باشگاه خبرنگاران جوان ـ موضوع حضور زنان در مسابقات فوتبال همواره یک بحث چالشی بوده است. هر چند مهر ۹۸ اولین حضور رسمی زنان در ورزشگاه آزادی بود، اما حالا بعد از دو سال دوباره خانمها توانسته اند در ورزشگاه آزادی در یک بازی حساس که باعث صعود تیم ملی کشورمان به جام جهانی شد، حضور پیدا کنند و در ورزشگاه آزادی این صعود را جشن بگیرند. برخی این صعود را خوش یمنی حضور زنان در ورزشگاه اعلام میکنند و برخی حضور بانوان در ورزشگاهها را به بهتر شدن فضای ورزشگاهها مرتبط میدانند.
برای این که روایتهای دست اول و دست نخوردهای از حضور بانوان در ورزشگاه داشته باشم به دنبال خانمهایی گشتم که توانسته اند به این بازی برسند و فریاد «گــــــل» شان هنگام ضربه مهدی طارمی در ورزشگاه آزادی پیچیده است. با تعدادی از این افراد گفت و کردم که برخی از این گفتگوها را که متفاوتتر از بقیه بودند، در ادامه میخوانید.
مثل دیدن فیلم در جشنواره
خانم مفاخری ۳۶ ساله یکی از خانمهایی است که پیش از این هم در دیدار ایران با کامبوج که در ۱۸ مهر سال ۹۸ برگزار شده بود توانسته بود خودش را به ورزشگاه برساند و تیم فوتبال را تشویق کند. او که حتی یادش نیست نام تیمی که مقابل ایران بازی کرده چیست، میگوید: «خوشبختانه در هر دو بازی توانستم بلیت تهیه کنم و به ورزشگاه بروم.» او درباره نحوه تهیه بلیتش هم تاکید دارد که گزینشی نبوده و بلیت تهیه کرده اند و در این باره میگوید: «در بازی قبلی که تیم ملی با یک تیم آفریقایی بازی داشت خودم از سایت بلیت گرفتم. برای این بازی روز سه شنبه دوستم تماس گرفت که بریم بازی ایران و عراق رو ببینیم و منم خوشحال کد ملی ام رو دادم که داداشش برای ما بلیت بگیره و دو روز قبل بازی موفق به گرفتن بلیت شدیم.» مفاخری روز بازی را این گونه توصیف میکند: «هوا ابری بود و برای این که توی ترافیک نمونیم زودتر راه افتادیم که با خیال راحت بازی رو ببینیم. یک بلیت هم اضافه داشتیم که جلوی ورزشگاه به یک خانم دیگه دادیم که اونم بتونه بیاد داخل ورزشگاه. بیرون از ورزشگاه میشنیدیم که زنانی که امروز وارد ورزشگاه میشن گزینشی بودن و کسی نتونسته بلیت بخره با این که این طور نبود، حتی بازار سیاه فروش بلیت هم راه افتاده بود و بلیت ۵۰ هزار تومانی تا ۳۰۰ هزار تومان هم فروخته میشد.» او گلایه اش از برخوردهای ماموران حراست را این طور بیان میکند: «برخورد ماموران حراست خانمی که در ورزشگاه بودن خوب نبود و بیشترشون اخمو بودن و انگار از این که روز پنج شنبه شون رو باید به بازرسی و کنترل ما میگذروندن از ما عصبانی بودن. سه بار تفتیش بدنی مون کردن و بیشتر لوازم مون رو هم مینداختن دور حتی اسپری الکل.»
بی ادبی نشنیدیم
مفاخری خیلی زیبا حسش را از حضور در ورزشگاه آزادی بیان میکند و درباره فرق دیدن بازی در ورزشگاه و تلویزیون میگوید: «دیدن بازی فوتبال توی ورزشگاه مثل دیدن فیلم کارگردان مورد علاقه ات توی اکران خصوصی و جشنواره فجره. شاید خیلیها بگن فرقی نداره دیدن فیلم توی سینما با تلویزیون، ولی اگه عاشق فیلم باشی حتی دیدن یک روز زودتر فیلم هم با حضور کارگردان میتونه برات رویایی باشه.» او در ادامه هم درباره شعارها در ورزشگاه گفت: «قبل ترها اگه میگفتم میخوام برم ورزشگاه برادرم مخالفت میکرد و میگفت اون جا حرفهای زشتی میزنن و شأن خانمها رعایت نمیشه، ولی در این دو بازی که ما رفتیم بی ادبی نشنیدیم و شعارها برای تشویق تیم ملی بود و به نظرم حضور خانمها میتونه به بهتر شدن جو ورزشگاهها هم کمک کنه.»
