با آمدن فصل گرما تازیانههای آتش به دلایل عمدی و غیر عمدی مدام چنان بر پیکر درختان بلوط زاگرس فرود میآید و آنها را به زغال یا تلی از خاکستر تبدیل میکند که این سوال مطرح میشود زاگرس توان تحمل چند فصل گرمای دیگر را دارد؟
علاوه بر آتش سوزی، عوامل بسیاری آتش جان جنگلهای زاگرس میشود که از جمله آنها میتوان به قاچاق چوب اشاره کرد. برخی حتی قاچاق چوب را عاملی مهم در ایجاد آتش سوزی میدانند به گونهای که میگویند قاچاقچیان چوب از طرفی آتش روشن میکنند تا حواس قرقبانها پرت شود و در طرف دیگر بلوطهای زاگرس طعمه شکارچیان چوب میشود.
تن بی جان برخی از بلوطهای زاگرس راهی کورههای زغال میشود، البته نجاری هم میگفت پیدا کردن چوب بلوط مانند پیدا کردن سایر چوبها کار دشواری نیست و برخی از چوبهای بلوط تبدیل به دست سازهای زیبا میشوند.
بلوطهای زاگرس درحالی یا به عنوان قاچاق چوب تاراج میرود، یا در آتش عمدی و غیرعمدی میسوزد یا با تغییر کاربری قطع میشوند که زاگرس نقشی حیاتی برای مردم ایران دارد. بخش قابل توجهی از آب ایران را تامین میکنند و گلوگاههای تولید اکسیژن هستند یعنی بلوطها آب و نان سازند، چون اگر آب و هوایی نباشد نانی هم نیست.
ضرب المثل " نان کسی را آجر کردن " برای کسی به کار میرود که نان دیگری را آجر میکند، اما در زمانه ما و رفتارمان با زاگرس به گونهای است که خودمان نان خودمان را خاکستر میکنیم و به بهای ناچیزی کمر به نابودی زاگرس بسته ایم.
در پیگیریهایی که داشتم کمتر کسی از مسئولان و مردم عادی و صاحبان کورههای زغال تمایل داشت درباره منبع تغذیه کورهها صحبت کند. کورههایی که تقریبا درنقاط بسیاری از استان فارس وجود دارد و برای بسیاری طریقه امرار معاش است و از نحوه واکنش میتوانی پی ببری که در این شرایط دشوار اقتصادی نباید دنبال پاسخ سوالی باشی که نان خوردن دیگری را زیر سوال میبرد، هرچند این نان خوردن دریک دورنمای نه چندان دور نان بسیاری را آجر میکند.
ساکن یکی از روستاهای بخش سیمکان جهرم بود، مکانی در استان فارس که هم کورههای زغال رونق ویژهای دارند و هم زغالهای تولیدی خریداران بسیار دارد. او هم تمایلی برای صحبت کردن نداشت و به شرط نبردن نام، درباره نحوه و چگونگی فعالیت کورههای زغال شرح داد: سیمکان جهرم جایی است که کورههای زغال نقش مهمی در کسب درآمد مردم دارند. کیفیت زغالهای سنتی تولیدی این منظقه چنان مرغوبیتی دارد که مشتری هایش فقط مردم فارس نیستند و خریدارانی در دیگر استانهای دیگر از جمله سیستان و بلوچستان و کرمان دارند و حتی زغالها به کشورهای حاشیه خلیج فارس هم ارسال میشوند.
او درباره ضرورت وجود کورههای زغال میگفت: جهرم منطقهای خشک و کویری است، صنعتی ندارد و بحران خشکسالی چنان عرصه را برای برخی از مناطق این شهرستان تنگ کرده که نمیشود این کورهها را تعطیل کرد، در بحران خشکسالی کشاورزی و باغداری مشکل است و حتی بسیاری از محصولات دیم هم دیگر دراین جا ثمری ندارد.
هرچند مدام براین مطلب تاکید میکرد که منبع تغذیه کورههای زغال چوبهای خشک باغ های مرکبات و دیگر چوبهای خشک است، می گفت: اگر من هم میتوانستم کوره زغال راه اندازی میکردم، به عنوان یک کارمند سال هاست همان که بودم هستم و میدانم همین هم میمانم اما بسیاری را میشناسم که از طریق همین کورههای زغال روبه راه شده اند و زندگی شان دگرگون شده است.
