سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پوریا شکیبایی: پدرم می‌گفتند بازیگر محبوب باش، نه معروف

پوریا شکیبایی در گفت‌وگویی از توصیه‌های همیشگی پدرش، زنده یاد خسرو شکیبایی و تجربه بازی در سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» می‌گوید.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، پوریا شکیبایی فرزند زنده‌یاد خسرو شکیبایی، بعد از فعالیت در عرصه تئاتر، بازی در فیلم کوتاه و بلند سینمایی، به عنوان اولین حضور خود در قاب تلویزیون، این شب‌ها سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» به کارگردانی پوریا آذربایجانی را از شبکه ۳ روی آنتن دارد. این مجموعه قرار است قصه‌ای طولانی را در ۲۵۰ قسمت و طی دو فصل، برای مخاطب روایت کند. شکیبایی در این مجموعه نقش یکی از کاراکتر‌های منفی قصه به نام «حبیب» را بازی کرده که برای گرفتن حق پدرش به شخصیت «حاج عطا» با بازی فرهاد آییش نزدیک شده است. به بهانه پخش این سریال، با پوریا شکیبایی درباره تجربه حضور در «برف بی‌صدا می‌بارد» و آموخته‌هایش از پدر گفت‌وگو کردیم.


بیشتربخوانید


چرا تا پیش از «برف بی‌صدا می‌بارد» سریال بازی نکرده بودید؟
من فقط شش سال است که به ایران برگشتم، قبل از این جای دیگری زندگی می‌کردم. آمدم و با تئاتر شروع به کار کردم، فیلم کوتاه و یک فیلم بلند بازی کردم. برای سریال، تاکنون آن چیزی که باید و شاید و دوست داشتم به من پیشنهاد نشده بود و «برف بی‌صدا می‌بارد»، اولین پیشنهادی بود که خیلی دوست داشتم. کارگردان، عوامل و نقش را دوست داشتم، در نهایت تکه‌های پازل کنار هم قرار گرفت و بازی کردم.

نقش‌تان چه جذابیتی برای شما داشت؟
«حبیب» خیلی جذاب است، این قدر ابعاد عجیب و غریب، متفاوت و درخشانی دارد که اصلا نمی‌توانم توصیف کنم. «حبیب» توانایی انجام دادن هر کاری را، چه مثبت چه منفی دارد و این در سریال و تصویر خیلی درخشان و جذاب است.

وجه منفی شخصیت هم برایتان جذاب بود؟
آقای آذربایجانی و دستیارشان آقای سلیمانی، از من برای بازی در نقش «حبیب» دعوت کردند و از ابتدا من را برای این نقش انتخاب کرده بودند. وقتی درباره‌اش توضیح دادند، با یک سری از اتفاقاتی که در زندگی «حبیب» افتاده بود، ابعادی که در زندگی‌اش وجود داشت و به پدرش برمی‌گشت، همذات‌پنداری کردم و این طور شد که نقش برایم جذاب شد.


برای بازی در نقش «حبیب» با چالش خاصی هم مواجه بودید؟
بله «حبیب» نقش سختی است. سریال کمی جلوتر برود، می‌بینید که نقش سختی است و یک جا‌هایی من را بیچاره کرد.

با توجه به تعداد قسمت‌های زیاد سریال، درباره این که آیا مخاطب با آن ارتباط برقرار می‌کند، نگران نبودید؟
این نگرانی که چه اتفاقی می‌افتد، همیشه برای ما وجود دارد، اما من می‌توانم این نوید را بدهم که کشش داستان به اندازه‌ای است که این ۱۰۰ قسمت به چشم نیاید. علاوه بر این، چون ما هرشب مهمان خانه‌های مردم هستیم، فکر می‌کنم بتوانیم خودمان را در دل مردم جا کنیم. نکته دیگر این که داستان خیلی اهمیت دارد. فکر می‌کنم قصه بیننده را به این سمت می‌برد که بیشتر و بیشتر سریال را ببیند.

