شرفی راوی هشت سال دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اهمیت نهاد جهاد سازندگی در دفاع مقدس و پس از آن گفت: با آغاز جنگ تحمیلی و تصرفِ بخش عظیمی از مناطق غرب و جنوب کشور توسط دشمن بعثی، تمامی دلدادگان به اسلام و کشور بزرگ ایران از شهر و روستاها با اعتقاد و ایمان به خداوند و توجه به اهمیت جهاد اصغر و مبارزه با ظلم، به هر وسیله ممکن و از طریق نیروهای نظامی و مردمی خود را به جبهههای حق علیه باطل رساندند.
وی ادامه داد: در این میان نهاد جهاد سازندگی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی (ره)، در روستاها مشغول به آبادانی و خدمترسانی به ولی نعمتان انقلاب بود، بدون وقفه و با تشکیل ستاد پشتیبانی جنگ و جهاد علاوه بر جمعآوری کمکهای مردمی، با فعال کردن گردانهای مهندسی رزمی، فعالیت خود را در احداث راهها، پلها، خاکریزها، سنگرهای اجتماعی و همچنین تأمین سایر نیازهای رزمندگان اسلام در جبههها آغاز کرد و در به دست آوردن پیروزی لشکریان اسلام و حفظ مناطق آزاد شده، نقش بهسزایی ایفا کرد تا جایی که رزمندگان آن لقب سنگرسازان بی سنگر را کسب کردند.
این راوی دفاع مقدس گفت: از به همین دلیل امام خمینی و رهبر معظم انقلاب فرمودهاند: «اگر جهاد نبود پیروزی با این سرعت به دست نمیآمد.» و یا اینکه: «نقش جهاد سازندگی در جنگ از نیروهای نظامی کمتر نبود.».
وی افزود: اما اگر بخواهیم اهمیت کار مهندسی رزمی را در جنگ بدانیم باید به کلام امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه تمسک جوییم؛ با این مضمون که فرمودند که پیروز در جنگ کسی است که بتواند بیشترین تغییر را در زمین ایجاد نماید و از آن بهره گیرد. این مهم توسط جهادگران گمنام صورت گرفت. کسانی که با این باور در جهاد سازندگی حضور یافتند و دنیایی از حماسه را در این عرصه بوجود آوردند، همان سنگرسازان بیسنگر بودند که عیار ایمان آنها در تعداد شهدایشان متبلور است.
وی افزود: با پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات والفجر، پاتکهای دشمن هر روز سختتر میشد. از طرفی مأموریت جهاد استان تهران، احداث خاکریزهایی بین جاده امالقصر و کارخانه نمک در پشتیبانی شهر فاو بود.
شرفی گفت: زمینی که برای احداث خاکریز اول باید از حالت باتلاقی در میآمد تا دستگاههای سنگین مهندسی بتوانند روی آن بایستند و خاکریز را احداث کنند. برای این کار باید خانههای مخروبه فاو تخریب و مصالح آن برای احداث جاده به خط مقدم حمل میشد. این کار باید در شب تاریک و در نزدیکی دشمنِ تا دندان مسلح صورت میگرفت. تا جایی که هرشب تعدادی از نیروهای مهندسی رزمی جهاد تهران مجروح و شهید میشدند، ولی همچنان مصمم بودند دستاوردهای عملیات والفجر را با احداث خاکریز حفظ کنند.
وی ادامه داد: محل کار دستگاهها کاملاً در تیررس مستقیم تانکها و انواع و اقسام آتش دشمن قرار داشت. بچههای مهندسی رزمی به صورت نوبتی یک شب درمیان در محل حاضر میشدند تا بتوانند این رسالت بزرگ را به سرعت به سرانجام برسانند. در این میان شهید مجتبی قربانی علیرغم اینکه برادر وی قبلاً شهید شده بود بدون اینکه کلامی در این خصوص با کسی گفته باشد سعی میکرد به هر شکل ممکن، همه شبها را در خط حاضر باشد، با این توضیح که بیشتر به عنوان راننده بیل مکانیکی در خط حاضر میشد.
این راوی دفاع مقدس تصریح کرد: هر رزمنده باید یک شب در میان کار میکرد، اما این شهید گرانقدر در شبهایی که باید استراحت میکرد، به عنوان بیسیمچی یا امدادگر خود را به خط مقدم میرساند و با شجاعت مثالزدنی به همرزمان خود کمک میکرد. وقتی از وی سوال میشد علت این همه شور و شوق چیست با لبخندی میگفت: «وقت خدمت محدود است! نمیخواهم بعدها پشیمان شوم و بگویم حیف ای کاش بیشتر تلاش میکردم و به خداوند عالم تقرب میجستم.» سرانجام این جهادگر مخلص اجر خود را با پیوستن به خیل شهدای کربلا گرفت و مدال پر افتخار شهادت را در منطقه عملیات والفجر دریافت کرد.
انتهای پیام/