به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،مژگان ترانه بازیگر سینما و تلویزیون به تازگی در فیلم کوتاهی با موضوع ارادت یک خانم مسیحی و ارمنی به امام حسین (ع) با عنوان «عقل و عشق» بازی کرده است.
در این گفتوگوی کوتاه درباره این نقش و تجربه تازهای که وی بعد از بازی در این فیلم پیدا کرده است صحبت کردیم.
ترانه درباره علت انتخاب این نقش گفت: ارادت خاصی به ائمه دارم و فکر کردم که باید این نقش را بازی کنم. بعلاوه اینکه این یک نقش بخصوص است که از بازی در نقش مشابه آن سالها میگذرد. یک خانم ارمنی و مسیحی که قرار است به امام حسین ارادت پیدا کند و جواب از او بگیرد؛ این برای من جالب بود و تصمیم گرفتم تا این نقش را بازی کنم.
وی درباره بازی در نقش قدیمی و مشابه کار جدیدش گفت: در سال ۱۳۷۳ یا ۱۳۷۴ بود که تله فیلمی را به کارگردانی آقای علی دهکردی بازی کردیم. در آنجا نقش یک دانشجوی جامعه شناسی مسیحی را بازی کردم که بخاطر عکاسی به مراسم عاشورا و تعزیه علاقمند شده بود. البته این نقش با آن نقش خیلی تفاوت دارد، چون اینجا من لهجه خاصی ندارم، اما در آن تله فیلم کاملاً لهجه ارامنه عزیز را داشتم و با لهجه صحبت کردم. نکته جالب فیلم این بود که در آنجا کاملاً صحنه کربلا را میبیند؛ چون همانطور که میدانیم در کربلا یک خانم مسیحی بود که در سریال مختارنامه نیز چنین کاراکتری بهمراه پسرش وهب حضور داشت.
بازیگر فیلم آژانس شیشهای درباره تجربه و حس متفاوتی که از بازی در فیلمی با محوریت اهل بیت (ع) پیدا کرده است گفت:هر موقع که برای پنج تن که دوستشان دارم و به آنان ارادت دارم، فیلم یا سریالی را بازی میکنم در زندگی من اتفاقات خوبی میافتد. واقعاً اینگونه است، چون به آن از عمق قلبم اعتقاد دارم. احساس میکنم که بعد از آن اتفاق خاصی در زندگی من رخ میدهد. زمانی هم درسریال شهید فهمیده نقش «شهناز حاجی شاه» را بازی میکردم که تصویر ایشان در موزه خرمشهر هست، خانواده ایشان به گونهای گریه و من را در آغوش گرفتند که گویی دختر این خانواده زنده شده است. برای همین حس خیلی خاصی از بازی در این دست آثار دارم. علاوه بر اینکه این فیلمی که در آن بازی کردم کار کوتاه است در حالی که من اصلاْ در فیلم کوتاه بازی نمیکنم مگر آنکه کاری باشد که خودم ساخته باشم؛ برای همین بازی من در این فیلم فقط از سر ارادت به امام حسین (ع) بود.
بازیگر سریال «پدر» درباره عدم حضور در سینما و تلویزیون بعد از آخرین کارش بیان کرد: من بعد از سریال «پدر» بیشتر به ساخت فیلم کوتاه پرداختم و ازسویی مشغول جشنواره فیلمی در هند هستم که از مدیران آن به حساب میآیم. برای همین فاصله از سینما نگرفته بودم بلکه بیشتر در حال ورود به عرصههای جدید آن هستم. خب کرونا نیز در کند کردن روند فعالیت همه سینماگران بیاثر نبوده است. من هم مادری دارم که نگران حال او هستم. برای همین برخی از کارهایی که به من پیشنهاد داده شده است را بخاطر کرونا رد کردم. الان هم از هند میآیم و قرار بود که در آنجا برای پیش تولید فیلمی که خودم هم آن را میسازم و بازی میکنم، کار کنم که با سفرم به ایران برای حضور در این فیلم کوتاه آماده شدم.
