سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

علت عدم حمایت نکردن فمنیست‌ها از زهرا کودایی

ضدانقلاب، فمنیست و کشور‌های غربی و بیگانه، اضلاع یک مثلث هستند که با شعار دروغین حمایت از زنان همواره سعی در چالش آفرینی در فضای سیاسی اجتماعی می‌کنند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، رویداد‌های ورزشی خصوصا در آسیا بعضا با حرکت‌های ناشایست برخی کشور‌ها توامان شده است. برخی از کشور‌های مرتجع که در زمین مسابقه زورشان به بازیکنان و تیم‌های ایرانی نمی‌رسد سعی می‌کنند با بداخلاقی، شکایت و ... در زمین منازعه دیگری برنده میدان شوند. مصداق این قبیل جرزنی‌های ورزشی کم نیست، اما آخرین مورد آن که خیلی هم سر و صدا کرد به بازی تیم‌های فوتبال بانوان ایران و اردن باز می‌گردد.

جایی که یک ورزشکار ایرانی خوش درخشید و همین موضوع سبب شد تا اردنی‌ها در یک حرکت توهین آمیز نسبت به جنسیت این زن ایرانی خبرپراکنی کنند. بعد از مدتی در فضای شبکه‌های اجتماعی عربی علیه این دختر ورزشکار ایرانی موج مجازی راه افتاد، اما در همین حین که اردنی‌ها و بعضا صهیونیست‌ها علیه «زهره کودایی» خبرپراکنی می‌کردند و به سبب اینکه این موضوع در فضای زبان عربی شبکه‌های اجتماعی رخ می‌داد و فضای توئیتر فارسی هنوز مطرح نشده بود این عراقی‌ها و لبنانی‌ها بودند که از وی حمایت کردند.

این ماجرا تا جایی پیش رفت که فدراسیون فوتبال اردن حرکت توهین آمیز اعضای خود را تکمیل کرد و از فدراسیون فوتبال آسیا درخواست تعیین جنسیت این بانوی ورزشکار ایرانی را کرد، اما با پاسخ فدارسیون فوتبال آسیا مواجه شد که کودایی یک زن است. این غائله تمام نشد چراکه پس از آن با بازتاب این مطلب در بخش فارسی شبکه‌های اجتماعی کاربران ایرانی به حمایت از بانوی قهرمان ایرانی که توانسته بود دو پنالتی را در دیدار با تیم اردنی مهار کند و ستاره میدان شود پرداختند که تا به همین امروز هم این واکنش‌ها ادامه دارد، اما این ماجرا چند نکته اساسی را در بر داشت.

سکوت فمنیست‌ها از جمله موارد اصلی و دنباله دار این ماجراست که همچنان ادامه دارد. شاید به سبب حجابی است که این بانوی قهرمان ایرانی بر سر دارد فمنیست‌هایی که ادعای طرفداری از حقوق زنان دارند پا پس کشیده اند. ضدانقلاب، فمنیست و کشور‌های غربی و بیگانه اضلاع یک مثلث هستند که با شعار دروغین حمایت از زنان همواره سعی در چالش آفرینی در فضای سیاسی اجتماعی می‌کنند، اما ابزار دست این افراد خصوصا فمنیست‌های ضدانقلاب چیست؟ سئوال بهتر این است که ماجرای دروازه بان تیم ملی فوتبال زنان ایران چه ویژگی‌هایی دارد که در چشم فمنیست‌ها مدعی جلوه نمی‌کند و آن‌ها اینطور با بی اعتنایی از کنار آن رد می‌شوند.

