سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارش/

جای خالی کشف استعداد در کشور/ سیستم آموزشی بر محور مدرک گرایی یا مهارت آموزی؟

فضای آموزشی در کشور به سمتی رفته است، که این روز‌ها افراد تنها به دنبال کسب مدرک هستند.

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، از ورود به مدارس در سال‌های تحصیلی تا ورود به دانشگاه‌های کشور، مراحل تحصیلی است که هر فردی که به دنبال کسب دانش است باید آن را طی کند، اما آیا کسب دانش به تنهایی کافی است؟ یا در کنار دانش، کسب مهارت و کشف استعداد نیز باید انجام شود؟

متاسفانه این روزها، سیستم آموزشی کشور به سمت کسب دانش رفته و از مهارت آموزی فاصله زیادی گرفته است، کودکان تنها با ورود به مدارس آموزش‌های تئوری لازم را می‌بینند تا بتوانند در پایان سال نمره قبولی را کسب کنند؛ اما در این میان جای خالی و کمبود مهارت آموزی و حتی کشف استعداد‌های دانش آموزان و در نهایت دانشجویان حس می‌شود.

این در حالی است که اگر دانشجویی استعداد خود را قبل از ورود به دانشگاه کشف کرده باشد، یا مهارتی کسب کرده که می‌تواند درآن موفق باشد، به راحتی می‌تواند وارد بازار کار شود. در حال حاضر چند میلیون نفر فارغ التحصیل جویای کار در کشور داریم؛ بنابراین راه پیدا کردن شغل مناسب، مهارت افزایی است و در صورتی که دانشگاه‌ها به مقوله مهارت آموزی و مهارت افزایی بیش از پیش توجه کنند دانش آموختگان دغدغه کمتری برای پیدا کردن شغل خود در بازار کار خواهند داشت.

طبق گفته کارشناسان، امروز جامعه ما با دو مشکل مدرک گرایی و کمبود مهارت روبه رو است در حالی که بسیاری از مشکلات اقتصاد از جمله بیکاری با مهارت آموزی برطرف می‌شود و اشتغال پایدار در قالب آموزش‌های مهارتی رونق می‌گیرد و کشف استعداد‌های نخبه و مهارتی موجب توسعه صنایع و ارتقای فناوری‌های نوین می‌شود از این رو باید تلاش کرد تا با بهره‌گیری از فناوری اطلاعات، حوزه آموزش‌های مهارتی گسترش یابد.آن دسته دانش آموختگانی که دوره‌های مهارتی را در کنار دروس تئوری می‌گذرانند در پیدا کردن شغل مناسب خود در بازار کار کمتر دچار مشکل می‌شوند.

فاطمه انصاری فر کارشناس آموزشی در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره این موضوع بیان کرد: مدرک‌گرایی و مهارت گرایی در تقابل با هم نیستند بلکه مکمل هم هستند و اینطور نیست که بگوییم به مدرک نیاز نداریم، بلکه نیازمند مدرک هستیم، ولی اینکه مدرک چقدر کارآمدی دارد مورد بحث است و یکی از عوامل موثر در افزایش مدرک‌گرایی، ساختار استخدامی است که به مدارک تحصیلی بالاتر ارزش بیشتر قائل شده و این خود تبدیل به فرهنگ شده تا مدارک تحصیلی در استخدام و جایگاه اجتماعی نقش ویژه‌ای پیدا کند و این موضوع حتی در شاغلین هم تاثیر گذاشته است.

او در ادامه بیان کرد: در سطح جهان احتمال دارد که افراد به علت دلایل شخصی، علاقه و افزایش دانش اقدام به ادامه تحصیل و اخذ مدرک دانشگاهی کنند که این موضوع بد نیست، اما اگر دریافت آن بدون علاقه و تنها بر مبنای جنبه‌های مادی غیر اصولی باشد به هیچ عنوان قابل قبول نخواهد بود.

کاظم بازافکن پژوهشگر اجتماعی در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، افزود: یکی از علل ظهور و بروز پدیده مدرک گرایی گریز متقاضیان اشتغال از فعالیت‌های دستی و گرایش به پشت میزنشینی و فقدان سرمایه کافی به منظور پیشه نمودن مشاغل آزاد و کاهش حجم ادارات دولتی و به تبع آن توجه به متولیان امر گزینش به مدارک بالاتر است.

وی افزود: بخش دیگری از شیوع چنین پدیده‌ای برمی گردد به مطالبات کارمندان اداری، که با توجه به حقوق و مزایای بیشتر مدارک بالاتر، به سمت اخذ مدرک با سطوح بالاتر، سوق پیدا می‌کنند و عده‌ای از افراد جامعه نیز بمنظور مشغول ساختن خود به یک امر مشخص و رهایی از بیکاری به منظور ایجاد مشغله برای خود در جهت گذراندن روزمره خود اقدام به کسب مدارک بالاتر می‌کنند.

بازافکن گفت: این پدیده در خانم ها، تا حدودی مصادیقی متفاوت از آقایان دارد بخشی از این قشر، به دلیل فرار از فشار‌های خانوادگی و شرایط موجودی که در آن به سر می‌برند و برای آن‌ها آزار دهنده است، راه ورود به دانشگاه را انتخاب نی کنند، چرا که امن‌ترین محیط را برای خود، در محیط دانشگاه رصد می‌کنند.

این پژوهشگر تصریح کرد: از سوی دیگر مدرک با خود یک شان و منزلت اجتماعی به همراه می‌آورد و گروهی این امر را به عنوان منزله‌ای از کمال برای خود تلقی می‌کنند که بر وزن و اقتدار اجتماعی آن‌ها می‌افزاید، البته نباید این موضوع نادیده گرفته شود که بخشی هم با علاقه مندی به علم و دانش و به دلیل برخورداری از ذائقه‌های فرهنگی به سمت تحصیلات گرایش پیدا می‌کنند که در چنین حالتی، اخذ مدرک تبعات منفی به دنبال نخواهد داشت چرا که نیت و نتیجه حاصل از آن، از جنس دیگری خواهد بود و متفاوت با انگیزه‌های سطحی و ظاهری است.

