سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی را بشناسید

اختلال دوقطبی یک بیماری روانی بوده که میلیون‌ها نفر را در ایالات متحده تحت تاثیر قرار می‌دهد.

طبق گزارش موسسه ملی سلامت روان (NIMH)، حدود ۴.۴ درصد از بزرگسالان آمریکایی در برخی مواقع اختلال دوقطبی را تجربه می‌کنند. این اختلال که باعث تغییرات شدید در خلق و خو، انرژی، سطح فعالیت و توانایی تفکر واضح می‌شود، می‌تواند افراد را به طور متفاوت تحت تاثیر قرار دهد، به طوری که شدت و انواع علائم از فردی به فرد دیگر گوناگون باشد. اگرچه علت دقیق اختلال دوقطبی ناشناخته است، اما تصور می‌شود که عوامل متعددی مانند ژن‌ها، ساختار مغز و پاسخ به استرس و مدیریت آن می‌توانند در تعداد دفعات بروز علائم، شدت و مدت زمان آن‌ نقش داشته باشند. بر اساس اعلام اتحادیه ملی بیماری‌های روانی، برخی از عوامل محیطی و سبک زندگی نیز می‌توانند باعث ایجاد یا تشدید اوج و فرودهای شدید شوند که به عنوان دوره‌های دو قطبی شناخته می‌شوند و مشخصه بارز این بیماری هستند. هنگامی که از این محرک‌ها آگاه شدید، می‌توانید کنترل بهتری بر این اختلال داشته باشید.

اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی یک بیماری روانپزشکی است که با نوسانات غیرقابل پیش‌بینی خلق و خو مشخص می‌شود. تغییرات خلق و خو می‌توانند از بالا رفتن شدید، افزایش انرژی و فعالیت (شیدایی) تا کاهش شدید خلق و کاهش انرژی و فعالیت (افسردگی) مشخص شود. اختلال دوقطبی می‌تواند بر فعالیت‌های روزمره و حفظ روابط تاثیر گذارد. اختلال دو قطبی شایع است و معمولا بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی ظاهر می‌شود. زنان دوره‌های افسردگی و مردان دوره‌های شیدایی بیشتری در طول زندگی دارند.

علائم اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی با حداقل دو دوره شیدایی یا یک دوره مانیا و به دنبال آن یک دوره افسردگی مشخص می‌شود. دوره شیدایی با یک دوره مشخص خلق و خوی مداوم یا تحریک‌پذیر تعریف می‌شود که حداقل یک هفته به طول می‌انجامد با علائمی مانند:

-عزت نفس زیاد یا بزرگواری

-کاهش نیاز به خواب

-فشار برای ادامه صحبت

-پرواز ایده‌ها یا افکار مسابقه‌ای

-حواس‌پرتی آسان

-افزایش فعالیت هدفمند یا بی‌قراری

-مشارکت بیش از حد در فعالیت‌هایی که پتانسیل بالایی برای عواقب خطرناک دارند (مثلا درگیر شدن بی‌دلیل، یا سرمایه گذاری‌های تجاری احمقانه)

دوره افسردگی با تجربه علائم زیر برای حداقل ۲ هفته تعریف می‌شود که شامل موارد زیر است:

-احساس غم و اندوه یا ناامیدی

-از دست دادن علاقه به فعالیت‌ها

-کاهش سطح انرژی یا خستگی آسان

-ناتوانی در تمرکز

-کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس

-احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه بیش از حد

-دیدگاه‌های تاریک یا بدبینانه از آینده

-افکار خودکشی یا تلاش برای پایان دادن به زندگی

-بی‌خوابی یا خواب زیاد

-کاهش اشتها

دوره درمان نشده شیدایی می‌تواند از ۲ هفته تا ۵-۴ ماه طول بکشد، در حالی که یک دوره افسردگی درمان نشده ممکن است تا ۸-۶ ماه و به ندرت تا یک سال طول بکشد.

