سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

همه چیز در رابطه با ماجرای فدک و اقرار ابوبکر به غصب ارثیه حضرت زهرا

وقتی خبر غصب فدک را برای فاطمه (س) آوردند خویشاوندان و نزدیکان خود را طلبید و به همراه آن‌ها به مسجد رسول الله آمد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،  فدک، سرزمین آبادی بود در نزدیکی مدینه به فاصله ۱۴۰ کیلومتری، فدک از اموال خالصه بود و سرزمینی بود که هرگز به جنگ و غلبه فتح نگردید، بلکه هنگامی که خبر خیبریان به دهکده فدک رسید، همگی حاضر شدند که با پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله از در صلح وارد شوند و نیمی از اراضی فدک را در اختیار پیامبر «ص» بگذارند و نیم دیگر را به خود اختصاص دهند و در برابر آن در انجام مراسم مذهبی کاملا آزاد باشند و حکومت اسلامی امنیت منطقه آنان را حفظ کند.

می‌گویند وقتی آیه‌ی «و آت ذالقربی حقه...» نازل گردید، پیامبر گرامی فدک را به دختر گرامی خود فاطمه سلام الله علی‌ها بخشید. از مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله ده روز نگذشته بود که به زهرا سلام الله علی‌ها خبر رسید که ماموران ابوبکر، کارگران او را از سرزمین فدک بیرون کرده و رشته کار را به دست گرفته اند. از این جهت فاطمه سلام الله علی‌ها با گروهی از زنان بنی هاشم به قصد باز گرفتن حق خویش، پیش ابوبکر که در آن زمان خلافت می‌کرد رفت و گفتگو‌هایی بین دخت پیامبر و ابوبکر انجام گرفت. دختر پیامبر به ابوبکر می‌گوید: چرا مرا از حق خویش باز داشتی و کارگرانم را بیرون کردی؟ خلیفه می‌گوید: من از پدرت شنیده ام که پیامبران از خود چیزی به ارث نمی‌گذارند. فاطمه فرمود: فدک را پدرم در حال حیات به من بخشیده بود و من در زمان حیات پدرم مالک فدک بودم. خلیفه گفت: آیا برای این امر گواهانی هم داری؟ فاطمه فرمود: گواهان من عبارت اند از علی، اُم سلمه و به عقیده بعضی امام حسن و امام حسین علیهم السلام. این افراد همه گواهی دادند سپس علی علیه السلام به ابوبکر گفت: هرگاه من مدعی مالی باشم که در دست مسلمانی است از چه کسی شاهد می‌طلبی؟ از من شاهد می‌طلبی که مدعی هستم یا از شخص دیگری که مال در اختیار یا تصرف اوست؟ خلیفه گفت: در این موقع من از تو گواهی می‌طلبم. علی علیه السلام فرمود: مدت هاست که فدک در اختیار و تصرف ماست، اکنون که مسلمان می‌گویند فدک از اموال عمومی است باید آن‌ها شاهد بیاورند.

خلیفه برای اینکه فدک را از تصرف زهرای اطهر خارج کند به حدیثی متوسل شد که خلاصه ان چنین است: «پیامبران چیزی از خود به ارث نمی‌گذارند و ترک آنان پس از درگذشت‌شان صدقه می‌باشد.»

طبق روایات شیعه و سنی در این هنگام عمر و عایشه به این سخن ابوبکر شهادت دادند و ابوبکر شهادت آن‌ها را پذیرفت، اما شهادت امام علی را به دلیل نسبت او با حضرت فاطمه و شهادت ام سلمه را به دلیل زن بودنش نپذیرفت. این سوال پیش می‌آید که آیا عایشه زن نبود و یا نسبتی با ابوبکر نداشتند؟

علاوه بر آن، این حدیث را وقتی بر قرآن عرضه کنیم معلوم می‌گردد که درست نیست و از جهت عقل هم صحیح نمی‌باشد که پیامبران برای فرزندان خود ارثی نگذارند همچنان که در سوره مریم «آیه ۵ و ۶» آمده است: «حضرت زکریا در مقام دعا یادآور می‌شود: من از پسر عمو‌ها پس از درگذشت خویش می‌ترسم زن من نازاست، خداوندا مرا فرزندی عطا کن که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد. پروردگارا او را پسندیده قرار بده.»