بازافکن در ادامه با بیان اینکه یکی دیگر از علل ظهور و بروز چنین پدیده‌ای بحث الگوبرداری‌های صرف است اظهار کرد: در واقع امر، عده‌ای در پی کسب این مدارک به حقوق و مزایای بالا و مطلوبی دست پیدا نموده اند، از این جهت برخی از افراد در جامعه، با امید به دستیابی به موقعیت‌های آنچنانی و برخورداری از یک زندگی مرفه، اقدام به کسب مدرک می‌نمایند.

وی در واکاوی تبعات حاصل از ناهنجاری مدرک گرایی در جامعه عنوان کرد: بالا رفتن سطح توقعات یکی از پیامد‌های چنین عارضه اجتماعی است، در واقع ممکن است فردی با تحصیلات پایین ظرفیت پذیرش بیشتری به اشتغال به مشاغل سطوح پایین‌تر داشته باشد،، اما با اخذ مدرک به نوعی دچار خود فریبی شود و به صورت صرف در ذهن خود، اشتغال به مشاغل سطوح بالا و مدیریتی را می‌پروراند که این ذهنیت به نوعی بیکاری پنهان را نیز افزایش می‌دهد چرا که باعث می‌شود در برخی مشاغل با کمبود نیروی انسانی مواجه شویم.

درنتیجه انتظار می‌رود، مسئولان مربوط به این امر از جمله وزارت علوم و آموزش و پرورش به این موضوع نگاه جدی تری داشته باشند تا شاید حل این معضل بتواند به اشتغال جوانان و فارغ التحصیلان کمک کنند.


