سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا در برخی اشیاء چهره انسان می‌بینیم؟

پاریدولیا، یک پدیدهٔ روان‌شناختی است که در آن، فرد تصاویری یا اشیایی را که هیچ معنای ظاهری ندارند، بصورت یک چیز معنادار، مثلاً به شکل چهره می‌بیند.

باشگاه خبرنگاران جوان اغلب ما احتمالاً این تجربه را داشته ایم که با نگاه کردن به یک شیی معمولی، چهره‌ای را می‌بینیم که از روی مثلاً یک دوشاخه برق و یا یک سیب زمینی به ما خیره شده است. این پدیده روان شناختی «پاریدولیا چهره» نامیده می‌شود که انسان‌ها و حتی شامپانزه‌ها به طور طبیعی آن را تجربه می‌کنند.

اما اکنون به نظر می‌رسد که «صورت» تنها ویژگی نیست که وقتی ما با یک چهره توهم‌آمیز مواجه می‌شویم، می‌بینیم. یک مطالعه جدید نشان داده است که ما سن، احساسات و جنسیت را نیز در این چهره‌ها می‌بینیم و به طرز عجیبی اکثریت قریب به اتفاق این چهره‌های بامزه به عنوان چهره‌های مردانه در نظر گرفته می‌شوند.

جسیکا تائوبرت، یکی از پژوهشگران روانشناسی دانشگاه کوئینزلند، می‌گوید: «هدف مطالعه ما این بود که بفهمیم آیا نمونه‌هایی از پاریدولیا چهره می‌توانند حامل انواع سیگنال‌های اجتماعی مانند سن و جنسیت بیولوژیکی باشند که به طور معمول چهره‌های واقعی منتقل می‌کنند. نتایج ما یک سوگیری قابل توجه در ادراک جنسیتی را نشان داد، به طوری که بسیاری از چهره‌های واهی بیشتر به عنوان مرد در نظر گرفته می‌شوند تا زن.»

محققان ۳۸۱۵ شرکت‌کننده را برای یک آزمایش آنلاین به‌کار گرفتند و از آن‌ها خواستند بیش از ۲۰۰ عکس از چهره‌های واهی را که این تیم از اینترنت و همچنین مجموعه‌های شخصی آن‌ها تهیه کرده بود، ببینند (زیرا دانشمندانی که این موارد مطالعه می‌کنند، مجموعه‌های شخصی نیز دارند). از شرکت کنندگان خواسته شد که به تصاویر نگاه کنند و به صورت امتیاز بندی از صفر تا ۱۰ بگویند که چه چیزی را می‌بینند. همچنین به آن‌ها گفته شد که در صورت مشاهده چهره، برخی از ویژگی‌های آن از جمله محدوده سنی و جنسیت آن را به صورت «مرد»، «زن» و یا «خنثی» مشخص کنند.

یافته‌ها نشان داد، متقاضیان اکثراً چهره‌های جوان و یا کودک را در عکس‌ها می‌دیدند. از سوی دیگر نتایج مربوط به احساسات کاملاً متفاوت بود، به طوری که ۳۴ درصد از تصاویر به عنوان شاد، ۱۹ درصد متعجب، ۱۹ درصد خنثی و ۱۴ درصد عصبانی تلقی می‌شدند. تعداد کمتری از چهره‌ها به عنوان نشان دهنده غم، ترس یا انزجار درک شدند. اما چیزی که واقعاً توجه محققان را به خود جلب کرد این بود که جنسیت درک شده از این چهره‌ها به طور گسترده به سمت «مرد» متمایل شده است. این تیم در مقاله جدید خود می‌نویسد: «میزان این تفاوت جنسیتی قابل توجه بود؛ ۹۰ درصد از تصاویر چهره‌های وهمی دارای امتیاز میانگین مردانه بودند، در حالی که تنها ۹ درصد از تصاویر دارای امتیاز میانگین زنانه بودند.»