تلاش برای رسیدن به سکوها
شیرین ۴۴ ساله یکی از آن خانمهایی است که بدون بلیت خود را به ورزشگاه رسانده تا شاید بتواند بازی را از نزدیک ببیند. او به خبرنگار ما میگوید: «از صبح به سرم زده بود هر طور شده خودم رو به ورزشگاه برسونم و بازی رو از نزدیک ببینم. به چند تا از دوستام هم گفتم، ولی گفتن ما رو که راه نمیدن و فقط یه عده خاص میتونن بازی رو ببینن، شک داشتم که بتونم، ولی گفتم باید تلاشم رو بکنم.»
او در ادامه از تلاشهای ناموفقی که برای تهیه بلیت از سایت داشته این گونه میگوید: «تصمیمم رو گرفته بودم رفتم سایت بلیت بخرم، ولی نشد که نشد، اما من تسلیم نشدم و خودم رو توی هوای سرد به ورزشگاه رسوندم، ولی اون جا هم خبری از بلیت نبود و بلندگو اعلام میکرد که بدون بلیت اجازه حضور در ورزشگاه رو ندارید، لطفا برای بازیهای بعدی حتما از قبل بلیت تهیه کنید.» این پایان تلاش شیرین نبود، او درباره چگونگی رسیدنش به سکوهای ورزشگاه میگوید: «یکی دو تا که نبودیم تعدادمان زیاد بود و همه دنبال راهی برای پیدا کردن بلیت میگشتیم.
یک ساعت مانده بود به شروع بازی، بعضیها گفتند که سایت برای فروش بلیت باز است و اقدام به خرید بلیت کردند در بین این آدمها عدهای بودند که بلیت بخش آقایون رو خریده بودن، ولی مشکلی برای ورود پیدا نکردن، اما اینترنت گوشی من این قدر کند بود و سایت هم این قدر شلوغ که باز هم موفق به دریافت بلیت نشدم، ولی ساعت به ۱۸ و ۲۵ دقیقه که رسید اعلام کردن هر کی مونده توی صف وارد ورزشگاه بشه و خوشبختانه بازی رو از تقریبا دقیقه ۴۰ به بعد همه توی ورزشگاه دیدیم و از این که تونستم تیم ملی کشورم رو توی بازی که باعث رفتنش به جام جهانی شد تشویق کنم اونم در روزی که تسلیم نشدم، خوشحالم.»
مشکلاتی که مسئولان باید رفع کنند
حضور بانوان در بازی ایران و عراق که منجر به صعود زود هنگام تیم ملی کشورمان به جام جهانی شد، میتواند شروعی برای حضور بانوان در ورزشگاه آزادی باشد. با این حال از این نکته هم نباید غافل شد که در این ماجرا ناهماهنگی و کاستیهایی هم دیده شد که باید مسئولان به آن توجه کنند.
۱- بی نظمی در بلیت فروشی یکی از عمدهترین مشکلاتی بود که تماشاگران مخصوصا خانمها با آن مواجه بودند. نکته قابل تامل این بود که طبق آن چه حاضران در ورزشگاه اعلام میکنند بسیاری از خانمها با خرید بلیت بخش آقایان موفق به حضور در ورزشگاه شده بودند.
۲- یکی دیگر از مشکلاتی که برای حضور خانمها در ورزشگاه باید حل شود موضوع سرویسهای بهداشتی است که به اعتقاد بسیاری از خانمها سرویسهای غیر بهداشتی بودند!
۳- جدای از مشکلات قبل از حضور و زمان حضور در ورزشگاه آزادی خروج بانوان هم یکی دیگر از موضوعاتی است که باید برای آن چارهای اندیشیده شود. متاسفانه اتوبوسهایی که زنان را از ورزشگاه تا در ورودی میآورد تا مترو نمیآید و در آن تاریکی شب خانمها ممکن است برای رسیدن به مترو با مشکلاتی مواجه شوند.