یکی دیگر از ساکنان منطقه از کیفیت زغال تولیدی با چوبتر بلوط گفت و این که برای استفاده از مجالس بزم این زغال خریداران بسیاری دارد.
او هم براین مسئله تاکید کرد که بسیاری از چوبهای خشک برای تغذیه کورهها استفاده میکنند، اما نمیتوان این مطلب راهم انکار کرد که اینجا مقصدی برای درختان قطع شده جنگلی است و کورهها باید برای روشن ماندن تغذیه شوند.
هزار و ۵۰۰ خانوار جهرمی از طریق کورههای زغال امرار معاش میکنند
بنا به آمار ارائه شده از مدیر روابط عمومی منابع طبیعی استان فارس در سیمکان جهرم هزار و ۵۰۰ خانوار به صورت مجاز و قانونی از طریق کورههای زغال امرار معاش میکنند که به گفته این مقام مسئول فعالیت شان قانونی است.
البته کورههای زغال مختص سیمکان جهرم نیست و همین نابه سامانی و بودن کورهها در نقاط مختلف از جمله در عرصههای منابع طبیعی باعث شده که خودشان عامل آتش سوزی شوند به گونهای در بسیاری از مواقع در کنار همین کورهها با وزش بادی آتشی شعله ور شده و شعلههای آتش از کنترل خارج و عرصهای را سوزانده است.
مدیر روابط عمومی منابع طبیعی استان فارس میگوید: در سال ۱۴۰۰، برای تخلفات گزارش شده درباره کورههای زغال استان فارس ۵۰۰ پرونده تشکیل شدکه با بررسیهای انجام شده ۲۹۷ کوره امحا شد.
متخلفانی که به صورت مداوم با بلوطهای قطع شده دستگیر میشوند
خبرهای منتشر شده گواه این مطلب است که داشتن کوره زغال کار دشواری نیست و هرکسی میتواند قدم در این مسیر بگذارد و نه سرمایه و نه تشکیلات آنچنانی میخواهد و استان فارس مصرف کننده خوبی برای بلوطهای زاگرس است.
مدام خبردستگیری قاچاقچیان چوب یا قاتلان درختان بلوط زاگرس منتشر میشود.
تکرار خبرها این سوال را مطرح میکند که بلوطهای زاگرس به چه بهایی نابود میشوند که آمار ویرانیها قابل توجه است؟
در ۲۴ اردیبهشت امسال به نقل از روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس با تلاش ماموران یگان حفاظت شهرستان فیروزآباد کورههای تولید زغال غیرمجاز در اراضی جنگلی شهرستان فیروزآباد شناسایی و امحاء گردید.
با تلاش ماموران یگان حفاظت منابع طبیعی، همکاری قرقبانان و طبیعت دوستان ۱۰ باب کوره غیرمجاز زغال جنگلی در ارتفاعات مناطق کیمیلی و میگلی کهمره جلوگیری به عمل آمد.
این اقدام در راستای ماده ۴۹ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع انجام گرفت.
این خبرها مختص به استان فارس نیست و استانهای زاگرس نشین این گونه خبرها تکراری است. در ۳۱ اردیبهشت امسال نیز سه دستگاه خودرو حامل چوب قاچاق در شهرستان بویراحمد توقیف شد.
رئیس اداره منابع طبیعی بویراحمد گفت: ماموران حفاظت از منابع طبیعی و آبخیزداری این شهرستان با همکاری ماموران انتظامی پاسگاه دهستان کاکان حین گشت زنی شبانه متخلفان قاچاق چوب را دستگیر کردند.
عباس حسن زاده گفت: ماموران، ۳ دستگاه خودرو وانت بار حامل چوب قاچاق را متوقف و برای سیر مراحل قانونی و قضایی به پاسگاه انتظامی کاکان منتقل کردند.
او میزان چوب قاچاق را حدود ۶ تن اعلام کرد که قرار بوده محموله چوب قاچاق به شیراز منتقل شود.
