سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آسیب‌شناسی در هم ریختگی پوشش‌های زنانه و مردانه

یک جامعه شناس درباره رواج سبک زندگی غربی می‌گوید: سبک زندگی غربی، هم حاصل تلاش غربی‌ها و هم نتیجه انفعال خودمان است.

دیدن نوجوان‌ها و جوان‌ها با لباس‌های پاره، آرایش‌های عجیب مو و زیورآلات وهم انگیز در حالی که معلوم نیست این اندام‌های فرورفته زیر این آرایش‌ها و زیور‌ها متعلق به یک دختر است یا پسر، برشی بد طعم از حقیقتی است که نرم نرمک در جامعه ما در حال پیشروی است. مردمی که منتقد این وضع هستند اسم آن را تهاجم فرهنگی گذاشته‌اند، اما کسی همچون محسن نصری، جامعه شناس مذهبی و استاد معارف دانشگاه اصفهان از رواج سبک زندگی غربی می‌گوید که هم حاصل تلاش غربی‌هاست و هم نتیجه انفعال خودمان که حالا در کوچه و خیابان و در طرز رفتار و پوشش افراد نمود پیدا کرده است. او برای مقابله با این اوضاع به استفاده از یک مثلث معتقد است که اضلاعش خداشناسی، غرب شناسی و ایران شناسی است.

چند سالی است پوشش‌ها و آرایش‌های مردانه برای زنان و پوشش‌ها و آرایش‌های زنانه برای مردان در جامعه ما رسوخ کرده. به اعتقاد شما این پدیده از کجا نشأت می‌گیرد؟

این پدیده را می‌توان از دو منظر اجتماعی و دینی تحلیل کرد. براساس مبانی اسلامی، لباس تشبه به این معنا که کسی خودش را شبیه گروه کفار یا افراد فاسد بکند، حرام است و منع شده و درمورد استفاده از پوشش و رفتار جنس مخالف نیز صادق است.

از منظر اجتماعی، اما ماجرا این است که ما در سال‌های اخیر با یک جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی برای ترویج سبک زندگی غربی مواجهیم. واقعیت این است که جامعه غربی به پوچی و بن‌بست رسیده پس یک موقع بحث همجنس گرایی، زمانی حیوان گرایی و ربات گرایی و زمانی هم ازدواج با محارم و پوشش‌های ناهنجار در آن مطرح می‌شود و متاسفانه در جامعه ما نیز عده‌ای از روی جهل و ناآگاهی و تاثیر گرفتن از فضای مجازی به سبک زندگی غربی و پوشش‌های ناهنجار گرایش پیدا کرده‌اند؛ بنابراین ما باید در حوزه فرهنگ، آموزش و تربیت کار کنیم تا وضع موجود اصلاح شود.

برای این کار باید از یک مثلث مدد گرفت که یک ضلع آن خداشناسی است. اگر به نسل نوجوان و جوان، ارزش‌های اسلامی و باور به ارزش‌های الهی را آموزش دهیم و نهادینه کنیم، افراد می‌آموزند که سبک زندگی شان را باید از خالق شان بگیرند، نه از گروه‌های فاسد و منحرف. پس ما باید اخلاق را آموزش بدهیم.

ضلع دوم این مثلث نیز غرب‌شناسی است. متاسفانه در جامعه ما به غرب شناسی توجه نمی‌شود به طوری که نسل نوجوان و جوان، غرب را با فناوری، آسمانخراش و ظاهرپیشرفته آن می‌شناسد در حالی که از واقعیت فرهنگی، اجتماعی، فروپاشی اخلاق و خانواده درغرب بی خبر است. رسانه‌های غربی هم که در این باره سکوت کرده‌اند. پس جامعه ما محتاج شناخت مبانی تفکر و سبک زندگی غربی است.

