سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

افشاگری درباره جادوگر مشهور فوتبال/ از تپه شمع‌های سوخته تا شمشیر مربی تیم ملی در منزل جادوگر!

دستیار سابق محمد مایلی کهن در تیم ملی ایران و باشگاه سایپا می‌گوید کسانی که با الف - الف مدعی سحر و جادوگری کار کردند، آخر و عاقبت خوبی نداشتند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، نادر فریاد شیران مربی سابق تیم ملی ایران یکی از کسانی است که الف - الف (ملقب به خوبان عالم!) را از نزدیک دیده است. کسی که ملقب به خوبان عالم بوده و این روز‌ها به سوژه اصلی فوتبال ایران و فدراسیون تبدیل شده است.

فریاد شیران در یک گفت‌وگوی اختصاصی افشاگری بی سابقه‌ای در این رابطه داشت که خواندن آن خالی از لطف نیست:

آقای فریاد شیران اگر اشتباه نکنیم شما اولین نفری بودید که درباره یک جادوگر ساکن کرج دست به افشاگری زدید؟

بله، حرف‌های زیادی زدم که بخش‌هایی سانسور شد و برخوردی هم صورت نگرفت. من تصور می‌کردم اگر بی پرده آدرس درست را بدهم و اسم او را بیاورم حتما با این پدیده زشت در ورزش و فوتبال برخورد می‌شود، اما چنین نشد.

شما جزو مربیان فوتبالی بودید که او را از نزدیک دیدید. الف - الف چطور آدمی است؟

الان که اسمش شده است خوبان عالم! والله زمانی که ما در سایپا مربیگری می‌کردیم باشگاه اصرار داشت ما این آقا را از نزدیک ببینیم. آقای مایلی کهن که از این صحبت‌ها بدش می‌آمد، اما من یک شیطنتی درون خودم دارم که گفتم می‌روم و از نزدیک طرف را می‌بینم، چون هم فال است و هم تماشا!

هم فال و هم تماشا؟!

بله! به هر حال سوژه جالبی می‌توانست باشد و البته بنده اعتقادی به سحر و جادو در فوتبال نداشته و ندارم، اما حدود ۱۵ یا ۱۶ سال پیش به اتفاق یکی از افراد باشگاه به منطقه کلاک کرج رفتیم که الف - الف ساکن آنجا بود.

وقتی داخل منزل شدید چه چیزی توجه شما را به خود جلب کرد؟

اول بگویم که الف - الف آن زمان قیافه‌ای متفاوت داشت. محاسن بلندی داشت و مو‌های خودش را هم خیلی بلند نگه داشته بود، اما وقتی وارد منزلش شدیم دو چیز برای من جالب بود. یکی شمع‌های رنگارنگ روشن و تپه‌ای از شمع‌های سوخته که حدود ۲ متر در گوشه‌ای از اتاق بود!

دو متر شمع سوخته؟!

بله؛ رنگ‌های مختلفی از شمع هم کنار آن دیده می‌شد. شمع‌های قرمز، مشکی، سفید و زرد و ... که پرسیدم این تپه چیست؟ او هم جواب داد ما اینجا برای دوستان مقرب خود شمع روشن می‌کنیم!

و چیز دیگری که جلب توجه می‌کرد؟

یک شمشیر بزرگ که روی دیوار خودنمایی می‌کرد. پرسیدم متعلق به کیست؟ پاسخ داد آقای «ب» سرمربی سابق تیم ملی وزنه برداری و قهرمان جهان آن را برایش آورده است. او و آقای «ر» قهرمان المپیک از مریدان الف - الف بودند و من واقعا شگفت زده شدم! آخر مگر می‌شود یک قهرمان و رکورددار جهان دل به سحر و جادوی این بابا بسته باشد؟