سه مولفه در این حوزه می‌توان ذکر کرد. اول موضوع حجاب است که ضدانقلاب همواره با آن به طور ایدئولوژیکی مخالفت کرده است و سعی دارد همه مشکلات زنان را به گردن آن بیندازد، اما در اینجا نه تنها حجاب مانعی برای حضور و قدرت نمایی زنان ایرانی نیست بلکه به آن‌ها وجاهتی خاص در فضای ورزشی بخشیده است و زنان مسلمان دیگر نیز با همین الگو برای حضور در فعالیت‌های حرفه‌ای در سطح جهانی امیدوار شده و شاهد رشد زنان مسلمان با الگوپذیری از زنان ایرانی هستیم. از اینجاست که دیده می‌شود ضدانقلاب همواره موارد منفی را به حجاب نسبت می‌دهد، اما مواردی که موفقیت زنان ایرانی بدون حجاب است را پررنگ می‌کند. مانند مسئله «مریم میرزا خانی» نخبه‌ای که در سطوح آموزشی ایران بعد ازانقلاب تعلیم دید و در سطح جهانی درخشید.


شیرین عبادی و مسیح علینژاد

موضوع دیگری که برای ضدانقلاب بسیار حیاتی است سیاه نمایی و نشان دادن مشکلات زنان ایرانی به حد فلاکت و بدبختی است. این درحالی که در مورد زهره کودایی نه تنها مشکلی دیده نمی‌شود بلکه موفقیت و تلاش یک زن ایرانی و رشد آن را در فضای ورزشی شاهد هستیم. اتفاقا فمنیست‌هایی که لباس ضدانقلاب پوشیده اند مانند «شیرین عبادی» و «مصی علینژاد» هر دو با کمک شبکه‌های معاند وابسته به آل سعود تلاش کردند که ورزش حرفه‌ای ایران را در حوزه بین المللی محروم کنند و در جهت تحریم ورزش ایران تقلا کردند. این درحالی است که حالا بر خلاف تلاش‌های مذبوحانه آنان ورزش حرفه‌ای خصوصا در حوزه زنان بسیار رشد کرده و یک تیم فوتبال متشکل از بانوان با اولین حضور در یک رقابت بین المللی به مقام نائب قهرمانی دست یافته است.

موضوع دیگر که ضدانقلاب همواره سعی دارد به طور سیاسی با پوشیدن لباس فمنیسم به آن دامن بزند مشکلات زنان ایرانی است. سیاه نمایی و همچنین القای این موضوع که زنان ایرانی پیشرفت نمی‌کنند از جمله بستری است که انگل‌های فمنیسم ضدانقلاب در آن رشد می‌کنند؛ بنابراین پیشرفت زنان ایرانی خواسته این افراد نیست بلکه آنان خواستار شکست و سیاه بختی زنان ایرانی هستند.

در همین رابطه است که کاسبی سیاسی آنان با سیاه نمایی و عدم پیشرفت زنان ایرانی شکل می‌گیرد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که کاسبی بسیاری از جمله مصی علینژاد با این موارد و گرفتن پول‌های کلان و خریدن خانه‌های مجلل در آمریکا از این راه شکل گرفته است. در ماجرای «گلاره ناظمی» هم همین رفتار را از فمنیست‌ها شاهد بودیم. این داور فوتسال کشورمان در میان ۱۶ داور برتر سال ۲۰۲۱ فدراسیون تاریخ و آمار قرار گرفت و نامزد بهترین داور سال شد. به هر جهت محیط ورزشی هم یکی از بستر‌های رشد زنان ایرانی است که ضدانقلاب و فمنیسم از این موضوع خوشنود نیستند؛ بنابراین مشخص است ضدانقلاب و فمنیست‌های ایرانی نه تنها به موفقیت و پیشرفت زنان ایرانی توجه نمی‌کنند بلکه خواهان رخداد برعکس این مسئله برای بانوان کشورمان هستند.

نکته دیگری که می‌توان در این بازه زمانی یاد آن را زنده کرد سکوت افرادی بود که دائما بحث حقوق بانوان و ظلم به زنان را مطرح می‌کردند، اما در ماجرای قتل عمد «میترا استاد» با پنج گلوله یک اسلحه غیرمجاز توسط نجفی، اغلب سکوت اختیار کردند!

منبع: جهان نیوز

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۱:۵۰ ۰۱ آذر ۱۴۰۰
چرا