به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان، همواره این داستان را شنیده‌ایم که آدم فریب شیطان را با وعده جاودانه شدن خورد؛ اما از آن رو که زندگی همه ما روزی خاتمه می‌یابد، مرگ را می‌توانیم واقعی‌ترین رخداد زندگی خود بدانیم. البته بشر در طول تاریخ، پیوسته به دنبال راهی برای فرار از مرگ بوده است و این مسئله به برهه خاصی از تاریخ نیز محدود نمی‌شود. به طور مثال، در روایت‌ها و داستان‌ها «اسکندر مقدونی» پادشاه یونان باستان، در تاریکی به دنبال آب حیات بود تا بر مرگ غلبه کند و در دوره کنونی نیز دانشمندان علوم تجربی به دنبال رهایی از این پدیده گریزناپذیر هستند.
بنابراین بیراه نیست تا بگوییم دغدغه بشر از ازل تا ابد، زندگیِ جاودانه در این دنیای فانی است. البته این دغدغه‌ای است که مانع از ملاقات ما با مرگ نمی‌شود و اجل، طبیعی یا غیرطبیعی، روزی به سراغ همه خواهد آمد.
در این میان سیاستمداران جهان نیز از مرگ رهایی ندارند و گاهی برخی به شکل بسیار اسرارآمیزی تسلیم این پدیده می‌شوند که داستان آن تا مدت‌ها بر سرزبان‌ها می‌ماند.
در این گزارش ۱۴ مرگ اسرار آمیز در میان سیاستمداران جهان را بررسی خواهیم کرد.
ترور «جان اف. کندی» ۳۵ امین رئیس‌جمهور آمریکا، همواره بخشی از یک توطئه تلقی می‌شود. این ترور در شهر «دالاس» ایالت تگزاس آمریکا، و در تاریخ ۲۲ ماه نوامبر ۱۹۶۳ (۳۰ آبان ۱۳۴۲) اتفاق افتاد. جان اف. کندی همراه با همسرش «ژاکلین کندی» سوار ماشین لیموزین شخصی خود بودند که رئیس‌جمهور آمریکا از ناحیه صورت مورد اصابت چندین گلوله قرار گرفت.
ساعت ۷ بعد از ظهر همان روز «لی هاروی اسوالد» به جرم قتل یک مأمور پلیس از دالاس آمریکا، مجرم شناخته شد و در ساعت ۱۱:۳۰ شب نیز به‌عنوان قاتل جان اف. کندی معرفی شد. دو روز بعد از آن «جک روبی» اسوالد، را در ایستگاه پلیس دالاس به قتل رساند.
لی هاروی اسوالد در آن زمان می‌گفت که به کسی تیراندازی نکرده است و مدعی بود که او به عنوان «طعمه» استفاده شده است. مرگ او باعث شد تا بی‌گناهی یا مجرم بودنش هرگز در دادگاهی ثابت نشود. بعضی منتقدان می‌گویند که اسوالد هیچ نقشی در این ترور نداشته‌است.
البته رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، ۵ روز پس از قتل اسلود دستور بررسی پرونده ترور جان اف. کندی را صادر کرد و نتایج نشان می‌داد اسوالد به تنهایی در قتل دست داشته‌است. تاکنون تئوری‌های بسیاری درباره قتل کندی و افراد دخیل در آن ارائه شده است که تمامی آن‌ها با همدیگر و با گزارش‌های رسمی دولت بسیار متفاوت هستند.
براساس تئوری‌های مختلف، افراد و نهادهای مختلفی مسئول ترور جان اف. کندی هستند که از جمله معروف‌ترین آن‌ها «سیا، مافیا، کاگ‌ب، موساد، اشراقیون، فیدل کاسترو، لیندون ب. جانسون (نایب رئیس‌جمهور) و نوعی ائتلاف نظامی-صنعتی به رهبری ژنرال‌های ارتش» هستند.
مرگ «سبهاش چندر بوس» معروف به «نتاجی» فردی انقلابی و ملی‌گرا از هند که در جریان جنگ‌جهانی دوم یک جنبش ملی را علیه قدرت‌های غربی رهبری می‌کرد، نیز تاکنون به شکل رازی باقی مانده و تئوری‌های بسیاری درباره آن مطرح شده است.
