براساس تعریف سادهای که از «اقتصاد دانش بنیان» در مدلهای اقتصادی ارائه میشود این مقوله روش تولیدی است که از آن برای افزایش ارزش افزوده محسوس و غیر محسوس استفاده میشود.
بخش مهمی از اقتصاد کشور و خصوصا اقتصاد استانهای غربی خصوصا کرمانشاه مبتنی بر کشاورزی است. با در نظر گرفتن اینکه بخش کشاورزی با توجه به نقش مهمی که در تحقق مهمترین بند سیاستهای اقتصاد مقاومتی یعنی «تامین امنیت غذایی» بر عهده دارد، لذا یکی از بخشهای مهم اقتصادی که باید به سمت دانش بنیان شدن سوق یابد بخش کشاورزی خصوصا در این استانها است.
بر اساس پایشهای رسمی و غیر رسمی انجام شده در سالهای اخیر نرخ بازگشت سرمایه در بخش کشاورزی در ایران در حال حاضر ۳۰ درصد است. این نرخ در بخش صنعت ۵۰ و در بخش خدمات ۱۰۰ درصد است.
همین مساله میزان رشد سرمایه گذاری موثر در بخش کشاورزی را با مشکل مواجه کرده است، از سوی دیگر با توجه به مخاطرات زیستی و همچنین مسائل سیاسی بین المللی رشد بخش کشاورزی و بارور کردن ظرفیتهای این بخش در هر کشوری و از جمله در ایران یکی از الزامات «حکم رانی خوب» است.
اصل «حکم رانی خوب» اقتضا میکند که از ظرفیتهای واقعی بخشهای مختلف اقتصادی به نفع افزایش ایجاد ارزش افزوده بهره برداری شود. به طوری که بتوان در نظام به هم تنیده و در عین حال بی رحم تجارت جهانی به یک طراز معقول دست یافت.
تامین امنیت غذایی در وهله اول یکی از پیش نیازهای مهم برای افزایش قدرت چانه زنی در تجارت بین المللی است و در وهله دوم با در در نظر گرفتن رویکردهای جهانی و مخاطرات زیستی هر کشوری که نقش بیشتری در تامین غذای جهانی داشته باشد قاعدتا از قدرت اثرگذاری بالاتری در نظام نه چندان عادلانه جهانی برخوردار خواهد بود.
شاید به همین دلیل باشد که یکی از بندهای مهم در سیاستهای اقتصاد مقاومتی مربوط به «تامین امنیت غذایی» است و بارها هم تحقق این بند از سوی مسئولان ارشد و طراز اول کشور مورد تاکید ویژه قرار گرفته است.
حال که در سالی قرار گرفته ایم که اقتصاد دانش بنیان یکی از ستونهای شعار آن سال است؛ مسئولان دولتی و همچنین مجامع علمی خصوصا در استانهای مستعدی مانند کردستان باید به مقوله دانش بنیان شدن بخش کشاورزی و صنعت غذایی کشور بیش از هر زمانی توجه نشان داده و راهکارهای ورود سهل و آسان دانش به تولید کشاورزی و دامی را شناسایی و اجرایی کنند.
بر کسی پوشیده نیست که در حال حاضر بخش کشاورزی در کشور و خصوصا در استانهایی مانند کردستان به جای بهره گیری از دانش در تولید بیشتر به سمت «تراکتوریزه» شدن - و نه حتی «مکانیزه» شدن- سوق یافته است و این مسئله خود یک آفت جدی است.
در بحث تولیدات دامی و طیور هم که وضعیت بغرنجتر است و به عنوان مثال در تولید گوشت مرغ آنچه دیده میشود تولید گوشت مرغ در ایران تقریبا ۱۰۰ درصد وابسته به واردات است؛ از خوراک گرفته تا واکسن. دم دستیترین پیشنهاد هم برای دانش بنیان شدن این بخش از تولیدات غذایی میتواند حمایت از شکل گیری شرکتهای دانش بنیان برای تولید واکسن طیور باشد.
از این دست مثالها در تولید انواع محصولات باغی و زراعی و دامی به وفور میتوان ذکر کرد. از این مرحله که بگذریم موضوع صنایع پایین دستی و فراوری محصولات کشاورزی پیش کشیده میشود که در این بخش هم به شدت ضعف وجود دارد و نیازمند بهره گیری از «دانش» برای افزایش بهره وری و ایجاد ارزش افزوده هستیم.
شکلگیری هزاران شرکت دانش بنیان و توسعه پارکهای علم و فناوری در کشور هر چند نوید بخش است، اما تا زمانی که ارتباط منطقی بین این مراکز با سایر بخشهای صنعتی و خدماتی در کشور برقرار نشود، نمیتوان به تحقق شعار سال و استفاده از دانش برای افزایش ایجاد ارزش افزوده امیدوار بود؛
بنابراین به نظر میرسد نیازمند ساز و کاری دقیق برای ایجاد این ارتباط میان بخشهای سنتی کشاورزی، صنعتی و خدماتی کشور با مراکز تولید دانش و شرکتهای دانش بینان ایجاد شده باشیم؛ این ارتباط باید به فوریت ایجاد شود و این مهم در بخش کشاورزی باید ویژهتر دیده شود.