بیشتر بخوانید


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶۲
در انتظار بررسی: ۰
امیررضا
۱۳:۵۳ ۰۳ مهر ۱۴۰۰
این نظام آموزشی فقط برده پرورش میده مسئولیت پذیری همو رو گرفته هممون مثل یه برده یه کارمند میشیم فقط میخوام کنکور قبول شیم یه کارمند بشیم فقط به خاطر پول کار کنیم کی بشه این بردگی نوین تموم شه
غ
۱۹:۴۲ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
فعلا کارشناسان ارشدکتاب چاپ بکنندچون دلا برای خریدکاغذزیادداریم
ناشناس
۱۰:۴۱ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
ایران چند برابر چین و امریکا و دیگر کشورها دانشگاه و مدارک فوق و ارشد داره که چی؟ بکجا رسیده؟تو هر خونه ای دوتا فوق لیسانس و یه دکتر بیکار خوابیده .تا دیپلم میشه ادامه داد و سواد خوندن نوشتن و حساب کتاب یاد گرفت مابقی تلف کردن عمر و وقته.سیستم باید جوری طراحی بشه که فقط ۱۰ درصد برن دانشگاه.اونم افراد نخبه و متخصص برای رشته های پزشکی و معماری و استادی و این چیزا.مابقی حتما باید دنبال مهارت و صنعت و تولید و خدمات برن
ناشناس
۰۸:۵۷ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
بانک صادرات برای استخدام اطلاعیه زده و شرط معدل شونزده گذاشته.
به نظر شما اونی که معدل پونزده و نیم دانشگاه دولتی درس خونده با اونی که معدل هفده دانشگاه ناکجا آباد درس خونده یکسان هستند؟!!!!
ناشناس
۰۷:۲۷ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
مدارک دانشگاه آزاد و علمی کاربردی. = کاغذ باطله
ناشناس
۰۸:۱۳ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
مدرک همه دانشگاه ها = پُر کننده جرز دیوار
ناشناس
۰۷:۲۶ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
مدرک دانشگاه کشکی = کاغذ پاره
ناشناس
۰۸:۱۴ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
مدرک تمام دانشگاه های کشکی و غیرکشکی = برای گذاشتن در کوزه جهت خوردن آب
ناشناس
۲۰:۴۶ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
درس و مدرک برای ما که نون نشد، ای کاش بجای این حفظیات بی کاربرد درسی بیشتر دنبال علم بودم و یا یه حرفه عملی.
ناشناس
۱۴:۳۷ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
نتایج کنکور چه روزی میاد؟؟
منصور
۱۳:۰۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
فعلا اگه انیشتین هم باشی دستت به جایی بند نیست // فقط اگه با یه گردن کلفت مملکت اشنا باشی میشه از طریق شایسته سالاری دستت را یه جایی بند کنی // ولا غیر
ناشناس
۱۱:۴۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
جالب اینجاست همه میدونن مشکل کجاست همه میدونیم چی باید اصلاح بشه ولی هیچ اتفاقی نمیفته همچنان اندر خم یک کوچه ایم
ناشناس
۱۱:۱۲ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
فوق لیسانس دانشگاه دولتی دارم.
یه شرکت خیلی معتبر برای مصاحبه رفتم جوری تو مصاحبه با من رفتار می کردند که انگار خودشون سطح علمیشون از من بالاتره. طرف تو مصاحبه به من میگفت اگه به سوالات درسی پاسخ ندی میتونیم مدرک دانشگاهیت رو باطل کنیم. جالبش اینجا بود که قبل از مصاحبه داشتند تو فایل اکسل سیستمشون اسم و مشخصات من رو پیدا کنند اصلا بلد نبودند چطوری باید این کار رو انجام بدن. خخخ.
یعنی شرایط کشور طوری شده که همه جوره میخوان کسانی که مدرک دارند رو تحقیر کنند.
ناشناس
۱۱:۱۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
خدا لعنتتون کنه که عمر ما رو هدر دادید و یه مشت چرت و پرت که بدرد قبر پدرتون میخوره رو به ما یاد دادید که هیچ جای زندگی بدرد ما نمیخوره عوض اینکه بیاین درس زندگی یاد بدین فقطططططططططططططططط چرت و پرت یادمون دادین . یه قرنه این سیستم آموزشی لامصب رو بروزرسانی نکردین نمیدونم چی بگم دیگه
ناشناس
۱۱:۰۷ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
نتایج کنکور امروز میاد مردیم از استرس میشه به زرین آمیزی بگید روز مشخص کنه دقیق
ناشناس
۱۱:۰۳ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
خیلی از دانشگاه های غیرانتفاعی و موسساتی که بدون کنکور دانشجو می پذیرند هدفشون فقط کسب درآمد از طریق شهریه است.
تعداد چنین دانشگاهها و موسساتی باید کاهش پیدا کنه.
ناشناس
۱۰:۳۵ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
بله عامل بدبختی ماها همین غافل موندن از استعداد هاست
علیرضا
۱۰:۳۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
این ثمره درختیه که مسئولان مربوطه بیش از ده سال پیش کاشتن و به دنبال افزایش آمار و ارقام دانشجو و مشغول کردن جوانان به تحصیل و لحاظ نشدن تعداد دانشجویان جزو جمعیت بیکار و البته درآمد زایی دولت از طریق افزایش دانشگاه و دانشجو بوده،الان چه کسی حاضره خسارت عمر برباد رفته این‌ همه تحصیل کرده بیکار رو بده؟؟؟طبق معمول هیچ کسی،تمام تقصیرات گردن مردم هست مثل همیشه.
ناشناس
۱۱:۴۲ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
بچه که اختیاری از خودش نداره. من اگه خودم قبلاً حق انتخاب داشتم، هرگز نه تنها دانشگاه نمیرفتم بلکه اصلاً دبیرستان هم نمیرفتم. همون سواد خوندن و نوشتن ابتدایی برام کافی بود. اما شرایط و بعضی اجبارها در زمان انتخاب رشته یه جوریه که آدم رو دستپاچه می کنه و بچه فکر میکنه که حتماً باید درس بخونه یا حتماً باید بره دانشگاه. متاسفانه تجربه ای که من از درس خوندن داشتم این بود که مدرسه و دانشگاه بجز افسردگی و بی مهارتی و اتلاف عمر و ناامیدی و هزارجور بیماری جسمی و روحی، چیز دیگه ای برای آدم نداره.
ناشناس
۱۰:۲۹ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
سیستم آموزش از یک قرن پیش تا الان به روز رسانی نشده هنوزم به سبک مکتب خونه و میرزا پیش میریم. یه سر بزنید دانشگاه ها ببینید چخبره . تازه اگه استاد لطف کنه طبق سرفصل و چارت تدریس کنه میاد پای تخته تئوری یه چیزایی میگه و بچه ها جزوه نویسی میکنن و این سیکل معیوب ادامه داره
ناشناس
۱۰:۱۹ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
چند سال پیش یه برنامه ای شبکه دو پخش میکرد به اسم چیستا. درباره راهکارهای بهبود آموزش و مدرسه و دانشگاه بود. یه بار توی اون برنامه محاسبه کردند که یک دانش آموز در طول ۱۲ سالی که میره مدرسه مثلاً حدود ۱۶ هزار ساعت سر کلاس میشینه. بعدش حساب کردند که اگر این دانش آموز با پای پیاده و خیلی آروم راه بره، میتونه در طول این مدت ۱۶ هزار ساعت ، ۲ مرتبه دور کره زمین رو پیاده طی کنه. بعد یه سوال مطرح شد؛ آیا ۱۲ سال درس خوندن سر کلاس و تست و کنکور و اینا مفیدتره یا دو مرتبه سفر به دور دنیا با پای پیاده ؟؟؟؟
ناشناس
۱۰:۱۲ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
خلاصه و چکیده ی گزارش اینه که جوان ها توقعاتشون خیلی بالاست و همه ش دنبال رفاه و پشت میزنشینی و خوشگذرونی و پول فراوان و بدون زحمت هستند و به همین دلیل الکی میرن دانشگاه که مدرک بگیرن !!!
