سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اثر رئالیسم، جامعه گرا یا اقتباسی /تحلیل سبک فیلم سازان ایرانی

در این گزارش به بررسی سبک تعدادی از فیلم سازان مطرح ایرانی میپردازیم.

به گزارش خبرنگار حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، پیدا کردن راه و روش کارگردانان صاحب سبک و بهره برداری از تجربه آنها، می‌تواند کمک زیادی به پیشرفت فیلمسازان تازه نفس بکند تا آثار موفقی تولید کنند و حتی اشتباهات فیلمسازان کهنه کار را تکرار نکنند. سبک مجید مجیدی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی، اصغر فرهادی و مسعود کیمیایی در این مطلب بررسی می‌شود.

مجیدی، ترکیب دغدغه مندی اجتماعی با عناصر طبیعی

تا نام مجید مجیدی می‌آید همه از فیلم بچ‌های آسمانش یاد می‌کنند. در سال ۷۵ فیلم پدر مجیدی اثر موفقی در جشنواره‌های جهانی بود. سال بعدش بچه های آسمان تا یک قدمی اسکار رفت. مجیدی سعی می‌کند آثاری از جنس مردم برای مردم تولید کند. برای همین مخاطب احساس نزدیکی یا همزاد پنداری با شخصیت فیلم‌های مجیدی می‌کند. مجیدی آثار زیادی راجب ابعاد مختلف زندگی اقشار ضعیف جامعه دارد و همین بیان کننده اهمیت او به خاستگاه اجتماعی افراد ضعیف بخصوص بچه‌ها است. فیلم‌های مجیدی ظاهری پر زرق برق یا بازیگران خیلی مطرح ندارد اتفاقاً او عموما از نابازیگران، بازی‌های خوبی می‌گیرد که همین باعث کم هزینه تمام شدن فیلم‌های وی می‌شود. استفاده از عناصر طبیعی مثل کوه، دریا، درخت، باران و ...، توجه به احساس و عواطف انسانی، ایجاد فضای شاعرانه در فیلم‌هایی که دغدغه اجتماعی دارند و حضور کودکان و نوجوانان جزو ویژگی‌های اصلی سبک مجیدی است. یکی از نقد‌هایی که بر آثار مجیدی وارد می‌شود این است که دوربین او در تلاش است تا جهانی عارفانه را در روابط انسانی به تصویر بکشد در حالی که گاهی نگاه واقع گرایانه به جهان فراموش می‌شود و از بسیاری از بحران‌ها، جنگ‌ها و چالش‌های زندگی غافل می‌شود.

سبک ابداعی کیارستمی در چارچوب سبک مینیمالیستی

کیارستمی فیلم سازی تاثیر گذار در عرصه جهانی شناخته می‌شود. او بیش از ۴۰ فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخته است. از مهم‌ترین کارهایش می‌توان به: سه‌گانه کوکر، کلوزآپ، طعم گیلاس، و باد ما را خواهد برد اشاره کرد. او در دوره پایانی کارش به فیلم‌سازی بیرون از ایران مشغول بود که ثمره آن فیلم‌های کپی برابر اصل و مثل یک عاشق بود.

درباره کیارستمی با صراحت میتوان گفت که او دارای سبک مختص به خودش بود. حتی می‌توان از سبک او به اسم سبک کیارستمیی نام برد. او تلاش می‌کرد از چارچوب موجود پیروی نکند و یک سبک مینیمالیستی را برای خودش ایجاد کند.

بهره گیری از فضا‌های روستایی، استفاده از کودک به عنوان نقش اول، اشاره به آثار خودش در فیلم هایش، روایت مستند گونه و تاکید بر انسانیت از ویژگی‌های خاص سبک کیارستمی است. کیارستمی از عناصر محلی، فرهنگی، هنری و موسیقیایی ایرانی در کارهایش بسیار استفاده می‌کرد. آثار او به مخاطبش با طبقات اجتماعی و سبک زندگی متفاوت اجازه می‌دهد، برداشت دلخواه از اثر داشته باشد. سینمای کیارستمی ذاتاً غیر خطی و شاعرانه است. بازیگران آماتور او معمولاً به گویش‌های محلی صحبت میکنند و بازی آن‌ها مصنوعی نیست. کیارستمی در بسیاری از موارد اجازه بداهه گویی به بازیگر می‌داد و اغلب مطابق متن فیلمنامه پیش نمیرفت.

سکوی پرتاب آثار اقتباسی با مهرجویی

داریوش مهرجویی بار‌ها جزو برترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران انتخاب شده است. او با خلق هفت شخصیت بیشترین شخصیت سینماییِ ماندگار را در سینمای ایران خلق کرد. همچنین، شخصیت «هامون» در فیلمی به همین نام از مهرجویی، ماندگارترین شخصیت در تاریخ سینمای ایران شناخته شده است. از فیلم‌های مهم وی می‌توان به گاو، اجاره‌نشین‌ها (پرفروش‌ترین فیلم ۱۳۶۶ ایران)، هامون، سارا.درخت گلابی، مهمان مامان و سنتوری اشاره کرد.

تعداد کمی آثار اقتباسی موفق که به اصل داستان آسیب نزند، وجود دارد. مهرجویی با اینکه نزدیک به از نیمی از فیلم هایش اثری اقتباسی است، اما اغلب موفق عمل کرده. مهرجویی در فیلم هایش قید زمان و مکان را برمی دارد و همین باعث می‌شود مخاطب بدون قواعد رایج زمانی مکانی فیلم را دنبال کند و به نوعی در خدمت داستان باشد. مهرجویی به ویژه در فیلم‌های پیش از دهه‌ی هشتاد خود در پرداختن به شخصیت‌های داستانش به طور مشخص یک مسیر را در نظر می‌گیرد و در همان یک مسیر پیش می‌رود. فیلم‌های داریوش مهرجویی در دهه ۹۰ شکل دیگری پیدا می‌کند و فضای درونی فیلم‌های این کارگردان از آن تعریف فلسفی خاص و متفاوت جدا می‌شوند و پرداختن به مفاهیم مختلف در سال‌های اخیر در کارهایش قابل مشاهده است.