زمان مرگ نتاجی اعتقاد بر آن بود که او جان خود را در سانحه هوایی از دست داده است، اما نظریه‌پردازان نظر دیگری دارند. آن‌ها می‌گویند پس از سقوط هواپیما نتاجی زنده ماند، به اتحاد جماهیر شوروی فرار کرد و حتی پخش زنده رادیویی خود را از آنجا راه‌اندازی کرد. البته آن‌ها معتقدند زمانیکه انگلیس از زنده‌بودن نتاجی باخبر می‌شود، شوروی داستان مرگ او در سانحه هوایی را طراحی می‌کند.
برخی دیگر معتقدند که نتاجی پس از فرار از این حادثه هوایی در هند زندگی خود را در قالب یک «مرتاض» ادامه داده است.
«لعل بهادر شاستری» دومین نخست‌وزیر جمهوری هند و رهبر کنگره ملی هند بود. او پس از جنگ میان هند و پاکستان در سال ۱۹۶۵ (۱۳۴۴) به "تاشکند" روسیه رفت و در آنجا توافقنامه‌ای برای پایان جنگ امضا کرد، اما ۲ روز بعد جسد او را پیدا کردند.
برخی می‌گویند او به دلیل حمله قلبی جان خود را از دست داد، اما بستگان او اعتقاد دیگری دارند. آن‌ها می‌گویند شاستری به دلیل حمله قلبی فوت نکرد و زمانیکه جسد او دیده شد لکه‌هایی آبی روی بدن او مشاهده می‌شد. آن‌ها می‌گویند برخی افراد نزدیک به او، او را مسموم کردند و سکته قلبی در کار نبوده است.
همچنین عدم وجود گزارشی درباره مرگ شاستری در پارلمان هند، دلیل مضاعفی بر تاکید خانواده او به مسمومیتش است که پرسش‌های بسیاری نیز در این زمینه در اذهان ایجاد کرده است.
«نِلسون رولیهلاهلا ماندِلا» نخستین رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی و رهبری محبوب میان مردم بود. اعلام خبر مرگ او در تاریخ ۵ ماه دسامبر سال ۲۰۱۳ (۱۴ آبان ۱۳۹۲) باعث تعجب اغلب هواداران او شد، زیرا آن‌ها فکر می‌کردند او پیشتر در سال ۱۹۸۰ (۱۳۵۹) و در زندان درگذشته است.
زمانیکه با مردم در این باره مصاحبه شد، اغلب گفتند که مطمئن هستند که نلسون ماندلا در سال ۱۹۸۰ در زندان جان خود را از دست داده است، البته تاکنون دلیل مشخصی برای این تفکر میان اکثریت مردم یافت نشده، اما نظریه‌پردازان این حالت را «اثر ماندلا» نامگذاری کرده‌اند.
«آبراهام لینکلن» ۱۶ اُمین رئیس‌جمهور آمریکا بود که درتاریخ ۱۵ آوریل ۱۸۶۵ (۲۶ فروردین ۱۲۴۴) ترور شد. او در این تاریخ به تماشای تئاتری به نام «پسر عموی آمریکایی ما» رفته بود که بازیگر این تئاتر به نام «جان ویلکس بوث» در آمفی تئاتر فورد، به او گلوله‌ای شلیک و او را ترور کرد.
در آن زمان تمام مردم آمریکا از این حادثه شوکه شده بودند زیر باور نمی‌کردند که یک بازیگر تئاتر بتواند هرگز چنین کاری انجام دهد. البته نظریه‌پردازان نیز این توطئه را به رئیس‌جمهور و وزیر امورخارجه کنفدراسیون در آن زمان نیز نسبت دادند.
از طرفی هم گفته می‌شود سیاست‌های اقتصادی لینکلن با اقتصاد اروپا همخوانی ندارد و به همین دلیل نیز برخی ترور او را به خانواده ثروتمند و یهودی‌تبار «روتشیلد» نسبت دادند. در کل در دویست سال (دو قرن) گذشته خانواده روتشیلد موضوع بسیاری از تئوری‌های توطئه بوده‌اند. نظریه‌پردازان در این تئوری‌ها معتقدند که این خانواده ثروت و بانک‌های جهانی را کنترل می‌کند یا این که دولت‌های جهان را به جنگ با یکدیگر وامی‌دارد. البته برخی دیگر نیز می‌گویند چنین نظریه‌هایی منشا یهودستیزی دارند.