اما کاشکی این هم گفته میشد که بچه ای که ۱۲ سال توی مدرسه درس میخونه اما کوچکترین مهارتی یاد نمیگیره، تنها راه پیش رویش اینه که الکی بره دانشگاه.
حالا فرض کنیم این بچه خیلی بااراده هم باشه و بعد از دبیرستان بخواد یه کار و مهارتی یاد بگیره و شغلی راه بندازه؛ در اینجا مانعی سر راهشه به اسم سربازی اجباری که البته با مدرک دیپلم نمیتونه امریه هم بگیره و باید سرباز صفر بشه و بنابراین مجبور میشه دنبال مدرک گرایی باشه و بی هدف بره دانشگاه.
ناشناس
۱۰:۱۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
شصت درصد دانشگاه های کشور باید فنی حرفه ای تبدیل شه
سه روز کار دولتی که جز سربازی محسوب شه سه روز دانشگاه
هم آموزش هم مدرک ! سربازی اجباری حذف میشه و به جای پانصد هزار سرباز چهار میلیون سرباز با رشته تخصصی داریم !
سربازی فرقی نداره دختر یا پسر باشه
بعد نیروهای دولتی چهل تا شصت درصد ما زیاد داریم و خرج دولت زیاد بشه خرج مردم ایران زیاد میشه!
دانشگاه و بانک و سوپرمارکت و بنگاه داری باید توی ایران تا هفتاد درصد کم شه تا اقتصاد ایران حالت عادی برگرده !
ناشناس
۱۰:۱۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
شصت درصد دانشگاه های کشور باید فنی حرفه ای تبدیل شه
سه روز کار دولتی که جز سربازی محسوب شه سه روز دانشگاه
هم آموزش هم مدرک ! سربازی اجباری حذف میشه و به جای پانصد هزار سرباز چهار میلیون سرباز با رشته تخصصی داریم !
سربازی فرقی نداره دختر یا پسر باشه
بعد نیروهای دولتی چهل تا شصت درصد ما زیاد داریم و خرج دولت زیاد بشه خرج مردم ایران زیاد میشه!
دانشگاه و بانک و سوپرمارکت و بنگاه داری باید توی ایران تا هفتاد درصد کم شه تا اقتصاد ایران حالت عادی برگرده !
ناشناس
۱۰:۱۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
شصت درصد دانشگاه های کشور باید فنی حرفه ای تبدیل شه
سه روز کار دولتی که جز سربازی محسوب شه سه روز دانشگاه
هم آموزش هم مدرک ! سربازی اجباری حذف میشه و به جای پانصد هزار سرباز چهار میلیون سرباز با رشته تخصصی داریم !
سربازی فرقی نداره دختر یا پسر باشه
بعد نیروهای دولتی چهل تا شصت درصد ما زیاد داریم و خرج دولت زیاد بشه خرج مردم ایران زیاد میشه!
دانشگاه و بانک و سوپرمارکت و بنگاه داری باید توی ایران تا هفتاد درصد کم شه تا اقتصاد ایران حالت عادی برگرده !
ناشناس
۰۹:۲۵ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
رسید به ما دیگه شغل اداری و کارمندی کمیاب شد...میگن کار آفرینی کنید،شرکت دانش بنیان تاسیس کنید،مخترع باشید و....مگه نسل قبلی چیکار کردن...کشور ایران با تمام منابع و معادن و زمین های کشاورزی حاصل خیز و داشتن استعداد برای پذیرش توریست و شیلات و صنایع دریایی و...نتیجه و میراثی که برای نسل امروز به جای گذاشتن این اوضاع فعلی کشوره که بر کسی پوشیده‌ نیست،همونایی که با مدرک‌ سیکل استخدام رسمی شدن الان به فرزنداشون میگن لیسانس کمه ارشد بخونید،بعدش میگن تحصیلات دانشگاهی کافی نیست و مهارت یاد بگیرید...زندگی ما رو خراب کردین و باید قیامت پاسخگو باشین...وقتی شغل مناسب و درآمد کافی نباشه نمیشه هیچ کاری کرد تو این اوضاع اقتصادی که برامون ساختین...ازدواج و خرید ماشین و خونه و...دیگه داره تبدیل به آرزوهای دست نیافتنی میشه...عزت نفس و غرور و روحیه برامون نذاشتن.
سعید
۱۰:۳۹ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
اون موقع تعداد کم بود هرمی یه دیپلم می‌گرفت می‌رفت سرکار
الان جمعیت زیاده همه هم دانشگاه رفته توقع ها بالا
پوریا
۰۹:۲۳ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
چرا نمیگین پذیرش بی حساب و کتاب دانشجو و عدم آینده نگری برای آن ها علت این وضعیت هست؟؟
وقتی یه جوان وقت با ارزش خودشو صرف دانشگاه و درس خوندن میکنه و مدرک مورد تایید وزارت علوم میگیره یعنی وزارت علوم تایید کرده که اون شخص معادل کاردانی،کارشناسی،کارشناسی ارشد و...تو رشته تحصیلیش دانش و علم داره،علاوه بر اینکه در مقطع کارشناسی و بالاتر چند واحد به عنوان کارآموزی و کارورزی پشت سر گذاشته میشه که در واقع همون کار عملی و مهارتی و تجربی مطابق با رشته تحصیلی محسوب میشه،پس مشکل هیچوقت از دانشجو نیست که به این سیستم اطمینان کرده،مشکل ضعف بازار کار کشوره که ظرفیت پذیرش این همه نیروی متخصص رو نداره،ضعف سیستم آموزشی هست که بدون برنامه و حساب دانشجو میگیره صرفا برای درآمد بیشتر،دولت ها باید از این استعداد و توانایی علمی استفاده کنند و برای ساختن کشور از تمام ظرفیتا استفاده بکنند نه اینکه تازه بگن جوان تحصیلکرده برای کار غیر مرتبط با تحصیلش بره مهارت تجربی یاد بگیره بلکه کاری بهش بدیم...!
ناشناس
۱۰:۰۵ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
دقیقاً. وقتی مشکلی پیش میاد کارشناسان محترم فقط بلدن بگن مقصر خود جوان ها هستند که به خاطر مدرک گرایی میرن دانشگاه !!! فقط کلی گویی می کنند . کارشناس محترم نمیگه چرا این جوان دنبال مدرک بیهوده است ؟؟؟ یا شاید هم از روی ناچاری و یا اجبار به دانشگاه میرن.
سعید
۱۰:۴۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
حرفتان قبول که دانشجو بی حساب و کتاب میگیرن که اشتباهه ولی کی گفته هرکی از دانشگاه مدرک گرفت متخصص اون رشته ست
ناشناس
۰۹:۱۴ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
سیستم بر پاییه پارتی گرایی.
یه فرزند قشر پایین که کپن پ نداره فقط 1 درصد احتمال شغل خوب رو داره
ناشناس
۰۸:۲۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
مشکل اقتصادی و شغل و پول و مسکن و ازدواج و ... فقط زمانی حل میشه که بچه از همون دوران مدرسه کار و مهارت یاد بگیره. تا وقتی که بچه ها عمرشون رو پی تست و کنکور و دانشگاه و مقاله و سربازی هدر میدن، مشکل اشتغال حل نخواهد شد.
ناشناس
۰۸:۱۹ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
اگر از همون دوران مدرسه، آدم روی یک مهارت درست و حسابی تمرکز کنه، و مدرسه هم به جای تست و کنکور و این چرت و پرتها به مهارت آموزی بچه ها بپردازه دیگه اون بچه بعد از دبیرستان سعی میکنه طبق مهارتی که یاد گرفته، یه شغل راه بندازه و تا ۳۰ سالگی، سرمایه لازم برای زندگی رو جمع آوری می‌کنه. اما وقتی تا ۳۰ سالگی اسیر کنکور و دانشگاه و مقاله و پروژه و سربازی و کارهای حاشیه ای باشی، تازه از ۳۰ سالگی باید دنبال شغل باشی.
ناشناس
۰۸:۱۶ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
هر کشوری پیشرفت کرد، از اصلاح وضعیت مدرسه و دانشگاه شروع کرد. اگر بچه‌ها از همون مدرسه و دانشگاه واقعاً مهارت شغلی و روابط اجتماعی رو خیلی خوب یاد بگیرند، چند سال بعد که بزرگتر شدند، نه تنها مشکلات اقتصادی نخواهند داشت، بلکه مشکلات فرهنگی و بی‌نظمی و تنبلی هم در جامعه وجود نخواهد داشت.

