سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ناکامی فتنه‌گران با برجسته‌سازی مشترکات ایران و افغانستان

هرچند که برخی سعی کردند ساز‌هایی را در روابط عمیق و مشترک دو ملت ایران و افغانستان کوک کنند، اما خیلی زود فهمیدند که این دو ملت به این راحتی گسستنی نیستند.

«باغی را در نظر بگیرید که خاکش، آب و آفتابش، درختان و باغبانش، یکی بوده. اما از یک زمانی آمده‌اند وسط این باغ، دیوار کشیده‌اند. حالا این دیوار چه نقشی دارد؟ هیچ. فقط ارتباط گیری درختان دو طرف را سخت کرده. کسی که این دیوار را کشیده، غافل بوده از اینکه ریشه‌های درختان باغ از زیر این دیوار به هم متصل است. تازه به مرور زمان، این درختان قد می‌کشند و شاخه‌هایشان هم از بالای این دیوار همدیگر را در آغوش می‌کشند. حکایت دیوار بی‌اعتمادی که دشمنان در سال‌های قبل میان ایران و افغانستان به وجود آورده بودند هم، همین است. دو ملت با بصیرتی که پیدا کردند، آنقدر رشد کردند که الان بالای آن دیوار در آغوش همدیگر هستند. حالا اینجا رسالت ما این است که نقش این دیوار را کمرنگ کنیم، آن هم با برجسته‌سازی ریشه‌های عمیق و مشترک فرهنگی میان دو ملت.»

جانِ کلام را حجت الاسلام «سید ثارالله ظهوری»، فعال فرهنگی اجتماعی حوزه مهاجران، دبیر ستاد راهبری مهاجران حوزه علمیه کشور و مشاور امور مهاجران بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء (ص)، همین‌قدر زیبا و همین‌قدر ساده بیان می‌کند. در روز‌هایی که دو ملت ایران و افغانستان از زیر بار غم یکی از تازه‌ترین فتنه انگیزی‌های بدخواهان کمر راست کرده‌اند، یک بار دیگر دلسوزان از هر دو ملت به میدان آمده‌اند تا طرح سرشماری و ساماندهی مهاجران افغان مقیم ایران را عملی کنند. تاکید اخیر آیت‌الله رییسی بر لزوم شناسنامه‌دار شدن تمام مهاجران هم، تلاشی در همین راستاست. با گفت‌وگوی ما با حجت الاسلام ظهوری که مدتی قبل پیشنهاد اجرای طرح غربالگری مهاجران افغان را به مسئولان کشورمان ارائه داده بود، همراه باشید تا با الزامات اجرای طرح‌های اینچنینی از نگاه یکی از نمایندگان فرهنگی اجتماعی جامعه مهاجران افغان آشنا شوید.

حجت الاسلام ظهوری و مهاجران افغانستانی مقیم مشهد در مراسم تشییع شهید اصلانی، اولین شهید حادثه سوءقصد به طلبه‌ها در حرم رضوی

*در مراسم تشییع شهدای طلبه حادثه تروریستی اخیر در حرم مطهر رضوی، شما و تعداد زیادی از افغانستانی‌های مقیم مشهد حضور پررنگی داشتید و بر پیوند ناگسستنی دو ملت تاکید کردید. گفتگو را از همین نقطه شروع کنیم. تحلیل شما از اتفاق تلخ سوءقصد به طلبه‌ها چیست؟

- معصوم (ع) می‌فرماید: «خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق‌ها آفرید.» دشمنان به خیال خام خودشان فکر کردند با علم کردن حادثه سوءقصد به طلبه‌های شیعه در حرم مطهر امام رضا (ع)، چه تفرقه‌ای میان شیعه و سنی و دو ملت ایران و افغانستان ایجاد می‌شود وچه بهره‌برداری‌هایی می‌توانند بکنند. غافل از اینکه این سرزمین، صاحب دارد و صاحب همین حرم مقدس، توطئه آن‌ها را خنثی خواهد کرد. حقیقتاً اعتقاد من این است که در حادثه تروریستی اخیر، عنایت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) و خون این دو شهید بزرگوار، خنثی‌کننده اصلی توطئه تفرقه‌افکنانه دشمن بود. خداوند در قرآن می‌فرماید: «یرِیدُونَ لِیطفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ» (می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند. حال آنکه خدا هرچند کافران خوش ندارند، نور خود را کامل و محفوظ خواهد داشت.)

به اعتقاد من در این اتفاق تلخ، دو نکته قابل توجه است؛ اول اینکه این یک پروژه عظیم و یک فتنه برنامه‌ریزی‌شده بود. از دو هفته قبل از این جنایت، فضای مجازی ملتهب شده بود و کاملاً حس می‌شد فتنه‌ای در راه است. موجی که با محتوای ایران هراسی در فضای مجازی افغانستان و افغانستانی هراسی در فضای مجازی ایران ایجاد شده بود، فعالان دغدغه‌مند فضای مجازی را به این نتیجه رسانده بود که اتفاق ناخوشایندی در پیش است. وقتی حادثه سوءقصد به طلبه‌ها در حرم رضوی اتفاق افتاد و در اولین تصاویری که در فضای مجازی منتشر شد و از لباس و ظاهر فرد ضارب اینطور به نظر رسید که هویت افغانستانی دارد، با خودم گفتم: خدا به خیر کند. چون حتی اگر هم این فرد واقعاً افغانستانی هم نباشد، دشمنان بهره‌برداری خود را از این ماجرا خواهند کرد.

