سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پاسخ ساده و کامل به ۱۲ سوالی که همه ما بار‌ها از خودمان پرسیده‌ایم

در این گزارش توضیحات ساده‌ای برای ۱۲ سوالی که بدون شک برای مدتی ذهن شما را به خود مشغول کرده و شاید بار‌ها در زمان‌های متفاوتی آن‌ها را از خود پرسیده‌اید ارائه شده است.

همه ما لحظاتی داشته ایم که در مورد چیز‌های خاصی در زندگی مان سوال داشته و یا خواسته ایم دلیل چیزی را بدانیم، چه چیزی خیلی ساده باشد و چه چیزی خیلی مهم و حیاتی. در شرایطی که زندگی بسیار سرمان را به خود گرم کرده است، بدون یافتن پاسخ هایمان از کنار بسیاری از این سوالات روزمره می‌گذریم.

اما در این مطلب، قصد داریم توضیح ساده‌ای برای ۱۲ سوالی که بدون شک برای مدتی ذهن شما را به خود مشغول کرده و شاید بار‌ها در زمان‌های متفاوتی آن‌ها را از خود پرسیده اید بدهیم.

۱- چطور هواپیما‌ها می‌توانند وای فای داشته باشند؟

بسیاری از ما از خود پرسیده ایم چطور ممکن است در هواپیما‌هایی که در ارتفاع ۳۵،۰۰۰ پایی پرواز می‌کنند، بتوانیم به وای فای دسترسی داشته باشیم، هر چند این قابلیت بیشتر در هواپیما‌های پیشرفته دیده شده و کمتر در ایران وجود دارد. دلیل این است که هواپیما‌های مدرن امروزی به باله‌های آنتنی روی بدنه خود مجهزند که سیگنال‌ها را از برج‌های سلولی زمینی و ماهواره‌ها دریافت می‌کنند. اما اینکه هواپیما بتواند این ارتباط را در حال پرواز با سرعت صد‌ها کیلومتر در ساعت حفظ کند دشوار است. به همین خاطر است که آنتن‌های مذکور طوری برنامه ریزی شده اند که بتوانند سیگنال‌ها را شناسایی کرده و به صورت خودکار به نزدیک‌ترین برج متصل شوند تا مسافران بدون توقف به اینترنت دسترسی داشته باشند. هنگام عبور از روی یک فضای آبی بزرگ مانند اقیانوس یا مناطق دوردستی که به آنتن‌ها دسترسی ندارند، آنتن به نزدیک‌ترین سیگنال ماهواره‌ای متصل می‌شود و اطلاعات بین زمین و هواپیما از طریق ماهواره منتقل می‌شوند.

۲- چرا قلقلک دادن خودمان کار نمی‌کند؟

اگر تاکنون سعی کرده باشید خود را قلقلک دهید، متوجه شده اید تجربه‌ای که دارید با وقتی که دیگری قلقلکتان می‌دهد یکسان نیست. وقتی کسی شما را قلقلک می‌دهد، این کار باعث خندیدن خارج از کنترل و شدیدتان می‌شود، اما وقتی وقتی سعی می‌کنید خودتان را قلقلک دهید هیچ واکنشی نخواهید داشت. این چیزی است که همه ما در کودکی کشف کرده ایم، اما دلیلش چیست؟ دلیل ساده این است که بخش مخچه مغز که مانیتورینگ بخش کنترل حرکتی بدن را بر عهده دارد، می‌داند که قرار است کجای بدنتان را قلقلک دهید و این موضوع باعث می‌شود در آن بخش از بدن انتظار تحریک شدن و احساس قلقلک را داشته باشید. از آنجا که احساس قلقلک ضرورتاً به شما در مورد تماسی غیرمنتظره هشدار می‌دهد، مغز حرکاتی که خودتان روی خودتان اعمال می‌کنید را کم اهمیت‌تر از حرکاتی طبقه بندی می‌کند که توسط عامل خارجی روی بدنمان صورت می‌گیرند و به همین خاطر به ندرت به قلقلک خودی واکنش نشان می‌دهید.