و نیز در سوره نمل آیه ۱۶ خداوند می‌فرماید: «سلیمان از داوود ارث برد.» خلیفه وقت بنا به تحریک اطرافیان می‌خواست دختر پیامبر و شوهرش علی از درآمد فدک بی‌نصیب باشند تا نتوانند صدقات را به مردم بی‌نوا و دیگران بدهند و در نتیجه کسانی که به طمع مال دنیا به گرد آن‌ها جمع شده اند پراکنده شوند.

دیگر آنکه عده‌ای در زمان ابوبکر از پرداخت زکات خودداری کردند و عایدات خزانه بیت‌المال کاهش یافت. فدک سرزمینی آباد با نخلستان‌های فراوان بود که در سال، نزدیک ۷۰ هزار دینار درآمد داشت؛ به همین علت ابوبکر فدک را از دست دختر پیامبر گرفت و بسیاری دیگر از خلفای اموی و عباسی از او پیروی کردند. نخستین بار عمربن عبدالعزیز فدک را به اولاد زهرا و بنی هاشم باز گردانید.

در اصول کافی از حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام روایتی نقل شده که در بخشی از آن آمده است: در پی احتجاجات حضرت زهرا علیهاالسلام و گواهی امیر مؤمنان علیه السلام و أمّ ایمن، ابوبکر در نوشته‌ای دستور ترک تعرّض از فدک را صادر کرد و، چون فاطمه علیهاالسلام نامه را گرفت و برگشت، در راه عمر خبردار شد و آن نامه را گرفت و پاره کرد و دور ریخت.

در پی این رفتار عمر، فاطمه سلام الله، خویشاوندان و نزدیکان خود را طلبید و به همراه آن‌ها به مسجد رسول الله آمد و در پشت پرده قرار گرفت. مهاجر و انصار وقتی ناله دردناک و آه سوزناک فاطمه را که از خالی بودن جای پدر و ستم مسلمانان شنیدند، به شدت گریستند، فاطمه اندکی صبر کرد تا سکوت حکم‌فرما شد آنگاه خطبه‌ای خواند.

در آغاز در ستایش و سپاس خداوند چنین گفت: سپاس و ستایش پروردگاری را که دست بخشنده او از آستین آفرینش بیرون آمد و به مخلوقات جهان که در صحرای عدم بودند رنگ هستی بخشید. سپاس خدایی را که ما بندگان را درس سپاسگذاری آموخت و شکرگذاری را وظیفه ما گردانید. او پروردگاری است که قبل از هر چیز بوده و پس از هر چیز خواهد بود.

آنگاه فرمود: این منم فاطمه، دختر پیغمبر که بر یگانگی الله گواهی می‌دهم و اعتراف می‎‌کنم که محمد، پدر من، بنده و فرستاده اوست. شما‌ای گروه مهاجر و انصار با پیغمبر خود پیمان بستید که دین وی را با دستان خویش برگردانید و دنیای بشریت را در گرد محور دین او گردش دهید.

آنگاه درباره اسلام و کتاب خدا و برپای داشتن نماز و روزه، حج و جهاد سخن گفت و سپس فرمود:‌ای مردم مسلمان! به شما سفارش شده که ما را ترک نگویید و فرزندان پیغمبر خود را تنها نگذارید و عترت او را پاس دارید.

دیگر بار خود را معرفی کرد و فرمود: در برابر این قبر مقدس که ایستاده ام کسی را یاری دروغ گفتن نیست. من سخنی به گزاف نمی‌گویم. این پدر من است که اکنون در این مزار خفته. پدرم محمد صلی الله علیه و آله آمد و شما را در مدرسه فضیلت و اخلاق، درس اخلاق و فضیلت داد و آیین انسانیت را به شما آموخت. این شما هستید که تا او جام به جان آفرین تسلیم کرد به عهد قدیم و دوره جاهلیت برگشتید و سر ناسازگاری پیش گرفتید و آهنگ نفاق و فراق پیش گرفته اید... گمان می‌کنم شیطان به مغز‌های شما سلطه یافته و پای بی‌پروای شمار را از راه به بی‌راهه کشانده است.