به دوستان گفتم: بیاییم به سرعت حرکتی انجام دهیم که روایت اول را ما به دست بگیریم. نه اینکه تلاش کنیم افغانستانی بودن ضارب را تکذیب کنیم بلکه بیاییم به‌عنوان افراد افغانستانی، اصل کار او را تقبیح و محکوم کنیم چراکه می‌دانستیم دشمن می‌خواهد‌تر و خشک را با هم بسوزاند و از اختلاف‌افکنی میان دو ملت ایران و افغانستان به خواسته‌های خودش برسد. این همان پروژه‌ای بود که قبلاً درباره ایران و عراق، و ایران و لبنان هم اجرا شده بود. اتفاقات اخیر هم دقیقاً روی همان نقشه پیش رفت...

حجت الاسلام «سید ثارالله ظهوری»، فعال فرهنگی اجتماعی حوزه مهاجران

*لطفاً بیشتر توضیح دهید. این نقشه دقیقاً چه ابعادی دارد؟

- بعد از التهاب‌سازی مجازی و حادثه سوءقصد در حرم، به کنسولگری و سفارت ایران در افغانستان هم حمله شد. اتفاقات در ماجرای اختلاف‌افکنی میان ایران و عراق هم به همین شکل پیش رفته بود؛ بنابراین کاملاً مشخص است طراحی این اتفاقات از یک منبع مشترک انجام می‌شود. در همین خط مشترک بود که بلافاصله فیلم‌های دروغی که بخش اعظم آن نه ارتباطی به مهاجران و مردم افغانستان داشت و نه ارتباطی به ایران، در فضای مجازی منتشر شد؛ فیلم‌هایی که اساساً خارج از ایران و افغانستان ضبط شده بود و با هدف تحریک دو ملت، با زیرنویس دروغ به مخاطب ارائه می‌شد. اینجاست که در اینگونه فتنه‌انگیزی‌ها، هوشیاری و آگاهی مخاطب، بسیار تعیین‌کننده می‌شود.

من در شب قدر، صحبتی در همین زمینه با حاضران ایرانی و افغانستانی در مراسم داشتم و عرض کردم: محبّ امیرالمؤمنین (ع)، مسلمان واقعی و منتظر امام زمان (عج) باید زیرک باشد. قرآن کریم هم از ما خواسته زودباور نباشیم: «إِنْ جَاءَکمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا» (هرگاه فاسقی خبری برای شما آورد، تحقیق کنید)؛ بنابراین در مقابل اخباری که به ما می‌رسد، قبل از اینکه اقدامی انجام دهیم، لازم است اول تحقیق کنیم ببینیم خبر واقعیت دارد یا نه. ما افغانستانی‌ها ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید: «اگر کسی آمد به تو گفت بینی‌ات را گربه برده، اول یک دستی به بینی‌ات بزن (ببین سر جایش است یا نه)، بعد دنبال گربه بدو».

حضور مهاجران افغان در مراسم تشییع شهید حادثه تروریستی حرم رضوی

*به نظر شما آیا عملکرد دو ملت در اتفاق اخیر، قابل قبول بود؟

- اتفاقاً نکته دوم در ماجرای اخیر، همین بیداری و بصیرت دو ملت ایران و افغانستان و هوشیاری و واکنش به‌موقع مسئولان ایران بود که در کنار عنایت امام رضا (ع) و برکت خون دو شهید طلبه عزیز، فتنه دشمن را خنثی و کمک کرد آسیبی که در ماجرای ایران و عراق و ایران و لبنان ایجاد شده بود، این بار تکرار نشود. علاوه‌بر بصیرت مثال‌زدنی دو ملت به‌ویژه نخبگان، مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران از شخص ریاست محترم جمهوری و رییس محترم مجلس تا بسیاری از شخصیت‌های مذهبی و ملی و ائمه جمعه به‌ویژه امام جمعه محترم مشهد هم به سرعت به ماجرا ورود کردند و با موضع‌گیری‌های اصولی‌شان، آتش فتنه را خاموش کردند. به اعتقاد من این تجربه می‌تواند درسی برای آینده باشد که در فتنه‌های بعدی هم دو ملت و مسئولان همین‌طور با هوشیاری و بصیرت در صحنه حاضر شوند. ما می‌دانیم دشمن به این سادگی‌ها ما را رها نمی‌کند؛ بنابراین ما باید خودمان را در مقابل فتنه‌انگیزی‌ها واکسینه کنیم.

