حکایت رزمنده همدانی از روزهای آتش و خمپاره

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان، در هر کوچه و خیابان شهر نشانی دارند. با گذشت سال‌های سال هنوز هم یادشان زنده است و نامشان تبرک محافل و مجالس.

با حمله متجاوزان بعثی از جای جای کشورمان پیر و جوان عزمشان را جزم کردند تا برای دفاع از کیان میهن اسلامی جان فشانی کنند که در این میان هشت هزار شهیدی که با سلحشوری در هشت سال دفاع مقدس برای دفاع از خاک، میهن و ناموس کشور جان خود را فدا کردند متعلق به  مردم شهید پرور استان همدان است، شهیدان و سردارانی همچون شهید علی چیت سازیان، شهید همدانی، حسن ترک، رسول حیدری، سعید قهاری سعید و حاج میرزا محمد سلگی.

دفاع مقدس یادآور سال‌ها مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن است. رزمندگانی که با شجاعت و شهامت ایستادند و حماسه‌های ماندگار خلق کردند تا با رشادت و ایثار خود، دشمن را از رسیدن به اهدافش ناکام بگذارند.

تجاوز و یورش همه جانبه رژیم بعث عراق به مرز‌های مختلف ایران سبب شد تا رزمندگان دلاور با تمام وجود و اراده‌ای پولادین در برابر متجاوزان و حامیانش صف آرایی و ماشین جنگی صدام را متوقف کنند و درسی فراموش ناشدنی را به دشمنان این مرز و بوم بیاموزند، جوانان دیروز با حضور خود در جبهه‌های حق علیه باطل و با روحیه شهادت طلبی و جهادی خود توانستند هشت سال در مقابل استکبار جهانی که یک جنگ تحمیلی علیه ملت ایران راه انداخته بودند بایستند و با اقتدار و سربلندی از این آزمون بیرون آیند که طی این هشت سال رزمندگان همدانی نقش بسزایی ایفا کردند.

در آستانه هفته دفاع مقدس هستیم این بار دست به قلم شدم تا از جانفشانی و دلاوری‌های یک رزمنده همدانی بگویم جوان دیروز جانباز پا به سن گذاشته امروز که علاوه بر گفتن یک خاطره به یادماندنیش که خودش هم در آن نقش آفرین بود درد دل‌هایی هم داشت.

سال ۱۳۴۶ به دنیا آمد و تنها ۱۷ سال داشت که تصمیم گرفت به جبهه برود تصمیمی که تا آخر جنگ تحمیلی پابرجا ماند.

ولی الله طاهری نوین رزمنده همدانی پر افتخار این مرز و بوم است که نقش بزرگی در پیروزی عملیات مرصاد داشت. با او که هم صحبت شدم از شوق و اشتیاقش برای رفتن به جبهه گفت.

آقای طاهری می‌گوید:رفتن به جبهه آن روز‌ها یکی از آرزوهایم شده بود نه تنها من بلکه آرزوی خیلی از جوانان و نوجوانانی که هنوز سن شان برای رفتن به جبهه قد نمیداد هزار بهانه جور می‌کردند تا بتوانند در جبهه حضور داشته باشند و از وطن دفاع کنند.

او ادامه داد: از ۱۷ سالگی که به جبهه رفتم تا آخر جنگ تحمیلی حضور داشتم و در عملیات‌های زیادی از جمله والفجر ۸، عملیات چنگوله منطقه ایلام و مرصاد حضور داشتم و خاطره‌هایی زیادی در تاریخ زندگی ام ماندگار شد.

این جانباز ۲۵ درصدی ، از خاطره‌ عملیات مرصاد گفت و نقش خودش در آن روز.

آقای طاهری در ادامه گفت: با وجود قبول قطعنامه ۵۹۸، دشمن اقدام به تهاجم گسترده در منطقه غرب کشور کرد و در روز سوم مرداد سال ۶۷ پس از تصرف شهر سرپل ذهاب از سوی ارتش عراق، منافقان اقدام به پیشروی به سوی شهر کِرند و سپس اسلام آباد کردند. عقبه لشگر ۳۲ انصار الحسین (ع) استان همدان در منطقه چهارزبره پادگان شهید شهبازی، قرار داشت، اما تمامی گردان‌های لشکر به غیر از گردان‌های ۱۵۴ و ۱۵۵ در جنوب بودند.

او گفت:عملیات مرصاد در صبح روز چهارم مرداد در حدود ساعت ۵ صبح آغاز شد و دراین عملیات ایمان در برابر کفر پیروز شد و رزمندگان این گردان‌ها با تعداد اندک، به فرماندهی سردار شهید حاج میرزا سلگی، جانبازی که هر دو پای خود را در دفاع مقدس از دست داده بود، در ارتفاعات استقرار پیدا کردند و با تمام توان و دستانی خالی در برابر ستون نظامی بی شمار خودرو‌های منافقان ایستادند و مقاومت کردند.در این نبرد سردارانی همچون بهرام مبارکی، مهدی ملکی، رشید محمد شیخ بابایی به شهادت رسیدند.

