محققان آمریکایی در یافتههای جدیدشان کشف کردند که دو شبکه مغزی خاص میتوانند تاثیر زیادی بر میزان موفقیت یک فرد در کاهش وزن داشته باشند.
جاناتان بوردت استاد رادیولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه ویک فارست و محقق اصلی این مطالعه گفت: این کشف ممکن است در نهایت به توسعه درمانهای مبتنی بر رفتار که مدارهای خاصی از مغز را برای کمک به کاهش وزن مورد هدف قرار میدهند، کمک کنند.
هدف محققان از انجام این مطالعه تعیین این بود که آیا میزان کاهش وزن پس از شش ماه مداخله مبتنی بر رفتار با اتصال در دو شبکه عملکردی (FNs) به نامهای FN ۱ و FN ۲، در گروهی از افراد مسن مبتلا به چاقی مرتبط است یا خیر. شبکههای عملکردی مغز، مناطقی از مغز هستند که به طور هماهنگ با هم کار میکنند.
FN ۱ و FN ۲ برای اولین بار توسط بوردت و تیمش در سال ۲۰۱۸ شناسایی شدند در آن زمان محققان دریافتند که این دو شبکه در کاهش وزن موفق نقش مهمی دارند.
در این مطالعه ۷۱ شرکتکننده که در یک کارآزمایی بالینی تصادفی کاهش وزن، ثبتنام کرده بودند، در ابتدای کارآزمایی با افامآرآی یا تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی اسکن شدند تا مشخص شود آیا FN ۱ و FN ۲ میتوانند همانند عاملی پیشبینی کننده در کاهش وزن عمل کنند یا خیر و اگر چنین است چگونه این اتفاق رخ میدهد.
شرکتکنندگان در حالت استراحت و سپس پس از دریافت وعدههای غذایی، اسکن شدند. در پایان این کارآزمایی شش ماهه، دادهها برای مقایسه روابط بین شبکههای عملکردی یاد شده و تغییر وزن شرکتکنندگان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
محققان دریافتند که در طول حالت استراحت، رابطه عملکرد مغز در FN ۱ (که شامل مهارتهای حسی و حرکتی است) به طور قابل توجهی با کاهش وزن طی شش ماه مرتبط است. در طول حالت مصرف غذا، کاهش وزن شش ماهه به طور قابل توجهی با FN ۲ (که شامل خودتنظیمی و توانایی تمرکز توجه است) مرتبط بود.
بوردت گفت: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که ویژگیهای شبکه مغز افرادی که در کاهش وزن کمتر موفقتر بودند، متفاوت از افرادی بود که موفقتر بودند. برخی از افراد سوگیری حرکتی حسی ناخودآگاه قویتری برای دنبال کردن غذا دارند، در حالی که به نظر میرسد این مورد در برخی دیگر کمتر است. در جامعهای با وفور غذا و نشانههای غذا در همه جا، این اطلاعات میتواند به توضیح اینکه چرا برخی از افراد در کاهش وزن اضافی و حفظ آن چنین مشکلی دارند، کمک کند.
این اولین مطالعهای است که مفاهیم کلیدی را که در درک چاقی و پرخوری مهم تشخیص داده شدهاند را به موفقیت با کاهش وزن رفتاری در میان سالمندان مبتلا به چاقی مرتبط میکند.
بوردت گفت: یافتههای ما بینش بیشتری در مورد مدارهای عملکردی پیچیده در مغز فراهم میکند، بنابراین ما اکنون درک مکانیکی از اینکه چرا افراد وزن کم نمیکنند، داریم. از نظر تئوری، اگر در مورد اصرارها و کنترلها اطلاعات بیشتری داشته باشیم، میتوانیم درمانهای متفاوتی را برای یک فرد طراحی کنیم، نه اینکه با همه یکسان رفتار کنیم.