- قبل از پاسخ به این سئوال، لازم می‌دانم به یک نتیجه‌گیری مهم از تجربه اخیر اشاره کنم. موضع‌گیری ملت و مسئولان جمهوری اسلامی ایران درخصوص حادثه تروریستی در حرم رضوی اثبات کرد در طول ۴۰ سال ابتدایی عمر انقلاب اسلامی (گام اول)، هر اتفاقی در ایران برخلاف اتحاد مسلمانان و برای تفرقه‌اندازی میان مهاجران و مردم ایران صورت گرفته، خواست دشمن بوده و نه خواست جمهوری اسلامی. برای مثال نتیجه می‌گیریم اتفاقات دهه ۷۰ هم، نظر نظام نبود و دسیسه دشمن و در راستای همان نفوذی بود که حضرت آقا بار‌ها به آن اشاره کرده‌اند؛ هم به مردم توصیه کرده‌اند هوشیار باشند و هم به مسئولان هشدار داده‌اند مراقب باشند محاسباتشان با نفوذ دشمن تغییر نکند و آسیب نبیند.

*به نکته مهمی اشاره کردید؛ واکسینه شدن دو ملت ایران و افغانستان در برابر فتنه‌های تمام‌نشدنی. با توضیحات شما درباره التهاب‌آفرینی در فضای مجازی قبل از وقوع سوءقصد در حرم رضوی، سئوالی در همین زمینه در ذهن من ایجاد شد. با توجه به تکرار این اتفاقات اختلاف‌افکن و وجود نشانه‌ها در فضای حقیقی و مجازی، آیا نمی‌توان از تکرار این فتنه‌ها پیشگیری کرد؟

اما درباره پیشگیری از بروز این قبیل فتنه‌ها و تکرار حوادث مشابه، باید بگویم نگاه ما هم همین است که باید و می‌توانیم از تکرار این اتفاقات ناخوشایند پیشگیری کنیم. می‌گویند عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. در حادثه تروریستی اخیر هم، دشمن اتفاق تلخی را رقم زد تا به خیال خودش میان دو ملت ایران و افغانستان و میان شیعیان و اهل سنت تفرقه بیندازد، اما به لطف خدا به ضرر خودشان تمام شد. گاه زلزله‌ها و تکان‌هایی ایجاد می‌شود که انسان‌ها را از غفلت خارج می‌کند. حادثه سوءقصد در حرم هم چنین کارکردی داشت؛ هم برای مهاجران و هم برای برخی از مسئولان ایرانی که نسبت به حضور کمی و کیفی مهاجران بی‌توجه بوده‌اند...

*چطور می‌توانیم چرخه تکرار این فتنه‌انگیزی‌ها را متوقف یا بی‌اثر کنیم؟

- من در ۷، ۸ سال اخیر که ورود جدی به موضوع مهاجران افغان در ایران داشته‌ام، همیشه تاکیدم بر این بوده که بیاییم مشترکات فراوان دو ملت بزرگ ایران و افغانستان را برجسته کنیم تا در سایه تقویت این نقاط مشترک، دو ملت در برابر اختلاف‌افکنی‌ها واکسینه شوند. برای روشن شدن مفهوم این واکسینه شدن، یک مثال می‌زنم. اگر خبری در فضای مجازی ایران با این مضمون منتشر شود؛ «خادمان حرم امام رضا (ع) با باتوم و تازیانه به جان زائران افتادند!» چند نفر این خبر کذب و این دروغ شاخدار را باور می‌کنند؟ قطعاً همه مخاطبان، دروغ به این بزرگی را پس می‌زنند، چون واکسینه شده‌اند. شاید بپرسید در برابر چه چیزی واکسینه شده‌اند؟ در برابر دروغ شاخداری که خودشان خلاف آن را بار‌ها لمس کرده‌اند.

هر کس یک بار به حرم امام رضا (ع) رفته باشد و آن چوب‌پر‌های نرم خادمان حرم را بر سر خود حس کرده باشد، هرگز خبر حمله خادمان با باتوم... را باور نمی‌کند. ذهنیتی که از خادمان حرم رضوی در ذهن مردم ایران ایجاد شده، خدمت و محبت است؛ و همین ذهنیت مثبت، مردم ایران را در برابر چنین هجمه خبری با موضوع خادمان، واکسینه کرده. با این پیشینه و ذهنیت مثبت، حتی اگر یک وقت یک خادم هم حرکت بدی انجام دهد، مردم آن را به حساب همه خادمان نمی‌گذارند.