«ناپلئون بناپارت» یا «ناپلئون یکم» نخستین امپراتور فرانسه بود که نقش به سزایی در تاریخ اروپا داشت. البته مرگ او نیز به بخشی از تئوری توطئه در تاریخ پیوسته است. اغلب افراد بر این باورند که ناپلئون به دلیل سرطان معده جان خود را از دست داد، اما نظریه‌پردازان اعتقاد دیگری دارند.
ناپلئون خود معتقد بود که انگلیسی‌ها قصد ترور او را دارند و نظریه‌پردازان می‌گویند او خیلی هم اشتباه فکر نمی‌کرد. بسیاری از آن‌ها معتقدند ناپلئون از سوی انگلیسی‌ها مسموم و کشته شد. البته تاکنون شواهدی برای این گفته ارائه نشده است.
بسیاری دیگر نیز می‌گویند ناپلئون در سال ۱۸۲۱ (۱۲۰۰) در لانگ وود، جزیره «سنت هلن» انگلیس در گذشت. البته در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ مطالعاتی منتشرشد که ضمن رد شواهد قبلی مبنی بر مسمویت ناپلئون با سم آرسنیک، مرگ وی به دلیل زخم معده و سرطان معده را تایید کرد.
گروهی دیگری نیز می‌گویند ناپلئون از سنت هلن نیز فرار کرد و باقی عمرش را در میان مردم و در خفا زندگی کردو آن‌ها حتی می‌گویند او در تلاش بود تا پسرش را به قدرت برساند که گلوله نگهبانی، که حتی ناپلئون را نمی‌شناخت، به مرگ وی منجر شد.
«جان ام. کلیتون» یک سناتور آمریکایی بود و زمانیکه نماینده کنگره جمهوریخواه در آرکانزاس آمریکا بود، ترور شد. اعتقاد بر این بود که او زمانیکه برای بررسی تخلف در انتخابات به شهر «پلاموویل» آرکانزاس می‌رفت، در راه به دلایل سیاسی کشته شد.
مرگ کلیتون یکی از معروف‌ترین ترور‌ها در تاریخ آمریکاست، زیرا هرگر فرد مهاجم بازداشت و معرفی نشد.
«فرناندو آلبان» یکی از اعضای اپوزیسیون ونزوئلا، بود که متهم به طراحی نقشه ترور «نیکلاس مادورو» رئیس‌جمهور این کشور، نیز شاخته می‌شد. جسد او مرده پیدا شد و مقامات ونزوئلا گفتند او از ساختمانی ۱۰ طبقه خود را به پایین پرتاب کرده و خودکشی کرده است.
البته طرفداران او این مسئله را نمی‌پذیرند و مرگ او را توطئه سیاسی می‌دانند و معتقدند که سازمان ملل باید آن را بررسی کند.
«سانجی گاندی» سیاستمدار هندی و پسر کوچک «ایندیرا گاندی» بود. مرگ گاندی نیز چندین سال است که به شکل پرونده‌ای پر سوال در اذهان باقی‌مانده است. به طور کلی اعلام شد که گاندی در یک سانحه هوایی جان خود را از دست داد، اما برخی مردم اعتقاد دیگری دارند.
عده‌ای معتقدند ایندیریا گاندی، مادرش، نقشه قتل سانجی را به این دلیل کشید که پدر او فرد دیگری بود که مرتب ایندیرا را مورد باج‌خواهی قرار می‌داد. البته هیچ مدرکی دال بر این وجود ندارد، زیرا شواهد نشان می‌دهد که ایندیرا پس از مرگ پسرش بسیار شوکه شده است.
«بی‌نظیر بوتو» سیاستمدار و نخست‌وزیر مشهور پاکستان، نیز قربانی توطئه‌ای سیاسی است. او با شلیک گلوله‌ای به گردنش کشته شد و فرد مهاجم نیز خود را با بمبی منفجر کرد که باعث کشته شدن بیش از ۱۴۰ نفر دیگر شد.
البته در آن زمان «پرویزمشرف» رئیس‌جمهور وقت پاکستان، به توطئه او محکوم شد، اما او خود را از تمام اتهامات مبری کرد و گفت که بی‌نظیر بوتو از سوی گروه‌های تروریستی مانند طالبان و القاعده تهدید می‌شود، زیرا مخالف سرسخت آن‌ها بود.