چون فصل دوم سریال با فاصله پخش می‌شود، به نظرتان این فاصله در همراهی مخاطب مشکلی ایجاد نمی‌کند؟
معمولا همه سریال‌هایی که در دنیا پخش می‌شوند، فصل‌های مختلف‎‌شان با فاصله‌ای مثلا یک ساله آماده و پخش می‌شود. من تصور نمی‌کنم چنین اتفاقی بیفتد، به خصوص این که فصل در حال پخش، ۱۰۰ قسمت دارد و ان شاءا... آن اثری را که باید و شاید روی مخاطب می‌گذارد، امیدوار هستیم.

پس یعنی فصل یک سرانجام مشخص و پایان کاملی دارد؟
بله، من خیلی محکم می‌گویم داستان نتایجی خواهد داشت. سریال ادامه‌دار خواهد بود، اما نه آن ادامه‌ای که بگویید‌ای بابا، حالا چقدر باید صبر کنیم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد! نامردی نمی‌کنیم (می‌خندد).

همکاری با آقای آذربایجانی در این کار چطور بود؟
به شدت عالی، هیچ ارتباطی هم به این که من تازه‌کار هستم ندارد. من در سینما بزرگ شدم، در زندگی‌ام کارگردان دیدم و بیگانه نیستم. آقای آذربایجانی بلد هستند چه کار می‌کنند و نتیجه را هم داریم می‌بینیم. مردم از دیدن سریال راضی‌اند و پیام‌های زیادی برای من می‌فرستند. یک سادگی در «برف بی‌صدا می‌بارد» وجود دارد که در کمتر کاری می‌توانی آن را پیدا کنی و خیلی جا دارد که این سادگی تبدیل به زیبایی شود.

حضور کم رنگی در عرصه بازیگری داشتید، علتش وسواس و حساسیت‌تان روی پیشنهادهاست؟
به هرحال من یک اسمی را یدک می‌کشم که تا جایی که می‌شود باید آبروداری کنم. وسواسم از این جا می‌آید. تا جایی که بتوانم از این اسم پاسداری خواهم کرد تا ببینیم خدا چه می‌خواهد.

جایی گفته بودید سعی کردید از سایه پدر دور شوید، برای این که این اتفاق بیفتد چه کردید؟
به جای این که دنبال این باشم که در کادر تصویر دیده شوم، دنبال این بودم که بروم تئاتر کار کنم و این خط مشی و رویه‌ای بود که پدرم برای من تعیین کرده بود که اگر زمانی خواستی کار بازیگری انجام بدهی، باید با تئاتر شروع شود. از طرفی هم تمام تلاشم این بوده تا جایی که عقلم می‌رسد راه را درست جلو بروم و حرص دیده شدن نداشته باشم. خیلی جا‌ها گفتم، پدر همیشه به من می‌گفتند «محبوب» باش به جای این که «معروف» باشی.

پس محبوب بودن نکته‌ای است که از پدر آموختید؟
همان طور که گفتم تنها نصیحت ایشان به من این بود که «محبوب» باش و جالب است اسم کاراکتری که در «برف بی‌صدا می‌بارد» بازی می‌کنم هم «حبیب» است.