حضور کاروان خادمان حرم رضوی در شهر «کابل» در قالب برنامه «زیر سایه خورشید»

حالا اگر ما بیاییم مشترکات فراوان دو ملت ایران و افغانستان را که پیشینه محکم و ریشه‌دار دارند، برجسته کنیم و رویش کار کنیم، ذهنیت این دو ملت هم براساس واقعیت موجودشان مثبت می‌شود. چنانچه این ذهنیت مثبت دوجانبه ایجاد شود، یک وقت اگر یکی از اتباع دو کشور هم در جایی تخلف یا جنایتی مرتکب شود، کسی دلیلی نمی‌بیند آن را به تمام هموطنانش نسبت دهد. من بار‌ها به چهره‌های فرهنگی دو کشور گفته‌ام چرا روی رگه‌های فرهنگی مشترکمان کار نمی‌کنید؟ البته نیاز نیست همیشه ماجرا را سنگین و نخبگانی کنیم. اتفاقاً ما باید پروژه‌هایی در این زمینه تعریف کنیم که عمومی باشد. ما گاهی که در محافل‌مان در خدمت برخی از دوستان ایرانی هستیم، این موضوع بیشتر برایمان ملموس می‌شود.

برای مثال، در جشن‌های «زیر سایه خورشید» که از طرف آستان قدس در دهه کرامت در کشور‌های مختلف برگزار می‌شود و پرچم متبرک حرم امام رضا (ع) فرستاده می‌شود، ما توفیق داشتیم ۴ سال در افغانستان میزبان کاروان خادمان حرم رضوی و پرچم متبرک حرم بودیم. آنجا در جلسات صمیمانه‌ای که داشتیم، خادمان رضوی مثلاً موقع پذیرایی می‌گفتند: «ما هم این غذا را در نیشابور داریم، این غذایتان شبیه یکی از غذا‌های خطه شمال ایران است و...» یا می‌گفتند: «این اسم چقدر آشناست. قدیمی‌های مشهد هم این اسم را به کار می‌بردند.» یا از شباهت ضرب‌المثل‌هایمان می‌گفتند. ما درواقع یک فرهنگ مشترک داریم...

شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع رزمندگان مدافع حرم فاطمیون

*فرهنگ و پیشینه مشترکی که متاسفانه در چند دهه اخیر دچار دوپارگی شده و دو ملت ناخواسته از هم جدا افتاده‌اند...

- بله. مثالی برایتان می‌زنم. باغی را در نظر بگیرید که خاکش، آب و آفتابش، درختان و باغبانش، یکی بوده. اما از یک زمانی آمده‌اند وسط این باغ، دیوار کشیده‌اند. خب، این دیوار چه نقشی دارد؟ فقط ارتباط گیری درختان دو طرف را سخت کرده. کسی که این دیوار را کشیده، غافل بوده از اینکه ریشه‌های درختان باغ از زیر این دیوار به هم متصل است. فقط هم این نیست. به مرور زمان، این درختان رشد می‌کنند و قد می‌کشند و شاخه‌هایشان هم از بالای این دیوار همدیگر را در آغوش می‌کشند.

خدمت رسانی مدافعان حرم فاطمیون در سیل خوزستان

حکایت دیوار بی‌اعتمادی که دشمنان در سال‌های قبل میان ایران و افغانستان به وجود آورده بودند و بین فرهنگ عمیق و ریشه‌دار دو کشور فاصله ایجاد کرده بودند هم، همین است. دو ملت با بصیرتی که پیدا کردند، آنقدر رشد کردند که الان بالای آن دیوار در آغوش همدیگر هستند. همین‌جا باید یاد کنیم از شهدای عزیز مدافع حرم فاطمیون که خون آن‌ها بود که پای این درخت‌ها ریخت و زمینه این رشد و پیوند عمیق را فراهم کرد. مدافعان حرم بودند که برای ملت افغانستان، آبرو و برای دو ملت، بیداری به ارمغان آوردند.


حضور مسئولان و هنرمندان ایرانی در جشن تولد فرزندان شهدای مدافع حرم فاطمیون

حالا اینجا رسالت ما این است که نقش این دیوار را کمرنگ کنیم، آن هم با برجسته‌سازی ریشه‌های عمیق این درختان و در هم تنیدگی شاخه‌های بالای دیوار؛ بنابراین اگر ما ریشه و شاخه را تقویت کنیم، حتی با وجود همین دیوار – که می‌تواند مرز جغرافیایی باشد – دو ملت در برابر فتنه‌انگیزی‌ها واکسینه می‌شوند و در آینده هیچ اتفاقی نمی‌تواند روی آن‌ها اثر منفی داشته باشد. نکته دیگر این است که ما در این مسیر، وارد گام دوم انقلاب شده‌ایم و فرمایشاتی که حضرت آقا در این باره داشته‌اند، برای آینده اسلام و بشریت بسیار امیدبخش است؛ به‌ویژه برای جوانان منطقه و عاشقان انقلاب اسلامی؛ و در همین راستا، بدون اغراق عرض می‌کنم که تشکیل دولت انقلابی آیت الله رییسی، به حرکت ما برای رسیدن به آرمان‌های گام دوم انقلاب سرعت می‌دهد. به همین دلیل، ایشان از ابتدای مسئولیتشان به موضوع مهاجران توجه ویژه دارند.

حجت الاسلام ظهوری در دیدار با آیت الله رییسی

*از این بحث عبور نکنیم. مشتاقیم تحلیل‌تان را از ارتباط میان موضوع مهاجران، دولت آقای رییسی و تحقق گام دوم انقلاب بدانیم.

