سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یادداشت رحیم پور ازغدی در رثای علامه حسن زاده آملی

آیت الله العظمی حسن زاده، زاده ی عشقی مقدس که پایان نداشت و آیت غیرمجازی خدا بود، فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود.

به گزارش حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،استاد حسن رحیم پور ازغدی در پیامی ضمن تسلیت درگذشت علامه حسن زاده آملی، نوشت: نخست، تبریک به آمل، شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ، عالم دوست و نابغه پرور و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی.

دوم، تبریک به حضرت حسن زاده آملی،   فقیه مست شوریده، که با مرگ، سابقه رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می‌گفت معذالک آن را چه تحقیر‌ها که نکرد.

آن شیخ برخوردار از «بیداری» و گریزان از «دلمردگی»، «زنده بیدار» و فرزانه‌ی بی‌تاب، «دل از دست داده» تمام عیار و «تن‌های بزرگ»، یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود.

همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»، روز‌ها کوکو می‌کرد و شب‌ها هوهو می‌گفت، و چه سال‌ها که منتظر وصال بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می‌دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش،   شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود:

مژده‌ای دل که شب هجر به پایان آمد

پیک روح القدس از جانب جانان آمد

تن خاکی بسوی خاک روان است، ولی
دل عرشی بسوی عرش خرامان آمد.  

چون به گورم بسپردید بنشینید به سور

 نه که درسوگ کسی باشد ونالان آمد

حمدلله که حسن تا زندای خوش دوست 

ارجعی را بشنیده ست غزلخوان آمد

آیت الله العظمی حسن زاده، زاده‌ی عشقی مقدس که پایان نداشت، و آیت غیر مجازی خدا بود، فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس می‌خواند، اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود، چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله، دوخته، دائم در ابتهاج، و شعله وری که خاموش و بی صدا می‌سوخت و از این سوختن لذت می‌برد

حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما، و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود، پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت.

اهل کشف بود در این عصر کور، و  کاشف بسیاری سرزمین‌های ناشناخته در عالم معنی، که لقمه‌های نور می‌بلعید و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق، متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود.

به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا می‌خواست و اینک از علم‌الیقین بسوی عین‌الیقین فراتر رفت و رهسپار اندرونی منزل دوست و خلوت حضور شد و صد‌ها بار، نوشش باد. بر او درود و بدرود.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.