سپس کلماتی گفت که همچون پتک بر مغز غاصبان حقش فرمود آمد. فرمود: چه کسی گفته فاطمه از میراث پدر محروم است؟! آن کیست که حصار قانونی ارث را شکسته و آیات قرآنی را به هوای نفس خود تفسیر می‌کند.‌ای مهاجر و انصار، من از گفتار این پیرمرد غرق حیرتم! ابوبکر چنین فکر می‌کند که خود می‌تواند میراث ابوقحافه را در اختیار گیرد، اما میراث محمد بر فاطمه حرام است. کسی حق ندارد در برابر قرآن از پدرم حدیث نقل کند.

آنگاه فاطمه آیاتی از قرآن تلاوت فرمود از سوره نمل آیه «و ورث سلیمان داوود...» که قرآن از میراث خواری سلیمان و میراث گذاری داوود سخن می‌گوید. سپس از سوره آل عمران گفتار زکریا و از سوره نساء دستور ارث را از مهاجر و انصار خواند و فرمود:‌ای مهاجر و انصار با این آیات روشن چه می‌گویید؟! چگونه می‌خواهید یک قانون عمومی را به یک روایت فردی متزلزل سازید؟! چگونه می‌خواهید فاطمه دختر محمد را که جگر گوشه او و پرورش یافته اوست از میراث پدرش محروم سازید؟!

سپس رو به ابوبکر کرد و با خشم و تندی فرمود: من در روز رستاخیز گریبان تو را خواهم گرفت و حق پایمال شده امروز را از تو باز خواهم ستاند.

سپس روی به جوانان مدینه و بعد از آن روی به قبایل و انصار کرد و فرمود:‌ای جوانان غیرت‌مند!‌ای یاران و یاوران فداکار اسلام! این چه سستی و سهل انگاری است که پیش گرفته اید؟‌ای گروه انصار چرا همچون یخ فسرده‌ای و خاموشید در حالی که مشتی ریاکار و ناسزاوار حق مرا و یادگار پدرم را از کفم می‌ربایند؟! شما که زر در کف و زور در بازو دارید چه شده است که از جای نمی‌جنبید؟ کو آن بازوان کمان‌کش و کجاست آن مشت‌های کوه فرسا که به جنگ کفار می‌رفتید؟ چه نیکو برخاستید و چه نکوهیده برجای نشستید و خاموش شدید؟

ابوبکر در برابر حرف‌های کوبنده حضرت زهرا سلام الله علی‌ها چاره‌ای جز تسلیم نداشت، ولی بدخواهان نگذاشتند که حق به حق دار برسد و خلافت و ولایت در موضع اصلی خود قرار گیرد. سخنان آتشین حضرت زهرا آنچنان تاثیری برجای گذاشت که بیم انقلاب و شورش همه طالبان قدرت را دچار هراس بزرگی کرد.

حضرت زهرا سوگند خورد که دیگر با ابوبکر و عمر سخن نخواهد گفت. آنگاه روی از مردم به سوی قبر مطهر پدر بزرگوارش گردانید و خود را با حال پریشانی روی قبر پدر انداخت و فرمود: پدرم آن‌ها بر من ستم کردند به زودی در روز رستاخیز کیفر کردار خویش را خواهند گرفت. پدرم تا زنده ام بر تو می‌گریم و چشم من از ریختن اشک باز نخواهد ایستاد.

زنان بنی‌هاشم بسیار گریستند و دختر پیامبر را از قبر پدر کنار کشیدند و افتان و خیزان به خانه بردند. امیرالمومنین علی علیه السلام نیز در این زمان تاریک که ابر‌های فتنه، خورشید حقیقت را پوشانده بود، فاطمه را به صبر و شکیبایی دعوت کرد و خود نیز برای اینکه درخت نوپای اسلام از ریشه نخشکد ۲۵ سال صبر کرد.

از گفته‌های تاریخی می‌توان استفاده کرد که شخص ابوبکر نیز در باطن امر، به حقانیت حضرت زهرا علی‌ها السلام در امر فدک معتقد بوده است. در این خصوص به چند مورد و شاهد می‌توان اشاره کرد:

بنابر آنچه در کتاب «الإمامة والسیاسه» ذیل صفحه، به عنوان یک روایت آمده است:

هنگامی که ابوبکر و عمر برای عذرخواهی! و عیادت به خانه فاطمه آمدند، ابوبکر با اعتراف به اشتباه خود در مورد فدک و خلافت چنین گفت:

«یا حَبِیبَة رَسُول اللّه، أَ غَضَناکِ فِی مِیراثِکِ منه وَفِی زَوجِکِ».