ما خیلی جیغ و فریاد به ورزشگاه بدهکاریم
عطیه همتی خبرنگار و روزنامه نگار حوزه فرهنگی و اجتماعی هم درباره تجربه اش از حضور در ورزشگاه آزادی به خبرنگار ما میگوید: «این اولین و نزدیکترین مواجهه بسیاری از ما با یک فوتبال بینالمللی بود. کمی زمان برد تا خودمان را با جو ورزشگاه تطبیق بدهیم. یک باره در یک محیط بزرگ قرار گرفته بودیم و هنوز دستمان نیامده بود. از طرفی این اولین روز با شلختگی در سامانه بلیت فروشی و هوای سرد و بارانی همزمان شده بود و کار را سخت کرده بود و بسیاری از دخترها میخواستند همه شور و حال سالهای گذشته را در این دو ساعت تخلیه کنند برای همین بود ۹۰ دقیقه روی پا ایستاده بودیم و بلد نبودیم هماهنگ و یک صدا تشویق کنیم. حتی تعداد پرچمها و بوقهای ما چندین برابر سمت آقایان بود.»
مشکلات تا رسیدن به ورزشگاه
او درباره مشکلاتی هم که در ورزشگاه بوده، میگوید: «درباره خود بازی باید بگویم کورترین نقطه ورزشگاه سمت خانمها بود جایی که تسلط زیادی روی جریان بازی نداشتند. اما همین برای همه ما غنیمت بود، وقتی جریان بازی سمت ما میآمد فریادها و جیغها اوج میگرفت و برای همین نیمه اول خدا خدا میکردیم، چون پشت به دروازه عراق هستیم همین نیمه اول یک گل بزنیم که نشد. درباره امکانات بهداشتی هم از قبل آمادگی داشتیم که سعی کنیم تا حدامکان استفاده نکنیم. چون حتی نوع طراحیهای برخی از سرویسها مردانه است. خوراکیهای غیر پرتابی هم بردیم، ولی آن قدر دوست داشتیم برویم که به این مسائل فکر نمیکردیم. حتی وقتی سه نفر از گشتهای گیت یک نفرمان را همزمان میگشت و برخورد تند بود اجازه نمیدادیم چیزی خوشیمان را تلخ کند. حتی سرمای هوا را به تنمان راه نمیدادیم.»
همتی از ناهماهنگیها در بلیت فروشی هم گلایه داشت و گفت: «بلیت فروشی افتضاح بود، ما خبری اقدام کرده بودیم و گفتند کد ملیتان داده شده و برایتان پیامک میآید. هر چه نشستیم نیامد و بدون بلیت راه افتادیم. وقتی رسیدیم گفتند کارت ملی بدهید، چون کد ملی تان ثبت شده رد میشوید، ولی باز هم فایده نداشت. هر چه تماس گرفتیم، گفتند سامانه خراب است، ولی برای ورود، بلیت کاغذی میفرستیم که آن هم مکافات بود. چند گیت را بدون بلیت رد شدیم در آخر هم وقتی بلیت رسید که درها کلا به روی همه باز شد.»
جایی برای بروز عِرق ملی
این خبرنگار در پایان حس و حالش در ورزشگاه را این گونه توصیف میکند: «ورزشگاه برای ما فقط فوتبال دیدن نبود جایی بود که میتوانستیم بی واسطه همه انرژی و محبت و حتی عرق ملی مان را بیرون بریزیم و برای ایرانمان با همه توان مان فریاد بکشیم. یاد سالهای قبل افتاده بودم که دلم میخواست در نوجوانی این تجربه را کسب میکردم. انگار دلم میخواست در همه این دو ساعت برای خوشیها و اتفاقات خوبی که سالها قبل در آزادی رخ داده بود، شادی کنیم. برای صعود شیرین ۲۰۰۶ برای آن گلی که نصرتی به بحرین زد. ما خیلی جیغ و فریاد به این ورزشگاه بدهکار بودیم. انگار میخواستیم نه فقط برای بازی ایران و عراق بلکه برای همه بازیهای شیرینی که ندیدیم جیغ و هورا بکشیم.»
منبع: خراسان
انتهای پیام/
کسی میدونه بگه
یک کارگر دستشویی وظیفه فقط شستویی دستشویی هفتگی است نه اینکه بیاد کثافت کاریا و پاک کنه
متاسفانه تو دستشویی تفرجگاهها ی بعضی از خانومها مراعات نمیکنن باعث تاسف اونقد ب ارایش غلیط توجه دارن ولی به بهداشت دستشویی توجه ندارن یعنی تو خونه شون اینطورن الله اعلم !