سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دختر جوان تبریزی با هزینه ازدواجش کتاب هدیه می‌دهد

بانوی جوان و خیر تبریزی هزینه ازدواج و جهیزیه خود را به موضوع ترویج کتاب و کتابخوانی در این شهر اختصاص داده است.

به گزارش  باشگاه خبرنگاران جوان، مسجد، مدرسه و خانه کلکته‌چی تبریز یادآور یکی از تاجران خوش نام تبریزی است که در زمان خود خدمات شایانی برای اعتلای تاریخ، فرهنگ و ادب این شهر از خود به یادگار گذاشته است.

میراث‌دار نیاکان

حالا یکی از نوادگان خاندان کلکته‌چی تبریز راه فرهنگی آبا و اجدادی خود را ادامه داده و میراث‌دار فرهنگی است که در این خاندان خوشنام ریشه دارد.

خانم سمیرا کلکته‌چی بانوی جوانی است که طی سال‌های اخیر خدماتش در حوزه افزایش سطح فرهنگی شهر تبریز زبانزد عام و خاص بوده و در محافل فرهنگی، ادبی، ترویج کتاب و کتابخوانی و هنری این شهر نام آشنا بوده و شناخته شده است.

بیشترین خدمات فرهنگی خانم سمیرا کلکته‌چی را می‌توان در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی ذکر کرد.

بانوی جوانی که هزینه ازدواج و جهیزیه خود را به موضوع ترویج کتاب و کتابخوانی در جامعه و مخصوصا شهر تبریز صرف کرده و با خرید و اهدای بیش از هزار جلد کتاب به گروه‌های سنی مختلف تلاش می‌کند به نوبه خود سهمی در ارتقای فرهنگی شهر داشته باشد.

با این بانوی خوش فکر تبریزی همکلام شده‌ایم تا از تفکرات و حمایت‌های عملی خود در ترویج و توسعه فرهنگی شهر سخن بگوید.

کتابخوان حرفه‌ای

سمیرا کلکته چی متولد شهر استانبول ترکیه بوده و ۳۶ بهار زندگیش را پشت سر گذاشته و دارای تحصیلات کارشناسی علوم باغبانی است.

این بانوی پرتلاش از دوران کودکی به تبریز آمده و در این شهر قد کشیده است.

او فعالیت‌های کتابخوانی خود را از ۱۱ سالگی شروع کرده و می‌گوید" چهار ساله بودم که خاله عزیزم برایم کتاب می‌خرید و قصه می‌خواند و من از سن ۱۱ سالگی کتابخوان حرفه‌ای هستم، عضو فعال کتابخانه مدرسه بودم همیشه به این موضوع فکر می‌کردم چگونه می‌توانم این عشق کتابخوانی را ترویج کنم. "

در کتابخانه شخصی وی بیش از یک هزار و ۲۰۰ جلد کتاب شامل کتاب‌های نفیس با موضوع تبریزشناسی، رمان، تاریخی، کتاب‌های انگلیسی و کتاب‌های ترکی استانبولی به چشم می‌خورد.

" گلستان سعدی" اولین کتابی است که این بانوی جوان در ۱۱ سالگی آن را خوانده و علاقه‌مندی او به زبان شیرین فارسی و ادبیات کهن در وجود او شعله‌ور شده و سپس داستان‌های شیرین شاهنامه و نظامی گنجوی خاطرات خوش کودکی را در ذهنش ثبت کرده است.

به طوری که با لب خندان که زیبایی چهره‌اش را بیشتر نمایان می‌کند، می‌گوید: خاطرات شیرینم را با کتاب‌ها مرور می‌کنم.

نامی ماندگار در احیای کتابخانه‌های عمومی تبریز

یکی از محوری‌ترین فعالیت‌های این بانوی تبریزی خرید و اهدای کتاب به شهروندان و کتابخانه عمومی در سطح شهر است که از جمله می‌توان به خرید و اهدای کتاب" زندگی و آثار معمار علی تبریزی" به ارزش ۴۰میلیون تومان، خرید ۱۰۰جلد کتاب " تئاتر تبریز " به ارزش ۱۶ میلیون تومان و اهدای ۱۹۷ جلد کتاب به کتابخانه سازمان فرهنگی هنری ورزشی شهرداری در خاوران به ارزش چهار میلیون تومان اشاره کرد.