۳- چطور دلشوره یا حس درونی پیدا می‌کنیم؟

مغز یک ماشین پیش بینی کننده است که اطلاعات ورودی و تجربیات جاری را با دانش ذخیره شده و تجربیات قبلی مقایسه می‌کند تا نتیجه شرایط را پیش بینی نماید. دلشوره یا حس ششم یا حس درونی نتیجه پردازش ناخودآگاه در مغز است و زمانی اتفاق می‌افتد که تجربیات پیشین و تجربیات کنونی مان با هم تطابق دارند یا ندارند، اما به بخش خودآگاهمان نمی‌رسد. معده و مغز انسان از طریق عصب واگی یا عصب ریوی-معدی به هم متصل هستند که بلندترین عصب بوده و تمام شکم را به مغز متصل می‌نماید. پیام‌های بدن به مغز را دلشوره یا احساسات شکمی می‌نامیم. دلشوره یا حس درونی، سیستم‌های حفاظتی هستند که به ما می‌گویند شرایط خاصی را ارزیابی کرده و از آن‌ها دوری کنیم. این سیگنال‌ها که از سیستم گوارشی ما می‌آیند ما را به محتاط بودن ترغیب کرده و با قطع کردن سیستم جایزه در مغز، مانع از اشتباه کردنمان می‌شوند.

برای مثال، دانستن اینکه چه زمانی باید از ورود به یک کوچه تاریک خودداری کرد یک حس ششم است که به این دلیل رخ می‌دهد که قبلاً داستان‌هایی در مورد آن شنیده و در مورد آن دانش ذخیره شده دارید و از ظاهر یک کوچه می‌فهمید که ناامن است (اطلاعات موجود). از کنار هم گذاشتن این دو نوع اطلاعات، از ورود به آن کوچه خودداری می‌کنید. این تصمیم به صورت ناخودآگاه گرفته می‌شود، بدون تفکر منطقی و استدلالی و به همین خاطر است که دلشوره به شما می‌گوید این کار را نکنید. دلشوره باعث می‌شود هر سلولی در بدن شما تصمیم بگیرد و به همین خاطر اگر چه ممکن است در تصمیم گیری به شما کمک کند، اما می‌تواند اشتباه و غیردقیق نیز باشد، زیرا بر تکامل، تصمیم گیری اتوماتیک و پردازش سریع تکیه دارد و البته پیشداوری‌های شناختی مان. برای مثال، شاید تکامل و توانایی پردازش سریع از شما بخواهند یک بشقاب پر از دونات را بخورید، زیرا نیاکانمان به عنوان شکارچی-گردآورنده، به مقدار زیادی قند برای تامین انرژی شان نیاز داشتند، اما در سناریو کنونی به این مقدار قند نیاز ندارید.

۴- چطور ممکن است که می‌توان یک زبان را فهمید، اما نمی‌توان به آن زبان صحبت کرد؟

آیا تاکنون شده از خود بپرسید که چرا می‌توانید یک زبان را بفهمید، اما نمی‌توانید به آن زبان صحبت کنید؟ پدیده‌ای که پشت این حالت قرار دارد «دوزبانی دریافتی» یا «سخنگوی منفعل» می‌گویند. سخنگویان منفعل کسانی هستند که به اندازه کافی در معرض یک زبان قرار گرفته اند که بتوانند به خوبی آن را بفهمند، اما روی آن هیچ فعالیت سخنگویی فعالی نداشته اند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که افراد در خارج از خانه خود با شنیدن یک زبان غریبه بزرگ می‌شوند، اما هیچ آموزش آکادمیکی در آن زبان ندیده اند. دلیل این است که درحالی که می‌توانید لغات یک زبان ناآشنا را با توجه به دانشتان از آن زبان، ترجمه کرده و تشخیص دهید، پیدا کردن واژه‌های درست برای انتقال افکارتان در مقایسه با جستجوی ساده برای آن واژه در دایره لغاتتان دشوارتر است. از آنجایی که صحبت کردن به آن زبان به اندازه فهمیدن آن ساده نیست، تنها راه یادگیری بازتولید آن زبان به جای درک آن تنها تمرین کردن آن زبان و مکالمه کردن به آن است.

