به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، فیلمها و سریالهای ما در چندسال اخیر به سمت موضوعهای مشخصی از جمله نمایش انتقادی جرایم اقتصادی و اخلاقی و باندهای قاچاق خانوادگی در این جریانات کشیده و دچار تکرار ژانر شده اند. به این مسائل در نمایش خانگی، با ساخت نزدیک به ۱۰ سریال پرداخته شده است.
آرش خوشخو کارشناس و منتقد سینما، در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان علت مراجعه فیلمسازان و نویسندگان به این سوژهها و ژانر را شرایط کنونی جامعه نام برد و گفت: در جامعهای که شرایط اجتماعی و اقتصادی آن به هم بخورد، سینمایی به وجود میآید به نام سینمای سیاه که بر مبنای زندگی تبهکاران و مفسدان اقتصادی و اجتماعی است و از زندگی عادی و معمولی دور است. اتفاقی که در دهه ۴۰ در سینمای آمریکا و در دهه ۳۰ در سینمای فرانسه افتاد و در آنجا هم سینمای سیاه به وجود آمد.
خوشخو فسادهای مالی و اخلاقی را منبع الهام سوژه برای نویسندگان مطرح کرد و گفت: در جامعه امروز فسادهای مالی و اخلاقی رخ میدهد که سرشاخههای آنها هم پیوند صاحبان ثروت با تبهکاران است. طبیعی است که این سوژهها مورد توجه قرار بگیرد؛ چرا که ما در پیرامون خود شاهد این هستیم که این افراد به مردم معرفی میشوند. دادگاههایی برای این افراد برگزار میشود و در فضای مجازی و رسانهای کشور دیده میشوند و در واقع مجرمین مشهوری هستند که در حوزه فساد مالی و اقتصادی با ارتباط با هنرمندان و زنان در فضای مجازی و جامعه شهرت مییابند. این رویدادها و اتفاقات سوژههای بسیاری را در اختیار فیلمنامهنویسان ما قرار میدهد که باعث میشود در فیلمنامه از بعضی خطوط قرمز با دستاویز نمایش فساد عبور کنند و توجیههای اجتماعی و سیاسی بیاورند و بگویند ما در حال افشاگری و پردهبرداری از فساد هستیم و این افراد مفسد را رسوا میکنیم و علت این عملکردشان هم شرایط اجتماعی جامعه در این روزها بیان میشود.
این کارشناس سینما در پاسخ به این سوال که آیا مخاطب از این تکرار ژانر خسته خواهد شد یا نه، گفت: اگر مخاطب در واقع این ژانر و سوژهها را نپسندد این فیلمها را نخواهد دید و اگر برای تماشا به سراغ آنها نرود، این فیلم و سریالها ساخته نمیشود.
او در پایان نکاتی را که از خستگی مخاطب در مواجهه با تکرار ژانر جلوگیری میکند نام برد و گفت: اگر فیلمنامه خوبی نگارش و فیلم خوب ساخته شود بازیگر هم خوب نقش خود را ایفا کند، مخاطب را به دنبال خود خواهد کشاند تا به تماشا بنشیند. در این حالت دیگر نیازی به نشان دادن این مقدار خشونت و خونریزی نیست. چه بسا که الان در برخی از این سریالها این کشتار و خونریزی بسیار زیاد است و فضای سریال را قرمز کرده است. باید برای اینکه مردم به تماشای فیلم و سریالها بروند، به جای نگارش این اتفاقات و وقایع فیلمهای خوب ساخته شود. یکی از راهکارهایی که فیلم و سینمای ما باید به آن رجوع کند، وام گرفتن از داستانهای مکتوب و سریالهای اقتباسی است. کاری که در این چند سال در سینمای آمریکا و هالیوود رخ داد و باعث جذب مخاطب به فیلمها و سریالها شد. اتفاقاً موفقیت یکی از این سریالهای ایرانی هم به دلیل همین منبع فیلمنامه آن و اقتباس از داستانهای مکتوب بود که شخصیت سازی در آن کامل بود و باعث بهتر شدن و جذب مخاطب فیلم شد. اگر ما به سمت اقتباس از آثار مکتوب خوب برویم فیلمنامههای خوبی خواهیم داشت و دیگر نیازی به ژانگولر بازیهایی که بعضی فیلمنامهنویسان در فیلمنامه در میآورند نیست و همین مخاطب را به سمت دیدن این فیلم و سریالها میکشاند.
انتهای پیام/