- در حقیقت، برداشت من این است که آقای رییسی مصمم است اتفاقاتی را در راستای تحقق گام دوم انقلاب رقم بزند. یکی از این اتفاقات، یکی شدن تمدن کهن ملی و تدینی است که زیربنای خط انقلاب اسلامی است. این دو وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند، ما را سریع‌تر به آرمان‌های گام دوم انقلاب در منطقه می‌رساند. به اعتقاد من به همین دلیل، ایشان از وقتی مسئولیت دولت را بر عهده گرفته‌اند، دغدغه مهاجران را داشته‌اند. چون می‌دانند مهاجران چه مشترکات فراوانی با جمهوری اسلامی دارند و می‌دانند ملت افغانستان در آینده تحولات منطقه چه نقش اساسی ایفا خواهند کرد.

برگزاری دوره‌های افغانستان شناسی برای فعالان اجتماعی مشهد

شما اگر بخواهید در منطقه، جریان نزدیکی به انقلاب اسلامی را در بحث آرمان صدور انقلاب که امام خمینی مطرح کردند و تمدن نوین اسلامی که آقا در راستای همان آرمان بر آن تاکید دارند، بررسی کنید، هیچ ملتی را به نزدیکی ملت افغانستان به ملت ایران پیدا نمی‌کنید؛ ملتی که تاریخش، جغرافیایش، فرهنگش، مشاهیرش و حتی غذا خوردن و زبان و ادبیاتش با ایران یکی بوده. درواقع حدود ۱۰۰ سال است که آن دیوار و آن مرز میان دو ملت ایجاد شده است. خب اینکه اخیراً هم آقای رییسی آن لطف را در بحث شناسنامه‌دار شدن مهاجران داشتند، در راستای همان نگاه بلند، ارزشی و آرمانی‌شان است که می‌دانند ساماندهی مهاجران، چه منافع فراوانی برای دو ملت ایجاد خواهد کرد.

خوب است اینجا این نکته را تاکید کنم که بعضی‌ها تصور می‌کنند اگر به مهاجران بها داده شود، یا اگر ساماندهی شوند، این ماجرا فقط از باب ترحم به یک ملت مظلوم است. درحالی‌که اینطور نیست. آن‌هایی که اهل فن هستند، می‌دانند که این کار به نفع مردم ایران هم خواهد بود. یعنی فراتر از اینکه بخواهیم نگاه انقلاب اسلامی و منافع آرمانی نظام را در نظر بگیریم، منافع ملی ملت ایران هم در این اتفاق رقم می‌خورد.

تجلیل مهاجران افغان از کادر درمان بخش کرونا بیمارستان قائم مشهد در روز پرستار

*نکته جالبی را مطرح کردید. کنجکاو شده‌ایم برایمان از آن روی سکه بگویید؛ اینکه ساماندهی مهاجران و به‌ویژه مهاجران افغانستانی، چه مزیت‌ها و منافعی می‌تواند برای ایران و ایرانی داشته باشد.

- بررسی منافع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی که ساماندهی مهاجران برای ایران در پی خواهد داشت، مجال وسیعی می‌طلبد. ببینید وقتی شما حداقل ۳ میلیون مهاجر افغان در ایران دارید. البته اخیراً وزیر محترم امور خارجه ایران از آمار ۵ میلیونی در این زمینه خبر دادند. این جمعیت میانگین ۳.۵، ۴ میلیون نفری، جمعیتی نیست که بشود به سادگی از کنار آن گذشت. ضمن اینکه جمعیتی است که در کنار این کمیت، از کیفیت هم برخوردار است. برای مثال، ما بهترین متخصصان علم پزشکی نوین را در میان مهاجران افغان داریم؛ برترین متخصصان قلب، ارتوپد، فوق تخصص نوزادان و جراحی‌های مختلف که در شهر‌های مشهد، قم و تهران در حال خدمت هستند بدون اینکه ملیت برایشان مهم باشد. از طرف دیگر در زمینه علوم دینی در قم و مشهد، اساتید افغانستانی در سطح اجتهاد داریم که مجتهد تربیت می‌کنند. چهره‌های نخبه افغانستانی در حوزه علوم پژوهشی و فناوری‌های نوین هم، ظرفیت‌های بالایی دارند.

همه این‌ها در حالی است که بنابر مصلحت‌هایی، برای بسیاری از دانشمندان افغان هنوز فضا فراهم نشده که در بعضی علوم ورود کنند. من همین‌جا درخواست دارم در این زمینه، تجدید نظر و تعدیلی صورت بگیرد. مثلاً چرا نباید در بحث هسته‌ای و هوافضا از نبوغ جوانان افغان برای منافع ملی ایران استفاده شود؟ ما داشتیم فرزندان افغان که تحصیلکرده ایران بودند، اما در اینجا فضا برای پیشرفت علمی‌شان فراهم نشد و به کشور‌های غربی مهاجرت کرده و آنجا آنقدر پیشرفت کردند که حتی پست حاکمیتی گرفتند. مثلاً در یک مقطع، وزیر امور مهاجران کانادا، یک خانم افغانستانی بود که دوران تحصیلش تا پایان دبیرستان را در ایران گذرانده بود. خب، ما چرا از این ظرفیت‌ها در درون حاکمیت جمهوری اسلامی و به نفع منافع ملی ایران استفاده نکنیم؟ چرا اجازه بدهیم کشور‌های غربی این سرمایه‌ها را جذب کنند و خدای نکرده از آن‌ها علیه اسلام و مسلمین استفاده کنند؟... میزبانی از مهاجران حتی در صحنه بین‌المللی هم برای کشور ایران، مزایایی خواهد داشت.