نگاه واقع گرای کیمیایی در ژانر اجتماعی_سیاسی

می‌توان گفت شناسنامه مسعود کیمیایی فیلم قیصر است. او با فیلم قیصر دو قطب هنری و تجاری سینما را پیوند داد. کیمیایی همراه هنرمندانی، چون ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی و چند فیلم‌ساز دیگر، آغازگر دوره‌ای بودند که موج نو در سینمای ایران شناخته شد. اغلب آثار کیمیایی در ژانر اجتماعی-سیاسی است. او افزون بر فعالیت‌های سینمایی، رمان نوشتن و شعر را نیز تجربه کرده‌است. علاوه بر قیصر، فیلم قاتل اهلی، سرب، جرم، دندان مار و سفر سنگ از جمله آثار اوست.

نگاه کیمیایی، نگاهی واقع گراست. به لحاظ ساختاری سینمای کیمیایی از عناصر موسیقی، دیالوگ‌ها و ارتباط انسانی - عاطفی کاراکتر‌های آن بهره می‌گیرد. میتوان او را در ضمره فیلم سازان جامعه گرا قرار داد. سینمای کیمیایی در مرز میان رئالیسم اجتماعی و ذهنیت نوستالژیک در حرکت است و این ساختار زیربنایی تمام آثار اوست. واقف بودن خود او به نوشتار، گفتار و لحن بازیگران و داستان فیلم یکی از نکات قابل توجه در آثار مهرجویی است. کیمیایی توانایی عجیبی در نوشتن دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های بازیگران دارد. او با شناختن زبان عام و کوچه بازاری خالق بخش زیادی از مشهورترین دیالوگ‌های تاریخ سینمای ایران است. از جمله آن‌ها می‌توان به گفتار ملک مطیعی، مفید و وثوقی در فیلم قیصر و قریبیان و وثوقی در فیلم گوزن‌ها اشاره کرد.

نگاهی نو به رئالیسم اجتماعی با اصغر فرهادی

فرهادی از آن دسته افرادی است که تحصیلات و شغلش مرتبط است؛ وی لیسانس ادبیات نمایشی و فوق لیسانس کارگردانی دارد. فعالیت حرفه‌ای خود را با فیلمنامه نویسی فیلم ارتفاع پست از ابراهیم حاتمی کیا شروع کرد. درباره الی، شب زیبا، جدایی نادر از سیمین، گذشته و فروشنده از شاخص‌ترین آثار فرهادی است. وی برای فیلم جدایی نادر از سیمین برنده جایزه اسکار، خرس طلایی و گلدن گلوب شد.

و، اما به سبک فیلم سازی فرهادی بپردازیم. فرهادی در فیلم هایش چالش و گره ذهنی برای مخاطب ایجاد میکند و در فیلم هایش رویکردی معماگونه دارد. به نوعی که انگار بخش مهمی از داستان را حذف می‌کند و با اینکار به دنبال نگه داشتن مخاطب تا پایان فیلم است؛ مثل حذف صحنه تصادف راضیه (ساره بیات) در فیلم جدایی نادر از سیمین یا حذف صحنه غرق شدن الی (ترانه علیدوستی) در فیلم درباره الی. فرهادی از سبک رئالیسم پیروی می‌کند. از نگاه مخاطب باز بودن پایان داستان فیلم از ویژگی‌های شاخص فرهادی است. فرهادی تنها در یک سبک فیلم می‌سازد و آن سبک درام است. بیشتر به روش تک دست فیلمبرداری می‌کند. یکی از معایب فیلمبرداری روی دست این است که بیشتر نگاه گزارشی به وقایع دارد، نمی‌توان به درون شخصیت‌ها رفت. این نوع فیلمبرداری در انتقال حس به مخاطب ضعیف است. نگاه فرهادی در فیلم سازی توجه به طبقه متوسط و بحران‌های اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی است. فرهادی آغازگر یا پدید آورنده سبکی در فیلم سازی نیست بلکه فقط با نگاه متفاوتش به رئالیسم اجتماعی که قبل‌تر از او، ابراهیم گلستان، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی آغاز کرده بودند، مسیرش را آغاز کرد و ادامه داد. آنچه که آثار فرهادی را متمایز می‌کند، نگاه متفاوت و شجاعانه‌ای است که او در پرداختن به زندگی شهری دارد. لازم به ذکر است که فرهادی، بعد از کیارستمی، تنها فیلم‌سازی است که آثارش حضور جهانی و موفق داشته است.

فیلمسازی در کدام سبک موفق‌تر است؟

نمیتوان گفت فیلم سازی در کدام یکی از سبک‌های موجود موفق‌تر یا ناموفق‌تر است. درخشش هر کدام از سبک‌های موجود و یا نامبرده در گزارش صرفا ملزم تسلط داشتن روی آن سبک است. حتی برخی از کارگردانان با تلفیق دو یا چند سبک فیلمسازی، سبک جدیدی خلق می‌کنند که در مواردی هم باعث موفقت آن‌ها می‌شود.توجه داشتن به نیاز مخاطب و علاقه مندی آن‌ها به کدام سبک و ژانر سینمایی هم میتواند در موفقیت فیلمسازان اثر گذار باشد.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۹:۰۵ ۲۸ مهر ۱۴۰۰
تحلیل جالبی بود