سوگیری‌های ادراکی مانند این بسیار رایج است؛ آن‌ها زمانی اتفاق می‌افتند که مغز ما میانبر‌هایی را برای تلاش و درک آنچه می‌بینیم ایجاد می‌کند. معمولاً ما در استفاده از این میانبر‌ها برای درک درست اشیا بسیار خوب هستیم، اما گاهی اوقات - مانند دیدن چهره‌هایی که در واقع وجود ندارند - اشتباه می‌کنیم. تائوبرت می‌گوید: «ما می‌دانیم وقتی چهره‌ها را در اشیا می‌بینیم، این توهم توسط بخش‌هایی از مغز انسان پردازش می‌شود که به پردازش چهره‌های واقعی اختصاص دارد، بنابراین در تئوری، پاریدولیا «مغز را فریب می‌دهد». اما اکنون ما شواهدی داریم که این محرک‌های واهی مغز، توسط نواحی درگیر در ادراک و شناخت اجتماعی پردازش می‌شوند، بنابراین می‌توانیم از پاریدولیا چهره برای شناسایی آن مناطق خاص استفاده کنیم.».

اما دلیل سوگیری ادراکی که باعث می‌شود چهره‌های واهی به جای زنانه، مردانه به نظر برسند چیست؟ محققان برای یافتن پاسخ این پرسش عمیقا تلاش کردند. آن‌ها آزمایش‌های بیشتری انجام دادند تا بررسی کنند که آیا این سوگیری می‌تواند ناشی از تداعی معنایی جنسیت که به دلیل نام اشیاء یا مواردی که از نظر بصری مردانه به نظر می‌رسند، باشد. آن‌ها همچنین تصاویر را دوباره آزمایش کردند، اما در مقیاس خاکستری، تا ببینند آیا رنگ‌ها ممکن است بر تفاوت جنسیتی تأثیر بگذارند یا خیر. اما هیچ یک از این عوامل نتوانست آنچه را که محققان بدان رسیدند، توضیح دهد.

علاوه بر این، این تیم شکل‌های چهره انسان مبهم بر اساس جنسیت را ایجاد کردند تا بررسی کنند که آیا شرکت‌کنندگان در صورت عدم اطمینان از جنسیت، بیشتر به تصور «مرد» پاسخ می‌دهند یا خیر. اما در این آزمایش نیز در واقع یک سوگیری کوچک زنانه را نشان می‌داد و این فرضیه را هم رد می‌کرد. در نهایت، آن‌ها مدل‌سازی محاسباتی را بررسی کردند تا مشخص کنند آیا ویژگی‌های خاصی - مانند چهره‌های زاویه‌دار به جای منحنی - می‌توانند باعث تعصب جنسیتی شوند یا خیر. اما تیم دریافت که اگرچه ویژگی‌های بصری ممکن است برخی از واریانس‌ها را توضیح دهد، اما نمی‌تواند همه این سوگیری‌ها را توضیح دهد.

این بدان معنی است که ما هنوز مطمئن نیستیم که چه چیزی باعث سوگیری ادراک شده است، اما محققان پیشنهاداتی را ارائه می‌دهند. آن‌ها در مقاله خود می‌نویسند: «یک احتمال این است که این سوگیری از یک خاستگاه مفهومی یا زبانی سرچشمه می‌گیرد، به این معنا که مرد جنسیت پیش‌فرض در ارتباطات اجتماعی است. به این معنی که ادراک صورت وهم‌آمیز در یک شیء از همان ابتدا مفهوم «مذکر» را فرا می‌خواند. یک فرضیه دیگر این است که مرد جنسیت پیش‌فرض برای صورت است، مگر اینکه جزئیات بصری دیگر (مثلاً مژه‌ها، مو‌های بلند، ابرو‌های کوتاه شده) وجود داشته باشد. در واقع ادارک بصری ما چهره مونث با با چنین مشخصاتی می‌شناسد که فقدان آن‌ها به معنای پیش فرض قرار دادن جنس مذکر است. این خود می‌تواند سوالات جالب دیگری در مورد اینکه چگونه هنجار‌های اجتماعی ممکن است با ادراک بصری تعامل داشته باشند، ایجاد می‌کند.» لازم به ذکر است، این پژوهش در نشریه معتبر PNAS منتشر شده است.

منبع: فرارو

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.