بین دو رسانه سینما و تلویزیون اولویتی قائل هستید؟
اگر رسانه‌ها به لحاظ جایگاه برای من فرقی داشته باشند، تئاتر جایگاه اول را دارد، چون برایم بسیار ارزش و تقدس دارد. بین تلویزیون و سینما فرق خاصی نمی‌بینم، برای هر دو ارزش به شدت زیادی قائل هستم. مهم نقش و کسانی است که با آن‌ها کار می‌کنم تا این که در چه رسانه‌ای هستم.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۱
در انتظار بررسی: ۰
رضا محمدی از کرج
۲۳:۳۵ ۲۷ اسفند ۱۴۰۰
خدا آقای عمو خسرو شکیبایی را بیامرز وروحشان شاد.
ناهید سروی
۱۸:۵۶ ۰۶ اسفند ۱۴۰۰
سلام به سایت وزین خبرنگاران جوان
ایشان پوریا شکیبایی، بسیار انسان محترمی هستند، ولی در عرصه بازیگری حرفی برای گفتن ندارند، قیافه خوبی هم ندارند متاسفانه، و صرفاً چون پسر استاد هستند مطرح شده اند که جای بسی شگفتی است، شایسته سالاری و توجه به خود هنر، باید بیشتر مدنظر باشه. اگر همین مورد رابطه پدری پسری ملاک بود، خود استاد خسرو اصلا نباید بازیگر میشد، در حالیکه با توجه به توان و استعداد خودش بازیگر شد بدون اینکه پدرشون بازیگر باشه.
خیلی ممنون
گمنام
۲۱:۱۱ ۱۲ دی ۱۴۰۰
خدا پدر شما و سایر هموطنان عزیزمو بیامرزه و عزت صد چندان ببخشه ( صلواتی نثار روح رفتگان مخصوصا پدرها )
ناشناس
۲۰:۰۴ ۱۲ دی ۱۴۰۰
حال همه ما خوب است اما تو باور نکن
روحت شاد و یادت گرامی بزرگ مرد سینمای ایران
ناشناس
۱۹:۲۰ ۱۲ دی ۱۴۰۰
پوریا شکیبایی. اصلا جذابیت پدرشو. نداره. ،، شبیه پدرش نیست
ناشناس
۱۹:۰۵ ۱۲ دی ۱۴۰۰
خجالت هم خوب چیزیه.
یک عده که در داخل پول در می یارن و خارج خرج می کنن و بچه هاشون رو خارج به دنیا می یارن.
یک عده برای ما دنیا رو عراق و افغانستان معنا می کنن ولی خودشون یا توی سفرهای بلژیک و فرانسه و انگلیس و کانادا و استرالیا و امریکا و ...هستن یا دارن خاطراتش رو تعریف می کنن.
یک عده هم توی خارج زندگی می کنن و وقتی دیگه کارشون پیش نمی ره می یان توی ایران و منت خارج بودنشون رو می گذارن و می خوان بهترین مشاغل رو تصاحب کنن.
این مورد هم که می گه پدرم گفت ...گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل؟!
ناشناس
۲۲:۰۱ ۱۲ دی ۱۴۰۰
فقط جمله اولت رو به خودت بگو
نه یه بار 100 بار
ناشناس
۲۲:۰۵ ۱۲ دی ۱۴۰۰
از ادم حسود متنفرم
ناشناس
۱۸:۲۸ ۱۲ دی ۱۴۰۰
چقدر شکل وصدایش شبیه پدر مرحومش است!!!
ناشناس
۱۹:۱۴ ۱۲ دی ۱۴۰۰
این که کسی مرده دلیل نمی شه بگیم شکل و صدایش ماندگار است پدرش یک بازیگر ایرانی در حد خودش مطرح بود و مطرح ترین بازیگران ایرانی تاریخ ایران هم هیچ جایی در حافظه ی دنیا ندارند و پدر مرحوم این پسر هم که تازه از خارج برگشته و به احترام پدرش شده بازیگر!هم قیافه ی یوسف گونه و صدای داوودی نداشته.
ناشناس
۱۸:۱۹ ۱۲ دی ۱۴۰۰
مفید بودن محبوبیت را بدنبال دارد.
ناشناس
۱۹:۱۷ ۱۲ دی ۱۴۰۰
خارج بوده خارج.
می فهمی؟!
پدرش هم قبلا بازیگر بوده .می فهمی؟!
توقع داری خودش نخواهد مفت مفت مکثل باقی بازیگرهای ایرانی پول دراورد.کدام بازیگر ایرانی برای یک فیلم بیست کیلو چاق یا لاغر می کند یا روزی هفت ساعت زیر گریم می نشیند؟!
کدام بازیگر ایرانی بارها از صحنه های مشابه واقعی تقلید می کند تا خوردن گلوله به خودش را واقعی بازی کند؟!