همچنین طی ماه‌های اخیر حامی مالی کتاب" تاریخ مطبوعات آذربایجان " بودم که ۳۵ نسخه از این کتاب به ارزش سه میلیون و ۶۰۰ هزار تومان خریداری و اهداء شده است.

همچنین ۲۲جلد کتاب برای کتابخانه امیرخیزی به ارزش یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان و کتابخانه باقرالعلوم نیز کتاب‌هایی به ارزش ۶ میلیون تومان خریداری و اهداء شده است.

حامی نذر فرهنگی هستم

سمیرا کلکته‌چی نذر فرهنگی در حق درگذشتگان را بهترین احسان برای آن‌ها ذکر کرده و می‌گوید: به نظر من نذر فرهنگی در طول سالیان سال مثل صدقه جاریه است چرا که باعث افزایش سطح فرهنگ و شعور اجتماعی جامعه در طی سال‌ها می‌شود و چه هدیه‌ای بهتر از کتاب برای درگذشتگان می‌تواند منشاء خیر و برکت باشد.

به همین منظور برای احسان در حق مادر بزرگ عزیزم بیش از ۲۰۰جلد کتاب به کتابخانه عمومی قراملک خریداری و اهداء کرده‌ایم.

اهدی بیش از هزار جلد کتاب

وی تعداد کتاب‌های اهدایی را بیش از هزار جلد ذکر کرد و افزود: من به نوبه خودم دوست دارم از مباحث فرهنگی شهرم حمایت کنم. حوزه فرهنگ بسیاری از موارد را شامل می‌شود که یکی از آن‌ها حوزه تئاتر، سینما، کتاب، موضوعات شهروندی و .. است و من به سهم خودم در این موضوعات فعال هستم؛ لذا من ترجیح دادم به جای کار‌ها و احسان‌های معمول در جامعه ما که مثلا تهیه جهیزیه یک دختر دم بخت، بسته معیشتی یا هزینه در قسمت دارو و درمان در بخش فرهنگ هزینه کنم. نه تنها کتاب بلکه تقدیر‌هایی با محتوای فرهنگ (هنرمند، غسال‌ها به پاس تشکر از زحمات آن‌ها در ایام کرونا، آتش‌نشان‌ها)، سینما، تئاتر، اهدای کتاب به کتابخانه‌های شهرم، کاشت درخت، حمایت از حیوانات، خرید و چاپ کتاب با محوریت تبریز درصدد هستم ارادت و علاقه خودم را در مرحله اول نسبت به شهرم، دوم مردم شهرم و سوم فرهنگ و هنرشهرم نشان دهم.

سمیرا کلکته‌چی تا سن ۱۶ سالگی نمی‌دانست نواده یکی از خاندان خوشنام تبریزی است و وقتی متوجه این موضوع می‌شود شور و شوقی وصف ناپذیر وجودش را فرا می‌گیرد و پی می‌برد که اجداد وی نیز در توسعه و اعتلای فرهنگی و اقتصادی این شهر سهم زیادی داشتند.

وی می‌گوید: تا سن ۱۶ سالگی نمی‌دانستم نواده یکی از خانواده‌های سرشناس و نیکنام تبریزی هستم. در یک مهمانی و محفل خانوادگی متوجه موضوع شدم که نیاکان و اجداد ما به نام کلکته‌چی در کار ریسندگی، بافندگی و تجارت چای فعالیت می‌کردند.

هزینه عروسی و جهیزیه صرف خرید کتاب می‌شود

شاید برای شما نیز جای سئوال است که این بانوی جوان هزینه خرید کتاب و امور فرهنگی را چگونه تامین می‌کند، سئوالی که ذهن مرا نیز با خود درگیر کرده است.

خانم کلکته‌چی در پاسخ به این سئوالم می‌گوید: هزینه خرید کتاب‌ها از محل اعتبار هزینه عروسی و جهیزیه‌ام که مادر مرحومم برایم در نظر گرفته بود تامین می‌شود. ۱۲ سال پیش مادرم به رحمت خدا رفت و اعتباری معادل ۲۵۰ میلیون تومان برای هزینه عروسی و جهیزیه من در نظر گرفته بود. من طی سال‌های اخیر تصمیم گرفتم این هزینه را صرف امور خیریه و حمایت از فرهنگ و هنر این شهر کنم.