جلسه شما به کجا انجامید؟

الف - الف آدم باهوشی است. زمانی که متوجه شد من برای کمک گرفتن از او به منزلش نرفتم و صرفا می‌خواهم سوژه‌ای پیدا کنم و ببینم داستان چیست خیلی زود سر و ته جلسه را هم آورد! خداحافظی کردیم و از در بیرون رفتیم، اما متأسفانه سال‌هاست این آقا مدیران، مربیان و بازیکنان فوتبال و حتی ورزشکاران سرشناس این مملکت را فریب می‌دهد. حالا هم که شائبه‌هایی در خصوص همکاری او و فدراسیون فوتبال وجود دارد. من دو کلمه حرف حساب با عزیزی خادم دارم که می‌خواهم از طریق همین تریبون با او مطرح کنم.

بفرمایید؟

اول آن که چرا رئیس فدراسیون همکاری با الف - الف یا استفاده از سحر و جادو را یک بار برای همیشه تکذیب نمی‌کند؟ چرا در برنامه میثاقی هم تکذیب نکرد و در کمال تعجب گفت که از خوبان عالم، نفس‌های حق و گرم استقبال می‌کند؟!

دوم اینکه می‌خواهم آخر و عاقبت مریدان این آقا را به رئیس فدراسیون فوتبال یادآوری کنم. شاید عزیزی خادم نداند، اما «م. ت» سرمربی سابق ... سکته کرد و لال شد! آقای «ف» سرمربی سابق تیم ملی ... و همکارش آقای «ب» چه شدند؟ اولی در جوانی درگذشت و دومی‌هم آخر و عاقبت خوبی پیدا نکرد. آقای «ر» قهرمان جهان و المپیک جایگاه ویژه و محبوبیت بالایش نزد مردم را از دست داد و مدیرعاملی که با افتخار در باشگاه سایپا از همکاری با الف - الف حرف می‌زد حالا به خاک سیاه نشسته و به نان شب محتاج شده است! من اعتقادی به سحر و جادو ندارم، اما علما توصیه می‌کنند هیچ مسلمانی تن به آن ندهد چرا که زیان و خسران سنگینی برای آدم دارد.

تازگی‌ها الف - الف را دیده‌اید؟

در یک مراسمی‌حضور داشتم که به من گفتند طرف الف - الف است. محاسن و موهایش را کوتاه کرده بود. شلوار جین پوشیده و مُد روز شده بود، اما هنوز هم به نظر می‌رسد در فوتبال ما تأثیرگذار است. من نمی‌دانم، ولی شنیدم ۸۵۰ دست لباس شرکت اسپانسر لباس تیم ملی در اختیار فدراسیون گذاشته، اما به ملی پوشان تحویل داده نمی‌شود، چون با آن یکدست لباس ما برنده شده ایم. این فاجعه است! اتفاقا من باید از ملی پوشانی که می‌شناسم بپرسم آیا اسم مادر و پدر و مشخصات شناسنامه‌ای شما را پرسیده‌اند یا نه؟ می‌خواهم خودم مطمئن شوم!

جالب شد!

جالب‌تر هم من می‌توانم بگویم. خیلی شفاف می‌گویم که شاید همکاری با این افراد و استفاده از سحر و جادو موقتا جواب بدهد، اما آخر و عاقبت خوبی ندارد. اینکه فوتبال یک مملکت آلوده خوبان عالم و ... شود اصلا قشنگ نیست. من نمی‌دانم چرا متولیان امر یا حتی وزارت ورزش به این داستان ورود نمی‌کند؟ امیدوارم روزی فوتبال و ورزش ایران به آن درجه از آگاهی برسد که به جای استفاده از سحر و جادو یا توسل به افراد سوء استفاده گر به دنبال علم روز و بالا بردن دانش خود باشد. در حال حاضر ما نه به عنوان مربی یا پیشکسوت بلکه به عنوان علاقمند ورزش و فوتبال فقط می‌توانیم تأسف بخوریم و بس!

منبع: خبر ورزشی 

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.