سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ضریح

ضریح خیلی زیباست!هم هنری و هم دلی!همین که وارد مسجد میشدی ابهت ضریح میگیرتت! نمیدونی این ابهت واسه خود ضریحه یا واسه صاحب ضریح؟

به گزارش وب گردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ مهندس طلبه در آخرین مطلب خود نوشت:

بسم رب الشهداء والصدیقین
قلم بزن!
به یاد کی قلم بزنم؟
به نام کی قلم بزنم؟
دل بارها گفت قلم بزن!ولی نامی ازش نبرد!
ای دل چرا گرفته ای؟
گرفته ای از دوری شیرمردانی که علمشان تیری در قلب دشمنان است!
گرفته نباش!بخند!شاد باش!پایکوبی کن!که علم نیز مانند تیر بر قلب دشمنان مینشنید!
خوشحال باش برای آن شیرمردان!
ولی
ولی
ولی
ای دل گریه کن!نه به حال آن شیرمردان!بلکه به حال خودت که باز از قافله جا مانده!افسوس که باز کربلایی آمد و کربلایی نشدی!
کاش این محرم کربلایی میشدم!کاش...
مصطفی جان شهادتت مبارک...

سلامی آمیخته با بغض و گریه و خستگی و ملولی از دوری یاران حسینی تقدیم به همه و همه عاشقان حسینی
اربعینی که گذشت شدید دلم هوای حرم حسین علیه السلام را کرد،شدید اندر شدید!شدید چیزی توی مایه های بنز!برای همین...
برای همین دلی شستو شو دادیم با آب وضو و نمازی گذاردیم تا راهی صریخ مقدس یار بشوم!
زودی شال و کلاه کردم و رفتم پیش به سوی ضریح امام حسین علیه السلام
دو سه دقیقه ای از حجره تا حرم سیدالشهدا بیشتر راه نیست!
رفتم و رفتم و رفتم تا رسیدم به ضریح زیبایش!
به به!هنوز ضریح به وصال حسین نرسیده چه بوی یار و به خودش گرفته!
زیارتی دور و اطراف ضریح کردم و بازگشتم به یاد حسین!یاد حسین!یاد حسین!
خبببببب!خیلی دیگه حاشیه نرم که اونوقت از که از چپ و راست کتک میخورم!
توی مدرسه (حوزه!) ما!البته نه توی مدرسه!بلکه توی مسجد مدرسمون دارن ضریح امام حسین علیه السلام و میسازن!
چند روز پیش به خودم گفتم سید!چه بی مرامی!یه بار یه مطلب هم درباره ضریح جد بزرگوارت بنویس!بعدش تصمیم بر نوشتن شد!
ضریح خیلی زیباست!هم هنری و هم دلی!همین که وارد مسجد میشدی ابهت ضریح میگیرتت!
نمیدونی این ابهت واسه خود ضریحه یا واسه صاحب ضریح؟
چند دقیقه ای دور ضریح میگردی و یادی از کربلا میکنی!
وقتی چند دوری گشتی احساس میکنی بغضی توی گلوت هست!بغضی که داره خفت میکنه!برای همین تصمیم میگیری با ضریح خداحافظی کنی و بزنی بیرون تا بغض خفت نکنه که ناگهان...
ناگهان توی مسجد صدای گرم و دل نشین محمود کریمی پخش میشه که میگه:
میره حرم نیامد،وایلا
آب آورم نیامد،وای
بغضی که داشت خفت میکرد ناگهان به دونه های مروارید اشک تبدیل میشه و تو رو از خفه شدن نجات میده!
بعدش توی چند لحظه کل داستان کربلا میاد توی ذهنت و قلب و آتش میزنه!
آخرشم دلت راهی قبر علی اصغر علیه السلام میشه و یادت میفته که قبری جز سینه پدر نداشت و ندارد...
باز نیز باید گذاشت و گذشت که اگر نگذریم عاشورا قلب ها را آتش میزند
نمیدونم کی ضریح کارش تموم میشه ولی انصافا اساتید و هنرمنداش گل کاشتند.
چند تا عکس هم از مسجد مدرسمون که توش داره ضریح ساخته میشه و خود ضریح نیمه ساخت قرار دادم (عکس دومی عکس توی خود ضریحه ها!با عکس سقف مسجد اشتباه نگیریداا!)
به خدای فداییان راه علم میسپارمتون
یاعلی مددی/س

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.