علل اختلال دوقطبی چیست؟

علت دقیق اختلال دوقطبی هنوز ناشناخته است. عوامل متعددی ممکن است در اتیولوژی دخیل باشند، مانند:

عوامل ژنتیکی

خطر ابتلا به اختلال دوقطبی در فردی که والدین یا خواهر یا برادری دارد در مقایسه با افرادی که این اختلال را ندارند، ۴ تا ۶ برابر بیشتر است.

ناهنجاری‌های بیولوژیکی مغز

از دست دادن یا آسیب سلول‌های مغزی، عدم تعادل در انتقال دهنده‌های عصبی، اختلالات میتوکندریایی همگی در پاتوژنز اختلال دوقطبی در نظر گرفته می‌شوند.

عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی

فشار روحی و استرس

یکی از رایج‌ترین محرک‌ها و از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی، استرس است. در مطالعه‌ای که ژوئن ۲۰۱۴ در مجله اختلالات عاطفی منتشر شد، رویدادهای منفی یا استرس‌زا زندگی با تغییرات خلقی بعدی مرتبط دانسته شد. در اوایل دوره بیماری به نظر می‌رسد که دوره‌های افسردگی یا شیدایی در اختلال دو قطبی بیشتر توسط فشار روحی و استرس زندگی ایجاد می‌شود. به‌علاوه برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است با دوره‌های مکرر افسردگی یا شیدایی بر اثر فشار روحی و استرس، دوره‌های بهبودی کامل‌تری را تجربه کنند و همچنین احتمال عود بیشتری را داشته باشند. در حالی که دلایل استرس بسیار فردی هستند، برخی رویدادهای زندگی و الگوهای سبک زندگی امکان دارد به عنوان محرک عمل کنند. مراقب این مقصران رایج و عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی باشید. 

کمبود خواب

در طول اوج اختلال دو قطبی (دوره های شیدایی)، ممکن است فرد آن‌قدر برانگیخته شود که بتواند روزها را بدون خواب و بدون احساس خستگی در روز بعد بگذراند.

برای سه نفر از هر چهار نفر مبتلا به اختلال دو قطبی، مشکلات خواب رایج‌ترین سیگنالی است که نشان می‌دهد، دوره شیدایی در شرف وقوع است.

محرومیت از خواب و همچنین جت لگ می‌تواند باعث ایجاد دوره‌های شیدایی یا هیپومانیک برای برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی شود.

زمانی که خواب کم است، امکان دارد فرد مبتلا به اختلال دوقطبی مانند سایر افراد با آن روبه‌رو نشود و بازخوردی مانند دیگران از خود نشان ندهد. اما حتی اگر به نظر می‌رسد که او با کم خوابی از پس شرایط بر می‌آید، باید بداند که کمبود خواب می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال، او ممکن است:

-فوق‌العاده دمدمی مزاج شود.

-احساس بیماری، خستگی، افسردگی یا نگرانی کند.

-در تمرکز یا تصمیم‌گیری دچار مشکل شود.

-در معرض خطر بیشتری برای مرگ تصادفی باشد.

امکان دارد قبلا از فراز و نشیب‌های تاثیر اختلال دوقطبی بر خواب مطلع باشید. اما حتی بین دوره‌های حاد اختلال دو قطبی، خواب ممکن است همچنان تاثیر بسیاری بگذارد.

-تشدید اضطراب

-نگرانی از خوب نخوابیدن

-سستی در طول روز

احساس اضطراب

اختلالات اضطرابی شایع‌ترین تشخیص همراه در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی (BD) است. تشخیص اضطراب می‌تواند به طور قابل توجهی بر شدت علائم دوقطبی تاثیر بگذارد و از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی به شمار می‌رود.

احساس اضطراب خطر خودکشی را افزایش و عملکرد روانی اجتماعی و کیفیت زندگی را کاهش می‌دهد. کارگروه شبکه کانادایی برای درمان خلق و خو و اضطراب (CANMAT) توصیه‌هایی را برای درمان در سال ۲۰۱۲ منتشر کرد که نشان می‌دهد تثبیت کننده‌های خلق و خوی ضدتشنج خاص و داروهای ضد روان‌پریشی نسل دوم، داروهای انتخابی برای درمان این بیماری‌های همراه هستند.