۵ خرداد امسال به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست فارس به نقل از علی افتخارنیا، سرپرست منطقه حفاظت شده مله گاله ماموران یگان حفاظت محیط زیست منطقه هنگام گشت زنی، فرد متخلفی که اقدام به قطع درخت بلوط و تهیه هیزم کرده بود را دستگیر و همچنین یک دستگاه خودرو پیکان حامل زغال جنگلی را نیز کشف کردند.
به گفته افتخارنیا خودروی پیکان کشف و ضبط شده حامل ۱۰۰ کیلو زغال جنگلی بود، که توقیف شد.
فعالیت ۱۵۰ کوره زغال دراستان فارس
یغمایی مدیر روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی فارس میگوید: تعداد ۱۵۰ کوره در مستثنیات که پیگیری و رسیدگی به وضعیت آن برعهده امور اراضی میباشد تعداد ۲۷ کوره مجاز در اراضی ملی استان فارس فعالیت دارند.
به گفته او با توجه به سود حاصل از فروش زغال قطعا تعدادی از سودجویان اقدام به قطع درختان و تبدیل آن به زغال میکنند و همچنین با آتش سوزی عمدی اقدام به قاچاق چوب در مناطق دیگر میکنند، هرچند قاچاق چوب جهت تغذیه کورهها انجام میشود،اما قطع درختان علاوه بر تغذیه کورهها جهت تغییر کاربری اراضی هم صورت میگیرد.
مدیر روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی استان فارس این مطلب را هم تایید کرد که کورههای زغال استان فارس مقصدی برای قاچاقچیان چوب از استانهای همجوار نیز است و زغالهای تولیدی در استان فارس متقاضی دارد.
او میگوید: تجهیزات دفاعی کم است. کمبود نیروی انسانی، کمبود قرقبان دائمی در عرصه، کمبود وسایل نقلیه موتوری را از جمله عواملی خواند که به قاچاق چوب دامن میزند.
یغمایی می گوید: اقدامات انجام شده با توجه تمام کمبودها برای مقابله با قاچاق چوب به این شرح است استقرار کانکس درجنگلها به صورت دائمی با نیروی حفاظتی لازم، نصب تابلوهای هشدار دهنده.
برقراری اکیپهای گشت زنی به صورت شبانه روزی، برقراری ایست بازرسی در محورهای مواصلاتی استان به صورت مستمر. اخذ مجوز دستور از دادستانی جهت امورات مقابله با قاچاق، مسدود نمودن راههای فرعی خروجی جنگل.
جریمه ناچیز در مقابل سود حاصل
سید کاظم بردبار عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس میگوید: ما نباید به آخر زنجیره توجه کنیم به طور حتم جریمههای سنگینتر میتواند نقش موثرتری داشته باشد به گونهای که برخی با این توجیه که در نهایت جریمه را پرداخت میکنند اقدام به قطع درخت می کنند.
از آن طرف این سوال مطرح میشود که چگونه خودروهای حامل قاچاق چوب به مقصد میرسند آنها چه مسیری را طی میکنند؟
این پژوهشگر معتقد است ما نمیتوانیم صورت مسئله را پاک کنیم و زغال به دلایل مختلف مصرف کننده دارد و وقتی چیزی مصرف کننده داشته باشد حتما تولید کنندهای هم آن را تولید میکند.
توسعه زراعت چوب و توجه به تولید زغال صنعتی
به نظر مدیر سابق اداره کل منابع طبیعی فارس برای کاهش فشار بر عرصههای جنگلی با توجه به تحقیقات انجام شده دو راهکار داریم.
این پژوهشگر توسعه زراعت چوب را راهکار اول میداند و میگوید با توجه به بحران خشکسالی ما باید به این نکته توجه کنیم که آبهای نامتعارف بسیاری داریم و با بهره از آبهای شورو تلخ به ویژه در مناطق جنوبی استان فارس، همین طور آبهای فاضلاب میتوان به زراعت چوب اقدام کرد و میتوان گونههایی از جمله گز و اکالیپتوس را با هدف زراعت چوب در این آبهای بی استفاده پرورش داد، همان آبهایی که متاسفانه برخی برای کاشت سبزی از آن استفاده میکنند و عاملی برای نشر بیماری است اگر برای زراعت چوب استفاده شود ضرری ندارد.