۵- چرا خطوط راه آهن با سنگ پر شده اند؟

شاید شما هم متوجه شده باشید که سنگ‌های خرد شده و ناصاف در تمامی خطوط راه آهن وجود دارد. این سنگ‌های خرد شده به نام شن‌های ریلی شناخته شده و بسیار مفیدتر از آن چیزی هستند که به نظر یم رسد. این سنگ‌ها در واقع بنیانی برای تخته‌های چوبی بین ریل‌ها تشکیل می‌دهند. لبه‌های تیزشان در هم قفل شده و از نزدیک شدن این تخته‌ها به یکدیگر جلوگیری می‌کنند. آن‌ها همچنین وزن تیرک‌های روی ریل و خود قطار را گرفته و به طور مساوی تقسیم می‌کنند و همچنین امکان هرگونه حرکت زمین، انبساط گرمایی و تغییری در وزن که ممکن است رخ دهد را ممکن می‌سازند. این سنگ‌ها از وقوع سیلاب در خطوط ریلی نیز جلوگیری کرده و نقش یک سیستم زهکشی را ایفا می‌کنند و البته از رویش گیاهان که ممکن است روی ریل را بگیرند نیز جلوگیری خواهند نمود.

۶- چرا رعد و برق به شکل زیگزاگ حرکت می‌کند و نه یک خط مستقیم؟

رعد و برق یا صاعقه یک شارژ الکتریکی است که در داخل ابر‌ها یا بین ابر‌ها و زمین رخ می‌دهد. وقتی یک ابر طوفان زا در هوا به حرکت در می‌آید، بخش زیرین آن با افزایش بار منفی مواجه می‌شود در حالی که بخش فوقانی باری مثبت دارد. بالر منفی در قسمت پایین ابر به خاطر نزدیک بودن به زمین باعث تزریق یک بار مثبت به زمین می‌شود. برای خنثی کردن این دو بار متضاد، این دو به سمت هم می‌آیند و یک خط صاعقه‌ای ایجاد می‌شود. هوا معمولاً رسانا نیست. برای خط صاعقه برای اینکه از هوا بگذرد، باید بخشی از هوا را انتخاب کند که مقاومت کمتری داشته باشد؛ و این حالت مقاومتی هوا می‌تواند بستگی به آلاینده ها، دما و رطوبت متفاوت باشد. رعد و برق به مناطقی که مقاومت کمتری دارند می‌رسد و این مسیر همیشه یک خط مستقیم نیست.

دلیل دیگر این است که اگر چه به نظر می‌رسد رعد و برق به یکباره رخ می‌دهد، اما مراحل رخ دادن آن در عمل گام به گام است. جهش و پرش اول صاعقه «پیشواز» نام دارد که ممکن است تا چند صد متر پیش برود. از این پیشواز، پیشواز دیگری شکل می‌گیرد و به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند. از آنجایی که این پیشواز‌ها یا نقطه چین‌های صاعقه‌ای مستقل از یکدیگر هستند، کانال اولیه را دنبال نکرده و خطوط صاعقه‌ای پیچیده‌ای را در جهت‌های غیرمستقیم تشکیل می‌دهند که به ریشه‌های درخت شبیه است. به همین دلیل است که صاعقه‌ها همیشه اشکال زیگزاگی دارند.

۷- چه چیزی باعث ایجاد صدای رعد می‌شود؟

در قسمت قبلی علت ظاهر زیگزاگی رعد و برق را فهمیدیم. اکنون می‌خواهیم بدانیم که چه چیزی باعث آن صدای غرش مانند رعد و برق می‌شود. وقتی بار منفی ابر‌ها با بار مثبت زمین ارتباط برقرار می‌کند، می‌توانید شاهد جرقه و نمای آتشین صاعقه باشید. این نور آتشین هوای اطراف را به دمایی نزدیک به ۴۰،۰۰۰ درجه فارنهایت می‌رساند و بدین ترتیب هوای اطراف سه برابر سطح خورشید داغ می‌شود. گاز‌های داغ اطراف این شارژ الکتریکی، یک افزایش ناگهانی در فشار را تجربه می‌کنند. این فشار می‌تواند صد‌ها برابر بیشتر از فشار نرمال اتمسفری باشد. این موضوع باعث می‌شود که هوای فشرده منفجر شده که به موج شوکی منجر گردیده و به همین خاطر است صدایی بزرگ شبیه انفجار را می‌شنویم. موج شوک گونه که به زمین نزدیک‌تر است همان چیزی است که در ابتدا می‌شنوید و بعد از آن نوبت به موج‌های شوکی بالاتر می‌رسد. وای فشرده به سرعت منقبض و منبسط می‌شود که حالت‌های لرزشی لوله واری را در اطراف این کانال ایجاد کرده و صدای شبیه غرش رعد و برق را در پی دارد.