تغییرات محیطی

علت و سیر بالینی اختلال دوقطبی توسط عوامل ژنتیکی و محیطی تعیین می‌شود. اگرچه فرضیه‌ای بر تاثیر عوامل محیطی برای شروع اولیه اختلال تاکید دارد، اما مدارک قابل استناد برای ارتباط آن‌ها با نتیجه و سیر بالینی اختلال دو قطبی ضعیف است.

از این رو تلاش‌های تحقیقاتی متعددی برای بررسی تاثیر عوامل محیطی بر سیر بالینی بیماری صورت گرفت. براساس یک جستجو تلاش شد تا ارتباط بین عوامل محیطی، رویدادهای زندگی و سیر بالینی اختلال دوقطبی را پیدا کنند.

در نتیجه این تحقیق، مجموعه داده‌های موجود از ارتباط بین عوامل محیطی و سیر بالینی اختلال دوقطبی پشتیبانی کرد. این عوامل شامل جنبه‌های قبل از تولد، اوایل زندگی و کل طول عمر است.

با توجه به حجم نمونه‌های مختلف و چندین محدودیت روش شناختی، کیفیت و میزان ارتباط بین عوامل محیطی و سیر بالینی اختلال دوقطبی باید با نهایت احتیاط تفسیر شود.

به همین دلیل برای به دست آوردن تصویر واضح‌تر و قوی‌تر به آزمایشات پیگیری طولانی مدت سیستماتیک و طولانی مدت نیاز است. اما براساس نتایج به دست آمده تا به امروز می‌توانیم تغییرات محیطی را یکی از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی بدانیم.

عدم پایبندی به درمان عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی

تثبیت کننده‌های خلق یک درمان اساسی برای هر دو قسمت حاد اختلال دوقطبی و پیشگیری از دوره‌های بعدی است. عدم‌پایبندی بیمار عامل مهمی در عدم پاسخگویی دارویی به شمار می‌رود و پایبند نبودن به تثبیت کننده‌های خلقی امکان دارد بر هر جنبه‌ای از اختلال دوقطبی تاثیر منفی بگذارد.

پایبندی ضعیف به دارو با افزایش عودها همراه می‌شود. همچنین خودکشی و اقدام به خودکشی، مراجعه به اورژانس، بستری شدن در بیمارستان، بستری‌های غیرارادی، هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی و درگیری با سیستم قضایی کشور آسیب‌های ناشی از عدم پایبندی به دارو در اختلال دو قطبی هستند.

مصرف نکردن دارو یکی از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی است که برای بیماران و هم برای جامعه گزینه مهم و قابل توجه محسوب می‌شود. پایبندی به دارو به میزانی اشاره دارد که بیماران از رژیم دارویی تجویز شده توسط پزشک خود پیروی می‌کنند که اغلب به عنوان مصرف کمتر از ۸۰درصد دوزهای تجویز شده تعریف می‌شود.

پایبندی به دارو شامل سه مرحله است: شروع درمان، اجرا یا پیروی از رژیم دوز و تداوم درمان

عوامل و رفتارهای مختلفی بر هر مرحله از جمله نگرش بیمار نسبت به دارو، علائم بالینی، واکنش‌های جانبی، پیچیدگی رژیم، سواد سلامت، سومصرف مواد، هزینه‌های دارو و فراموشی تاثیر می‌گذارد.

اندازه‌گیری میزان پایبندی دشوار است و با تعریف روش‌شناسی، مرحله پایبندی، طراحی مطالعه و جمعیت مورد مطالعه متفاوت است. تخمین زده می‌شود که کمتر از ۵۰درصد بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی به مصرف داروها و درمان کاملا پایبند باشند.

برای اکثر بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی، پایبندی جزئی یا متناوب است و در طول زمان تغییر می‌کند. گاهی اوقات بیماران تمام دوزهای تجویز شده را مصرف می‌کنند، گاهی اوقات یک دوز جزئی و گاهی اوقات هیچ کدام را برای یک یا همه داروها در رژیم دارویی مصرف نمی‌کنند.