این پژوهشگر توجه به تولید زغال به روش صنعتی یعنی تولید کربنهای فشرده شده را راهکار دیگری برای کاهش فشار برجنگلهای زاگرس میداند.
این دانش آموخته دکترای جنگل داری آنچه نفس زاگرس را میبرد را به دو گروه عوامل انسانی و عوامل طبیعی تقسیم میکند و عوامل تهدید کننده انسانی را به ترتیب اولویت چنین شرح میدهد:
چرای دام بی رویه در استان فارس به گونهای است که دامها فرصت حیات را از بذرها و نهالها میگیرند و ما در زاگرس درخت جوان نداریم و آنچه میبینیم درختان کهنسال است. از طرف دیگر در بسیاری از مناطق جنگلی زراعت دیم انجام میشود.
او از عوامل بعدی در نابودی بلوطهای زاگرس، از قطع درختان با اهدافی از جمله تغذیه کورههای زغال و بعد آتش سوزیهای عمدی و غیر عمدی یاد میکند و از تغییر کاربری، جاده سازی، معادن به عنوان عوامل دیگر برای نابودی جنگلها نام میبرد.
سید کاظم بردبار از خشکسالی و تغییر اقلیم به عنوان عوامل طبیعی در ویرانی درختان بلوط زاگرس نام میبرد و میگوید که ما با عوامل انسانی همسو با عوامل طبیعی باعث ویرانی زاگرس میشویم به گونهای که جنگلها آسیب پذیرتر میشوند. در صورتی که باید در سمت مهار عوامل طبیعی و شرایط تحمیلی تغییر اقلیم گام برداریم.
به گفته این پژوهشگر در سالهای اخیر یا به عبارت دیگر در قرنهای اخیر سرعت تخریب جنگلهای زاگرس با توجه به عوامل انسانی و طبیعی بیشتر شده و آنچه از زاگرس مانده نتیجه مقاومت بلوط هاست.
محقق مرکز تحقیفات کشاورزی و منابع طبیعی میگوید: خود درختان بلوط قدرت بازرویی دارند همین قدرت باعث تکثیر شاخ و برگ هایشان میشود و همین مسئله جنگلهای بلوط را ماندگار کرده اما نمیتوان این مسئله را ندیده گرفت که قدرت بازرویی اندازهای دارد و از طرف دیگر به مرور زمان جنگل های بلوط از درون خالی و خالیتر میشوند و معلوم نیست این درختان تا چندسال دیگر با توجه به عوامل طبیعی و غیر طبیعی تهدید کننده بتوانند ماندگار بمانند.
جور دیگر باید درختان بلوطهای زاگرس را دید
پهنه رویشی زاگرس شامل رشتهکوههای زاگرس، وسیعترین و اصلیترین رویشگاه گونههای مختلف بلوط در ایران بوده است و به همین دلیل این منطقه اهمیت بسیار ویژهای دارد و برای ایران به مفهوم حیات است.
جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از منتهیالیه شمال غربی ایران، استان آذربایجان غربی آغاز و سپس غرب یعنی استانهای کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان، و جنوب غرب ایران، استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس را طی میکند.
اصلیترین رودخانههای ایران از جمله کارون، دز، کرخه، مارون، سیروان، زاب، زاینده رود از زاگرس سرچشمه میگیرند.حدود ۴۵ درصد آب شیرین ایران را رودخانهها از این سرچشمه تامین میکنند.
رویشگاههای جنگلی باعث میشود پس از بارندگی قطرات به آرامی به سطح خاک وارد شود.اگر سطح جنگلها از بین رود، سرعت برخورد دانههای باران به خاک افزایش مییابد و خاک دانهها را از هم میپاشاند، این مسئله فرسایش خاک را به دنبال دارد و از طرفی، چون خلل و فرجهای خاک گرفته میشود امکان نفوذ آب به خاک از بین میرود و سیلهای ویرانگر رخ میدهد.
زاگرس یعنی زندگی ..
گزارش از راضیه جوینده
جنوب كشور شده: خاك بَر
شرق كشور شده: سوخت بَر
غرب كشور شده : كول بَر
مركز كشور هم كه توسط برخي آقايون مسئول و آقازاده ها شده : پول بَر
خدايا پناه مي بريم به خودت