مدتی بعد همسر بی‌نظیر بوتو نیز در مرگ او مقصر شناخته شد، زیرا عده‌ای معتقد بودند که همسرش می‌خواست خودش رئیس حزب باشد. البته این مسئله هرگز ثابت نشد.
«اووه بارشل» سیاستمدار حزب دموکرات مسیحى در آلمان غربی و همچنین جوانترین نخست‌وزیر ایالت «شلسویگ–هول‌اشتاین» در تاریخ آلمان بود. جسد او در حمام اتاقش در حالیکه لباس برتن داشت پیدا شد. در آن زمان این مسئله را خودکشی نامیدند، اما خانواده او آن را قتل و تئوری ترور دانستند.
اعتقاد اغلب مردم بر این است که او از سوی موساد ترور شد، زیرا با آن‌ها مقابله کرد. اووه زمانیکه موساد از بندر شلسویگ–هول‌اشتاین برای حمل تسلیحات خود استفاده می‌کرد، آن‌ها را متوقف کرده است. البته هنوز مشخص نشده قتل او خودکشی بوده است یا ترور.
• آدولف هیتلر
«آدولف هیتلر» سیاستمدار آلمانی و رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان بود. اغلب می‌دانیم که او پس از جنگ جهانی دوم خودکشی کرد. اما بسیاری دیگر معتقدند که هیتلر خودکشی نکرد، بلکه فرار کرد.
ابن افراد معتقدند هیتلر ۲ روز پیش از خودکشی خود، به نفر دستور می‌دهد مانند او و همسرش لباس بپوشند، سپس خودش نیمه شب همان شب از سنگرگاه خود در برلین فرار کرده و این شهر را بمباران می‌کند. نظریه‌پردازان می‌گویند او به آمریکای جنوبی گریخت و باقی عمر خود را در آنجا گذراند. برخی دیگر نیز می‌گویند او به پایگاه مخفی خود در قطب جنوب رفته است. هیچ کدام از این نظریه‌ها هیچ شواهدی ارائه نکرده‌اند.
«پاپ ژان پل یکم» با نام اصلی «آلبینو لوچیانی» پاپ و رهبر کلیسای کاتولیک که به طور ناگهانی در سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) درگذشت. مرگ او بسیار اسرارآمیز بود، اما خودکشی نامیده شد. گفته می‌شود که پاپ با فساد مالی بانکِ واتیکان مخالفت می‌کرد و برخی می‌گویند اسقف اعظم و رئیس بانک واتیکان او را ترور کردند.
«پاپ ژان پل دوم» با نام اصلی «کارل جوزف وتیولا» در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) به دلیل عفونت ادرار، تب بالا و فشار خون پایین درگذشت، اما برخی معتقدند او به دلایل طبیعی جان خود را از دست نداده است. البته متخصصان این نظریه را رد کردند، اما همچنان برخی بر آن پافشاری می‌کنند.
انتهای پیام/
همه موجودات جانداران روی کره زمین چه مرموزانه چه غیر مرموزانه به طرق مختلف از این جهان به جهان باقی می روند و می برنشان چه بخواهند چه نخواهند همونهایی هم که اینها رو مرموزانه کشتند خودشان الان هفتا کفن پوسوندند مرده اند رفتن به جهان باقی مهم اینه که انسان تا آخرین لحظه مرگش با خداوند جل جلاله و در راه خداوند جل جلاله و به فرمان خداوند جل جلاله در پی حق و عدالت راستین صادقانه خداوند جل جلاله و در حزب خداوند جل جلاله و برای رضای خداوند جل جلاله بوده باشد و جز سخن حق قلم حق و قدم در راه حق خداوند جل جلاله نگوید و ننویسد و نبپیماید تا انشاءالله آخر عاقبت بخیر و رستگار اهل جنت بهشت رضوان الهی شود مهم این است که انسان خردمند در حزب شیاطین ملعونین نمیرد و اهل جهنم نشودهمه قاتلین ظالمین ستمگران جنایتکاران شکنجه گران تروریستهای باندهای مافیایی قدرت و ثروت و شهوات حرام لقمه های ملعونین هم خواهند مرد و به جهنم اسفل سافلین خواهند افتاد مرگ حق است و راه گریزی ازش نیست دیر و زود دارد سوخت سوز ندارد باید تسلیم امر خداوند جل جلاله بود در همه حال و خلاص . والسلام و صلوات التماس دعا .