«ای حبیبه پیامبرخدا، ما تو را درباره میراثت از پدرت و در مورد شوهرت (امر خلافت) خشمگین و ناراحت کردیم.»

و آنگاه فاطمه علیهاالسلام فرمود: «چگونه خاندان تو از تو ارث ببرند و ما از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله ارث نبریم؟!»؛ «ما بالک یرثک أهلک ولا نرث محمّدا».

بنابه نوشته مورّخ شهیر، مسعودی: «ابوبکر هنگام مرگ از چند چیز اظهار پشیمانی و تأسف کرد؛ از جمله اینکه گفت:‌ای کاش به تفتیش خانه فاطمه علیهاالسلام اقدام نمی‌کردم.»

در متون روایی و تاریخی، مواردی از این قبیل می‌توان یافت که بیانگر حقانیت دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله در دعوای خود و مظلومیت اهلبیت و محکومیت دستگاه حاکمه در اقدام خود می‌باشد؛ و بهترین داور خداوند است.

منبع: فارس

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳۰
در انتظار بررسی: ۰
غلامحسین
۲۲:۰۷ ۱۱ خرداد ۱۴۰۱
لعنت خدا جن انس بر قاتلین حضرت زهرا و اهل بیت
سردار
۱۹:۱۸ ۲۵ بهمن ۱۴۰۰
من فکر میکنم ،ابوبکر وقتی جانشین پیامبر شد ،خود رامالک همه اموال پیامبر دانست .از بس چشم تنگ و دنیا دوست بود
ناشناس
۰۹:۰۲ ۱۸ دی ۱۴۰۰
ممنون از شما
اسماعیل
۰۲:۲۶ ۱۷ دی ۱۴۰۰
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ
فاطمه الزهرا با انها قهر کرد وصحبتی نکرد و دستور داد شبانه غسل و کفن شود تا کسانی که به او ظلم کردند در تشیع جنازه او شرکت نکنند.
یامحمود به حق محمد(ص)...یااعلی به حق علی(ع)..یافاطر به حق فاطمه(س)..یامحسن به حق حسن وحسین علیهماالسلام..مارا زیر پرتو نور اهل بیت که نوری است از انوار الهی هدایت کن و محفوظ بدار..آمین یارب العالمین
ناشناس
۰۰:۱۶ ۱۷ دی ۱۴۰۰
چرا با این همه دلایل متقن و روشن باز هم اهل تسنن، عمر و ابوبکر و عثمان رو قبول دارن، چرا صحابه و این سه نفر رو از پیامبر بالاتر می دونن
ناشناس
۱۳:۴۴ ۳۰ فروردين ۱۴۰۱
سلام دوست عزیز
بنده اهل تسنن بودم ، علی رضی الله را خلیفه چهارم می دانیم .
با پیگیری هایی که در کتب اهل تسنن انجام دادم ، به حقانیت اولین خلیفه بودن علی رضی الله پی بردم .
نمی دانم چرا پدران و مادران ما غصب خلافت و بخصوص شهید کردن فاطمه س ، دختر پیامبر را واضح به ما نمی گویند .
پیامبر اکرم فرموده که فاطمه پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده.
واضح تر از این دیگر نبود .
خدا می داند ، اگر وهابی ها و جاهلان متعصب ، بیایند و بخواهند سرم را از تنم جدا کنند ، من از حقانیت علی بر نمیگردم .
علی
۲۳:۴۳ ۱۶ دی ۱۴۰۰
عالی بود
ناشناس
۲۳:۴۲ ۱۶ دی ۱۴۰۰
سلام بر اول مظلوم عالم
ناشناس
۲۳:۲۵ ۱۶ دی ۱۴۰۰
السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده فاطمه الزهرا
ام ابیها، کوثر قرآن، دخت پیامبر، همتای حیدر
جانم به فدایت
رفیعی
۲۳:۱۸ ۱۶ دی ۱۴۰۰
سلام، مطلبتون عالی بود، فقط به جای کلمه مرگ پیامبر بهتر بود از کلماتی نظیر رحلت یا شهادت استفاده می کردین. باتشکر