*چطور؟

- ببینید، تکریمی که جمهوری اسلامی نسبت به مهاجران دارد، حتماً در ارتقای جایگاه سیاسی کشور در دنیا مؤثر است. حتی جمهوری اسلامی می‌تواند به خاطر حضور مهاجران، از مجامع بین‌المللی امتیازگیری کند؛ چنانچه کشور‌های غربی مثل کانادا، آلمان و هلند و حتی ترکیه دارند این کار را انجام می‌دهند. حالا آن‌ها با نگاه مادی‌شان دارند در این زمینه عمل می‌کنند،، اما اینجا در جمهوری اسلامی، اساس کار بر این است که پذیرش و تکریم مهاجران افغان با نگاه معنوی و با توجه به پیشینه کهنی که دو ملت دارند، اتفاق بیفتد؛ بنابراین اگر قرار است حضور مهاجران افغان برای کشور میزبان، منافع مادی داشته باشد، جمهوری اسلامی ایران برای برخورداری از منافع این مهاجرت، در اولویت است. درمجموع، اینطور نیست که اگر حمایتی از مهاجران صورت بگیرد یا اصلاح قوانین یا غربالگری برای آن‌ها انجام شود، فقط از باب ترحم جمهوری اسلامی برای در آغوش گرفتن یک ملت مظلوم باشد. در حقیقت منافع مشترک دوجانبه در این حرکت نهفته که خیر دنیا و آخرت هم در آن است.

- واقعیت این است که اگر حتی فردی نگاهش فقط مادی هم باشد، چنانچه یک نگاه تخصصی به ماجرا بیندازد، می‌بیند حتی در این زمینه هم مهاجران افغان منافع زیادی برای اقتصاد ایران دارند. مثلاً مقادیر زیادی از سرمایه‌های مردم افغانستان در بانک‌های ایران است. بخشی از جریان مقابله با تحریم‌های ظالمانه غرب علیه ایران، توسط تجار افغانستانی انجام گرفته. مهاجران افغان حتی در زمینه سازندگی ایران هم مشارکت داشته‌اند؛ البته نه‌فقط به‌عنوان کارگر که تصویر غالب ذهنی مردم ایران درباره مردم افغانستان است. بلکه مهاجران افغانستانی در سرمایه‌گذاری‌های کلان در پروژه‌های بزرگی مثل ساخت پاساژ‌های ایران، راه‌اندازی کارخانجات و کارگاه‌های کوچک و بزرگ و استخراج معادن مشارکت داشته‌اند. یعنی سرمایه‌داران افغان، سرمایه‌های بزرگ خود را وارد ایران کرده‌اند و به نفع منافع ملی جمهوری اسلامی در پروژه‌های کلان اقتصادی مشارکت داشته‌اند. اما چون این مسائل گفته نشده، ذهنیت عمومی ملت ایران این است که مهاجران افغان، در حد کارگر ساده هستند که آمده‌اند فرصت‌های شغلی جامعه ایران را از آن خود کرده‌اند.

*به منافع اقتصادی حضور مهاجران افغان در ایران اشاره کردید. لطفاً به صورت مصداقی در این زمینه توضیح دهید.

ما به یک کار رسانه‌ای قوی نیاز داریم که واقعیت‌های دو کشور و منافع همزیستی و همکاری‌شان را برجسته کند. البته از طرفی هم تاکید می‌کنیم در این مسیر، نباید اغراق شود. یعنی ما هرگز نمی‌گوییم همه مهاجران افغان خوب هستند. من در آن پیشنهادی که مبنی بر انجام غربالگری مهاجران دادم هم، بیان کردم که ما منکر این نیستیم که در میان مهاجران هم عناصر نامطلوب وجود دارند. اتفاقاً درخواست داریم این غربالگری انجام شود تا میان این دو گروه تفکیک صورت بگیرد؛ بنابراین اساساً یکی از کار‌هایی که باید انجام بگیرد، این است که روی منافع حضور مهاجران در ایران کار شود.

اینکه ساماندهی مهاجران افغان چه منفعتی در حال و آینده برای مردم ایران می‌تواند داشته باشد. این‌ها مسائلی است که جا دارد کارشناسان به دور از تعصب ملیتی به آن بپردازند. لازم هم نیست که حتماً با رویکرد اسلامی و آرمانی و آخرالزمانی و انقلابی به آن پرداخته شود. با رویکرد منافع ملی بیایند روی این موضوع کار کنند و بخشی از آن جهاد تبیین که حضرت آقا تاکید دارند را روی این مسئله بگذارند تا در آینده شاهد تحولات خیلی بهتر در زمینه ارتباطات دو ملت باشیم.