۸- چرا در خواب احساس افتادن از ارتفاع می‌کنیم؟

هیپناگوژیک (Hypnagogia) انتقال بین بیداری و خواب سبک است که در حین آن توهماتی مانند شناور ماندن، کوچکتر یا بزرگ‌تر بودن از چیزی که هستیم یا افتادن از بلندی رخ می‌دهد. حس افتادن در خواب یک تجربه جهانشمول است و اغلب در حین انتقال از بیداری به خواب سبک، وقتی بدن برای خوابیدن آماده می‌شود رخ می‌دهد. وقتی بدن به حالت ریلکسیشن عمیق می‌رسد، مغز به اشتباه آن را سقوط بدن پردازش کرده و شما را تکان داده و بیدار می‌کند. بخشی از مغز که سیستم فعالسازی شبکه‌ای نام دارد، عملکرد‌های اساسی بدن ما را کنترل می‌کند، اما هسته پیش اپتیک جانبی که مجاور عصب اپتیکی قرار گرفته، خستگی را به بدن تحمیل می‌کند.

وقتی به خواب می‌رویم، سیستم فعالسازی شبکه‌ای کنترل بدن را رها کرده و هسته پیش اپتیک جانبی کنترل آن را در اختیار می‌گیرد، اما این فرآیند خیلی آرام و بی عارضه نیست که باعث می‌شود انرژی بیدار کننده باقیمانده رها شده و به حرکات ناگهانی بدن منجر شود. این تکان شدید را تکان خوابی می‌نامند و شما را به مرحله بیداری و آگاهی باز می‌گرداند. برخی تئوری‌ها می‌گویند که این واکنش به بقای نیاکان ما کمک کرده است. حس افتادن در خواب، همچنین، به عنوان نمادی که نشان می‌دهد آیا فرد احساس آسیب پذیری یا ترس از یک جنبه خاص از زندگی دارد نیز تفسیر می‌کنند.

۹- چطور وال‌ها و دلفین‌ها بدون غرق شدن در زیر آب می‌خوابند؟

دلفین‌ها و وال‌ها نمی‌تانند مانند ماهی‌ها زیر آب نفس بکشند. آن‌ها پستاندارانی دریایی هستند که برای نفس کشیدن باید به سطح آب بیایند و مانند انسان‌ها نیز واکنش‌های نفس کشیدن غیرارادی ندارند. اگر این پستانداران شبیه انسان می‌خوابند و به حالت ناهوشیاری عمیق می‌روند، پس به احتمال فراوان در خواب زیر آب خفه و غرق خواهند شد؟ پس چطور است که زیر آب می‌خوابند و غرق هم نمی‌شوند؟ یک پاسخ بی نقص به این سوال این است که این پستانداران در هر لحظه تنها یک چشمشان را می‌بندند و نیمی از مغزشان بیدار است که به آن‌ها کمک می‌کند کنترل نفس کشیدنشان را در دست داشته و مواظب هر خطری نیز باشند. آن‌ها دائماً نیمکره فعال مغزشان را تغییر می‌دهند تا هر بخش از مغز بتواند استراحت داشته باشد. این نوع خواب «خواب تک نیمکره ای» نامیده می‌شود که در آن هر لحظه تنها یک نیمکره از مغز در خواب است. از دیگر برتری‌های وال‌ها و دلفین‌ها این است که می‌توانند نفس خود را برای مدت زمان طولانی تری نگه دارند و در مقایسه با دیگر پستانداران، مقاومت بیشتری در مقابل دی اکسید کربن دارند.