ناشناس
۰۹:۵۵ ۲۹ آذر ۱۴۰۱
سلام.درود برشما نظرمن هم همین بود .
ناشناس
۲۳:۱۷ ۱۶ دی ۱۴۰۰
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وال محمد و اخر تابع له علی ذلک
ناشناس
۲۰:۳۹ ۱۶ دی ۱۴۰۰
لعنت بر ظالمان
علی
۱۹:۵۳ ۱۶ دی ۱۴۰۰
ألا لعنة الله علی الظالمین
ناشناس
۱۹:۱۸ ۱۶ دی ۱۴۰۰
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا
ناشناس
۱۹:۰۳ ۱۶ دی ۱۴۰۰
لعن الله قاتلیک یا امنا زهرا سلام الله علیها
ناشناس
۱۸:۵۴ ۱۶ دی ۱۴۰۰
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ
سلام بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱۸:۳۱ ۱۶ دی ۱۴۰۰
السّلام علیکِ أیّتها الصّدّیقة الشّهیدة
یا زهرا (سلام الله علیها)
۱۸:۳۰ ۱۶ دی ۱۴۰۰
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
حسین
۱۸:۲۴ ۱۶ دی ۱۴۰۰
لعنُ علی عدوُک یا علی علیه السلام ، اولی و دومی و سومی
ناشناس
۱۸:۰۰ ۱۶ دی ۱۴۰۰
بعضی وقتها میگم خدایا ای کاش آن زمان بودم و از حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) دفاع میکردم! ولی بعدش به این فکر میکنم که نکنه اگر آن زمان بودم،عوض اینکه کنارشان باشم،در مقابلشان میبودم، یا اینکه مثل بزدلان خاموش؟!
خدا کمکمان کند که در راه اهل بیت (ع) باشیم،چرا که تمام وجود آن بزرگواران برای رضای خدا بود و هسته و خواهد بود.
و لعن الله علی قوم الظالمین
ناشناس
۱۷:۴۲ ۱۶ دی ۱۴۰۰
لعنت ابدی خدا بر دشمنان حضرت فاطمه(س)
ناشناس
۱۷:۳۲ ۱۶ دی ۱۴۰۰
لعنت خداوند و پیامبر با غاضبین
مصمم
۱۶:۴۸ ۱۶ دی ۱۴۰۰
کسی نمی تواند انکار کند که رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله حضرت صدّیقۀ طاهره فاطمۀ زهرا سلام الله علیها را سیّدۀ زنان عالم و فرزندان او را سیّد جوانان اهل بهشت خوانده اند این یعنی عصمت این بزرگواران و یک معصوم هرگز آنچه حقش نیست را طلب نمی کند ، حتی نه تنها بیش از حق خود طلب نمی کردند بلکه این خاندان گرامی نماد ایثار و فداکاری برای تمام بشریت بودند و لذا غاصبان فدک و بالاتر از آن غاصبان حکومت اسلامی هم فدک و حکومت را غصب کردند و هم اتهام زیاده خواهی به این خاندان مکّرم زدند ، و جرم این اتهام شرم آور شاید کمتر از غصب حکومت نباشد خیلی سخت است هم حق کسی را بخورند و هم در صورت احقاق حق او را متهم به زیاده خواهی کنند ، مظلومیت این اهلبیت آقا رسول الله (ص) جگر هر انسانی را آب می کند . لعنت الله علی القوم الظالمین
سیروس
۱۵:۳۴ ۱۶ دی ۱۴۰۰
به کوری چشم کافران، حضرت زهرا سلام الله علیها اولین کسی هستند که وارد بهشت می شوند... والسلام...
ناشناس
۱۶:۰۲ ۱۶ دی ۱۴۰۰
بله
ناشناس
۱۵:۲۴ ۱۶ دی ۱۴۰۰
تو نوع گفتار و روایت خیلی بد جمله بندی کردید ، کلا یکجاهایش اون حس خوردن حق حضرت فاطمه رو نمیشد درک‌ کرد. کاش بهتر تهیه میشد مطلب
ناشناس
۱۷:۵۸ ۱۶ دی ۱۴۰۰
بله
ناشناس
۱۵:۲۱ ۱۶ دی ۱۴۰۰
لعنت برستمگران ولعنت بردشمنان حضرت زهراسلام الله علیها
ناشناس
۱۶:۰۰ ۱۶ دی ۱۴۰۰
لعنت