*فرصت خوبی است درباره این پیشنهاد صحبت کنیم. طرح غربالگری موردنظر شما دقیقاً چه هدفی را دنبال می‌کند.

- بعد از حادثه تروریستی حرم رضوی، بنده با انتشار یک ویدئو از مسئولان محترم نظام جمهوری اسلامی ایران درخواست کردم در یک طرح حکیمانه، نسبت به غربالگری مهاجران مقیم ایران اقدام کنند تا مهاجران باشرافت، خدوم و نخبه از مهاجران جنایتکار و تروریست تفکیک شوند. ما معتقدیم مهاجرانی که برخلاف منافع ملی ایران و علیه نظام جمهوری اسلامی ایران پرونده دارند و فعالیت کرده‌اند، باید شناسایی شوند. آن‌هایی که در خود افغانستان هم خون شیعه و سنی را به زمین ریختند، باید مجازات شوند. اگر قرار است کسی اخراج شود، همین جنایتکاران هستند. اگر قرار است کسی محاکمه و مجازات شود، همین تکفیری‌ها هستند.

اما حساب مهاجرانی که برای ایران، مفید هستند؛ چه در سرمایه‌گذاری اقتصادی، چه در بُعد نخبگانی و چه در بی‌غرض بودن، از این جنایتکاران جداست. ما مهاجران پاکدست شیعه و سنی فراوانی داریم که در نقاط مختلف ایران اسلامی در کنار برادران و خواهران ایرانی خود سال‌ها شرافتمندانه زندگی کرده و خدمتگزار نظام جمهوری اسلامی بوده‌اند. اجرای طرح غربالگری می‌تواند این اتفاق خوب را محقق کند. مطمئن باشید ملت بزرگ، شریف و فاطمیون‌پرور افغانستان در این طرح مشارکت و به اجرای درست آن کمک خواهند کرد.

حاج آقا ظهوری در جمع کودکان افغانستانی مقیم ایران

*با توجه به اینکه اخیراً آیت‌الله رییسی تاکید کرد همه مهاجران باید شناسایی و شناسنامه‌دار شوند و وزیر کشور هم اعلام کرد سرشماری مهاجران در دستور کار جدی دولت قرار گرفته و همه اتباع به این منظور باید به دفاتر کفالت استانداری‌ها مراجعه کنند، به نظر می‌رسد شرایط لازم برای تحقق خواسته و پیشنهاد شما هم در حال فراهم شدن است. از نگاه شما، اجرای طرح موردنظر رییس‌جمهور برای شناسنامه‌دار شدن مهاجران، چه الزاماتی دارد؟ این سرشماری و غربالگری چگونه باید اجرا شود که به نتیجه مطلوب برسد؟

- ابتدا باید عرض کنم اگر ساز و کاری که تا الان برای مهاجران اجرا شده را ادامه دهیم، باید بگویم این طرح سرشماری و غربالگری هم، شدنی نخواهد بود. شاید بپرسید روال کار تا الان چطور بوده؟ در این سال‌ها یک اداره محترم اتباع، ذیل معاونت امنیتی وزارت کشور وجود داشته برای اینکه کارت آمایش، مجوز کار و معرفی‌نامه ثبت‌نام مدرسه به مهاجران بدهد. با این ساز و کار و با این محدودیت عملکردی، طرح سرشماری قطعاً قابل اجرا نیست. اما آنچه حاج آقا رییسی به‌عنوان سازمان امور مهاجران مطرح کرده‌اند، می‌تواند گره‌گشا باشد.

یعنی اگر نهادی باشد که پیگیر امور قانونگذاری در مجلس باشد و ساماندهی تمام امور قضایی، بحث محاکم و دادگاه‌ها، امور اجرایی فرهنگی سیاسی و اجتماعی مهاجران را شامل شود، با چنین ساختاری نه‌تن‌ها طرح سرشماری و غربالگری مهاجران به نتیجه خواهد رسید بلکه یقین دارم در کمتر از یک سال، نتایج غیرقابل‌باوری برای بسیاری از مهاجران رقم خواهد خورد، چون خود مهاجران افغان و به‌ویژه جامعه نخبگانی آن‌ها کاملاً بکر و آماده همکاری با این سازمان هستند.

دیدار صمیمانه با علمای اهل سنت افغانستانی شهر یزد

*مشتاقیم بیشتر درباره جامعه نخبگانی مهاجران افغان و نقش آن‌ها بدانیم.