وی درباره فعالیت خود در هند گفت که من در سال ۱۳۸۷ برای فیلمم به نام «سه رنگ» به جشنوارهای در هند رفته بودم که با خبر فوت استاد کیارستمی مواجه شدم. البته زمانی که در جشنواره تقدیر شدم از فوت ایشان که استاد من بودند، ۶ روز گذشته بود و من هم جایزه خود را به ایشان تقدیم کردم. به مرور، ارتباطم با سینمای هند قوی شد و در حال حاضر در آنجا هم به تدریس بازیگری مشغول هستم و هم به تولید فیلم کوتاه.
این بازیگر سینما و تلویزیون ماجرای حضورش در فیلم آژانش شیشهای را اینگونه بیان کرد: من هنرجوی سینما در آموزشگاه اسلامی سینما که در باغ فردوس دایر است، بودم. آن موقع آقای آتیلا پسیانی از اساتید ما بودند. آقای حاتمیکیا انتخاب بازیگران فیلم را به ایشان سپرده بود. ایشان به ما هنرجوها خبر داد که میخواهم از بین شما برای یک فیلم سینمایی بازیگر انتخاب کنم. من هم مانند باقی خیلی دوست داشتم که در کاری شرکت کنم. خلاصه از بین جمع آقای پسیانی من را انتخاب کرد و به دفتر آقای حاتمیکیا فرستاد. خوب یادم هست که من در دفتر ایشان نشسته بودم که در اتاق را باز کردند و یک نگاهی به من کردند. سرشان خیلی شلوغ بود، اما با همین سلام و علیک من را برای نقش دختر دانشجویی که میخواهد به خارج برود انتخاب کردند و به آقای پسیانی گفتند قراردادش را ببندد.
ترانه در بخش دیگری از صحبتهایش علت کم شدن مخاطبین سینمای ایران را در سالهای اخیر ضعف در قصهها و فیلمنامهها میداند. روندی که باعث شده است تا در حال حاضر تنها سینمای ما کمدیهای سخیف را به عنوان فیلمهای پرفروش خود بشناسد. سینما صنعت است و در این صنعت سرمایه و پول حرف اول را میزند. در سینمای ما پول و سرمایه فراوان هم وجود دارد، چون شاهد ساخت و تولید آثار گوناگون سینمایی، نمایش خانگی و تلویزیونی هستیم. برای همین باید ریشه این مشکلات را در جای دیگر دید. بنظر من همه چیز به عشق و اشتیاق حقیقی که در سینما وجود داشت و دیگر نیست باید جستوجو کرد. در دهه ۷۰ سینمای ما شاهد این شور و اشتیاق عمیق به سینما بود، اما کم کم از دهه ۱۳۸۰ به این سو این اشتیاق کم شد و دچار نوعی لاابالیگری در سینما شدیم. علت دیگر اینکه در سینمای دنیا کار گروهی حرف اول را میزند، اما در ایران هرکس خود مختار است. البته درست است که فیلمساز باید مؤلف باشد، اما باید از دیگران نیز ایده بگیرد و در کار گروهی بتواند فیلم را به مرحله موفقیت آمیز برساند.
وی در پایان بیان کرد: متأسفانه سطح سلیقه و ذائقه مردم هم پایین آمده است. قدیم ما به هر فیلمی خوب نمیگفتیم. کنار سینما آزادی تا چندصد متر صف میکشیدیم تا فیلمهای خوب آن دوران را تماشا کنیم. فیلمهایی میدیدیم که تا چند روز درگیر این فیلم بودیم که عجب فیلمی بود. اما الان سینماها خالی از مخاطب شده است و به مرور فیلم خوب پیدا میشود. رانت و مافیاگری در سینما حرف اول را میزند و همه چیز شده است پول. بازیگران تکراری از این پروژه به کار دیگر میروند و این چرخه مدام تکرار میشود.
فیلم کوتاه «عقل و عشق» به کارگردانی «مصطفی فردحسینی» فیلمبردای خود را تمام کرده و در حال حاضر مشغول تدوین است.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/