سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

انتشار کتاب من عقیل هستم

مجموعه‌ی داستان من عقیل هستم منتشر شد.

باشگاه خبرنگاران جوان  هرمزگان-مجموعه داستان کوتاه "من عقیل هستم " نوشته " ایرج بلوچی " که از نویسندگان و فعالان ادبی نام آشنای هرمزگان و بندرعباس است منتشر شد.

مجموعه داستان من عقیل هستم به عنوان اولین اثر مستقل این نویسنده، به همت نشر نودا بهمن ۱۴۰۰ به چاپ رسیده است.

این مجموعه شامل ۲۲ داستان است که در ۱۱۵ صفحه و با قیمت ۲۵ هزار تومان در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.

داستان‌های کتاب درجغرافیای هرمزگان اتفاق می‌افتند و نویسنده با استفاده از فضای جنوب و واژگان بندری به خلق آثار خود پرداخته است.

نثر روان و موجز و شخصیت‌هایی قابل لمس و نگاه منتقدانه نویسنده به فرهنگ جنوب از ویژگی‌های اصلی داستانهاست.

بلوچی اشاره‌های متعددی به جشن‌ها و مراسم و گاهی خرافه‌ها دارد که این کتاب را به دانشنامه کوچکی از هرمزگان بدل کرده است.

فرهنگ التقاطی بندرعباس در طول سال‌ها که از شمال با استان کرمان و از جنوب با اعراب از شرق با بلوچ‌ها و از غرب با بوشهر شکل و قوام یافته، در شخصیت‌های داستان‌ها نیز بروز و ظهور یافته و خود را نشان می‌دهند. بلوچی در این کتاب سعی کرده معرفی جدیدی از ادبیات جنوب با مختصات هرمزگان و بندرعباس است داشته باشد.

پیش از این داستان جنوب منحصر به خوزستان و بوشهر و تا حدود زیادی استان فارس بود و نشر این کتاب و سایر نویسندگان هرمزگان را می‌توان قدمی رو به جلو در هویت بخشی مستقل ادبی و داستانی به این استان قلمداد کرد.

بلوچی ۵۶ساله دانش آموخته تاریخ از دانشگاه تهران است و پیش از این داستان هایش کانال ادبی داستان هرمزگان و در نشریات و مجلاتی، چون جنزار، سدا، کافه داستان، برگ هنر منتشر شده و با داوری جشنواره داستان چیچکا و داستان خوانی در برنامه‌های یلدای داستان بندرعباس برای مخاطبان نامی آشناست.

بخشی از داستان " من عقیل هستم" برگرفته از متن کتاب:

" از روز سه شنبه، بله دقیقا از ساعت سه روز سه شنبه ی، سه هفته قبل، من نمی‌فهمم آنکه زنده مانده من هستم یا عقیل. یا آنکه مرد رحمان بود یا من.

مردی از وسط جمعیت نعره می‌زند: به حق عزت و ... شرف لااله الا الله، بلند بگو: لااله الا الله.

خاله ماهان که برقع از رویش افتاده و کندوره سیاهش پر از خاک است، روی خاک می‌افتد و ضجه می‌زند: "عقیلم، مادرم، رودم، برارم، وای وای وای"، و زن‌ها با چادر‌های خاکستری کهنه، دست هارا جلوی دهنشان می‌برند و یک صدا کل می‌کشند:"کلی لی لی لی"، ولی آخر خاله ماهان که باید بداند. مگر خودش نمی‌گفت که تو بچگی، وقتی یکی تون شیر می‌خورد، یکی دیگه تون آروغ می‌زد. "

کتاب من عقیل هستم علاوه بر فروش در کتابفروشی‌های معتبر، از طریق سایت‌های فروش کتاب مانند ایران کتاب و کتابچی نیز قابل تهیه است./ز.ت

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.