اگر چند سال پیش، در دهه‌های هفتاد و هشتاد، توی مدرسه به بچه‌ها مهارت یاد می‌دادند، الان نسل بچه های دهه هفتادی و هشتادی اکثراً شغل و درآمد داشتند و مشکلی هم بابت شغل و ازدواج نداشتند. اما اینکار انجام نشد.

الآن هم دیر نیست. اگر بچه ها از همین الآن هم توی مدرسه و دانشگاه واقعاً مهارت یاد بگیرند، حدود ۱۰ یا ۱۵ سال دیگه یک نسل توانمند و امیدوار خواهیم داشت؛ که شغل و درآمد کافی دارند و مشکلی بابت مسکن و خرج زندگی نخواهند داشت. اما اگر فرصت امروز از دست بره، ۲۰ سال دیگه دوباره همین وضع خواهد بود و همچنان همه در حال نالیدن از مشکلات اقتصادی و شغل و مسکن و ازدواج و ... خواهند بود.
ناشناس
۰۸:۱۴ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
مشکل جوانان نداشتن مهارت و شغل هست.
ریشه‌ی نداشتن مهارت و شغل هم تلف شدن عمر جوانان در مدرسه و دانشگاهه‌.
ناشناس
۰۸:۱۳ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
متاسفانه مدرسه و دانشگاه و سربازی به جای اینکه به جوانان مهارت یاد بدهند، به اولین عامل هدر دادن عمر جوانان تبدیل شده اند. هر دانش آموزی الان چندین سال توی مدرسه درس انگلیسی و عربی میخونه اما نمی تونند یک صفحه متن عربی یا انگلیسی رو بدون کمک لغتنامه ترجمه کنند. در حالیکه اگر آموزش ها درست و صحیح باشه، میشه در کمتر از یکسال هم زبان خارجی رو یاد گرفت.
ناشناس
۰۸:۱۱ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
اگر بچه ها از همون دوران مدرسه مهارت یاد بگیرند و بعد از مدرسه برای خودشون یه شغل راه بندازن، مشکل بیکاری و بی‌پولی و مسکن و ازدواج و جمعیت و فارغ التحصیلان بیکار هم حل خواهد شد. اما الآن جوان‌ها مهارت یاد نمی‌گیرند. اکثراً از روی ناچاری یا ترس از سربازی وارد دانشگاه میشن و تا دکتری هم بدون علاقه درس می خونند. و عملاً یک دهه از عمرشون بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی رو تلف می‌کنند. ریشه‌ی مشکلات جوان ها اتلاف عمرشون هست.
ناشناس
۰۸:۱۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
توی این چند ترمی که مجازی بود، کلاس‌های استادها ضبط شده، یه نگاهی به کلاس‌های مختلف بندازید تا ببینید استادها چقدر منظم و بابرنامه (!) تدریس می کنند!! قبلاً اگه می‌گفتیم کسی باور نمی‌کرد اما الآن نگاه کنید که از ۱۶ جلسه‌ی کلاس‌ها در هر ترم، چند جلسه برگزار شده؟ کلاس‌های ما حداکثر ۱۰ جلسه برگزار شد و بقیه‌ش به بهانه‌های مختلف برگزار نشد. این ۱۰ جلسه هم نیم ساعت دیر شروع شد و نیم ساعت زود تموم شد و وسطش هم نیم ساعت استراحت بود و اون مقداری هم که از وقت کلاس باقی مونده بود، اکثراً دانشجوها مشغول کنفرانس و ارائه‌ی پروژه‌های بیهوده بودند و استادها فقط نقش تماشاچی داشتند. لطفاً پیگیری کنید که چرا این استادها وظیفه‌شون رو انجام نمیدن اما همیشه انتظار دارند دانشجوها مقاله و پایان نامه‌ی خوب براشون بنویسند؟ مگه استادها حقوق نمی‌گیرند که درس بدهند؟ پس چرا وقت کلاس‌ها رو هدر میدهند؟
ناشناس
۰۸:۰۶ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
وقتی درس و پایان نامه که کار اصلی دانشجو هست توسط خود استادها به حاشیه رانده میشه و کارهای حاشیه‌ای مثل مقاله، تبدیل به هدف اصلی و اساسی استادها میشه، دانشجو اصلاً فرصت نمی‌کنه علم و مهارت یاد بگیره.
ناشناس
۰۸:۰۵ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
خیلی از اینایی که دانشجو هستند، اصلاً علاقه ای به درس یا رشته شون ندارند و از روی اجبار به خاطر ترس از سربازی یا از روی بیکاری و ناچاری اومدن دانشگاه. اگه یه دانش آموز توی مدرسه مهارت یاد بگیره و بعد از مدرسه هم دغدغه سربازی رو نداشته باشه، خودش می‌تونه کار و شغل مورد علاقه اش رو راه‌اندازی کنه و اینجوری مشکل درآمد و مسکن و ازدواج و... هم حل میشه. فایده دیگرش هم اینه که دیگه اینهمه آدم بدون علاقه وارد دانشگاه نمی‌شوند و فقط افرادی که واقعاً به درس علاقه دارند به دانشگاه میان.
ناشناس
۰۸:۰۴ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
چیزی که من ۱۰ ساله توی دانشگاه می‌بینم اینه که عده‌‌ ‌ی زیادی به خاطر ترس از سر‌بازی میان دانشگاه. عده‌ای دیگه هم از روی ناچاری و بی‌شغلی میان تا هم بیکار نباشند و هم مدرکی بگیرند شاید یه جایی به دردشون بخوره. یه عده کمی هم که شاغل هستند (بیشتر در مقطع ارشد و دکتری) برای گرفتن مدرک بالاتر برای افزایش حقوق به دانشگاه میان.
ناشناس
۱۰:۲۱ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
دقیقا همینطوره،کاملا موافقم.
ناشناس
۰۸:۰۳ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
در مورد پایان نامه و مقاله و پروژه و ... معمولاً استادها کمک چندانی به دانشجو نمی کنند و دانشجو نقش اصلی را در انجام این کارها داره در حالیکه امتیاز آن اغلب برای استاد خواهد بود. نکته دیگر اینکه خیلی از این مقالات برای امتیاز نوشته می شود، نه برای گسترش علم. مثلاً خود من به یاد دارم که قرار بود برای درس یکی از استادها مقاله بنویسیم و در حالیکه هنوز ترم شروع نشده بود و درس تئوری را نخوانده بودیم، استاد اصرار داشت که ما شروع به کار نرم افزاری برای مقاله کنیم! در صورتیکه بدون دانستن مباحث تئوری نمی توان کارهای نرم افزاری انجام داد اما با این حال، بعضی دانشجویان برای درسی که هنوز نخوانده بودند، مقاله نوشتند!