کدام بازیگر ایرانی برای یک فیلم شش ماه شدید بدنسازی می کند؟!
کدام بازیگر ایرانی برای بازی یک فیلم بیست هزار صفحه مطالعه می کند؟!
اینها بازیگر ایرانی اند دیگر مثل تولیدات ایران خودرو و سایپا.
ناشناس
۱۸:۱۱ ۱۲ دی ۱۴۰۰
والله این وضعی که سینمادار ها درآوردند درست نیست ،هرکس پدر یا مادرش بازیگر بوده حالا خودش هم بازیگر شده ،این طور که نمی شود بچه های اینها هیچ تلاشی نکنند بعد با پارتی جای یک آدم با استعداد توی یک شهر یا روستای کوچک را بگیرند و در نهایت هیچ دست آوردی برای سینمای ایران نداشته باشند اما جیبهاشون را پر پول کنند .
ناشناس
۱۹:۱۳ ۱۲ دی ۱۴۰۰
کلا ایران سینما نداره اسم سینما داره از ژانرها و گونه های سینمایی زیر کدام را دارد ایران:
فانتزی و تخیلی.علمی تخیلی.اکشن.جاسوسی.ترسناک.کمدی.طنز.زندگی نامه.مستندوانیمیشن های کوتاه و بلند و ...
فقط چهارتا لوده بازی و ابتذال و چهار تا سیاه نمایی.
حتی اگه همین الان اجازه اکران نسخه اصلی و با کیفیت ارباب حلقه ها که بیش از بیست سال از انتشارش گذشته رو در ایران بدن رکوردهای فروش رو جابه جا می کنه شدید چه برسه به اگر اثار روز رو هم زمان با دنیا به صورت رسمی نمایش بدهند ولی افتخارشان این است که اثار دنیا را می دزدند و در شبکه های نمایش خانگی و شبکه های استریم دزدی پخش می کنند.خجالت هم خوب چیزیه.
اگه یک بار برای تماشای یک فیلم با کیفیت جهانی هم زمان با دنیا در سینما پول بدهند ملت دیگر حاضر به دیدن هر اشغالی نمی شوند و این را مسیولان خوب می دانند و نمی گذارند فیلمهای با کیفیت هم زمان با دنیا در سینماهی ایران اکران شود اسمش را هم می گذارند حمایت از تولید ملی.این هم روی حمایت از ایران خودرو و سایپا و حمایت از تولیدکنندگان لوازم خانگی داخلی.
ناشناس
۲۰:۴۸ ۱۲ دی ۱۴۰۰
این طرز تفکر اشتباهه
ناشناس
۱۸:۰۰ ۱۲ دی ۱۴۰۰
روحش شاد واقعا بازیگر بزرگی را از دست دادیم . دوست داشتنی بود هنوز صدای گرمش در سریال خانه سبز قدیمی نمیشه
ناشناس
۱۹:۰۷ ۱۲ دی ۱۴۰۰
ای کاش چهارتا سریال درست و حسابی داشتیم و می گفتیم اثار کلاسیک ولی هیچ سریال و فیلم درستی نداریم و فقط چون قدیمی می شوند باید بهشان افتخار کنیم!
ناشناس
۱۶:۵۵ ۱۲ دی ۱۴۰۰
چقدر.. ،
دلمان باز شد
چشممان روشن،
چه خوش آمدی به نوازش دلها و چشمانمان...
نفس تازه کردیم با دیدنت،
فرزند ایران زمین
ای اصیل ، ریشه در خاک..
بیا و ،
همواره با اصالت بمان...
بزرگ باش!!!
و همواره بیاموز...!
اما ،
مهربان با جان جان ،
با وطن..
که مام مهربان فرزندان خویش است
و به امثال تو سخت نیازمند..
تا ، به اصالت و فرهنگ و هنرمان با ریشه های انسانی و ایمانی آن ، بنازیم.

به امید خدا

یاد خسرو شکیبایی عزیز گرامی باد
ناشناس
۱۶:۰۶ ۱۲ دی ۱۴۰۰
آفرین به چنین پدرانی، خدا رحمتشان کند.
ناشناس
۱۵:۳۵ ۱۲ دی ۱۴۰۰
آقای پوریا شکیبایی ما پدر بزرگوار و کاردان و دوست داشتنی شمارو خیلی دوست داشتیم خییییییییلللللللللییییی. امیدواریم شما هم موفق باشید که با این بازی که در همین سریال از شما دیدیم موفق بودن شما اصلا دوراز ذهن و بعید نیست بزرگوارزاده ...
ناشناس
۱۵:۰۶ ۱۲ دی ۱۴۰۰
خدا پدرت را رحمت کند