مادرم، سیمین کلکته چی فوق دیپلم بهداشت دهان و دندان از دانشگاه شهید بهشتی، بانویی بود بسیار پرتلاش، مادرم فعال اجتماعی، خوش مشرب و بسیار تلاشگر بود

مادرم بزرگ‌ترین فرزند خانواده خودشان بود، لبخند زدن و دوست داشتن انسان‌ها و تلاشگر و روحیه بسیار بالا از ویژگی‌های بارزشان بود. همواره به تحصیل و استقلال بانوان بسیار اهمیت می‌دادند مخصوصا استقلال مالی. همچنین در نقاشی مخصوصا نقاشی با رنگ روغن تبحر خاصی داشت. عاشق موسیقی، شعر، فیلم دیدن و رفتن به کنسرت و در یک کلام شیفته کار‌های فرهنگی بود.

سمیرا کلکته چی دلیل این کار و صرف اعتبار هزینه عروسی خود به امور فرهنگی و در راس آن فعالیت‌های کتابخوانی را عشق به شهر تبریز و اعتلای فرهنگی آن عنوان کرد و گفت: فقط عشق و علاقه به مردم شهرم باعث شد از این همه پول بگذرم. دوست دارم عشق در عمل باشد و علاقه و اشتیاق به شهرم را در عمل صادقانه به همشهریان خود نشان دهم.

وی درباره نظر خانواده خود برای انجام این کار گفت: یک خواهر و برادر هستیم، وقتی موضوع را با برادر و پدرم مطرح کردم آن‌ها نیز مخالفتی نکردند و من با اطمینان کار‌های فرهنگی خود را آغاز کردم. کار پدرم بانکداری است و ما ۲۰سال پیش به ایران آمده و اینجا زندگی می‌کنیم.

نقش خانواده‌ام در علاقه من به توسعه فرهنگ بسیار پررنگ بوده است. تربیت و پرورش بنده براساس مولفه‌های فرهنگی مخصوصا کتاب خوانی صورت گرفته است. از چهار سالگی خاله بزرگوارم برایم کتاب خوانی می‌کرد و همواره بهترین هدیه هایم کتاب بود.

عرصه فرهنگ تبریز بسیار کمرنگ و بی روح است

به دلیل اینکه عرصه فرهنگ تبریز را بسیار کمرنگ و بی‌روح و بی انگیزه دیدم تصمیم گرفتم فعالیت فرهنگی‌ام در شهر بیشتر باشد حتی در امور خیریه هم توجه می‌کردم که درآمد کمتر، اما جنبه هنر بالاتر باشد، زیرا فرهنگ را زیر بنای توسعه می‌دانم و معتقدم پروش فرهنگ، پرورش انسان‌های سالم‌تر، مثبت‌تر و شاداب تراست و در نتیجه جامعه برای حل مشکلات و گذر از بحران‌های اجتناب ناپذیر توانمندتر می‌شود.

فعالیت در تشکل‌های مردمی

فعالیت‌های این بانوی جوان تنها در حمایت از فرهنگ کتاب و کتابخوانی خلاصه نمی‌شود بلکه او از سال ۸۰ در تشکل و NGO حمایت از کودکان مبتلا به سرطان عضو بوده و فعالیت می‌کند و در این زمینه دو کنسرت موسیقی موغام برگزار کرده است که عواید حاصل از درآمد آن به نفع موسسه محک واریز شده است.

یکی دیگر از فعالیت‌های بانوی خیر جوان همکاری با انجمن حمایت از زندانیان در تهیه داروی مددجویان و خرید کیف و کفش و لوازم‌التحریر برای فرزندان مددجویان و حمایت از تحصیل آن‌ها است.

