان گیلان آواز دشتی موسیقی غالب است، اما افزون بر نوا‌های سوگ و لالایی … همه آهنگ‌های شاد در جشن‌ها و عروسی ها‌ی آن منطقه در فواصل دشتی ساخته و نواخته می‌شود. همچنین دستگاه ماهور که شاد‌ترین دستگاه موسیقی ایرانی است و شنیدن آن در بامدادان و آغاز روز برای ایجاد سرخوشی و نشاط، توصیه می‌شود نوای خاص استان لرستان است که مردم آن منطقه در غم و شادی و سوگ و حماسه، در فواصل ماهور نغمه پردازی می‌کنند.

در خنیای سنتی نیز خنیاگران ایران، به دلیل گستردگی و ماهیت انعطاف پذیر دستگاه‌های ایرانی، آثاری جاودان در عشق و عرفان و جشن شادی و اندوه و حماسه آفریده‌اند. حال چگونه آقای مفخم پایان که ردیف و دستگاه‌ها را می‌شناخته و شاگرد صبا بوده این مطلب را نمی‌دانسته؟ احتمالاً ایشان در رابطه با آهنگ حماسی نظری متفاوت داشته است نه آهنگ‌های شاد؛ و دیگر اینکه استاد روح الله خالقی پیشتر با توجه به شرایط سیاسی آن زمان و اتفاقی که حسین گل گلاب شاهد آن بوده، تصمیم به ساخت سرودی برای ایران را داشته است و برای آنکه به گفته گلنوش خالقی در بحث با مفخم پایان ثابت کند اگر چه فواصل مایه دشتی غمگین است، اما آهنگساز استاد، می‌تواند در همین فواصل نیز آهنگی حماسی بیافریند، سرودی را که از پیش تصمیم به ساخت آن داشت، در مایه دشتی ساخته است نه اینکه پس از بحث با مفخم پایان ناگهان تصمیم به ساخت این اثر گرفته باشد!

هنر بیان کننده بخشی از تاریخ یک سرزمین است، هنرمند واقعی با نگاه ژرف خود رویداد‌های اجتماعی -سیاسی یک ملت را با هنرش روایت می‌کند. هر چه نگاه عمیق‌تر باشد اثر نیز ماندگارتر خواهد بود. سرودی مانند «ای ایران» که می‌تواند به یکپارچگی و انسجام ملی کمک کند و ایرانیان را با هر اندیشه و اختلاف سیاسی و هر سلیقه‌ای در موسیقی، یک دل و هم صدا کرده و به گونه‌ای زیر یک درفش قرار دهد، و همچنین اقبال و جایگاه این سرود تاریخی در بین اقشار مردم ایران نیز در مرتبه‌ای قرار دارد که به راستی تافته‌ای جدا بافته است و هیچ سرود دیگری را با آن یارای هماوردی نیست. آیا ممکن است انگیزه اصلی ساخت چنین اثر ماندگاری در بحث و جدل بر سر غمگین یا شاد بودن یک مقام موسیقی باشد؟

نکته دیگر اینکه نویسنده در مقدمه تلاش دارد با بکارگیری واژگانی مانند «داستان» و «ساختگی» و اینکه «از واقعیت بدور است»!. «ذهن مخاطب را با ترفند رسانه‌ای مهندسی کرده و علت ساخت سرود «ای ایران» را باید موضوع اشغال کشور درجنگ دوم توسط قوای انگلیس و روس و آمریکا را از ذهن خواننده دور کند و در مرحله دوم نیز مصاحبه گلنوش خالقی دختر روح الله خالقی را سندی نهایی درباره انگیزه ساخت سرود قلمداد کرده و علت اصلی را از سوی موسیقیدان بزرگ روح‌الله خالقی اثبات حرفش به لطف الله مفخم پایان جلوه داده و به زعم خود پرونده این بحث را مختومه اعلام کند.

بی شک رسانه‌ای مانند بی بی سی فارسی که تاسیس آن به چند ماه پیش از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط قوای متفقین بازمی گردد، از گذشته تا به امروز همواره در راستای منافع هیئت حاکمه انگلیس فعالیت داشته است و وارونه جلوه دادن تاریخچه سرود‌ای ایران افزون بر اینکه اساساً هر آنچه که سبب اتحاد مردم ایران شود از سوی این رسانه مورد هدف قرار می‌گیرد، در جهت سیاست تنفر زدایی از انگلیس در بین مردم ایران است که در این نوشتار کاملاً این سیاست اعمال شده تا مردم ایران گمان نکنند انگیزه ساخت سرود‌ای ایران اشغال متفقین و در راس آن‌ها انگلیس‌ها بوده است!