- مهاجران افغان و نخبگان‌شان در هر شهری تقریباً به هم مرتبط و وابسته‌اند. من به تمام استان‌های مهاجرنشین ایران رفته‌ام و شرایط مهاجران را از نزدیک لمس کرده‌ام. ما در ایران، ۱۲ تا ۱۵ استان مهاجرنشین داریم که شهر‌های محل زندگی مهاجران هم در آن‌ها مشخص است. حالا در همان شهرها، مهاجران نخبه هم کاملاً معلوم و شناخته‌شده هستند. البته لازم است توضیح دهم که منظور از نخبگان، فقط اساتید دانشگاه و حوزه و امثال آن‌ها نیست. منظور ما، افراد مؤثر در جامعه مهاجران است. برای مثال، در شهری که ۵ هزار نفر مهاجر دارد، ۲، ۳ بزرگ و ریش‌سفید هستند که همه مهاجران را می‌شناسند و به امور آن‌ها رسیدگی می‌کنند. یا مسئول هیئت مرکزی که با تمام هیئت‌ها در ارتباط است. یا مولوی اهل سنت در شهر‌های محل زندگی مهاجران اهل سنت. یا حتی یک دانشجوی کنشگر. همه اینها، افراد مؤثر جامعه مهاجران هستند.

دیدار با گروه سرود بین المللی «میثاق» نوجوانان افغان در شهر سمنان

اگر به این افراد بها بدهیم و از آن‌ها کمک بخواهیم، یقین داشته باشید با اثرگذاری‌شان باعث می‌شوند مهاجران، پرشور و پرتلاش به میدان بیایند. آن‌ها وقتی بدانند این ساماندهی به نفع خودشان است، پای کار می‌آیند و همکاری می‌کنند. خب، این از بحث سرشماری. اما کمک گرفتن از نخبگان جامعه مهاجران، در بحث ارتقای امنیت هم تاثیرگذار خواهد بود.

دیدار با نخبگان و افراد موثر جامعه مهاجران افغان در شهر‌های مختلف ایران

*نخبگان و موثران جامعه مهاجران چطور می‌توانند از تکرار اتفاقات تلخ میان دو ملت و تکرار آسیب‌های امنیتی پیشگیری کنند؟

- خب اینها، افراد سرشناس مجموعه‌های خود هستند و همه را می‌شناسند و سابقه آن‌ها را می‌دانند؛ بنابراین به‌راحتی تشخیص می‌دهند در جامعه پیرامونی‌شان چه کسی مشکوک است، چه کسی سابقه‌دار است، چه کسی جنایتکار است؛ و این اطلاعات را در اختیار نهاد‌های مربوطه در ایران قرار می‌دهند. وقتی رفاقت ایجاد شود، خود مهاجران در ارائه گزارش برای خنثی کردن تهدیدات پیشقدم می‌شوند و به‌عنوان چشم‌های نظام عمل می‌کنند. این یک معامله دو سر برد است. هم به نفع مهاجران است که سره از ناسره تفکیک شود و غده‌های سرطانی از جامعه مهاجران جدا شود، هم به نفع نظام جمهوری اسلامی است.

بررسی تحولات افغانستان با اعضای بسیج دانشگاه آزاد شهر کرمان

از طرف دیگر، مهاجرانی که در دانشگاه و حوزه در زمینه حقوق تحصیل کرده‌اند، می‌توانند در بُعد قضایی کمک‌حال مسئولان حوزه قضایی در ایران شوند. مقصودم این نیست که این افراد بیایند به طور رسمی به‌عنوان وکیل و قاضی مشغول فعالیت شوند، اما می‌توانند به‌عنوان راهنمای حقوقی در کنار دادگستری و قوه قضاییه، در قالب شورای حل اختلاف، باری از روی دوش نظام بردارند. این شورای حل اختلاف، راهبردی است که در زمان ریاست آیت‌الله رییسی در قوه قضاییه هم روی آن تاکید شد. واقعیت این است که بسیاری از اختلافات داخلی میان خود مهاجران، با مراجعه به رسومات و با وساطت یک ریش‌سفید افغانستانی قابل حل است. خب چرا این مسئله برود به محاکم قضایی و هزینه ایجاد کند و پرونده‌سازی شود برای نظام؟ ما می‌گوییم با راه‌اندازی شورای حل اختلاف محلی، می‌توانیم با مشاوره حقوقی مهاجرانی که همین‌جا در ایران در رشته حقوق تحصیل کرده‌اند، به اختلافات داخلی جامعه مهاجران رسیدگی کنیم.

تمام عرض ما همین است. وقتی ما پیشنهاد غربالگری و ساماندهی مهاجران را مطرح می‌کنیم، بعضی‌ها فکر می‌کنند این پیشنهاد قرار است هزینه‌ای روی دوش نظام قرار دهد. اما در حقیقت اگر ما با یک ساز و کار همه‌جانبه‌ای که در سازمان امور مهاجران تعریف می‌شود، همه این مسائل را ببینیم، خود مهاجران بیشترین نقش را در پیشبرد امورشان خواهند داشت و جلوی بسیاری از هزینه‌ها را خواهند گرفت و به‌این‌ترتیب باری را هم از روی دوش نظام و ملت ایران برخواهند داشت.

منبع: فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.