مهم تر از همه اینکه اینگونه مقالات مشکلی از کشور خودمان را حل نمی کنند؛ مثلاً موضوع پایان نامه من در مورد نوعی موتور بود که در بعضی کشورها از آن استفاده می شود و در کشور ما اصلاً کاربردی ندارد اما علاوه بر پایان نامه، مجبور بودم مقالاتی هم از آن استخراج کنم که هیچ فایده ای برای من یا کشورمان نداشت اما فقط امتیاز نوشتن مقاله به نام استاد ثبت شد.
ناشناس
۰۸:۰۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
برای نوشته شدن یک مقاله یا پایان نامه یا انجام پژوهش روی یک موضوع، یا طراحی و ساخت یک قطعه یا اختراع یک سامانه، دو نفر زحمت می‌کِشند؛ اولی دانشجو هست که ۹۹/۹ درصد زحمت‌ها روی دوش اون هست. دومی استاد هست که گاهگاهی اگه میل مبارکشون مایل باشد، از فرایندِ جان کندنِ دانشجوها بازدید می نماید.
اون‌وقت زمانیکه پژوهش به نتیجه برسه، دقیقاً ۱۰۰ درصد امتیاز و ارتقا و افزایش حقوقش مال استاده و دانشجو اگه خوش‌شانس باشه بتونه یه نمره‌ای بگیره. دیگه حتی یه خسته نباشید هم به دانشجو نمیگن. پول و امتیاز و اینا که دیگه هیچی...
ناشناس
۰۷:۵۹ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
متاسفانه استادهای دانشگاه اصلاً طبق سرفصل‌های وزارت علوم تدریس نمی‌کنند. بخصوص کرونا هم بهانه ای شده که مثلاً توی سرفصل‌ها نوشته فلان درس باید ۹ فصل تدریس بشه، بعد یک استاد میاد ۲ فصل درس میده و ۴ تا پروژه‌ی بیهوده برای سرگرم کردن دانشجوها میده تا زحمت رو از روی دوش خودش برداره. که البته خیلی اوقات هم، دانشجوها رو مجبور می‌کنند که این پروژه ها رو به مقاله تبدیل کنند که در این حالت هم امتیاز و پول مفتکی توی جیب استادها میره. اینکار واقعاً یه نوع بیگاری کشیدن هست.
واقعاً نمی دونم چرا این بحث پروژهای عملی برای درس‌های تئوری، پیگیری نمیشه؟؟
این یه کار خلاف قانونه. چون برای درس های تئوری، سرفصل تعیین شده و زمانِ هر واحد تئوری متناسب با مطالبِ تعریف شده است، اما استادها برای اینکه زحمت درس دادن رو از دوش خودشون بردارند، پروژه های عملی میدن که حداقل نصف زمان درس‌ها توسط دانشجو پُر بشه و استادها فقط نقش تماشاچی رو داشته باشند.
ناشناس
۰۷:۵۷ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
هیچکس‌ نیست که بپرسه اصلاً اینهمه اصرار برای قبول شدن در دانشگاه برای چیه ؟؟؟ من خودم این شرایط وحشتناک رو تجربه کردم. متاسفانه، خانواده و مشاورها و دوستان و آشنایان، بچه‌های کنکوری رو توی یه شرایطی قرار میدن که فکر می‌کنه دیگه تنها هدف زندگی، قبول شدن توی دانشگاهه. من خودم بعد از چند ترم توی دانشگاه فهمیدم که اصلاً به درس علاقه ندارم. اما متاسفانه موقع کنکور و انتخاب رشته، شرایط جوری بود که اگر این حرف رو میزدم، به عنوان یک مجرم باهام برخورد میشد. متاسفانه جامعه فکر میکنه، هر کسی به دانشگاه بره حتماً رشته‌کوه‌های موفقیت رو فتح میکنه و هر کسی دانشگاه نره، دیگه کارش تمومه، در صورتی‌که اینطوری نیست. من خودم اگر دانشگاه نمی‌اومدم و وارد کار مورد علاقه‌ام می‌شدم، الآن خیلی موفق بودم اما به خاطر جوزدگی خانواده و فامیل و مشاورها و یه سری اجبارهای دیگه مثل سربازی به دانشگاه اومدم و الآن ‌گرفتار شده ام.
ناشناس
۰۷:۵۴ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
اکثریت استادها و دانشجوها اصلاً سرفصل های وزارت علوم رو نمیخونن و شاید هم اصلاً نمیدونن چی هست. توی سرفصل های وزارت علوم نوشته فلان درس باید به صورت نظری (تئوری) باشه و نحوه ارزشیابی درس هم به صورت امتحان کتبی باشه، اون وقت استاد میاد ۳ تا پروژه عملی یا تحقیق و کنفرانس و ... میده و به جای اینکه وقتش رو صرف تدریس صحیح بکنه، مدام دانشجوها رو مجبور به کارهای حاشیه ای میکنه که جزو سرفصل های وزارت علوم نیست. (مثل مقاله نویسی برای درس های تئوری!)
در مورد پایان نامه هم تا جایی که من دیده ام، اصلاً استادها از روز اول، هدف اصلی رو "مقاله" و "پروژه" های بی فایده و بی ارتباط با درس در نظر میگیرن. یعنی اصلاً مهم نیست که دانشجو چیزی بفهمه یا نه. مهم نیست که دانشجو خودش پایان نامه بنویسه یا تقلب کنه. اینها اصلاً مهم نیست. مهم فقط اینه که از این پایان نامه، تعدادی مقاله چاپ بشه ، هر چه بیشتر بهتر!
نکته زجرآور اینه که استادها مطلقاً اجازه نوآوری و خلاقیت به دانشجو نمیدن. بلکه دانشجو رو تشویق میکنن که از پژوهش های موفق دیگران کپی برداری کنن. دلیلش هم اینه که استادها، "نوآوری" رو برابر با "ریسک" میدونن. چون ممکنه مطالب جدید و نوآورانه برای چاپ مقاله با مشکل مواجه بشن بنابراین استادها سعی میکنن تا حد امکان از مقالاتی که قبلاً با موفقیت چاپ شده کپی برداری کنند و مقاله های تکراری ارائه بدهند که با مشکل چاپ مواجه نشه.
ناشناس
۰۷:۵۲ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
استادها هر ترم دانشجوهای بیچاره رو با کلی تکلیف و تحقیق و ارائه و ... سرگرم می کنند که دانشجوها از درس بیزار بشن و استادها رو سوال پیچ نکنند. در حالیکه طبق سرفصل های وزارت علوم، برای هر درس تئوری، تمام وقت واحد درسی باید صرف تدریس بشه و حتی نوع ارزشیابی هم آزمون کتبی باید باشه و تحقیق و ارائه و اینجور مزخرفات کاملاً مخالف قوانین وزارت علومه. اما چون نظارتی نیست، استادها هر کاری دلشون بخواد انجام میدن.