طاهری افزود: در تاریخ ۶ مرداد و پس از ۴۸ ساعت درگیری مستمر بین نیرو‌های لشکر۳۲ با منافقان، گردان ۱۵۵ در یک رزم حماسی و از محور تنک شیان عملیات مرصاد را انجام دادیم و دشمن را تا جاده عقب راندند و با طلوع صبح با ورود گردان‌های دیگر لشکر، منافقان راهی به جز فرار برایشان باقی نمانده بود و با تحمل هزاران کشته و زخمی و انهدام صد‌ها دستگاه خودرو و متحمل شدن خسارات فراوانی، به شکلی مفتضحانه فرار کردند.

این رزمنده اضافه کرد: در عملیات مرصاد منافقان از سراسر دنیا حاضر شدند و در آنجا با دستان خود به هلاکت رسیدند، در حالی که دسترسی به تمامی منافقان از سراسر دنیا، کار بسیار سختی بود که به لطف الهی این افراد با پای خود آن را برای ما محقق کردند.

او گفت: وقتی که منافقان به ۳۰ کیلومتری کرمانشاه رسیدند با رژیم بعثی عراق مواجه شدند و این در حالی بود که عراقی‌ها تصمیم داشتند غرب کشور را تصرف کنند اما با حضور منافقان مجبور به مقابله با آن‌ها شدند.

طاهری اظهار داشت: در ابتدا ما آمادگی برای دفاع نداشتیم و نیرو هم کم بود، اما این موضوع موجب شد تا فرصتی برای بهبود شرایط برای مبارزه پیدا کنیم حاج میرزا سلگی با تدبیر رزمندگان را طوری در جاده حسن آباد و تنگه مرصاد چیدمان کرد که گویی لشکری از قبل منتظر دستور حمله به دشمن هستند و این ترسی در دل دشمن ایجاد می‌کرد.

او در ادامه خاطره اش یادآور شد:بنده که از ابتدا حضورم در جبهه‌ها در بخش توپخانه فعالیت می‌کردم در آن روز هم در بالای کوه قرار داشتم و از بالا همه چیز انگار زیر پایم قرار داشت. منتظر نشسته بودیم که یک مرتبه اولین خودرو حامل فرمانده عراقی به طرف ما آمد و پشت سرشان هم تانک‌های زیادی در حرکت بودند.

رزمنده ما اظهار داشت: به‌علت موقعیت مکانی که قرار گرفته بودم و همه اطراف در معرض دیدم بود با مشاهده اولین خودرو حامل فرمانده با فرمان فرمانده توپ اول را شلیک کردم و خودرو فرمانده دشمن منفجر شد و تانک‌ها بعد از این انفجار شروع به حمله و تیراندازی کردند و من هم، چون کامل به آن‌ها اشراف داشتم چندین تانک را زدم در این میان همرزمان هم که دفاع می‌کردند جانفشانی‌های زیادی کردند ما تنها ۴۰ نفر بودیم و به نیرو و سرباز بیشتری نیاز داشتیم و من بار‌ها با بیسیم از پایگاه هواپیمایی سوباشی تقاضای نیرو و کمک کردم، اما متاسفانه پاسخی دریافت نمی‌کردم، اما بالاخره با تاخیر نیرو‌های کمکی از راه رسیدند، اما در هر حال به حق باید گفت رزمندگان همدانی آنچنان منافقان را از دو طرف تنگه گلوله‌باران می‌کردند که باید چارزبر را جهنمی برای منافقان بنامیم، بسیاری از تانک‌ها و خودرو‌ها آتش گرفت و بسیاری از منافقان هم در داخل آن آتش گرفتار شدند و سوختند.

این آزاده همدانی گفت: پس از مجاهدت‌های رزمندگان لشکر انصارالحسین (ع)، رزمندگان و نیرو‌های مردمی نیز کم کم خود را به منطقه عملیات رسانده و منافقان را به سزای عمل خود رساندند و هوانیروز ارتش هم به فرماندهی شهید صیاد شیرازی با بمباران ادوات و نفرات دشمن ضربه نهایی را به دشمن وارد کرد.

رزمنده دیروز و جانباز امروز ما که دیگر مثل قدیم جوانی برومند نیست به رزمندگان همدانی اشاره‌ای کرد و گفت: بچه‌های همدان از ابتدای جنگ تحمیلی تا پایان آن سیلی محکمی به صدام زدند.

او درد دلی هم داشت و ادامه داد: متاسفانه خیلی از شهیدان همدانی در این عملیات نامی از آن‌ها برده نشد شهیدانی که نقش پررنگی در این عملیات داشتند. 

و اما کلام آخر؛ عملیات مرصاد یکی از بزرگترین افتخارات رزمندگان اسلام در تاریخ معاصر به شمار می‌رود. این عملیات که از سوی منافقان طرح‌ریزی شد با مجاهدت و دلاوری‌های نیرو‌های مسلح و مردمی به شکست انجامید و در تاریخ مقاومت ایران اسلامی به عنوان صفحه درخشانی باقی ماند.

در دوران دفاع مقدس یکی از موضوعاتی که بسیار به چشم می‌آمد، اتحاد و همدلی بین همه مردم و نیرو‌ها و اطاعت از، ولی امر مسلمین بود و همین ویژگی‌ها بود که مانع از موفقیت دشمن می‌شد، این موضوعی بود که دشمن آن را درک نکرد.

گزارش از زهرا جعفرپور ایروانی

انتهای پیام/ج