حمایت از هنرمندان و فعالان محیط زیست

حمایت از هنرمندان تئاتر و فعالیت‌های زیست محیطی هم بخش دیگری از فعالیت‌های دیگر این خیر فرهنگی است به طوری که می‌گوید: طی یک سال اخیر سه میلیون تومان برای خرید بلیط تئاتر و اهدای آن به شهروندان هزینه کرده‌ام و در حوزه محیط زیست در شهر‌های مختلف با گروه‌های زیست محیطی در ارتباط هستم. بخش دیگری از فعالیت‌هایم خرید درخت به نیت چهره‌های شاخص سیاسی، فرهنگی و چهره‌های شاخص آتش نشانان پلاسکو و ... درخت‌هایی خریده و هدیه می‌کنم.

«الیورتوئیست» بهترین هدیه‌ای که گرفتم

این فعال فرهنگی روزانه یک ساعت و نیم مطالعه می‌کند و علاقه‌مندی او برای مطالعه بیشتر در زمینه داستان، رمان و ادبیات است و کتاب‌هایی با این موضوعات برایش در اولویت هستند و درباره بهترین هدیه‌ای که گرفته است می‌گوید: بهترین هدیه‌ای که گرفتم کتاب " الیور توئیست" بود این کتاب را مادرم در سن نوجوانی به عنوان هدیه برایم خریده بود.

کلکته چی تصریح کرد: فعالیت‌های فرهنگی زیرساخت یک جامعه را تشکیل می‌دهد بنابراین تا زیرساخت فرهنگی تامین نشود نمی‌توان به کار‌های دیگر اقدام کرد.

میزان مطالعه در ایران و ترکیه قابل مقایسه نیست

فعال فرهنگی تبریز با مقایسه میزان مطالعه در تبریز و استانبول گفت: در استانبول مطالعه در زندگی روزمره مردم آنجا جا دارد، ولی در اینجا علاقه مندی به مطالعه خیلی ضعیف است.

تفاوت بسیار زیادی بین سرانه مطالعه درایران و ترکیه وجود دارد. به طور مثال اگر در ایران موردی ۱۰ نفر را در نظر بگیریم خرید و خواندن کتاب شاید در سبد ۴ نفر باشد، اما در استانبول مطالعه و کتاب به صورت نرمال در زندگی اکثریت آن‌ها وجود دارد، نه فقط مطالعه بلکه نقش موسیقی، سینما و تئاتر که یکی از سالم‌ترین تفریحات خانوادگی است، در زندگی آن‌ها اهمیت دارد در نتیجه جامعه می‌تواند خشونت را کمتر تجربه کند.

فعالیت خاصی در حوزه کتاب وجود ندارد

وی با اشاره به انتظارات خود از مسولان شهر گفت: در سطح شهر فعالیت خاصی در مورد ترویج فرهنگ کتابخوانی مشاهده نمی‌شود. اکنون انتظار دارم ارگان‌ها و نهاد‌های دولتی نیز در ترویج کتاب و مطالعه فعالیت کنند. در کنار مطالعه باید به فکر ایجاد شور و نشاط اجتماعی نیز باشند، با همفکری با متخصصان و صاحبان‌نظران و ایده‌پردازان مفاخر شهر را بشناسند.

خاندان کلکته چی

خاندان کلکته چی در میان تبار‌های اصیل و صاحب نام تبریزی، جایگاه ویژه‌ای دارد. از مسجد زیبا، دنج و تاریخی کلکته چی تا خانه‌های قدیمی و صنایعی که با همت این خاندان در تبریز پایه گذاری شده، در تاریخ تبریز جاودانه شده است.

فعالیت‌های تجاری و اقتصادی این خانواده از حدود یک قرن قبل آغاز شده است. بانی آن امور مرحوم حاج زین‌العابدین کلکته‌چی بوده که چهار پسر به نام‌های حاج‌محمد، حاج‌علی محمد، حاج حسینقلی و حاج محمدباقر و یک دختر به نام حاجیه خدیجه داشت. خانواده در امور تجارت چای، ریسندگی، بافندگی و فرشبافی فعالیت داشتند. با الزامی شدن تعیین نام‌خانوادگی برای افراد در زمان پهلوی اول، با توجه به فعالیتی که ایشان در زمینه تجارت چای از طریق کلکته داشتند، نام خانوادگی «کلکته‌چی» را انتخاب کردند.