در دو حالت دوم و سوم، بیمار با دستان خود یکی از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی را پدید می‌آورد. رایج‌ترین روشی که روانپزشکان تبعیت از دارو را در اختلال دوقطبی ارزیابی می‌کنند این است که از بیمار سوال کنند.

با این حال، برآوردها اغلب نادرست و خوش بینانه هستند. اگرچه پزشکان اغلب داروها را در ویزیت‌ها برای اختلال دوقطبی تنظیم می‌کنند، تمایز تبعیت ناکافی از پاسخ نادرست دشوار است. همین مسئله تشخیص را ناممکن کرده و عدم پایبندی بیمار ممکن است منجر به تجویز دوزهای بالاتر، تغییر داروها و رژیم‌های دارویی پیچیده‌تر شود. در نهایت این تغییرات دارویی می‌تواند یکی از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی باشد.

 موقعیت‌های استرس‌زا

به خوبی تشخیص داده شده است که رویدادهای استرس‌زا زندگی بر آسیب‌پذیری، شروع و عود اختلال دوقطبی تاثیر می‌گذارد. مطالعات پیشین گزارش داده‌اند که شیوع رویدادهای استرس‌زا در زندگی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر از افراد سالم دیده می‌شود.

علاوه بر این مشکلات اجتماعی، مانند یک رویداد استرس‌زا طولانی مدت، بهبود علائم یا بهبودی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی را مختل می‌کند. رویدادهای استرس‌زای زندگی به شدت بر شروع حالت‌های اختلال اثر می‌گذارد. چند مطالعه بررسی کرده‌اند که استرس از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی به شمار می‌رود.

همچنین موجب تشدید بالینی از جمله عود و پیش‌آگهی اختلال دوقطبی شده و بیماران را مضطرب می‌کند. بنابراین بررسی ویژگی‌های بالینی مرتبط با رویدادهای استرس‌زا زندگی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در زمینه علائم روان‌پزشکی، برای ایجاد درک بهتر و استراتژی مدیریتی در برابر اختلال دو قطبی ضروری است.

در مطالعه‌ای گزارش داده شد که بیماران مبتلا به افسردگی مقاوم به درمان یا بدون بهبودی از علائم پریشانی روانشناختی، مانند نفوذ و اجتناب مرتبط با رویدادهای زندگی رنج می‌برند.

-عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی را می‌توان کنترل کرد و حتی اگر درمانی وجود نداشت، می‌توانید یک سبک زندگی کارآمد داشته باشید. پیروی از یک برنامه درمانی و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی می‌تواند راه درازی داشته باشد.

-تا زمانی که دوره‌های افسردگی شدیدی که نیاز به بستری شدن کوتاه مدت دارند رخ ندهد، اختلال دوقطبی را می‌توان تنها با دارو و درمان مدیریت کرد.

-پشت سر گذاشتن یک مشکل امکان دارد غیرممکن و بسیار سخت به نظر برسد، اما به یاد داشته باشید که همیشه راه‌هایی برای بهبود خلق و خو و کنار آمدن با بیماری وجود دارد.

-در صورت نیاز به کمک، از تماس با درمانگر یا عزیزان خود دریغ نکنید.

-در صورت وجود افکار خودکشی که قادر به مبارزه با آن‌ها نیستید یا نادیده گرفته می‌شوید، با مشاور تماس بگیرید.

-توجه داشته باشد عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی می‌تواند بیشتر از موارد ذکر شده باشد. پس بهتر است با یادداشت اتفاقات و رفتارهای بیمار پیش از پیدایش هر شیدایی یا افسردگی به بررسی عوامل آن بپردازید.

عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت؛ اما به خاطر داشته باشید تشدید علائم این بیماری به عوامل بسیاری مانند نوع تجربه افراد از علائم بستگی دارد، برخی دوره افسردگی شدید‌تر و برخی دوره شیدایی بیشتری را تجربه می‌کنند. بنابراین شناخت عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی که این دوره‌ها را تشدید می‌کند در هر فرد متفاوت است.

منبع: نارایانا هلث

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.