ما خودمون ترم های پایین که بودیم، استادهایی داشتیم که از ۹ تا سرفصل وزارت علوم برای یک درس، فقط ۲ یا ۳ تا سرفصل رو در طول ترم تدریس می کردند و بقیه ترم پی کارهای بیهوده مثل تحقیق و ارائه و ... تلف میشد. (جدای از این بحث که هر ترم یکی دو هفته دیر شروع میشه و یکی دو هفته زود تموم میشه و وسط ترم هم چندین جلسه تعطیلی رسمی و غیررسمی هست و هر جلسه هم استاد نیم ساعت دیر می اومد و نیم ساعت زود میرفت و نیم ساعت هم وسط کلاس استراحت بود و ...)
ترم های بالاتر و مقاطع ارشد و دکتری دیگه واقعاً مصیبت هست. چون استادها نمی گذارند دانشجوها سمینار و پایان نامه شون رو انجام بدهند و دانشجوها رو مدام مجبور می کنند که پروژه ها و مقاله هایی بنویسند که وظیفه دانشجو نیست هیچ ربطی به سمینار و پایان نامه نداره و در واقع امتیاز و افزایش حقوق این پروژه ها و مقالات فقط توی جیب استاد میره و دانشجو باید از جیب خودش هزینه کنه و زحمت بکشه که سودش بره توی جیب استاد.
بدتر از اینها اینه که هیچ نظارتی هم نیست و دانشجو کاملاً مجبوره که از دستورات استادها اطاعت کنه و اگر اطاعت نکنه، استادها اونقدر از کارش ایراد می گیرند که چندین ترم اضافه بر سنوات بمونه و در دانشگاه دولتی روزانه شهریه پرداخت کنه و در نهایت هم اگر خواسته های استادها رو انجام نده پایان نامه ش رو رد می کنند و یا اونقدر اذیتش می کنند که مجبور باشه انصراف از تحصیل بده.
ناشناس
۰۷:۵۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
توی دانشگاه هایی که من درس خوندم، اصلاً نه از علم خبری بود نه از مهارت. اکثر استادها فقط و فقط هدفشون گرفتن امتیاز و افزایش حقوق بود. موقع درس دادن یا راهنمایی پایان نامه، استادها سعی می کنند با هزارجور ترفند و کلک از زیر کار فرار کنند اما موقع نوشتن مقاله هایی که اصلاً وظیفه دانشجو نیست، دانشجو رو مجبور می کنند به زور مقاله بنویسه تا به اسم استادها چاپ بشه. دانشجو هم که بلد نیست، میره هزینه می کنه که موسسات غیرمجاز براش مقاله بنویسند.
در واقع، اصلاً توی دانشگاه ها از علم و دانش و درس و ... خبری نیست. بیشتر بحث پول و امتیاز و مدرکه. حالا من خودم چندین مدرک دارم که به هیچ دردی نمی خوره و بجز یه سری فرمول بیفایده، و چند تا مقاله ی مزخرف چیز خاصی هم بلد نیستم. جالب اینجاست، کسانی که دانشگاه نرفته اند، این چیزها رو نمی دونند و خیلی ها میخوان منو نصیحت کنند، میگن برو فنی حرفه ای مهارت یاد بگیر. اولاً خود فنی حرفه ای هم دست کمی از دانشگاه ها نداره، اونجا هم فقط هدفشون اینه که یه دوره برگزار بشه و تمام، دیگه محتوا و کیفیت دوره ها و یادگیری کارآموزها چندان اهمیتی نداره. ثانیاً من اگه قراره توی فنی حرفه ای مهارت یاد بگیرم، پس مرض داشتم چندین سال عمرم رو توی دانشگاه سپری کنم؟ آیا این حرفها توجیه های غیرمنطقی برای پوشاندن بی عرضگی دانشگاه ها نیست؟
سعید
۱۰:۴۹ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
دقیقا داداش اگه قرار بود بود بریم فنی و حرفه ای مهارت یاد بگیریم دیگه چرا باید چهار سال دانشگاه خودمون و الاف کنیم
ناشناس
۰۷:۴۷ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
سربازی اجباری هیچ نقشی در دانشگاه رفتن پسرها ندارد !!!!!!
ناشناس
۰۷:۴۷ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
مبادا فکر کنید پسرها از ترس سرررررررربازی اجباری زورکی مجبوری به دانشگاه میرن !!! اصلاً اینگونه نیست !!! بلکه کاملاً عاشق علم و دانش می باشند !!!
ناشناس
۰۷:۴۶ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
مقصر فقط و فقط پسرررررررها هستند که به طرز عجیب و باورنکردنی اشتیاق بیش از حد به علللللللم و داااااانش دارند و خودشون را به آب و آتش می زنند تا هر جور شده در دانشگاه قبول بشوند !!!!
مدیون هستید اگر فکر کنید این پسرها از ترس چیزی دارند به سمت دانشگاه فرار می کنند !!! اصلاً و ابداً اینگونه نیست !!! لولو که دنبالشون نیفتاده است !!! کاملاً از روی اشتیااااااااااااق به دانشگاه می روند چون خیلی عللللللم و دااااااانش را دوست می دارند !!!!!
ناشناس
۱۹:۲۲ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
مثل بچه آدم پاشوید به سربازی بروید ،مرگ یک بار شیون یک بار ،انقدر ترس و ننه من غریبم نداره ،بالاخره یا سر سلامت بر می گردید پیش خانواده یا یک در هزار ،دور از جونتان شهید می شوید ،اگر برگشتید که بزرگتر شده اید و تصمیم درست تری برای آینده تان می گیرید ،اگر هم شهید شدید که اجرتان با امام حسین .
ناشناس
۱۱:۵۲ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
۱۹:۲۲
وقتی به این بلوغ رسیدی که درک کنی خدا تمام آدم ها رو آزاد آفریده و هیچکس از جمله تو، به هیچ وجه حق ندارید به دیگران دستور بدید و به اجبار برای سرنوشت دیگران تصمیم بگیرید، اون وقت من هم مثل بچه آدم میرم اجباری. در ضمن بدون حاضرم هزاربار بمیرم اما یک لحظه به اجبار کاری انجام ندهم.
ناشناس
۱۸:۴۲ ۰۲ مهر ۱۴۰۰
جناب من که سربازی را نگذاشتم که از دست من ناراحتی،این اجباری هست که گذاشتن من فقط راحل به شما دادم ....می خواهی برو می خواهی نرو ....
ناشناس
۰۷:۴۵ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
سربازی اجباری هم هیچ تاثیری در دانشگاه رفتن پسرها ندارد !!!
ناشناس
۰۷:۴۰ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
وقتی یه مشت بی سواد... میشن تصمیم گیر....


