سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

معلم مراکشی که با یک دست زندگی را به آغوش کشید

خانم معلمی که معلولیت را محدودیت نمی داند و با آن کنار آمده مورد حمایت کاربران شبکه های اجتماعی قرار گرفته و دنبال کنندگان زیادی دارد.

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از اسکای نیوز؛ یک دست کف نمی‌زند، اما می‌نویسد! شخم می‌زند و می‌کارد و درو می‌کند؛ اگر یک دست دیگر در کنارش نیست، به این معنی نیست که تنها می‌ماند، من اعتقاد دارم می‌توان با وجود معلولیت هم شاد بود.

این بخشی از صحبت‌های الهام بخش سعیده زهیر است که به معلولیت خودش افتخار می‌کند. این معلم جوان که در کازابلانکا، پایتخت اقتصادی مراکش زندگی می‌کند، اخیراً مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته و روز به روز تعداد دنبال کنندگانش افزایش می‌یابد.

این معلم ۳۱ ساله در مصاحبه‌ای گفت: "من با یک دست ناقص به دنیا آمدم و با یک دست با ناهنجاری‌های زندگی مبارزه کردم. "


بیشتر بخوانید


معلولیت برای من قدرت است

سعیده با یک دست زندگی خودش را پیش می‌برد، او متفاوت از همسالان و کودکان دیگر متولد شد اما تصمیم گرفت با شجاعت زندگی کند و تسلیم نگاه‌های رقت انگیز مردم نشود. او به سال‌ها قبل برمی گردد و به یاد می‌آورد که چگونه مدیر دبستان از ثبت نام او خودداری کرده بود و دلیلش را نیاز به مراقبت ویژه عنوان کرد و این خاطره تلخ در ذهنش ماند.

سعیده افزود: "در حال حاضر، من با خانواده ام زندگی آرامی دارم و کارهایم را به طور معمول انجام می‌دهم. معلولیت برای من یک نقطه ضعف نیست بلکه یک نقطه قوت است. من تصمیم گرفتم با خودم آشتی کنم و دیدگاه جامعه را پشت سر بگذارم و فقط بر رسیدن به آرزوهایم تمرکز کنم." سعیده زهیر فراغ التحصیل رشته مطالعات اسلامی از دانشگاه حسن دوم در کازابلانکا است.

رویای یک دست

سعیده صفحه‌ای در فیسبوک دارد که در آن روزمره‌های زندگی خودش را به اشتراک می‌گذارد و نحوه مواجهه با چالش‌های زندگی را عنوان می‌کند. او نوشته هایش را با عنوان «رویای یک دست» با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد.

این معلم، که در یک موسسه خصوصی در بوسکورا در حومه کازابلانکا تدریس می‌کند، گفت: "امروز، من داستان خود را از طریق صفحه مجازی ام با مردم به اشتراک می‌گذارم. هدف من از نوشتن این است که افرادی که شبیه به من معلولیت دارند و از زندگی ناامید شده اند با خواندن نوشته‌های من دوباره امیدوار بشوند و بدانند که تنها نیستند. "

دستم در بهشت جا ماند

این معلم جوان گفت که اغلب دانش آموزانش اولین باری که او را می‌بینند می‌پرسند دستش را کجا پنهان کرده است. او همچنین درباره یک اتفاق خنده دار در سال گذشته گفت: "بعد از اینکه از دانش آموزان سال اول خواستم برای نوشتن دیکته آماده شوند، دانش آموزی انگشت خود را بلند و با سوالی کودکانه من را شگفت زده کرد. او پرسید:خانم معلم دست چپت کجاست؟ همه فریاد زدند: یونس خانم معلم دست ندارد! "

من در جواب به این دانش آموز گفتم که خداوند تقدیر من را اینگونه رقم زده و دست دیگرم در بهشت و پیش خداوند جا مانده است.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.