۱۰- چرا آروغ زدن پس از نوشیدن نوشابه حس سوزش دارد؟

همه ما بعد از نوشیدن یک نوشیدنی گازدار آروغ زده ایم و اگر چه برخی می‌گویند که آروغ نمی‌زنند، اما واقعیت چیز دیگری است. آروغ ما معمولاً با یک حس سوزش در بینی و حلق همراه است، آیا تاکنون از خود پرسیده اید دلیل این امر چیست؟ بر اساس تحقیقات دانشگاه کارولینای جنوبی، نوشیدنی‌های گازدار نوع خاصی از سلول‌ها را فعال می‌کنند که نقش گیرنده‌های درد در حفره‌های بینی را ایفا می‌کنند. این مشابه همان چیزی است که وقتی رخ می‌دهد که چیزی تند و فلفلی مانند خردل می‌خورید، اما با شدت کمتر. سلول‌هایی که به دی اکسید کربن واکنش نشان می‌دهند همان‌هایی هستند که ادویه‌ها را تشخیص می‌دهند. حس سوزش از بخشی از اعصاب بینی و دهان می‌آید که به احساس درد، فشار پوست و دما پاسخ می‌دهند. اما اینکه حتی وقتی که می‌دانیم نوشیدنی‌های گازدار باعث درد می‌شوند، اما همچنان به نوشیدن آن ادامه می‌دهیم یک راز است.

۱۱- چرا حمل کردن یک انسان آسان‌تر از حمل کردن یک شیء بی جان با همان وزن است؟

برای درک این موضوع، باید مرکز ثقل را درک کنید. مرکز یا کانون ثقل مکان متوسطی وزن یک شیء است. مرکز ثقل در اشیاء بی جان ثابت است. برای شیئی با ابعاد متقارن، مرکز ثقل به احتمال فراوان در مرکز آن قرار دارد، اما همین قانون در مورد اشیاء نامتقارن صدق نمی‌کند. در انسان ها، مرکز ثقل بسته به سن، وزن، ارتفاع و جایگاه بدن تغییر می‌کند؛ و برخلاف اشیاء بی جان، انسان‌ها می‌توانند مرکز تقل بدنشان را با توجه به فاکتور‌هایی که گفته شد تغییر داده و سازگار نمایند. برای مثال، وقتی یک فرد را حمل می‌کنید، فرد می‌تواند با قرار دادن دست هایش دور گردن یا خم نکردن پاهایش برای اینکه حمل کردنش را برای شما آسان سازد، مرکز ثقل بدنش را سازگار نماید. اما در اشیاء بی جان، مرکز ثقل ثابت است و به همین خاطر بلند کردن آن‌ها دشوارتر خواهد بود. همین موضوع در مورد افراد بیهوش شده یا مرده نیز صدق می‌کند. مرکز ثقل افراد در حالت بیهوشی یا مرگ، در حالت از پیش تعیین شده خواهد بود که باعث می‌شود حمل کردن آن‌ها دشوار باشد.

۱۲- چرا کشتی‌ها و هواپیما‌ها به جای شیشه‌های مربعی، شیشه‌های گرد دارند؟

هم کشتی‌ها و هم هواپیما‌ها باید توانایی مقاومت در برابر فشار‌ها و دما‌های شدیدی که در اثر نیرو‌های داخلی و خارجی ایجاد می‌شوند را داشته باشند. باور بکنید یا نه، شیشه‌های مربعی روزگاری در کشتی‌ها و هواپیما‌ها وجود داشته اند، اما مشخص گردیده که راحت‌تر شکسته و باعث یک سری حوادث مرگبار شده اند. داشتن چهار گوشه یک نقطه ضعیف ایجاد کرده و برای یکپارچگی ساختاری آسیب زننده است. گوشه‌ها و زوایای تند، تنش بیشتری را متمرکز کرده و تنشی دو تا سه برابر دیگر نقاط کابین را تجربه می‌کنند که ضعف ساختاری را در پی دارد. با گرد کردن شیشه‌ها از این امر جلوگیری می‌شود. شیشه‌های گرد باعث می‌شوند که تنش و استرس به اندازه مساوی پخش شده و یکپارچگی ساختاری حفظ شود. اشکال گرد قوی‌تر بوده و می‌توانند راحت‌تر در مقابل فشار تغییر شکل مقاومت کنند. به همین دلیل شیشه‌های گرد در هواپیما و کشتی، بیشتر و بهتر فشار هوا و فشار امواج را تحمل می‌کنند.

منبع: روزیاتو

برچسب ها: وای فای ، جالبترین ها
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.