دانشگاه مازندران جلسه دفاع رو حضوری برگزار میکنه این انصاف نیست. خیلی دانشگاها مجازی برگزار میکنن. اما بعضیا مردن ملت براشون بی ارزشه. رفتن به شمال تو این شرایط فاجعس.
ناشناس
۱۰:۲۵ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
این جلسات دفاع در واقع شبیه یک مهمونی و زنگ تفریح برای استادها شده که به هیچ قیمتی حاضر نیستن از پذیرایی و خوراکی های جلسه دفاع دل بکنند.
وگرنه هر انسان عاقلی میدونه که آنچه مهم بود، کلاس های درس بود که مجازی برگذار شد و هیچکس هم هیچی یاد نگرفت (البته قبلاً حضوری هم کسی چیزی یاد نمیگرفت)
ناشناس
۱۰:۲۸ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
واقعاً جای تاسف داره که استادهای زورگو به هر بهانه ای دانشجو رو به دانشگاه می کشونند. اون هم دانشجویی که درس هاش تموم شده و فقط پایان نامه یا جلسه دفاع مونده.
جای تعجبه که چرا استادها برای درس دادن اینقدر اشتیاق ندارند. اما نوبت به مقاله و پایان نامه و جلسه ی خوشمزه ی دفاع که میرسه کاملاً مشتاق عللللللللللللم و دانش میشن و غیر از جلسه حضوری به هیچ چیز قانع نمیشن.
ناشناس
۱۰:۳۳ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
من خودم حاضرم تمام اون پذیرایی و شیرینی و آبمیوه جلسه دفاع رو از طریق پست برای جلسه دفاع استادها بفرستم. فقط دست از سرم بردارند تا مجازی ارائه اش بدم تموم بشه. آخه این مسخره بازی ها چیه واقعاً ؟؟؟؟
ما هم خودمون هم استادها میدونیم که دانشجوها اکثراً از روی ناچاری یا ترس سربازی به دانشگاه اومدن. ادعا هم نداریم که چیزی بلدیم. هیچی هم یاد نگرفتیم. تمام مقاله هایی هم که داریم می نویسیم، کپی کاری و عددسازی و ترجمه ی مقاله های خارجیه. به خاطر خدا دست از سر ما بردارید. جلسه دفاع حضوری یا مجازی چه فرقی داره آخه ؟؟؟؟ این تیکه کاغذی که اسمش مدرکه الان دیگه به درد لای جرز دیوار هم نمیخوره که بخواهیم به خاطرش اینهمه بدبختی تحمل کنیم.
ناشناس
۰۷:۳۷ ۰۱ مهر ۱۴۰۰
تازمانی که سهمیه شهدا جانبازی ایثارگری و... در این مملکت برای همه چیز و همه کار وجود دارد که البته حق الناس و بهترین شیوه برای ایجاد عقب ماندگی و کنار زدن افراد با استعداد است نباید انتظار پیشرفت را داشت.