البته رسانه‌های داخلی ما سعی می‌کنند از سقوط اخلاق و ارزش‌ها در غرب صحبت کنند، ولی نسل نوجوان و جوان ما با تردید به این مسائل توجه می‌کنند، چون استدلالش این است که اگر در غرب همه چیز بد است پس این همه پیشرفت از کجا می‌آید. برای این چالش چه توضیحی می‌توان داد؟

یک نویسنده و استاد دانشگاه معروف در آمریکا به نام خانم «وندی شلیت» می‌گوید ما زنان غربی آزادیم هر شغلی داشته باشیم، هر رشته ورزشی را انتخاب کنیم و در هر رشته‌ای که مایلیم درس بخوانیم و هر نوع رابطه‌ای داشته باشیم، اما دیگر آزاد نیستیم که زن باشیم، چون زن بودن را از ما گرفته‌اند. پس جامعه ما باید با واقعیت جامعه غربی و حقیقت سبک زندگی آن‌ها آشنا شود، حقایقی که باعث ایجاد حس پوچی در این جوامع شده است. حتما این توضیح قانع کننده است که جامعه غربی اگر رشد علمی داشته، عمده محققان و دانشمندانی که علوم را پیش برده‌اند متعلق به ملت‌های دیگر از جمله ایران هستند.

به عبارت دیگر کشور‌های غربی با حرکت‌های استعماری، ارزش‌ها و سرمایه‌های مادی سایر کشور‌ها را غارت کرده‌اند و کشور خودشان را به رفاه رسانده‌اند. یک اندیشمند غربی جمله‌ای زیبا دارد که می‌گوید: ما غربی‌ها یاد گرفته‌ایم همانند پرنده در آسمان پرواز کنیم و مثل ماهی در دریا شنا کنیم، اما هنوز یاد نگرفته‌ایم همانند انسان روی زمین راه برویم. پس می‌بینیم همان‌گونه که قرآن تاکید دارد، علم و ایمان باید در کنار هم باشد.

شما از یک مثلث حرف زدید که یک ضلع آن خداشناسی و ضلع دیگرش غرب شناسی است. ضلع سوم این مثلث چیست؟

ایران شناسی ضلع سوم است به این معنا که به جامعه مان نشان دهیم زنان، مردان، دختران و پسران ما درحالی که اخلاق اسلامی ــ ایرانی را در رفتار و کردار و پوشش‌شان رعایت می‌کنند، توانسته‌اند حماسه‌های بزرگی در عرصه علم و هنر و ورزش خلق کنند و از نظر اخلاقی و ارزش‌های انسانی نیز به مدارج بالایی برسند، اما ما زنان و دختران موفق جامعه مان را معرفی نکرده‌ایم و از کنار مردان و پسرانی که با حفظ ارزش‌های اخلاقی، مقابل هجمه‌های شرق و غرب ایستاده‌اند به‌سادگی گذشته‌ایم درحالی که اگر جامعه ما به عظمت ارزش‌های ایرانی ــ اسلامی پی ببرد، الگوگیری از ناهنجاری‌های غربی در آن کمرنگ می‌شود.

به اعتقاد شما این هدف با چه وسیله‌ای محقق می‌شود؟

ما نیازمند آموزش و یک روند تربیتی و فرهنگی هدفمند هستیم. خوشبختانه جامعه ما مثل غرب به پوچی نرسیده، اما به هر حال برخی از دختران و پسران ما از سبک زندگی غربی تاثیر گرفته اند که نمود آن را در رفتار و پوشش آن‌ها می‌بینیم. مشکل این است که دشمن ما بسیار فعال است و با استفاده از هنر و اصول روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و در قالب محصولات فرهنگی در حال ترویج سبک زندگی خود است در حالی که ما دچار سستی هستیم و هنوز نتوانسته‌ایم ارزش های‌مان را به‌خوبی معرفی کنیم.

البته ترویج ارزش‌ها با سخنرانی یا فقط از طریق رسانه‌هایی مثل تلویزیون، امکان‌پذیر نیست بنابراین باید از همه ظرفیت‌های آموزش و تربیتی ازمهدکودک گرفته تا مدرسه و دانشگاه استفاده کنیم تا ارزش‌ها و اخلاقیات را به طرزی زیبا به افراد آموزش دهیم و نکته مهم این که رهبرانقلاب سال‌ها قبل فرمودند «اندیشه‌ای که در قالب هنر نگنجد ماندنی نیست» که نشان می‌دهد نقش هنر در انتقال ارزش‌های ایرانی ــ اسلامی و مقابله با سبک زندگی غربی بی بدیل است.

منبع: جام جم

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.