با یک جستجوی ساده در منابع تاریخ جنگ دوم، می‌توان به چگونگی کشیده شدن پای ایران به این معرکه و استفاده از جغرافیای ایران به عنوان پل پیروزی و اولین حمله و شبیخون ناجوانمردانه از سوی نیروی‌های متجاوز انگلیس به نیروی دریایی ایران و شهادت دلاور مردی، چون «ناخدا بایندر» و ایجاد قحطی و کشتار مردم ایران توسط انگلیس و روس و به قول استاد روح الله خالقی دسته سوم یعنی آمریکایی‌ها پی برد.

حافظه ملت ایران آنقدر ضعیف نیست که رسانه ملکه گمان کند اگر انگلیس در برخی از کشور‌های آفریقایی با نفوذ در کتب درسی توانسته گذشته استعماری خود را تا اندازه زیادی از ذهن مردم آن مناطق پاک کند، در ایران نیز می‌تواند به کمک تبلیغات گسترده رسانه‌های لندن، چهره سیاه انگلیس را پشت روسیه و شوروی آن زمان پنهان کند و اینگونه جلوه دهد که بیگناه یا کم گناه بوده!

بی تردید خاطره تلخ اشغال ایران در جنگ اول و دوم به وسیله انگلیس و روس هرگز از ناخودآگاه ذهن ملت ایران پاک نخواهد شد؛ و نکته پایانی اینکه مدتهاست بی بی سی و اساساً رسانه‌های لندن نشین، به عناوین مختلف پا در کفش موسیقی ایران کرده‌اند و تلاش دارند تا با برنامه‌های سطحی و قهرمان سازی‌های دروغین افکار را جهت دهی و به هنگام از آن ابزار‌ها به سود خود بهره برداری کنند، اما غافل از اینکه اهالی آگاه، هوشیار و دلسوز موسیقی و فرهنگ ایران این اجازه را به آن‌ها نخواهند داد

در این نوشتار درباره چرایی ساخت سرود جاودانه «ای ایران» اسناد و مدارک کافی از آفرینندگان این شاهکار هنری آوردیم که جای شبهه‌ای برای دوست و دشمن باقی نمی‌گذارد.

منبع: مهر

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
7891
۱۲:۲۹ ۰۲ مرداد ۱۴۰۱
ای ول دیری بینول. برات دارم. دیگه دستونو خوندم. من رو بازی کردم.
7891
۰۹:۴۸ ۰۲ مرداد ۱۴۰۱
جزو محالات است که به قلب تاریک و آلوده الهام شود. هنر نزد ایرانیان است و بس. چون غرض آمد هنر پوشیده شد. منظور شاعر این نبوده که غیر ایرانی بی هنر است به مطلق. نه. هرگز نه. چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. شعر قائم به ظاهر نیست. الهامی و ایهامی میآید. بلکه گاهی بدین منوال نیز هست و نیست را به هم می آمیزد. شعر میجنگد. چو بی رنگی اسیر رنگ شد موسی ی با موسی ی در جنگ شد. ما کجا دو موسی داشتیم؟ این جا شعر موسی را به دو نیم میکند تا حق کلمه پایمال نشود. سنت شکنی (به ظاهر) میکند تا مردم حساب و کتاب ندیده حساب و کتاب دستشان بیاید. البته نه همه. هر کس بقدر فهمش سود میبرد اینجا.
ایراندوست
۰۰:۴۶ ۰۲ مرداد ۱۴۰۱
هر آیینه که شفاف باشد ، رسوا کند بد چهره را
ناشناس
۲۱:۳۹ ۰۱ مرداد ۱۴۰۱
به به، از این تحلیل لذت بردم، من سی سال پیش هم نحوه وانگیزه ساخت سرودرا همین روایت حسین گل گلاب وروح الله خالقی خواندم، بی بی سی خبیث که هدفی جز تجزیه وسپس غارت ایران ندارد واز قطع شدن دست انگلیس وجواسیس وعمال فراوانش سخت ناراحت است بایده اینطوربگوید، انگلیس مسئول قتل ده میلیون ایرانی براثرگرسنگی زمان تجاوز ومسئول روی کارآوردن یک اصطبل داربه پادشاهی ایران ودزدی منابع ایران است، خواب ببیندیکباردیگربه ایران نزدیک شود،حالا ملوانانش رابرای چنداینچ آمدن داخل آبهای ایران با خفت روی عرشه دستبند می زنند، کشتی توقیف می کندکستی اش راتوقیف می کنندبه غلط کردن بیفتد،
ناشناس
۰۰:۲۱ ۰۳ مرداد ۱۴۰۱
مرحبا گل گفتید ماشاالله