بعضی از افراد خانواده برای تجارت چای به کلکته و دارجیلینگ رفته و در آن‌جا اقامت داشته‌اند. همچنین در رابطه با کارخانه ریسندگی و بافندگی و سایر امور تجاری، به شهر‌های کراچی و مسکو و شهر‌هایی از کشور آلمان رفت‌وآمد داشته‌اند. آن طور که شنیده شده است، خانواده کلکته‌چی در شهر کلکته دارای اراضی بوده است و تجارت چای و سایر امور را در تبریز و در «سرای میراسماعیل» نزدیک مسجد جامع، در تهران در «سرای دلگشا» واقع در میدان ارک و سرای چیت‌ساز (خیابان ۱۵ خرداد) انجام می‌دادند.

مرحوم کلکته چی در میان کودکان پرورشگاه تبریز در سال ۱۳۱۷ شمسی که وی از اعضای هیات مدیره و حامیان مالی آن بود

با توجه به به نسل‌های قبل که از خوی بوده‌اند، بعضاً «خویی کلکته‌چی» نیز مطرح بوده است. همچنین با تغییرات جزئی، خانواده‌های «کلکتچی»، «کلکته‌ای» و نیز «کلکتی» نیز جزو این خاندان بوده است.

تعدادی از افراد خانواده با شروع جنگ‌جهانی دوم به تهران کوچ کرده و در آن‌جا به تجارت ادامه داده‌اند. این خانواده، یکی از قدیمی‌ترین کارخانجات ریسندگی و بافندگی را در «کوی فیروز» کنونی تبریز داشته‌اند. در داخل کارخانه کارگاه‌های متعدد شعربافی نیز وجود داشته است. فرش‌های اهدایی از این کارگاه‌ها، در بارگاه حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع)، مسجد کلکته‌چی، مسجد ایکی‌قالا و مقبره نادرشاه افشار در مشهد موجود است.

مرحوم «حاج‌محمدعلی کلکته‌چی» از خیرین زمان خویش بوده‌اند، از جمله در ایجاد پرورشگاه پسران و دختران و تیمارستان تبریز نقش داشته اند. کتابخانه مسجد جامع و نیز برخی قسمت‌های مسجد توسط مرحوم «حاج‌محمدباقر خویی کلکته‌چی» بنیاد شده است.

لوله‌کشی مسجد گوهرشاد مسجد، ایجاد چاه آب و لوله‌کشی آب در محله ایکی‌قالا نیز توسط آن مرحوم انجام شده است. همچنین باید اشاره کنم به مدرسه دخترانه شادوران مهندس محمد کلکته‌چی، واقع در عباسی (طاق یانی). این مدرسه طبق وصیت آن مرحوم که از نوادگان مرحوم حاج‌علی محمد بوده، توسط وصی ایشان و با همکاری جهاد مدرسه‌سازی استان در سال ۱۳۸۵ افتتاح شد. مسجد کلکته‌چی نیز که در راسته‌کوچه (میدان ویجویه) واقع شده است، مربوط به دوره قاجار بوده و از دیگر آثار کلکته چی‌ها به شمار می‌رود. این مسجد مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۴۳۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

تعدادی از خانه‌های کلکته چی در میدان ویجویه، دربند کلکته‌چی قرار داشته که مشتمل بر چندین خانه بزرگ و کوچک بوده که از طریق دالان‌های متعدد با یکدیگر ارتباط داشته‌اند. سه باب خانه از خانه‌های بزرگ در انتهای دربند قرار داشته‌اند که دو باب آن‌ها مربوط به دوران قاجار و دیگری، مربوط به پهلوی اول است.

«مرحوم محمدتقی کلکته‌چی» از اولاد مرحوم حاج‌علی محمد، یکی از خطاطان معاصر و شاگرد استاد حسن و حسین میرخانی بوده است. ایشان متولد ۱۳۰۴ بود و در سال ۸۸ از طرف وزارت ارشاد و در هشتمین جشنواره بین‌المللی غدیر مورد تجلیل قرار گرفت. چند نمونه از آثار ایشان در موزه شهرداری تبریز موجود است. این هنرمند وارسته، در بهمن ۸۹ با زندگی وداع گفت و در قطعه هنرمندان وادی رحمت تبریز به خاک سپرده شد.

منبع: فارس

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.